اجلاس مسکوو اتکاء به ” مذاکره برای مذاکره “

مذاکرات بغداد بر خلاف استانبول در حل مناقشه هسته ای از راه دیپلماسی امیدوار کننده نبود. اکنون در آستانه دور بعدی مذاکرات در مسکو چشم انداز روشن و مثبتی وجود ندارد.
قرائن نشان می دهد که در باز به همان پاشنه سایق خواهد چرخید و روند تنش و تقابل شدت پیدا می کند . تا قبل از صحبت ها در بغداد تصور می شد الزامات و محذورات کنونی طرفین را به این نتیجه رسانده که باید مشکلات را حل کنند. ولی با اطلاعاتی که از نشست به بیرون درز کرده معلوم شد چنین تصوری درست نبود.
غرب در راستای استراتژی دو مسیره فشار و گفتگو پا به میدان مذاکرات گذاشت. بنابراین هر فرجامی این دور از گفتگو ها پیدا کند در راهبرد و نحوه برخورد آنها با مسئله تغییری ایجاد نمی کند. البته غرب در مقایسه با گذشته یک گام اساسی به عقب برداشت و پذیرفت غنی سازی زیر ۵ درصد در داخل خاک ایران انجام شود. اآنگونه که خبرگزاری فرنس پرست بیان کرده خواسته های ۱+۵ به طور مشخص از ایران شامل موارد زیر بوده است : (۱)
 تعلیق کامل فعالیتهای تاسیسات هسته ای قم.
 توقف غنی سازی اورانیوم در سطح ۲۰ درصد.
 – انتقال اورانیوم غنی شده تا ۲۰ درصد به خارج از کشور (بنا به ادعای مطرح شده، حدود ۱۴۰ کیلوگرم است)
 ارائه فوری سوخت مورد نیاز تاسیسات پژوهشی تهران و همچنین ایزوتوپ های پزشکی (که پیشنهاد جدیدی در مقایسه با پیشنهادهای قبلی محسوب می شود
 آغاز همکاریها در موضوع پزشکی هسته ای. انجام ارزیابی درباره موضوع تاسیسات جدید و همکاری در مسئله امنیت هسته ای.
 عهد به عدم تصویب قطعنامه جدید در سازمان ملل علیه ایران در موضوع توسعه تسلیحات کشتار
 تعهد آمریکا به کاهش شدت تحریمها علیه ایران.
اما جمهوری اسلامی آنگونه که از اظهارات گوناگون مقامات مسئول و اخبار رسانه ها می توان دریافت، پیشنهادات زیر را مطرح کرده است :
 ا ذعان غیر مشروط به حق غنی سازی جمهوری اسلامی ایران.
 گفتگو و مذاکره درباره غنی سازی ۲۰ درصد.
 اذعان به اینکه ایران استفاده از تسلیحات کشتار جمعی را حرام می داند.
 اذعان به اینکه توافق همکاری میان ایران و آژانس به شکل خوبی ادامه دارد.
 گفتگو درباره مسائل غیر هسته ای از جمله نقش ایران در منطقه و بخصوص مسائل بحرین و سوریه ، دزدان دریایی، تجارت مواد مخدر و تروریسم.
آنطور که برخی خبرگزاری های خارجی چون فرانس پرس به نقل از دیپلمات های غربی مطرح کرده اند ایران در مذاکرات صحبت مستقیمی در خصوص برداشتن تحریم ها نکرده است. طرف مقابل نیز به دلیل عدم حضور نمایندگان دولت های بحرین و سوریه حاضر نشده در این خصوص صحبت کند.
بیشتر به نظر می رسد دغدغه ایران در مذاکرات مشکلات اقتصادی نبوده بلکه مسئله اصلی اش تضمین امنیتی و قدرت منطقه ای است.
یکی از دیپلمات های ایرانی حاضر در مذاکرات خبر داده است که در حین مذاکرات سعیدی جلیلی نسبت به طرح علنی توقف غنی سازی بیست درصدی عصبانی شده و می خواسته مذاکرات را نیمه تمام رها کند.(۲) همچنین سعید جلیلی بر خلاف قبل از مذاکرات استانبول ک هاز طرح مسائل بحث بر انگیز خودداری می کرد اماپ یش از بغداد موضع انتقادی نسبت به غرب در پیش گرفت و هشدار داد که ایران غنی سازی اورانیوم را نخواهد پذیرفت.
بنابراین اپآنگونه که از پیشنهادات ایران بر می آید از عقب نشینی و انعطاف لازم برای جوش دادن مصالحه خبری نبوده است. حل مسالمت آمیز بحران هسته ای نیازمند عقب نشینی متقابل طرفین و نمایش آمادگی و اراده جدی برای تفاهم است.
اما رفتار نمایندگان حکومت تردید ایجاد می کند که حکومت به دنبال مصالحه باشد و در استراتژی تقابلی و ماجراجویی هسته ای حکومت تغییر اساسی ایجاد نشده است .به نظر می رسد کماکان وقت کشی و اقدامات تاکتیکی برای جلو بردن برنامه هسته ای در دستور کار مقامات تصمیم گیر باشد.
دلایلی را می توان برای این تحلیل برشمرد. نخست جلوگیری از تشدید تحریم ها و رسیدن مناقشه به نقطه جوش است. کش دادن مذاکرات اگر جلوی مسیر تشدید فشار های جهانی را نگیرد دستکم آهنگ آن را کند می کند.
همچنین از آنجاییکه ایران شروع به تهدیدات تند و بخصوص بستن تنگه هرمز در واکنش به تحریم بانک مرکزی کرده بود لذا تغییر مسیر به سمت مذاکره فضای مناسب و آبرومندی را برای عقب نشینی حکومت فراهم می ساخت. بنابراین ابراز تمایل به مذاکرات می تواند محمل مناسبی برای عقب نشینی از موضع تهاجمی تلقی شود.
اما بحث دیگری که بسیار محتمل است دریافت زمان برای سنجش میزان توانایی ایران برای تحمل دوره جدید تحریم ها و همچنین اثبات نا کارامدی تحریم ها به طرف خارجی است. حکومت به خوبی آگاه است که غرب و بخصوص آمریکا امکانات زیادی بین تحریم های مصوب در سازمان ملل و اقدام نظامی ندارد .
ظرفیت تحریم هایی که امکان همراهی چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل را داشته باشد فاصله زیادی با تحریم های کنونی ندارد و غرب ناگزیر است به سمت اقدامات یکجانبه روی بیاورد . از آنجاییکه ریسک حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران بالا است لذا حکومت می پندارد که غرب هیچگاه از این گزینه استفاده نخواهد کرد و لذا وقتی در بن بست امکان ناپذیری تحریم های شدید تر قرار بگیرد ، با توجه به فشار های ناشی از وضعیت نابسامان اقتصادی دنیا لذا ناگزیر از کنار آمدن با حکومت است. اینجا نقطه ای است که حکومت می تواند با بهای بیشتری مصالحه را بفروشد.
البته در این نگرش حکومت خطای محاسبه وجود دارد. اگرچه برخورد نظامی برای غرب اولویت ندارد و گزینه ای پر دردسر محسوب می شود اما اگر در شرایط اضطراری قرار بگیرد از توسل به آن دریغ نخواهد کرد.
در حال حاضر تهدید به حمله نظامی حکم پشتوانه مذاکرات را دارد اما اگر راه مسالمت آمیزی برای گشودن قفل برنامه هسته ای ایران پیدا نشود و از طرف دیگر برنامه فوق به خطوط قرمز دنیا نزدیک گردد آنگاه تهدید فوق از حالت بالقوه و جنگ روانی به فعلیت خواهد رسید.
البته این امکان را نمی توان نادیده گرفت که حکومت می خواهد بدون اعلام رسمی و یا توافقی الزام آور با دنیا غنی سازی بیست درصدی اورانیوم را کنار بگذارد . و یا انتظار دارد مراحل مصالحه گام به گام با عمل متقابل طرفین نزاع همراه شود و غرب نیز به ازاء هر گام ایران بخشی از تحریم ها را بردارد.
اگر این فرضیه صحت داشته باشد آنگاه می توان پیشبینی کرد که فروکش کردن بحران هسته ای در ماه های پیشرو محتمل است. ولی لازمه آن اعتماد سازی از سوی ایران و کنار گذاشتن عملی و موقت غنی سازی بیست درصدی است. بعد به شکل منطقی مصالحه نیاز دارد غرب نیز چشم انداز روشن و قابل اتکائی را برای برداشتن مرحله ای تحریم ها ترسیم نماید و راهکار تعلیق در برابر تعلیق عملی گردد .و گر نه رویکرد کنونی حکومت نمی تواند کارساز واقع شود . همچنین باید در نظر داشت وجود تفاوت از نحوه مصالحه علی رغم وجود اراده از سوی طرفین نتیجه ای در بر نخواهد داشت.
در حال حاضر تصمیم گیری مسال هسته ای زیر نظر رهبری انجام می شود و مشاورین نزدیک وی چون ولایتی ، رحیم صفوی ، عزیز جعفری ، جواد لاریجانی و وحید در تصمیم گیری ها مشارکت دارند.
بر خلاف نظر برخی از تحلیلگران هاشم رفسنجانی ونزدیکان به وی نظیر موسویان نقش و جایگاهی در تصمیم سازی و تصمیم گیری ها ندارند. آنها با توجه به رویکردی که از قبل داشته اند ، همواره تفاهم ومصالحه در منازعه هسته ای را توصیه کرده اند. حال دور جدید مذاکرات را فرصتی برای خود می پندارند ولذا در این خصوص فعال شده اند.
چون مجموعه فعالیت های آنها تاثیری منفی برای حکومت ندارد و در چهارچوب استراتژی آنها در باقی ماندن غرب در پای میز مذاکره نیز موثر است لذا نظام فعلا حساسیتی نسبت به تحرکات آنها نشان می دهد.
بعید است مذاکراتی که موسویان در آمریکا انجام می دهد در چهارچوب ماموریتی از سوی حکومت باشد. بلکه بیشتر تلاش وی در چهارچوب راهبرد گروه هاشمی رفسنجانی برای حل بحران هسته ای است.
اما چون این گروه در هسته اصلی تصمیم گیر در این خصوص حضور ندارند لذا پیشنهادات و ادعا های آنها ضمانت اجرایی ندارد. ضمن اینکه خروجی راهبرد های پیشنهادی انها امتیازات بیشتری را نصیب حکومت می کند .
در حال حاضر در خصوص نحوه برخورد با منازعه هسته ای در داخل حکومت اختلاف نظر محدودی وجود دارد. در قیاس با مسائل داخلی میزان اشتراک نظر در درون مجموعه حاکمیت بیشتر است. اما در عین حال شکافی کلی وجود دارد. برخی قائل به مصالحه هستند و برخی نیز بر تداوم تقابل اصرار دارند.
روزنامه کیهان و رسالت که متعلق به بخش های سنتی و رادیکال اصول گرایان هستند هر دو توصیه به قطع مذاکرات با ۱+۵ کرده اند. دولت که مدت ها است دیگر نقشی در مدیریت مسائل هسته ای ندارد خود را کنار کشیده و بیشتر از موضع رقابت های داخل حکومت به نقد عملکرد مذاکره کنندگان می پردازد. علی لاریجانی نیز موضع مشابهی دارد و به صورت احتیاط آمیز با دور جدید مذاکرات برخورد می کند. محسن رضایی بیش از همه خوشبین به حل مشکلات است و نگاه مثبت به مذاکرات دارد.
ولی برایند موضع گیری جناح های وابسته به حکومت حاکی از کنار کشیدن از مذاکرا ت است. در آنسوی میدان روسیه وچین اصرار بر حل مشکل دارند. دولت اوباما تمایل یشتری برای اعطاء امتیاز دارد اما کنگره آمریکا نزدیک تر به موضع اسرائیل است و با تصویب قطعنامه ای قبل از مذاکرا تبغداد دامنه امیتاز دادن به ایران را محدود کرد. اسرائیل کماکان فشار می آورد تا دنیا بیشتر سختگیری کند.
تغییر رئیس جمهور در فرانسه تفاوت معنا داری در موضع اروپا نسبت به برنامه هسته ای پدید نیاورد.
حال همه نگاه ها معطوف به مذاکرات مسکو است. احتمال بیشتری وجود دارد مسکو آخرین مرحله مذاکرات شود ودوباره کناره گیری و تشدید برخورد های تنبیهی در دستور کار غرب قرار بگیرد.
اما همچنین ممکن است مذاکرات تداوم یافته و کشوری دیگر میزبان مرحله بعد شود. استمرار مذاکرات لزوما به معنای مساعد شدن فضا برای مصالحه نیست بلکه می تواند تمایل طرفین به “مذاکره برای مذاکره “را نشان دهد. ایران بدینترتیب برنامه اش ر ا ادامه می دهد و گسترش تحریم ها را مهار می کند.
دنیا نیز دلایلی برای خودش دارد. برای اوباما بهترین گزینه تا انتخابات حفظ فضای مذاکره است. تا هم مجبور به افزایش تحریم ها نشود که تبعاتی منفی برای وی در عرصه سیاست داخلی آمریکا دارد و هم اسرائیل و تند رو ها را مهار می کند تا دست به اقدام یکطرفه نزنند.
اروپا نیز می تواند زمان بخرد تا مشکلات اقتصادی اش ر اسامان دهد. البته این کش دادن محدود خواهد بود و فضا برای حکومت پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و فروکش کردن بحران اقتصاید اروپا مخاطره آمیز تر خواهد شد .ضمن اینکه اگر در مسکو چشم انداز امیدوار کننده ای مشاهده نشود تحریم های نفتی اروپا و اروپا از اواخر ماه جون و اوایل جولای شروع خواهد شد.
منابع :
۱- خبرگزاری مهر
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1612086
۲- جهان نیوز
http://www.jahannews.com/vdcgyn9xyak9xx4.rpra.html

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.