آیت الله سید جلال الدین طاهری روی در نقاب خاک کشید و چشم بر دنیا بست. او روحانی آرمان گرا ،ظلم ستیز و شجاع بود. هیچگاه اسیر قدرت نشد و در تمامی مقاطع عمرش بر مبنای تشخیص فردی و اعتقاداتی که بدان ها باور داشت عمل نمود. آیت الله طاهری زندگانی سیاسی پر تلاطمی داشت. او از آن دسته روحانیون بود که بیشتر به فعالیت عملی و کار های سیاسی پرداخت. اهل خطبه ، منبر ،تبلیغ و وعظ بود. الگوی ناب روحانی برای وی “عالم عامل “بود. البته کتبی را نیز منتشر کرد.
او از روحانیون طراز اولی بود که به همنشینی با روشنفکران مذهبی نیز باور داشت. بعد از دریافت دیپلم علوم انسانی و اموزش زبان فرانسوی تحصیلات دینی اش را به توصیه پدر و آیت الله روضاتی ازعلماء اصفهان از مدرسه صدر در حوزه علمیه اصفهان آغاز کرد و سپس به حوزه علمیه قم رفت. در محضر اساتیدی چون آیات عظام حجت کوه کمرهای، حاج سید محمد تقی خوانساری، حاج آقا حسین بروجردی، محقق داماد و روحالله موسوی خمینی درس خواند. وی اجتهادش را از آیت الله محقق داماد پدر گرفت و سال ها بعد تقریرات درس خارج او ر ا در قالب کتاب منتشر ساخت.
آیت الله طاهری در بدو ورود به حوزه علمیه قم توانست از طریق آیت الله محمد صدوقی جایی حجره ای برای خودش دست وپا کند. ولی بعد تحصیلاتش را ادامه داده و خود را در قم تثبیت کرد. هم دوره ای های وی سید حسین بهشتی ، امام موسی صدر، موسی شبیری زنجانی، عبدالله جوادی آملی، احمدی میانجی، آذری قمی، موسوی اردبیلی، مکارم شیرازی و حاج سید جواد مدرسی یزدی بودند . او از شاگردان دروس عرفانی و اخلاقی آیت الله خمینی بود. بعد از تبعید آیت الله خمینی به اصفهان بازگشت و کار تدریس و تبلیغ را در مدرسه حسین آباد شروع کرد. بعد از نماز جمعه نجف آباد به امامت آیت الله منتظری ، آیت الله طاهری دومین نماز جمعه به شیوه جدید و انقلابی را در محله حسین آباد اصفهان راه انداخت. منبر های وی گرم بود به مسائل روز می پرداخت و صحبت های دکتر شریعتی را در خطبه هایش بکار می برد. عملکرد حکومت شاه را به نقد صریح می کشید و با اعتراض به ظلم و ستم ها و بی عدالتی رویکرد انقلابی را مطرح می کرد. آیت الله طاهری از کانون های انقلاب در اصفهان بود. حکومت شاه با اذیت و آزار و حبس و تبعید سعی در مهارش داشت امری که با شکست مواجه شد.
در مجموع زندگی سیاسی آیت الله طاهری را به چندین فصل می توان تقسیم کرد. نخستین فصل پیش از انقلاب است. وی به تدریج در بین انقلابیون و جوانان مذهبی نو اندیش اصفهان جایگاه مهمی پیدا کرد. با نزدیک شدن به پیروزی انقلاب ، عملا اصفهان در اختیار او و آیت الله خادمی روحانی سنتی و فقیه بزرگ اصفهان قرار گرفت . جایگاه آیت الله طاهری از لحاظ مرتبه فقهی و دانش دینی بمراتب پایین تر از آیت الله خادمی بود. اما موضع انقلابی قاطع و سوابق مبارزاتی او باعث شد تا وزن اجتماعی همسان با او در بین نیرو های مذهبی پیدا کند. آیت الله طاهری در این دوره از وفادارترین یاران آیت الله خمینی بود که رنج سختی ها را به جان خرید. او از اصحاب بعد فتح بنیانگزار جمهوری اسلامی نبود. در این دوران روابط نزدیک وی با آیت الله منتظری تحکیم شد. همچنین شاگردانی تربیت کرد که معروف ترین شان شیخ عباسعلی روحانی و شیخ عبدالله نوری بودند.
با پیروزی انقلاب فصل جدیدی برای آیت الله طاهری شروع می شود. وی امام جمعه اصفهان و نماینده آیت الله خمینی است. اصفهان بین وی و آیت الله خادمی و طرفداران شان تقسیم می شود. آیت الله طاهری پیش آیت الله خمینی مقرب تر بود. جریانی که بعد ها به جناح راست معروف شدند ،همراه با حزب جمهوری اسلامی و بازاریان اصفهان دور و بر آیت الله خادمی را گرفتند. اما آیت الله طاهری محل تجمع خط سه بود که با طرد توامان لیبرال ها و حزب جمهوری با محوریت سید احمد خمینی به دنبال راه سوم بودند. آیت الله طاهری به نمایندگی از اصفهان در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور یافت. او از تصویب اصل ولایت فقیه دفاع کرد و جزو مدافعین سنت گرایان ایدئولوژیک بود.
در آن دوره غلامحسین کرباسچی ،عبدالله نوری ،عباسعلی روحانی ، محمد عطریانفر ، حسن ابراهیمی ،عبایی خراسانی ،هادی هاشمی و مهدی هاشمی نزدیکان آیت الله طاهری بودند. او در انتخابات ریاست جمهوری از بنی صدر حمایت کرد. روزنامه جمهوری اسلامی در اقدامی غیر اخلاقی بدون ذکر نام کوچک تیتر بزرگی از حمایت آیت الله طاهری از حسن حبیبی در صفحه اول منتشر ساخت. بعد با تکذیب آیت الله مدعی شدند که منظور شان طاهری دیگر بوده است.!
با بالا گرفتن شکاف بین بنی صدر و جناح خط امام ، آیت الله طاهری نیز به جرگه مخالفین وی پیوست. در این دوره آیت الله طاهری موضعی تند بر علیه مخالفین گرفت. همچنین موقعیت او در برابر آیت الله خادمی در اصفهان تثبیت شد. آیت الله در برابر جمعیت موتلفه در اصفهان و نمانیدگانش چون علی اکبر پرورش و احمد سالک ایستاده بود. با خروج بنی صدر شکاف بین جناح چپ و راست بروز یافت. آیت الله طاهری از چهره های شاخص جناح چپ بود.
حمایت از برخورد های سرکوب گرانه با مخالفین از نقاط تاریک پرونده آیت الله طاهری در این دوره است. اما پس از حمله عراق او حضور گسترده و منظمی در جبهه های جنگ داشت و با حضور خود به رزمندگان روحیه می داد. یکی از پسرانش در جنگ شهید شد . حاج حسین خرازی فرمانده لشگر امام حسین به آیت الله طاهری خیلی نزدیک بود . با بروز درگیری بین مهدی هاشمی و دیگر اعضاء خط سوم فصل دوم حیات آیت الله طاهری به پایان می رسد.
این دوره مصادف با آغاز اختلاف بین آیت الله منتظری و خمینی است. آیت اله طاهری دوستدار هر دو بود و کوشید تا اختلافات حل شود. او از ان جمله نیرو ها بود که معتقد بودند دست هایی توطئه گر در بین ایجاد تنش بین رهبر جمهوری اسلامی و قائم مقام رهبری هستند. اما موضعی منفی در برابر مهدی هاشمی گرفت و خواستار محکومیت اعمال وی توسط آیت الله منتظری بود.
در نهایت بعد از عزل آیت الله منتظری ،آیت الله طاهری نیز با تصمیم آیت الله خمینی همراهی کرد. او با رهبری خامنه ای نیز موافقت کرد. از معدود چهره های شاخص جناح چپ بود که خامنه ای پذیرفت او در مقام امام جمعه اصفهان باقی بماند. اما با توجه به پایگاه اجتماعی بالای آیت الله طاهری ،این کار بیشتر یک اجبار بود. در سال های آخرین دهه شصت و آغازین دهه هفتاد روابط وی با خامنه ای خوب نبود ولی تیره هم نشد. حتی بعد از مرگ آیت الله اراکی ، آیت الله طاهری از موضع مصلحت سیاسی با مرجعیت خامنه ای موافقت کرد. اما ماجرای حذف جناح چپ در مجلس سوم و قدرت گرفتن جناح راست در کشور شکاف او با رهبری را گسترش داد. اختلافات در آستانه مجلس پنجم بالا گرفت. آیت الله طاهری از اولین کسانی بود که به حمایت صریح از سید محمد خاتمی در انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری پرداخت. در این زمان خامنه ای آیت الله مظاهری را به ریاست حوزه علمیه اصفهان نصب نمود تا موقعیت آیت اله طاهری در اصفهان تضعیف شود. در این ایام آیت الله طاهری مجددا به آیت الله منتظری نزدیک شد. با پیروزی خاتمی ، بر بغض و کینه بیت خامنه ای بر آیت الله طاهری نیز افزوده گشت.
آیت الله طاهری نسبت به حملات به بیت آیت الله منتظری و بخصوص در آبان ۱۳۷۶ و تعرض به ایشان اعتراض کرد و خواهان رفع حصر آیت الله منتظری شد . این مساله حساسیت کانون های قدرت نسبت به وی را زیاد تر نمود.
آیت الله طاهری با شجاعت در سخنرانی در دانشگاه صنعتی اصفهان اعلام کرد که نظر رهبری بر ریاست جمهوری ناطق نوری بود ولی وی در مقام امام جمعه اصفهان با این دخالت مخالفت کرد. روند حوادث بعد از دوم خرداد و حمایت موثر آیت الله طاهری از جنبش اصلاحات باعث تشدید فعالیت گروه های فشار و انصار حزب الله اصفهان بر علیه وی شد. همچنین تریبون های حکومتی آشکارا به نقد و حمله به آیت الله طاهری پرداختند. در دی ماه ۱۳۷۷حاکمیت توطئه ای را سازمان داد تا با حمله سازمان یافته گروه های فشار با حمایت سپاه اصفهان نماز جمعه آیت الله طاهری را به هم بزند. علی رغم حمله آنها با میله های فلزی ولی مردم مقاومت کردند و توطئه خنثی شد. سخنان انتقادی آیت الله طاهری به مرور صریح تر شد. در سال۱۳۸۱ طی نامه ای سرگشاده و اعتراضی به رهبری از منصب امام جمعه اصفهان استعفا داد. اقدام شجاعانه وی در شکست هیبت پوشالین خامنه ای نقشی مهم در تقویت فضای اعتراضی داشت. او با شهامت در برابر اعمال ظالمانه خامنه ای ایستاد و حاضر نشد به ولایت جور وی مشروعیت بخشد. او برای چهارمین دوره مجلس خبرگان نیز کاندید نشد. در مجلس سوم خبرگان نیز نطق های انتقادی ایراد کرد که با حمله سید احمد خاتمی همراه بود. از این مقطع به بعد فصل آخرین حیات آیت الله طاهری شروع می شود که به مد ت۱۱ سال طول کشید. او در این دوران بیش از گذشته پناهگاه مردم و قربانیان نقض حقوق بشر بود. همراه و همگام نیرو های معترض به وضع موجود بود. کاملا از قدرت خارج شد و عطایش را به لقایش بخشید. او از کانون های فروزان امید به مبارزه و مقاومت در برابر استبداد دینی و دفاع از اصلاح طلبی بود. از جنبش سبز حمایت تمام قدی نمود. به حملات و سرکوب حاکمیت اعتراض نمود. مخالفت های وی و حمایتش از جنبش سبز آنقدر نقش داشت که حاکمیت تصمیم به بازداشت وی گرفت اما نگرانی از واکنش مردم باعث کنار گذاشتن این طرح شد. آیت الله طاهری در نامه ای به آیت الله منتظری از مواضع حمایتی وی از جنبش سبز تجلیل کرد او در نامه ای ا اینکه انقلاب به دست اصحاب بعد از فتح ، متملقین و فرصت طلبان افتاده است ابراز ناراحتی کرد و از روحانیت خواست در این مقطع حساس به تکلیف شرعی و دینی خود در مبارزه با ظلم عمل کنند .اما آیت الله طاهری در این ایام رنجور و خسته نیز بود. با بهت شاهد فروپاشی امید ها و انتظاراتش بود. او توقع نداشت سرنوشت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی چنین شود.
سرانجام به دیار باقی شتافت در حالی که تا اخرین لحظه عمرش در برابر حاکمیت ایستاد و حمایت خود را از جنبش سبز اعلام نمود.
آیت الله طاهری برای بیش از پنج دهه مرکز التجاء و رجوع مردم اصفهان بود. وی دل در گرو قدرت نداشت. روحانی شجاع و آرمان گرایی بود. در دهه شصت نیز از سر اعتقاد به آیت الله خمینی و گفتمان اسلام گرایی فقاهتی به دفاع از حکومت پرداخت. حمایتش و اشتباهاتی که مرتکب شد ارتباطی با منفعت و قدرت نداشت. او در تمامی مراحل عمرش بر مبنای اعتقاداتش عمل نمود. روحانی ساده زیستی بود به قدرت و ثروت بی اعتنا بود. از حقوق مظلومان دفاع کرد. توجه ویژه ای به دانشجویان و انجمن های اسلامی دانشجویان داشت. جنبش دانشجویی در دهه هفتاد و هشتاد از حمایت های وی بهره زیادی برد.
مرگ وی ضایعه ای برای جنبش سبز و دموکراسی خواهی ایران است. او در سیر تکاملی زندگی سیاسی پر تلاطمش سرمایه ای برای جامعه ایران بود. سیمای طاهری متاخر ، روحانی آزاد اندیش ، حق طلب و ظلم ستیزی بود که دوری از قدرت خودکامه و ایستادگی در برابر ولایت فرعون را ترویج نمود. او رفت ولی میراث سیاسی اش راهنمای مبارزان راه آزادی و رهایی خواهد بود. یادش گرامی باد.