آمار سازی وزارت کشور در آستانه انتخابات

مسوولین وزارت کشور، این بار به‌مانند دوره‌های قبل چون انتخابات‌های ریاست جمهوری نهم و دهم و مجلس هشتم و نهم تعداد کسانی که می‌توانند رای بدهند را کمتر از میزان واقعی اعلام کرده‌اند.

این مسئله بخشی از سیاست حکومت برای افزایش مصنوعی و کاذب نرخ مشارکت است. این عدد با آمار جمعیت بالای ۱۸ سال کشور مطابق نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ تطبیق نمی کند.

Untitled-1 copy

طبق نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ جمعیت ۰-۴ سال ، ۹-۵ سال ،۱۴-۱۰ سال و ۱۵-۱۷ سال به ترتیب ۶/۲، ۷/۵، ۷/۵ و ۴ میلیون نفر بوده است. کسر مجموع این ارقام از تعداد ۷۵ میلیون نفر جمعیت کل تعداد جمعیت بالای ۱۸ سال کشور در سال ۱۳۹۰ حدود ۵۳/۶ میلیون نفر بوده است. با اعمال نرخ رشد سالانه جمعیت( ۱/۳ % ) برای دو سال جمعیت واجد حق رای در سال ۱۳۹۲ حدودا ۵۵ میلیون نفر می‌شود. اما راه دوم اضافه کردن تعداد کسانی است که در سال ۱۳۸۸ بین سن ۱۴ تا ۱۷ سال داشته‌اند، به صاحبان حق رای در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و کسر کردن کسانی است که در این سال ها مرده‌اند. این رقم بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ در حدود ۶/۶ میلیون نفر است. تعداد کسانی که می‌توانستند در سال ۱۳۸۸ رای بدهند نزدیک به ۵۰ ملیون نفر بود با اضافه کردن رقم فوق، عدد ۵۶/۶ میلیون به‌دست می‌آید. آمار مرگ و میر کشور در سال ۲۰۱۱ حدود ۴۱۰ هزار نفر بود. با این فرض که ۹۰ درصد کسانی که مرده اند سن شان بالای ۱۸ سال بوده است. لذا در نهایت جمعیت بالای ۱۸ سال کشور در سال ۱۳۹۲ حدود ۵۵ میلیون نفر می‌شود. تعداد رای اولی‌ها در این انتخابات تقریبا ۳ میلیون نفر خواهد بود.

مسوولین وزارت کشور توضیح نداده‌اند که بر چه مبنایی عدد ۵۰/۵ را اعلام کرده اند. علی القاعده وزارت کشور باید از اطلاعات مرکز آمار کشور استفاده نماید. اما گویا در منطق حاکمیت نهاد‌های دولتی جزیره‌های جدا از هم هستند و لزومی به هماهنگی در استفاده از ارقام و اعداد استاندارد و واحد نمی بینند.

به لحاظ پراکنش جغرافیایی وزن روستا نشینان در جمعیت واجد حق رای ۲۷ درصد است که تقریبا ۱۵ میلیون نفر می شود. سهم ۱۴ شهر بزرگ پر جمعیت ایران که بیش از ۵۰۰ هزار نفر سکنه دارند ۳۲ درصد است که حدودا ۱۷/۶ میلیون نفر هستند. وزن شهرهای کوچک نیز در حدود ۴۱ درصد بوده و تقریبا ۲۲/۵ میلیون نفر را در بر می‌گیرد.

استان تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس و آذربایجان شرقی به ترتیب با ۷/۵ ،۴/۴،۳/۶، ۳/۴ و ۲/۷ میلیون بیشترین تعداد رای دهندگان و استان‌های ایلام، سمنان ،کهکیلیویه و بویر احمد، خراسان شمالی و چهار محال بختیاری به ترتیب با ۰/۴،۰/۵، ۰/۵،۰/۶، ۰/۷ کمترین رای دهندگان بالقوه را دارند.

با توجه به هم‌زمانی انتخابات ریاست جمهوری می‌توان تخمین زد درصد مشارکت در روستاها و شهر‌های کوچک بالا باشد. البته برآورد دقیق میزان مشارکت امری نشدنی است. تعداد کسانی که به پای صندوق‌های رای می‌روند تابعی از فضای انتخاباتی است. کسانی که مردد هستند در روز آخر تصمیم می گیرند. هنوز فضا گرم نشده است اما ده روز از فرصت تبلیغات مانده است. لذا برای گمانه زنی میزان مشارکت در انتخابات زود است. اما به صورت حداقلی می‌توان کف شرکت را با توجه به متغیر‌های کلان و سوابق تاریخی حدس زد. اگر فرض کنیم حداقل ۷۵ درصد در روستاها و ۵۵ درصد در شهرهای کوچک در انتخابات شرکت کنند آنگاه به ترتیب ۱۱/۳ و ۱۲/۴ میلیون نفر از این نقاط به پای صندوق‌های رای می‌روند. اگر در شهر های بزرگ ۴۰ درصد یعنی معادل ۷ میلیون شرکت کنند آنگاه می‌توان انتظار داشت که کف مشارکت در حدود ۳۰ میلیون نفر معادل ۵۵ درصد باشد. در این دوره عواملی چون هم‌زمانی انتخابات شوراها، برخورد مثبت اصلاح‌طلبان با شرکت در انتخابات، وضعیت بد اقتصادی کشور و شکل‌گیری نگرانی در بخشی از جامعه نسبت به تیره تر شدن اوضاع باعث شده است تا میزان مشارکت در انتخابات بیشتر از حد متعارف انتخابات مهندسی شده باشد. اما باز ممکن است مردم ایران شگفتی آفرین ظاهر بشوند. احتمال اینکه میزان مشارکت کمتر از ۵۵ درصد شود کم است. اگر در چند روز باقی مانده اصلاح‌طلبان و جریان رفسنجانی بتوانند موج شکل گرفته در استقبال از کاندیداتوری رفسنجانی را به سمت حمایت از روحانی و یا عارف هدایت کنند، آنگاه میزان مشارکت ظرفیت دارد تا ۷۰ درصد افزایش یابد. اگرچه تحقق این رقم با دشواری‌ها و موانع جدی مواجه است. فضای انتخاباتی هنوز سرد است همچنین در بین نیروهای معترض اشتیاق بالایی برای رای دادن به عارف و روحانی مشاهده نمی‌شود. مزیت عارف و روحانی نسبت به هاشمی در آن است که به اندازه وی رای منفی دارند و همچنین پتانسیل جذب آراء شناور در آنها بیشتر است. البته شهرت و جایگاه رفسنجانی را در پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان و تحول خواهان ندارند.

ممکن است نظام سیاسی مهندسی انتخابات را با تا تقلب گسترده و جابجایی نتایج صندوق‌های رای جلو ببرد و اعدادی را به صورت مهندسی شده اعلام کند. در ان صورت دیگر استناد به آمار و ارقام ره به جایی نمی برد.

روزهای آینده نشان خواهد داد وضعیت چگونه می‌شود. اما در تحلیل آخر میزان رای‌هایی که به صندوق‌ها ریخته می‌شود معیار سنجش درستی گمانه زنی‌ها و تخمین‌ها خواهد بود.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

1 پاسخ به آمار سازی وزارت کشور در آستانه انتخابات

دیدگاه‌ها بسته هستند.