قربانی شدن در رقابت ها و منازعات درونی بلوک قدرت ، محتمل ترین گزینه ای است که وجه خاص چرایی بازداشت رامین جهانبگلو را روشن می سازد .جدا از جنبه عام این بازداشت که با هدف اعمال سلطه بر حوزه آزادی بیان و برخورد با روشنفکران صورت می گیرد ، این بازداشت را می توان شروع رویکرد امنیتی دولت احمدی نژاد در عرصه فرهنگ و اندیشه و برخورد با فعالین جامعه مدنی دانست .رسانه های تند رو و نزدیک به اقتدارگرایان با درج خبر حضور وی در صندوق دموکراسی ، موسسه تحقیقاتی NED و شرکت در نشست بنیاد “وودرو ویلسون” کوشیده اند تا انتساب اتهام ارتباط با بیگانگان به وی را توجیه کنند .نگاهی به بنیاد “وودرو ویلسون”و مناسباتش با ایران پرده از برخی ابهامات موجود در این پرونده بر می دارد .این بنیاد در حوزه جناح لیبرال دموکرات آمریکا قرار دارد که از سیاست عادی سازی روابط ایران و حل بحران هسته ای از طریق گفتگو و تفاهم تاکید دارد .برخی از ایرانیانی که در این موسسه مسئولیت دارند کسانی هستند که به داخل ایران رفت و آمد می کنند و بنابر برخی اطلاعات غیر رسمی با برخی از جناح های معتدل قدرت و به طور مشخص جریان هاشمی رفسنجانی رابطه دارند .با توجه به این نکات می توان بخشی از دلایل بازداشت رامین جهانبگلو را ناشی از کشمکش راست افراطی با جریان هاشمی رفسنجانی و پشت پرده ساختار قدرت در بحران هسته ای دانست .اختلاف بین محسنی اژه ای و احمدی نژاد و خبر غیر رسمی عدم حضور وی در کابینه نیز بخش دیگری از اختلافات را بازتاب می دهد و اظهارات صفار هرندی مبنی بر تلاش برای آزادی رامین جهانبگلو را نیز می توان در چهارچوب اختلافاتش با حسین شریعتمداری و عواملش در سیستم امنیتی ارزیابی کرد .
یکی از وجوه دردناک و تراژدیک وضعیت مخالفان سیاسی و فعالین جامعه مدنی در کشور های جهان سوم و نظام های توتالیتر خرد شدن در چرخ دنده رقابت جناح های حکومت است .نیروهای امنیتی که خود را متولی اصلی حکومت می دانند و باید پایه های آن را از گزند ها و تهدید های گوناگون مصون بدارند ، همواره مخالفان را طعمه ای می دانند که می توان از آنها برای اجرای برنامه ها و سناریو های خود در بلوک قدرت استفاده کنند . وقتی جناحی غیر دلخواه در قدرت در آستانه دستیابی به امتیازات در عرصه داخلی و خارجی است ، به سمت بحران سازی می روند و دگراندیشان را قربانی مقاصد شومشان می سازند .بحران سازان سینه کاردآجین شده داریوش و پروانه فروهر و جنازه مختاری ، شریف ، پوینده و دوانی را اسباب چوب لای چرخ گذاشتن دولت خاتمی و جنبش اصلاحی دوم خرداد کردند .دانشجویان بی رحمانه آماج یورش ناجوانمردانه گروه های فشار و لباس شخصی ها قرار گرفتند تا پروژه کودتای ستاد ضد اصلاحات کلید بخورد .فعالین نهضت آزادی و ملی مذهبی زیر ساطور اطلاعات موازی رفتند تا پروژه توسعه سیاسی و گسترش نظام حزبی ناکام شود و ادعای مخالفین اصلاحات و بویژه روزنامه کیهان در وجود توطئه براندازی خاموش نظام اثبات شود . تجمعات گروه های سیاسی مخالف از ابتدای انقلاب تا کنون مورد حمله قرار گرفته است تا اقتدار دولت های غیر دلخواه زیر سئوال برود ؟و حال آخرین قربانی این سیاست شیطانی رامین جهانبگلو است اندیشه ورزی ساده که جز متاع اندیشه و تلاش برای آشنا کردن نسل جوان با یافته های جدید فلسفی و ارتفاع بخشیدن به دانش فلسفی ایران سلاح و تکاپویی نداشت .
در آخرین اقدام ، روزنامه جمهوری اسلامی او را عامل براندازی نرم آمریکا و عضو شبکه وابسته به موساد و سیا معرفی کرده است .این ادعای خنده دار فقط روکشی برای جنگ قدرت و احساس خطر اقتدارگرایان از برقراری ارتباط بین نخبگان ایرانی و آمریکایی است .تاریخ نشان داده است که جاسوسان سیا و موساد و اصولا کشور های صاحب قدرت در دالانهای عمارت حکومت های انحصار طلب یافته می شوند نه در حلقه های نخبگان و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی .
همانگونه که سعید امامی جاسوس آمریکا و اسرائیل خوانده شد دور از انتظار نیست که روزی در درون رسانه هایی چون کیهان و جمهوری اسلامی نیز جاسوسانی عالی رتبه پیدا شوند و یا تحت این عنوان حدف شوند تا مبادا اسرار مگو فاش شود و پای بزرگان به مهلکه کشانده نشود .
درباره نویسنده
در سال۱۳۵۲ در خانوادهای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگیام. به ورزش، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفهای را از نوجوانی شروع کردم. در سال ۱۳۷۰ در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسیترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزهها و آرزوهایم بخشید. ادامه...-
نوشتههای تازه
دستهها
آخرین دیدگاهها
اطلاعات