خامنه‌ای و تثبیت ساز و کار انتخاباتی مهندسی شده

رهبری در مرقد آیت‌الله خمینی، به شکلی صریح‌تر از پیش، مواضع انتخاباتی‌اش را توضیح داد. از قبل پیش‌بینی می‌شد هر چه زمان به روز رای‌گیری نزدیک‌تر شود، خامنه‌ای نیز روشن‌تر نظراتش پیرامون انتخابات را ابراز نماید. اما یک ضلع سخنان وی نیز واکنش به مباحثی است که تا کنون ۸ کاندیدای تایید صلاحیت شده اظهار داشته‌اند. حتی این افراد که فرایند مهندسی انتخابات برای حضور در صحنه مناسب تشخیص داده شده‌اند نیز از دید رهبری مجاز نیستند هر چه صلاح می‌دانند بیان کنند. او دو محدودیت مشخص را تعیین کرد:

Untitled-2

– نخست عدم «سیاه‌نمائی» و کاهش انتقادات به عملکرد دولت احمدی‌نژاد

– و دیگری ضرورت «عدم سازش با آمریکا» و غرب و عدم امتیاز دادن به کشورهای خارجی بود. به باور وی این کار ترجیح منافع بیگانگان بر منافع کشور است.

مخاطب سخنان وی در عرصه نقادی صریح عملکرد احمدی‌نژاد، حسن روحانی، عارف، محسن رضایی، قالیباف و حتی ولایتی است که اخیرا در یک سخنرانی با اشاره تلویحی به احمدی‌نژاد گفت کاش بعضی‌ها نیامده بودند تا اینقدر مشکل برای کشور درست نشود. در حوزه سیاست خارجی نیز روحانی و عارف و به درجاتی ولایتی مد نظر بودند که «تنش‌زدایی» را نیاز مبرم کشور می‌دانند.

از آنجایی‌که مواضع اقتصادی خامنه‌ای اشتراکات زیادی با عملکرد دولت احمدی‌نژاد داشته است، و از طرف دیگر با توجه به حمایت‌های زیاد وی از دولت‌های نهم ودهم، زیر سئوال رفتن این دولت توسط همه اغلب کاندیدا‌ها، تبعات منفی برای اعتبار رهبری نیز به ارمغان دارد. بنابراین وی باز به میدان آمد تا سپری در برابر حملات به دولت قرار دهد و به قول خودش انتقادات به بی‌انصافی، منفی‌بافی و سیاه‌نمایی تبدیل نشود. اما وی می‌خواهد انتقادات از احمدی‌نژاد شکل جدی پیدا نکند تا مبادا گفتمان اصول‌گرایی «رادیکال ناب» ضربه بخورد. تسلیم جریان احمدی‌نژاد در برابر رد صلاحیت مشایی نیز عامل دیگری است که خامنه‌ای ترجیح می‌دهد رئیس دولت نهم و دهم زیاد زیر سئوال نرود. او با دور کردن خطر مشایی، به فکر خروج آرام احمدی‌نژاد از ریاست جمهوری است. احمدی نژاد متقدم الگوی مطلوب او بود و در مجموع خامنه‌ای از دوران ۸ ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد رضایت بیشتری در مقایسه با ادوار ریاست جمهوری خاتمی و رفسنجانی داشته است.

اگر چه در حوزه سیاست خارجی تقابل گفتمان مقاومت و سازش ابتدا فرصتی برای ترویج و تبلیغ بیشتر موضع هسته‌ای حکومت تصور می‌شد اما فضایی که در پی انتقادات روحانی به تیم مذاکره کنونی هسته‌ای ساخته شده است و آنها با اتکاء به خود توان مقابله ندارند لذا خامنه‌ای خود به میدان آمد تا تذکر دهد ایجاد چالش برای برنامه هسته‌ای تقابلی حکومت تحمل نمی‌شود و هزینه دارد. علی اکبر ولایتی زود‌تر از همه پیام را گرفت. وی که تا قبل از این می‌کوشید بین جلیلی و روحانی قرار بگیرد بعد از سخنان خامنه‌ای اعلام کرد همه باید لبیک به رهبری بگوییم و صحبت‌های وی در مقابله با سلطه گران را نقشه راه قرار دهیم.

بخش مهمی از سخنان خامنه‌ای به ضرورت خنثی کردن توطئه‌های دشمن در مورد اختلال در برگزاری انتخابات گذشت. این تاکیدات مکرر نشان می‌دهد او نگران برگزاری سرد انتخابات است و انتظار دارد صندوق‌های رای انتخابات مهندسی شده هر چه بیشتر از رای‌های اقشار مختلف مردم پر شود. او می‌خواهد مانور مشروعیت بدهد و چهره با ثباتی از نظام در داخل و خارج به نمایش بگذارد. در این صورت روی‌کرد جنبش اجتماعی و تغییر بنیادی در ساختار قدرت به حاشیه می‌رود. همچنین با اعلام اینکه رای دادن و کاندیدا شدن به منزله اعتماد به ساز و کار انتخاباتی است می‌خواهد ضرباتی که در سال ۸۸ به نظام انتخاباتی وارد شد را جبران نماید.

او بار دیگر اعلام کرد در انتخابات بی‌طرف است و رسانه‌های خارجی شیطنت می‌کنند و او را به جانب‌داری از کاندیدای خاصی متهم می‌نمایند. اما تکرار غیر متعارف این ادعا، بر عکس، احتمال دخالت وی در انتخابات و تضمین پیروزی کاندیدای مورد نظر را قوت می‌بخشد. حد اقل این موضوع تا حدی در جامعه جا افتاده است که خامنه‌ای مصلحت دیده است تا در تمامی سخنرانی‌های اخیرش این موضوع را تکذیب نماید.

او همچنین با تاکید بر اختیارات زیاد رئیس جمهور، اقتصاد را حوزه اصلی فعالیت رئیس جمهور آینده خواند و خواست تا برنامه‌ای واقع بینانه را ارائه بدهد. او در مقام تبیین دیدگاه اقتصادی آیت‌الله خمینی، نظر و اولیت‌های خود را این چنین شرح داد:

«تکیه به اقتصاد ملی و خودکفایی، عدالت اقتصادی در تولید و توزیع، دفاع از طبقات محروم، مقابله با فرهنگ سرمایه‌داری، احترام به مالکیت و سرمایه و کار، هضم نشدن در اقتصاد جهانی و استقلال در اقتصاد ملی».

در میان کاندیداهای موجود دیدگاه اقتصادی سعید جلیلی به نظر فوق نزدیک‌تر است. خامنه‌ای طعنه‌ای نیز به اصلاح‌طلبان و رفسنجانی زد که پیروی از آیت‌الله خمینی فقط به حرف نیست بلکه باید به اصول و نقشه راه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی نیز اعتقاد وجود داشته باشد.

خامنه‌ای با دفاع از آزاد و حقیقی بودن انتخابات تاکید کرد که برخی «حنجره‌ها» و«قلم‌های بی‌تقوا» حرف دشمنان مبنی بر «نامشروع» بودن و نمایشی بودن انتخابات را تکرار می‌کنند! این سخن وی بیان‌گر تهدید مشخصی است تا فضای انتخابات در روزهای باقی مانده تحت کنترل بوده و زمینه‌ساز اعتراضات نشود. طرح نام «موسوی» و «کروبی» در حاشیه سخنرانی‌های انتخاباتی عارف و روحانی و شعارهای تندی که در مراسم خاک‌سپاری آیت‌الله طاهری سر داده شد، حاکمیت را به فکر انداخته تا کنترل بیشتری بر تبلیغات انتخاباتی اعمال نماید. در این راستا سید احمد خاتمی نیز از اینکه برخی از کاندیدا‌ها اسامی فتنه گران را می‌آورند، اظهار ناراحتی کرده است.

به نظر می‌رسد حتی افرادی که گلچین شده‌اند و حضور آنها از دید حاکمیت مشکل‌ساز ارزیابی نشده بود، اینک کنترل بیشتر آنها از دید رهبری ضروری تشخیص داده می‌شود. به نظر می‌رسد کنترل انتخابات در محدوده مورد نظر به صورت کامل میسر نباشد، از این‌رو حاکمیت می‌کوشد ریسک‌ها را حداقل سازد. به احتمال زیاد خامنه‌ای سخنرانی های دیگری تا روز انتخابات خواهد داشت. تا ان موقع نمی‌توان گمانه زنی دقیقی از برنامه نهایی وی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم داشت.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.