تاریخ کوتاه ولی مصیبت‌بار سلاح‌های شیمیایی

استفاده از بمب شیمیایی در کشور سوریه، بار دیکر این سلاح مرگ‌بار و مصیبت‌های ناشی از آن را در کانون توجه بین‌المللی قرار داده است. مستقل از اینکه چه کسی این اقدام جنایت‌بار را انجام داده است، محکومیت و طراحی ساز و کاری موثر برای جلوگیری و ممانعت از بکار گیری این سلاح کشتار جمعی،امری استراتژیک است.

کاربست بمب شیمایی به‌مانند هر سلاح کشتار جمعی دیگر که محیط زیست و سلامت نسل‌های متوالی بشر را به خطر می‌اندارد، باید به تابویی سنگین تبدیل شود که هیچ دولت و گروهی جرات تخطی از آن را پیدا ننماید.

1.jpeg

در این راستا توجه به تاریخچه انفجار‌های شیمیایی مفید و روشن‌گر است. خوشبختانه موارد استفاده از بمب شیمیایی محدود است اما تبعات مخرب سنگینی داشته است. آنچه امنیت و سلامت انسان‌ها را تهدید می‌کند زراد خانه‌های شیمیایی از سویی و اقدامات تروریستی با استفاده از سلاح‌های شیمیایی است. این دو منبع از عوامل مهم تهدید صلح و آرامش جهانی هستند. از اینرو در قرن بیست و یکم یکی از الویت‌های دنیا جمع کردن و نابود کردن تمامی سلاح‌های شیمیایی موجود است.

استفاده از سلاح‌های شیمیایی در شکل مدرن و جدید خود با جنگ جهانی اول شروع شد. دول متخاصم برای در هم شکستن خطوط مقدم حریف به انتشار گاز‌های سمی متوسل شدند. اگر چه این اقدام در آن زمان خیلی فجیع بود ولی تعداد افرادی کمی توسط گاز‌های سمی کشته شدند.

دردناک ترین میراث شوم استفاده از بمب شیمیایی مجروحین بودند که تا سال‌ها از مشکلات ریوی و اخلال در اعصاب رنج بردند. برخی بعد‌ها بینایی شان را از دست دادند. از نقطه نظر اجتماعی در برخی نقاط جهان مثل آمریکا ده هزار نفر از روبرو شدن با افرادی که در معرض انفجار‌های شیمیایی قرار گرفته بودند، خودداری می‌کردند.

بعد از جنگ جهانی اول برخی از دول غربی و شرقی در منازعات خود در نقاط مختلف دنیا به صورت محدود از جنگ افزار‌های شیمیایی استفاده کردند. مواردی چون اقدام دولت شوری سابق بر علیه شورش دهقانان مخالف، جنگ‌های اسپانیا و فرانسه در مستعمره مراکش اسپانیا، مداخله بریتانیا در بین النهرین و هجوم دولت فاشیست ایتالیا به حبشه از این دست هستند.

تبعات مخرب و نتایج ویرانگر سلاح‌های شیمایی باعث شد تا در قرار داد ژنو، استفاده از بمب شیمیایی ممنوع گردد و عملی مغایر با قوانین بین المللی تعریف شود.

در جنگ جهانی دوم نیز حکومت نازیست و فاشیست آلمان از گاز‌های سمی و کشنده بر علیه یهودیان استفاده کرد.

جنگ ایران و عراق بعد از جنگ جهانی دوم، بزرگترین حادثه‌ای بود که علی‌رغم منع قرار داد ژنو، در آن بمب‌های شیمیایی توسط ارتش عراق و به دستور صدام حسین بر علیه ایران به کار گرفته شد. ارتش عراق از گاز‌های سارین و خردل استفاده کرد تا ایران را وادار به اتش بس کند. ده‌ها هزار رزمنده و سرباز ایرانی توسط این بمب‌ها کشته شده و یا مجروح گشتند. برخی از بازماندگان این جنایت دچار بیماری‌های سختی شدند و سال‌ها بعد جان باختند.

اخیرا نشریه شورای روابط خارجی آمریکا بر اساس منابعی که سازمان سیا در دست دارد، مدعی شده است که نیرو‌های امنیتی امریکا از کاربرد سلاح‌های شیمیایی توسط صدام حسین خبر داشتند ولی کاری برای توقف این فعالیت‌های جنایت بار انجام ندادند. همچنین نیرو‌های اطلاعاتی آمریکا با استفاده از تکنولوژی «جی پی اس» که در آن زمان تازه ابداع شده بود، محل تجمع سربازان ایرانی را به ارتش عراق اطلاع داده بودند و آنها نیز از این اطلاعات برای هدف قرار دادن نیرو‌های نظامی ایران با بمب‌های شیمیایی استفاده کرده بودند.

صدام حسین در اواخر جنگ نیز در شهر حلبچه در کردستان عراق به نحو گسترده ای از سلاح‌های شیمیایی بر علیه مخالفین کرد، مردم حلبچه و نیرو‌های نظامی ایرانی استفاده کرد. تعداد قربانیان این جنایت که با فرماندهی علی شیمیایی انجام شد، بین ۳ تا ۵ هزار نفر تخمین زده می‌شود.

مورد بعدی که تا قبل از اتفاق سوریه، آخرین نمونه انفجار‌های شیمیایی بود، حادثه تروریستی در ایستگاه مترو توکیو ژاپن بود. فرقه آم شینریکو به ایستگاه متروی یاد شده با گاز سارین حمله کرد. در نتیجه این حمله تروریستی ۱۳ نفر کشته شدند و هزار‌ها نفر زخمی گشتند. شوکو آسا هارا رئیس و برخی دیگر از اعضاء فرقه فوق به خاطر این عمل ضد انسانی اعدام شدند.

بنابراین تعداد دفعاتی که گاز‌های مرگ آور بساط ضیافت مرگ را فراهم ساخته‌اند، کم تعداد است. همین امر نشان دهنده تبعات مهلک و خطرناک این سلاح کشتار جمعی است که به ندرت وجدان هایی حاضر شدند دست به این جنایت بزنند.

در سال ۱۹۹۷ پیمان منع اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی، تولید، انباشت و استفاده از سلاح‌های شیمیایی را به صورت مطلق ممنوع کرده است. تا کنون فقط کشور هایی چون آنگولا، مصر، کره شمالی و سوریه این پیمان را امضا نکرده‌اند.

عدم امضای این معاهده امتیاز منفی بزرگی در کارنامه این کشور‌ها است. خودداری دولت سوریه از امضای معاهده فوق، تشدید کننده سوء ظن در خصوص ارتکاب انفجار‌های اخیر شیمیایی در حومه دمشق است.توافق همه کشور‌های جهان در پای معاهده فوق و تصویب و اجرای اقدامات تنبیهی سنگین بر علیه مرتکبین می‌تواند استفاده از سلاح‌های شیمیایی را روانه موزه تاریخ نماید. این لکه ننگ با همت جامعه جهانی و اتحاد ملل هر چه زود تر باید از پیشانی بشر پاک شود.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.