فریبرز رئیس دانا از چهره های شاخص سیاست و اقتصاد ایران در دو دهه اخیر است. این فعال چپ گرا از جایگاه یک استاد دانشگاه ، کارشناس اقتصادی و نویسنده در دفاع از عرصه عمومی و حقوق پایمال شده افراد و کارزار برای آزادی و عدالت فعال بوده است.
او کوشش گر خستگی ناپذیر بهبود وضعیت کارگان ،افزایش رفاه آنان و کاهش مناسبات استثمار گرانه در اقتصاد است.
نگارنده اگر چه با تمامی نظرات اقتصادی و سیاسی رئیس دانا موافق نیست ولی اصل دغدغه و تلاش وی برای بنا کردن وضعیت انسانی و توزیع عادلانه درآمد برای تمامی عوامل تولید را ارج می نهد.
رئیس دانا حامی و مدافع پیگیر اقشار آسیب پذیر و کارگران ایرانی در تمامی کش و قوس های اقتصادی ایران پس از انقلاب است. در تمامی مقاطع می توان تلاش های مجدانه و دغدغه های دلسورانه وی را مشاهده کرد که نه فقط در جایگاه یک فعال چپ عدالتخواه و از منظر آرمانگرایانه بلکه به عنوان کارشناسی اقتصادی و در عرصه عمل نیز به دنبال تدوین راهی برای تحقق حقوق کارگران است.
او آرمان و پراتیک را با هم در می آمیخت . از اینرو وقتی طرح حذف یارانه ها اجرا شد علی رغم هشدار های محافل امنیتی ، شجاعانه به میدان آمد و انتقاداتش را مطرح کرد و اینک نیز تاوان آن را در زندان پس می دهد.
فعالیت های انتقادی و اعتراضی وی تنها در عرصه اقتصادی و عدالت طلبانه محدود نمی شود. وی در حوزه سیاست و گذار برای دموکراسی نیز فعالیت مستمر و معقول داشته است. هر کسی که در این سال ها به زندان رفته ، از حمایت وی برخوردار بوده است. او در این خصوص فقط مسائل انسانی و حقوق افراد را در نظر می گرفت و در چهارچوب علائق خاص ایدئلوژیک وسیاسی خود عمل نمی کرد. روی او به همه کوشندگان راه آزادی و رهایی باز بوده است .
وی همچنین در کانون نویسندگان از چهره های اصلی در دفاع از آزادی بی حد وحصر اندیشه و بیان بوده است. وی فعالیت حرفه ای در جایگاه یک نویسنده و استاد دانشگاه را با حق طلبی ، دفاع از آزادی های آکادمیک و تلاش برای تحقق خواست مردم عجین کرده است.
رئیس دانا محدوده همکاری هایش را در حصار تنگ هم مسلکان قرار نمی داد. وی از همکاری با دیگر گرایش ها استقبال می کرد. زمانی بیانیه های ملی- مذهبی را امضا می کرد. در دوران انتخابات مجلس ششم شاهد بودم که وقتی رد صلاحیت شد خوشحال بود دیگرانی هستند که می توانند حرکت را جلو ببرند.
اهل انزوا طلبی سیاسی و اقدامات رادیکالی که منجر به گسست از جامعه و برایند موضع گیری نیرو های اجتماعی منتقد وضع موجود می شود ، نبود.
او هیچگاه هدف شخصی را در سیاست دنبال نکرده و همواره دغدغه عمومی پیشرفت کشور و آسایش ملت راهنمای عمل وی بوده است. نخبه گرایی در قاموس او جایگاهی نداشته و مردم مداری و با توده مردم همراه بودن وغم آنان را داشتن را بر گزیده است.
وی در سیاست نیز مسیر افراط را نپیموده و همیشه برخورد منطقی و در عین حال محکم داشته است.
مجموعه این خصائل و در صدر همه آنها جوانمردی سیاسی باعث شده تا وی جایگاهی خاص در عرصه سیاسی ایران داشته باشد. همچنین نامش در میان چهره های شاخص فعال در اقتصاد سیاسی قرار بگیرد.
اما حرفه اصلی رئیس دانا استاد دانشگاهی و پژوهشگری است . اما تعهد وی به رعایت سنت روشنگری و پرنسیب دانشگاه باعث شد تا تدریس در دانشگاه ها محروم گردد . او به مثابه دیگر دانشگاهیان متعهد سرمایه جامعه آکادمیک کشور برای استقرار استقلال دانشگاه و رهایی عرصه علم و فرهنگ از سلطه دولت و سانسور است.
کارنامه عملی رئیس دانا بیانگر پایبندی و اعتقاد عمیق وی به موازین حقوق بشر و دفاع از حقوق انسانی افراد هست . در این خصوص فرقی بین افراد نمی گذاشت. اگر برنامه ای برای دفاع از آزادی زندانیان سیاسی بود فعالانه شرکت می کرد. در این مسیر چپ و راست ، مذهبی وغیر مذهبی ، معروف و گمنام برای وی مطرح نبود.
همچنین از هر گشایشی در عرصه سیاسی استقبال می کرد. حداکثر گرا نبود بلکه واقعبینانه برخورد می کرد منتها سیاست ورزی اصول گرا ودارای چهارچوب است. پراگماتیسم در قاموس وی وی راهی برای کنار گذاشتن همه پرنسیب ها واصول کار درست سیاسی نیست.
از نخستین بار که وی را در کنفرانسی پیرامون توسعه در سال ۱۳۷۲ در دانشگاه صنعتی امیر کبیر دیدم که با زدن کراوات کاملا در جمع مدعوین انگشت نما بود ، احترامم را برانگیخت.
این احترام در طول سال های بعد که با آشنایی بیشتری همراه شد افزایش یافت. حضور در کنفرانس برلین ، اعتراض به حبس اکبر گنجی در مقابل بیمارستان میلاد ،جلسات سخنرانی در دانشگاه ها و تبادل نظر ، تجمع در جلوی زندان اوین برای آزادی ناصر زرافشان ،تحریم انتخابات ریاست جمهوری نهم و … دیگر مقاطعی هستند که از نزدیک شاهد فعالیت ها و موضع اصولی رئیس دانا بودم.
اینک رئیس دانا در پشت میله های زندان است. در دورانی که وی آزاد بود همواره پشتیبان ومایه دلگرمی دستانی بود که اسیر ساختار سلطه بودند.
حال نوبت ادای دین همه کسانی است که مورد حمایت وی بوده اند. همچنین تمامی افرادی که دل در گرو بسط عدالت اجتماعی ،آزادی ، استقلال دانشگاه و گذار مسالمت آمیز به دموکراسی دارند شایسته است تا خواستار آزادی و رهایی از حکم نا موجه ، ظالمانه و سیاسی وی شوند.
حکم زندان وی لکه ننگی دیگر بر کارنامه قضایی و سیاسی جمهوری اسلامی است که انتقاد یک پژوهشگری که سلاحی جز انتقاد ندارد را تاب نمی آورد و برای اجرای برنامه ای که مدعی تاثیر مثبت آن در کاهش فقر و افزایش عدالت است ، منتقدین را راهی زندان می کند.
این برخورد نشانگر بی اساسی و دروغین بودن ادعای حکومت در اهمیت دادن به شعار عدالت است. حکومتی که دغدغه عدالت را دارد و ریاکارانه وفریبکارانه در این باب سخن نمی گوید نه تنها از انتقاد فردی عدالت طلب و مدافع حقوق طبقات پایین بر نمی آشوبد بلکه چنین افرادی را در فرایند تصمیم سازی وتصمیم گیری مشارکت می دهد.
دیری نخواهد کشید که دوران حبس رئیس دانا به پایان می رسد و وی با سرافرازی پا به بیرون خواهد گذاشت اما این سرافکندگی از دامان حکومتی مدعی عدالت ورزی پاک نخواهد شد که کوشنده ای عدالت طلب را برای بیان نظر انتقادی راهی زندان کرد.