آغاز حملات نظامی روسیه جنگ داخلی چهار و نیم ساله سوریه را وارد مرحله جدیدی ساخته است. در این مرحله ابعاد رویارویی فرا منطقه ای بحران سوریه با گسترش شکاف بین روسیه و غرب شدت یافته است. جنگنده های سوری علاوه بر مواضع داعش، نقاط تحت کنترل جبهه النصره و نیرو های وابسته به ارتش آزاد سوریه را نیز هدف قرار دادند. دولت روسیه مدعی است گروه های تروریست را هدف قرار داده است. اما تعریف تروریسم از دید دولتمردان روسی مشابه حکومت سوریه شامل همه افرادی می شود که به صورت مسلحانه با دولت مبارزه می کنند. اما بخشی از آنها نیرو های معتدل ومدافع دمکراسی در سوریه هستند.
به موازات آغاز عملیات نظامی روسیه در سوریه، خبرگزاری رویترز مدعی شده است که صد ها نیروی نظامی ایرانی وارد خاک سوریه شده اند. مقامات حکومت این خبر را تکذیب کرده اند. گزارش مدعی است این نیرو ها مستشار نبوده و نظامیانی هستند که قصد حضور در فعالیت های میدانی را دارند. همچنین هماهنگی اطلاعاتی بین دولت های ایران، روسیه ، سوریه و عراق بوجود آمده و اتاق عملیاتی در عراق با مشارکت نمایندگان نظامی چهار دولت تشکیل شده است. ارتش سوریه آماده عملیات جدید در نقاط غربی وشمال غربی سوریه است تا مخالفان مسلح سوری را از دمشق دور سازد. به نظر می رسد نیرو های نظامی روسیه به منظور تامین امنیت مسیر دمشق- لاذقیه مواضع مخالفان سوری را هدف قرار داده اند.
با تطبیق آنچه در روز های اخیر بوقوع پیوست با پیشبینی که علی اکبر ولایتی در چند ماه پیش در خصوص وقوع تحولاتی در سوریه اظهار داشته بود، این فرضیه قوت می یابد که عملیات کنونی روسیه در ماه های قبل با جمهوری اسلامی ایران و دولت های سوریه و عراق هماهنگ شده بوده است و بنا است با سلسه عملیات هایی نوار شکست های دولت سوریه در سال جاری میلادی متوقف شده و سپس مخالفان برای تصرف مجدد نواحی از دست داده هدف قرار بگیرند. مذاکرات روسیه با عربستان سعودی ،قطر و آمریکا و برخی از مخالفان سوری یا برای دریافت زمان برای کسب آمادگی بوده ویا جهت اقناع آنان برای پذیرش بشار اسد و عدم تغییر سیاسی بزرگ در سوریه صورت گرفته بود.
عدم حضور نیرو های زمینی روسیه تا اطلاع ثانوی مانع بروز اختلاف نظر بالقوه بین دولت های روسیه و ایران می شود. جمهوری اسلامی ترجیح می دهد نقش نیابتی روسیه در خاور میانه وبخصوص سوریه را داشته باشد. هفت کشور ترکیه، عربستان سعودی، آمریکا، فرانسه، بریتانیا، قطر و آلمان در بیانیه مشترکی به روسیه هشدار دادند که مناطق تحت کنترل مخالفان معتدل را بمباران نکند. به اعتقاد آنها در این صورت عملیات روسیه منجر به افزایش سطح تنش و گسترش افراطی گری می شود.
اوباما نیز در مصاحبه مطبوعاتی اقدام دولت روسیه در تقویت بشار اسد را افتادن در باتلاق توصیف کرد. به باور وی روسیه از موضع ضعف به هدف قرار دادن مخالفان سوری روی آورده است. اوباما تصریح کرد که بحران سوریه راه حل نظامی درازمدت ندارد و باید راهکار سیاسی مورد توجه قرار بگیرد. اما تاکید کرد که بشار اسد نباید در آینده سوریه نقش داشته باشد و هر راه حلی که خواهان ادامه قدرت وی باشد، جواب نخواهد داد. او در عین حال پذیرفت که برنامه آموزش و تجهیز نظامی مخالفان معتدل سوری از سوی آمریکا شکست خورده است . چون دولت آمریکا انتظار داشته آنها صرفا بر روی مبارزه با داعش متمرکز شوند و کاری به بشار اسد نداشته باشند. برنامه جدید آمریکا افزایش همکاری با کرد ها در سوریه است. اوباما روشن ساخت که خواست مخالفان مسلح سوری مبنی بر حمله نظامی به بشار اسد را نمی پذیرد و به شرطی که دولت های روسیه و ایران کناره گیری بشار اسد را قبول کنند با آنها برای پایان جنگ داخلی در سوریه همکاری می کند.
دیوید کامرون تند ترین موضع را نسبت به عدم تفکیک حملات هوایی نظامیان روسیه بین داعش و دیگر مخالفان سوری اتخاذ کرد و دولت روسیه را به پشتیبانی از قصابی بشار اسد متهم نمود. ملاقات های جان کری با لاوروف وزیر خارجه روسیه و جوا دظریف وزیر خارجه ایران نیز دستاورد مشخصی نداشت. تنها کری و لاوروف تواق کردند که در سوریه حکومتی دمکراتیک و سکولار بر سر کار بیاید.در داخل آمریکا نیز فشار کنگره بر کاخ سفید برای مهار روسیه در سوریه رو به افزایش است.
بنابراین به نظر می رسد به موازات افزایش رایزنی ها وگفتگو های منطقه ای و جهانی فضای دو قطبی در حال تعمیق است و درگیری های خارجی در جنگ داخلی سوریه نیز به سمت تشدید می رود. در این فضا سرنوشت کنفرانس ژنو ۳ در هاله ای از ابهام است. استفان دومیستورا نماینده سازمان ملل در سوریه چند هفته پیش پینشهاد کرده است ۴ کار گروه بین دولت سوریه و مخالفان برای چگونگی تشکیل دولت انتقالی تشکیل شود. دولت سوریه به صورت محتطانه پاسخ مثبت داده است اما عمده گروه های مخالف سوری این پیشنهاد را رد کرده اند و آن را فرصتی برای بازسازی دولت بشار اسد ارزیابی کرده اند.
رصد کردن تحولات نشان می دهد هدف اصلی دولت روسیه افزایش تحرکات نظامی به نفع ابقای بشار اسد در قدرت و تسلط مجدد بر نواحی از دست داده در استان های حمص، ادلیب و حما است. روسیه داعش را نیز مورد هدف قرار می دهد اما مشابه دولت سوریه ، جبهه اصلی درگیری اش با داعش نیست و در صدد مهار مخالفان مسلح سوری و بخصوص بخش معتدل آن است و احساس خطر بیشتری از آنها می کند. افزایش حضور نظامی جمهوری اسلامی نیز امر محتملی است اگرچه هنوز مدارکی دال بر قطعیت آن مشاهده نشده است. طبق برخی برآورد ها تا پیش از این نزدیک به ۱۵۰۰ نفر از نیرو های وابسته به سپاه قدس که برخی از آنها افغانی و پاکستانی هستند در کنار ۵ هزار نفر از نیروهای حزب الله لبنان در فعالیت های میدانی در خاک سوریه مشارکت دارند.
بر پایه برخی از گزارش ها ارتش سوریه در صدد بهره برداری از شرایط جدید پیش آمده و برنامه ریزی تازه با مشارکت نیرو های ایران، روسیه و حزب الله لبنان برای عملیاتی بزرگ در شمال سوریه است تا مراکز تحت کنترل بشار اسد را تثبیت کرده و گسترش بدهد.
فاکتور تعیین کننده در نبرد فوق واکنش آمریکا و دولت های خارجی همسو خواهد بود. اوباما اگر چه مواضع تندی را علیه مقاصد روسیه بیان کرد اما در عمل با توجه به سردرگمی و برخورد های متضاد در سیاست معطوف به سوریه کاخ سفید چشم انداز روشنی مشاهده نمی شود که آمریکا در مقابل برنامه حمایتی روسیه از بشار اسد اقدام بازدارنده ای انجام دهد. ترکیه نیز اولویت هایش تغییر کرده و بیشتر به دنبال مهار کرد ها در عراق و سوریه است. اروپا هم درگیر بحران حضور فزاینده پناهجو های روسی است که باعث شده تا پایان هر چه زودتر بحران سوریه ضرورت پیدا کند. تنها عربستان سعودی و قطر ممکن است اقدامات حمایتی شان را افزایش دهند. دولت مصرنیز آشکارا از تداوم حکمرانی بشار اسد حمایت می کند و سیاست حمایتی خود از مخالفان را کاهش داده است.
با توجه به این شرایط در کوتاه مدت احتمال پیشروی دولت سوریه و عقب نشینی ناگزیر مخالفان بالا است. دور از ذهن به نظر می رسد پوتین با هشدار هفت کشور و عدم اقدام عملی از سوی غرب در سیاستش در سوریه تجدید نظر کند. دیپلماسی و حل سیاسی مناقشه نیز فاصله زیادی با تحقق دارد. هنوز اجماع و توافقی بر سر بستر گفتگو ومذاکرات مشاهده نمی شود. اتحادیه اروپا تمایل دارد ۵+۱ همراه با جمهوری اسلامی ایران مذاکرات صلح در سوریه را پیش ببرد. دولت آمریکا خواهان مشارکت مستقیم اروپا نیست و فرمول مشارکت آمریکا، روسیه، ایران، عربستان سعودی و ترکیه را طرح می نماید. روسیه بر حضور بریتانیا، فرانسه، آلمان، سوریه، ایران، عربستا ن سعودی، ترکیه، قطر و اردن تاکید دارد.
تا زمانی که چارچوب و سازکار گفتگو مشخص نشده ومورد توافق طرفین درگیر قرار نگیرد، دیپلماسی نمی تواند آغاز شود. اما فراتر از این مشکل، مانع اصلی تضاد راه حل ها است. حضور و یا عدم حضور بشار اسد در دولت انتقالی باعث بن بست مذاکرات و زورآزمائی برای تضعیف موقعیت طرف مقابل شده است. تداوم حضور بشار اسد در قدرت باعث افزایش حس انزجار و تنفر در کثیری از مردم سوریه شده و در نتیجه رویارویی نظامی با دولت سوریه از سوی نیرو های داخلی وجاهت پیدا کرده و ادامه می یابد. ا ین فضا مشوق رشد افراطی گری برای خنثی سازی سرکوب خشن و کشتار بی رحمانه حکومت سوریه خواهد بود. حتی اگر همه طرفین قبول کنند بشار اسد برای مدت زمان مشخصی در قدرت بماند، باز ظرفیتی برای شکست داعش و بیرون کردن دیگر گروه های افراطی اسلام گرا در کوتاه مدت در سوریه وجود ندارد و می تواند وضع مشابه افغانستان شود که طالبان علی رغم ۱۴ سال جنگ مستمر با ائتلاف جهانی هنوز بخش هایی از خاک افغانستان را در کنترل خود دارد.
البته اگر رویارویی نظامی در بن بستی طولانی قرار بگیرد که طرفین امکان تغییر وضعیت خود شان را نداشته باشند، ممکن است زمینه برای آتش بس مساعد گردد. اما واقعیت های حاکم بر میدان با چنین وضعیتی فاصله زیادی دارد. بعد منطقه ای و جهانی بحران سوریه در حالی رو به تشدید است که تغییری در شرایط داخلی سوریه ایجاد نشده است و کماکان عدم انسجام و وحدت در بین مخالفان سوری اجازه تشکیل اپوزیسیون مقتدر را نداده است.
در مجموع ترسیم دور نمای روشنی از آینده جنگ داخلی سوریه ناممکن است . تنها می توان گفت حضور نظامی روسیه باعث پیچیده تر شدن درگیری شده است. همچنین تضاد بین روسیه و غرب نیز افزایش یافته وتوافقی بین آنها برای تغییرات در سوریه حاصل نگشته است.