سیمای فراکسیونی مجلس نهم

با پایان گرفتن انتخابات هیات رئیسه موقت ، سیمای فراکسیونی و وزن جناح های حکومتی در مجلس نهم مشخص شد. در این دوره بر خلاف دوره های قبل که رئیس مجلس پیشاپیش در بحث های داخلی و یا در داخل فراکسیون اکثریت انتخاب می شد و یا فاصله کاندیداها آنقدر زیاد بود که انتخاب را بی معنا می ساخت . ، رقابتی سنگین در گرفت . تا جایی که اعتراض برخی چهره های حکومت و نزدیک به رهبری بلند شد که ” تنش بر سر انتخابات ریاست مجلس بی سابقه است”. البته در مقاطعی چون انتخاب رئیس در دومین سال مجلس پنجم امکان رقابت جدی بین علی اکبر ناطق نوری و عبدالله نوری وجود داشت که با دخالت مستقیم رهبری عبدالله نوری مجبور به کناره گیری شد . اما این بار رقابت نفس گیر و جدی بین علی لاریجانی و غلامعلی حداد عادل برقرار بود.
پس از مشخص شدن نتایج انتخابات مجلس نهم بر اساس تعلق به لیست های انتخاباتی ، آرایش قوای مجلس از ۲۸۸ کرسی نمایندگی به شرح زیر بود :
جبهه متحد اصول گرایان ۱۱۶، منفردین ۹۹، جبهه پایداری ۳۴ نفر، شبه اصلاح طلب ها ۲۰، جبهه ایستادگی ۱۲، عدالت طلبان ۴ ، جریان احمدی نژاد ۲ و صدای ملت ۱
بدینترتیب با توجه به موضع گیری و سلیقه سیاسی این جمع پیش بینی می شد که جبهه متحد ،جبهه ایستادگی ، شبه اصلاح طلبان و صدای ملت از علی لاریجانی حمایت کرده و جبهه پایداری ،عدالت طلبان و جریان احمدی نژاد از ریاست حداد عادل حمایت کنند. تمایل اکثریت منفردین نیز به طور طبیعی به سمت لاریجانی پیشبینی می شد. بنابراین ریاست مجلسی علی لاریجانی نتیجه منطقی و طبیعی انتخابات بود.
اما طبق روال سابق اشارات مرکز اصلی قدرت ( بیت رهبری ) از بیرون مجلس می توانست وضعیت را تغییر دهد. سپاه به نفع حداد عادل موضعگیری کرد. اما رهبری علی رغم اینکه فرزندان وی در مرحله دوم انتخابات مجلس نهم به نفع جبهه پایداری سمت گیری کردند ، در انتخابات هیات رئیسه دخالت نکرد. مواضع حداد عادل به وی نزدیک تر است وی بار ها نا خرسندی خود از نحوه مدیریت مجلس لاریجانی را نشان داده بود اما حمایت مستقیم از حداد به ضرر علی لاریجانی برای وی مقرون به صرفه نبود.
اما اتفاقاتی باعث شد تا ترکیب سیاسی منتخبین عوض شد و سیمای فراکسیونی جدیدی در مجلس شکل بگیرد. حساسیت بالا و بی سابقه پیرامون ریاست مجلس نهم که خود بخشی از وجود شکاف و رویارویی جدی در بلوک اصول گرایان است ،باعث شد تا یار گیری ها در مجلس هشتم حتی قبل از مرحله دوم انتخابات مجلس نهم شروع شود. ابتدا جمعی از طرفداران حداد عادل در اردوی مناطق جنگی نمایندگان مجلس در روز های پایانی سال ۱۳۹۰ جلسه تشکیل دادند. حامیان ریاست لاریجانی در مدرسه عالی مطهری نیز در واکنش اقدام مشابهی انجام دادند.
رایزنی ها پیرامون انتخاب رئیس مجلس نهم پس از پایان مرحله دوم انتخابات شکل جدی تری به خود گرفت. جبهه پایداری که از آغاز ورود به انتخابات موضع گیری سلبی نسبت به علی لاریجانی داشت و وی را از “ساکتین فتنه” و “متزلزل در ولایت مداری “می دانست از ابتدا روی خوش به ریاست حداد عادل نشان داد. آقا تهرانی ، لنکرانی ، صادق محصولی ، حمید رسایی به صراحت حداد عادل را فردی« پویا تر» و «زنده تر» برای اداره جلسات مجلس معرفی کردند.
در مقابل کاظم جلالی رهبری جریان مدافع ریاست مجلسی علی لاریجانی ر ابر عهده گرفت و وی را فردی شجاع و لایق برای دفاع از اقتدار و کیان مجلس توصیف نمود.
این رویارویی به جلسات و مانور قدرت های دیگر انجامید. بخش نظامی – امنیتی جبهه متحد اصول گرایان که متشکل از جبهه ایستادگی و جبهه پایداری است علی رغم اینکه از علی لاریجانی در انتخابات حمایت کرده بود ،راهش را جدا کرد. چهره های شاخص این جریان نظیرعلیرضا زاکانی ، الیاس نادران، احمد توکلی و اسماعیل کوثری آشکارا تمایل خود نسبت به ریاست حداد عادل را نشان دادند. این دو گروه علی رغم تضاد مواضع با جبهه پایداری و صف آرایی جدی در مقابل همدیگر در انتخابات به وحدت تاکتیکی در مقابل ریاست لاریجانی روی آوردند.
بدینترتیب حامیان حداد عادل از هواداران احمدی نژاد ، جبهه پایداری ،جمعیت رهپویان ، جمعیت ایثار گران تشکیل شدند. در واقع همه نیرو های سپاهی که در عرصه سیاست فعال هستند برای ریاست مجلسی حداد عادل متحد گشتند.
حامیان وی در جلسات مختلفی که برگزار کردند توانستند حداکثر ۹۰ نماینده را جمع کنند. آراء حداد در روز رای گیری برای هیات رئیسه مجلس نهم نشان داد ادعای این جریان در روز افتتاحیه مجلس مبنی بر رای ۱۳۷ نماینده به ریاست حداد عادل نادرست بوده است .
از آنجاییکه تعداد اعضاء جبهه پایداری و طرفداران دولت روی هم ۳۹ نفر بیشتر نبوده است لذا می توان نتیجه گیری کرد که تعداد نمایندگان متعلق که جمعیت ایثارگران و رهپویان به همراه جذب از عناصر منفرد حداکثر ۵۰ نفر بوده است.
این جریان تصمیم گرفت تا عنوان فراکسیون اصول گرایان را برای خود حفظ کند که گویی تدوام فراکسیون اصول گرایان در مجلس هفتم و هشتم است. آنها با تعیین خطوط قرمزی پذیرای تمام طرفداران علی لاریجانی نشدند و در برخوردی انحصار گرایانه وانمود کردند که عنوان اصول گرایی فقط شامل آنها می شود.
سه نماینده روحانی احمد سالک ، مرتضی آقا تهرانی و محمد رضا آشتیانی که گرایش سیاسی خاص به نفع جبهه پایداری و بخش افراطی جبهه متحد دارند با صدور فراخوانی از نمایندگان مجلس برای تشکیل فراکسیون اصول گرایان دعوت کردند. اما گرایش خاص سیاسی آنها باعث ناکامی طرح نمایش حمایت روحانیون از ریاست مجلسی حداد عادل شد.
اما طرفداران علی لاریجانی در شکل مستقلی خود را سازمان دادند و عنوان فراکسیون رهروان ولایت را برای خود برگزیدند. آنها این فراکسیون را به عنوان بخشی از فراکسیون اصول گرایان معرفی کردند. اما خواسته های آنها مورد قبول فراکسیون رقیب قرار نگرفت و لذا این دو فراکسیون از ائتلاف تحت عنوان فراکسیون واحد اصول گرایان فاصله گرفتند و به صف بندی متمایز و مستقل روی آوردند.
حامیان ریاست مجلسی علی لاریجانی از بخش های عملگرا و سنتی جبهه متحد اصول گرایان هستند. شبه اصلاح طلب ها و بخش هایی از منفردین نیز به این جمع پیوستند. اگر چه جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ماجرای ریاست مجلس نهم اعلام بی طرفی کردند اما گرایش اعضاء این جمع به ریاست علی لاریجانی بیشتر است. حضور سید محمد ابوترابی در فراکسیون اصول گرایان ( حامیان ریاست مجلسی حداد عادل) با توجه به پیوند نزدیک وی با بیت رهبری بیشتر تصمیمی فردی به نظر می رسد.
تشکیل این فراکسیون ضمن اینکه تضمین کننده حفظ لاریجانی بر مسند ریاست مجلس بود در عین حال با نمایش ارادت به رهبری کوشید تا هم تبلیغات طیف افراطی اصول گرایان مبنی بر وجود زاویه بین این گروه و مواضع رهبری را خنثی سازد و هم اعتماد رهبری را جلب کند.
حامیان علی لاریجانی ارقام ضد و نقیضی را برای شمار فراکسیون رهپویان معرفی کردند . اعداد از ۲۰۰ تا ۱۶۵ نفر در نوسان بود. اما طبق رای گیری برای ریاست لاریجانی در فراکسیون رهپویان که در روز ۶ خرداد انجام شد ،از ۱۵۳ نفر حاضر ۱۵۰ نفر به وی رای دادند. این تعداد نشان می دهد که لاریجانی توانسته است علاوه بر اعضاء صدای ملت و جبهه ایستادگی اکثریت رای نمایندگان وابسته به جبهه متحد را از آن خود نموده و همچنین به طور نسبی بیشتر از میان منفردین یار گیری کند.
اصلاح طلبان در این دوره مجلس نیرو های شاخص بسیار کم دارند . افرادی که تحت حمایت حزب مردم سالاری انتخاب شدند از گرایش اصلاح طلبی خنثی و کمرنگی برخوردار هستند . اما فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس هشتم به همراه راه یافتگان منتسب به این جمع در مجلس نهم ( در حدود ۲۰ نفر) آنگونه که شیخ قدرت علیخانی روایت کرده است تصمیم گرفتند که حضور فراکسیونی در مجلس نهم نداشته باشند.
برخی از نمایندگان اصلاح طلب چون مسعود پزشکیان تصمیم گرفته اند تا فراکسیونی جدید را با مشارکت علی مطهری و جمعی از منفردین سازمان بدهند.
محمود احمدی نژاد در روز افتتاحیه مجلس معاون پارلمانی خود را تغییر داد و لطف الله فروزنده از اعضا جبهه ایستادگی را به این جایگاه منصوب کرد. تا به نوعی سمت گیری به نفع ریاست مجلسی حداد عادل نشان دهد.
پیش از تشکیل مجلس هشتم شورای نگهبان اعتبار انتخابات در ۸ حوزه را اعلام نکرده بود. بدینترتیب با توجه به ابطال نتایج دو حوزه انتخاباتی از قبل تعداد نمایندگانی که می توانستند در رای گیری برای هیات رئیسه موقت مجلس حضور پیدا کنند ۲۸۰ نفر بودند. اما در جلسه رای گیری برای رئیس ۲۷۵ نفر و برای نواب رئیس ۲۷۸ نفر شرکت کردند.
علی لاریجانی توانست ۱۷۳ رای و حداد عادل ۱۰۰ رای کسب کنند. تفاوت این آراء با رای های آنها در جلسات فراکسیونی شان نشان می دهد به ترتیب حد اقل ۲۰ و ۱۷ نفر از منفردین و شبه اصلاح طلب ها به علی لاریجانی و حداد عادل رای داده اند.
انضباط تشکیلاتی فراکسیون رهروان ولایت بالا بود و منتخبین این فراکسیون توانستند ۹ نفر از ۱۲ عضو هیات رئیسه را از آن خود کنند. به نظر می رسد بخشی از اعضاء این فراکسیون ترجیح دادند تا به جای مصباحی مقدم سید محمد ابوترابی که در جلسه فراکسیون رای نیاورده بود را برای نائب رئیسی دوم برگزینند. وی منتخب فراکسیون هوادار ریاست حداد عادل برای نائب رئیسی اول بود.
حال با توجه به آنالیز آراء در انتخابات هیات رئیسه موقت که به احتمال زیاد در هیات رئیسه دائم نیز تکرار خواهد شد ، می توان سیمای فراکسیونی مجلس نهم را مشخص نمود. اولین اتفاق مهم که از قبل پیشبینی می شد فروپاشی اصول گرایان بود. دیگر جریانی واحدی بنام اصول گرایان وجود خارجی ندارد و به چند گروه تجزیه شده است. نتایج انتخابات هیات رئیسه این واقعیت را ثابت کرد و تلاش های حاکمیت برای ایجاد وحدت مصنوعی و منتسب کردن انشقاق اصول گرایان به توطئه خارجی شکست خورد. بر خلاف تصور نظام سیاسی ، حذف و اخراج اصلاح طلبان منجر به تشکیل حاکمیت یکپارچه نشد و اینک واگرایی در داخل حاکمیت در مسیری محدود تر بمنصه ظهور رسیده است.
اصرار جبهه پایداری و جمعیت رهپویان و ایثار گران برای مصادره کردن عنوان فراکسیون اصول گرایان نیز پاسخگو نیست.
بزرگترین فراکسیون مجلس نهم فراکسیون رهروان ولایت است که تعداد اعضاء آن ۱۵۰ تا۱۶۰ نفر است. این فراکسیون مورد پشتیبانی بخش های سنتی ، بازاری ، پراگماتیست و روحانی جبهه متحد اصول گرایان است. همچنین گروه محسن رضایی ( جبهه ایستادگی) نیز به آن تعلق دارد. حداقل ۵۰ نفر از منفردین نیز به این فراکسیون پیوسته اند.
احتمال تداوم همکاری بین جمعیت ایثارگران و رهپویان با جیهه متحد محتمل به نظر نمی رسد و ممکن است با توجه به درگیری در ایام انتخابات به سمت تشکیل فراکسیون های جداگانه بروند. حضور در فراکسیونی بنام اصول گرایان ممکن است این مزیت را داشته تا دو گروه بدون اینکه به حل اختلافات بپردازند ائتلافی تاکتیکی را بروز دادند. این جریان بخش نظامی و امنیتی و طیف جدید کارگزاران حکومتی را نمایندگی می کند.
جمعیت رهپویان و ایثار گران در مجموع در این مجلس بین ۳۰ تا ۳۵ نفر عضو دارد. جبهه پایداری نیز در حد ۳۴ نفر. رای نازل مهدی کوچک زاده در انتخابات رئیسه ( ۲۰ رای) نشان دهنده وزن پایین این گروه در مجلس نهم است. از زاویه ای می توان رئیس مجلس شدن علی لاریجانی را به منزله شکست این جبهه نامید. زیرا نطفه شکل گیری جبهه پایداری اعتراض به نحوه مدیریت علی لاریجانی و تعامل وی با منتقدین ، هاشمی رفسنجانی و فراکسیون اقلیت بود.
می توان پیشبینی کرد که حامیان دولت (۵ نفر) و بخشی از منفردین حد اکثر ۱۰ نفر به فراکسیون های فوق بپیوندند .
بدینترتیب ۴۵ نماینده دیگر می مانند که می توانند هدف سازماندهی برای تشکیل فراکسیون جدیدی تحت عنوان مستقل ها قرار گیرند. بخشی از اصلاح طلب ها و علی مطهری در اندیشه شکل دادن به این فراکسیون هستند.
به احتمال زیاد رقابت و ائتلاف بین چهار فراکسیون رهروان ولایت ، جبهه پایداری ، مستقل ها و جمعیت ایثار گران و رهپویان سرنوشت تصمیمات مجلس نهم را تعیین خواهد کرد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.