عوامل رای ساز روحانی

انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با غافلگیری همراه شد. اکثر قریب به اتفاق تحلیل گران، ناظران و فعالان سیاسی پیشبینی نمی کردند حسن روحانی بتواند در مرحله اول بیش از نیمی از آراء را بدست آورد. نرخ مشارکت واقعی با احتساب جمعیت ۵۵ میلیونی واجدین حق رای یعنی ۶۷ درصد قابل پیشبینی بود اما کسب بیش از ۵۰ درصد رای های اخذ شده توسط روحانی عجیب می نمود. اما شگفتی اصلی از  تصمیم نظام سیاسی برای پذیرش روحانی و شمارش واقعی رای های ریخته شده در صندوق بود. حاکمیت می توانست جلوی انتخاب شدن روحانی را از طریق اجماع دستوری کاندیدا های وابسته به اصول گرایان و تقلب نه چندان بزرگ را بگیرد اما این کار را نکرد.

th

رفتار حاکمیت در تعارض با الگوی رفتاری سال ۸۸ بود که تعداد افراد بیشتری در پای صندوق ها شرکت کردند و نتایج این دوره نشان داد پیروز انتخابات ریاست جمهوری دهم میر حسین موسوی بود. بنابراین شگفتی اصلی در این دوره تصمیم رهبری علی رغم حمایت صریح او از جلیلی تا روز های آخر قبل از انتخابات بود. رای ها  به کاندید ائتلاف اصلاح طلبان و جریان رفسنجانی  در سال ۱۳۹۲ تقریبا معادل رای هایی بود که در سال ۱۳۸۴ به معین ، رفسنجانی ، کروبی و مهر علیزاده داده شد. اگر در آن زمان هم کاندیدا های فوق  ائتلاف می کردند موفقیت مشابهی حاصل می شد.

عواملی که باعث شدند حسن روحانی هفتمین رئیس جمهور شود  را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد:

۱-      اقبال نسبی مردم

روحانی نزدیک به ۱۹ میلیون رای کسب کرد درست معادل کسانی که در انتخابات شرکت نکردند. بنا به آمار های رسمی جمهوری اسلامی وی کمترین درصد از رای های ریخته شده را بدست آورد. او به شکل شکننده ای حائز  اندکی بیش از پنجاه درصد آراء شد . تمامی روسای جمهور سابق درصد بیشتری از رای های کل را بدست آورده بودند. رای دهندگان به وی طیف های مختلف و نا متجانسی بودند. اکثریت به نحو سلبی و ترجیح بد به بدتر وی را برگزیدند. وی پایگاه اجتماعی مشخص و ثابتی ندارد اما توانست  قریب به ۱۹ میلیون را متقاعد سازد که سکان ریاست جمهوری را به وی بسپارند.

۲-  موافقت رهبری

اهمیت این عامل بیش از  دیگر فاکتور ها است. همانگونه که قبلا گفته شد خامنه ای می توانست جلوی رئیس جمهور شدن روحانی را بگیرد. مهندسی در مرحله تعیین صلاحیت ها کمک کرد روحانی به عنوان یکی از دو کاندیدی در صحنه بماند که نماد تغییر بودند.در صورتی که رفسنجانی رد صلاحیت نشده بود روحانی شانسی برای رئیس جمهوری  نداشت. صحبت های رهبری  روز چهارشنبه دو روز قبل از انتخابات و دعوت به مشارکت حداکثری نیز در ارتقاء موقعیت روحانی مهم بود. وی حتی از مخالفان نیز خواست در انتخابات شرکت کنند. بدیهی بود افزایش رای ها به ضرر کاندید مورد حمایت حاکمیت بود. روحانی در دوران تبلیغات به شکل سربسته ادعا کرد که وقایع سال ۸۸ رخ نخواهد داد و از مردم خواست نگران رای شان نباشند. رمز گشایی از این ادعای مبهم می تواند کلید درک قضیه تغییر رفتار حاکمیت نسبت به سال ۸۸ باشد. اما نقش رهبری فقط محدود به جلوگیری از دخالت در مرحله شمارش آراء نبود. بخش زیادی از رای دهندگان با انگیزه نه گفتن به رهبری و مخالفت با نظرات وی و بخصوص در پرونده هسته ای به او رای منفی دادند.

۳- حمایت رفسنجانی و خاتمی

حمایت پر رنگ رفسنجانی و خاتمی کمک زیادی به رای آوردن روحانی کرد. رفسنجانی با کاندیداتوری و سپس سکوت در برابر عدم احراز صلاحیت توانست اکثریت حمایت ها را به طرف روحانی هدایت نماید. خاتمی نیز نقش زیادی در انصراف عارف و اقناع گروه های مختلف اصلاح طلب در حمایت از روحانی ایفا نمود. نقش مهم خاتمی تاثیر گزاری بر بدنه اصلاحات و بخشی از حامیان جنبش سبز  برای برخورد مثبت با انتخابات بود. اما میوه این تلاش ها نصیب حسن روحانی شد و اصلاح طلبان نتوانستند از مزیای این روش برخوردار شوند اگرچه امید دارند بتوانند از پیروزی روحانی پلی برای بهبود موقعیت خود کسب نمایند.

۴-  دولت احمدی نژاد

تاثیرات مخرب دولت احمدی  نژاد بر معیشت مردم و عرصه های سیاسی ،تولیدی ، اجتماعی  وفرهنگی ، فضای انتخابات را پیشاپیش به نفع دیدگاه مخالف با دولت  و اصول گرایان مساعد کرده بود. اعتراض به وضعیت بد اقتصادی  ، تورم  و گرانی زیاد ، بیکاری فزاینده و تلاش برای  بهبود اوضاع معیشتی و رفاهی  باعث شد تا  اکثریت رای های شناور  به سمت روحانی برود. در روستا ها  نیز  در غیاب کاندید مورد حمایت دولت این بار رای ها بیشتر در سبد روحانی ریخته شد . عدم استقبال از جلیلی که  رویکرد مشابه احمدی نژاد متقدم در مواجهه با بخش های محروم و جمعیت روستایی کشور داشت ، این فرضیه را قوت می بخشد که توزیع یارانه ها  وسرمایه گزاری دولت احمدی نژاد در بخش های روستایی کشور تاثیر مثبتی برای این جریان نداشته است.

۵- خوفناکی جلیلی

بی شک ترس از جلیلی نقشی کلیدی در اقناع کسانی داشت که  راهبرد انتخابات محور اعتقادی نداشتند و شرکت در انتخابات را به لحاظ ایجاد تغییر موثر فایده مند نمی دانستند. جلیلی به عنوان کاندید مخوف ، باعث ترس و هراس بخش هایی از جامعه  و بخصوص طبقه متوسط  گشت  که حضور او منجر به تشدید تقابل هسته ای  و در نتیجه گسترش تحریم ها  و جنگ خواهد شد. در نتیجه  ترس از  به هم ریختن اوضاع شغلی و معیشتی طبقه متوسط  ، موجب شد تا افرادی که اعتقادی به صندوق های رای نداشتند صرفا به خاطر جلوگیری از رئیس جمهوری جلیلی رای بدهند. در غیاب جلیلی و کاندیدایی مشابه وی ، از تعداد رای دهندگان به روحانی کاسته می شد.

۶- تشتت اصول گرایان

روحانی از تشتت اصول گرایان بهره زیادی برد. اصول گرایان که از انتخابات مجلس نهم به بعد فروپاشیده  و به گروه های مختلفی تجزیه شده بودند با دامن زدن به اختلافات و انتقادات تند و گزنده به یکدیگر ، نا خواسته به روحانی خدمت کردند. شورای نگهبان با مهندسی تعداد کاندیدا های اصول گرایان را به ۳ نفر کاهش داد  وگرنه   در صورت حضور زاکانی، لنکرانی و ابوترابی اوضاع اصول گرایان بد تر نیز می شد.

۷- تحریم های اقتصادی

پیروزی روحانی از بعدی محصول و مرهون تحریم ها بود. تحریم ها در روی گردانی مردم و شدت یافتن نگرانی ها از تداوم وضع موجود و استمرار حاکمیت اصول گرایان سوم تیری نقش خیلی پر رنگی داشت. بنابراین به شکلی پارادوکسیکال تحریم  به نفع روحانی عمل نمود. از  یک طرف فضا را برای پیروزی دیدگاه مصالحه جو در زمینه پرونده هسته ای مساعد ساخت و از سویی دیگر مخالف وی با تداوم تحریم ها و استمرار چرخه  سانتریفورژ ها در ازای خوابیدن چرخ اقتصاد کشور باعث سمت گیری رای ها به سمت او شد.

۸-  کناره گیری محد رضا عارف

محمد رضا عارف اگرچه با دلخوری کناره کشید و تا روز انتخابات نیز حاضر به حمایت از حسن روحانی نشد اما خدمت بزرگی به پیروزی وی کرد. انصراف  متواضعانه  او و پذیرش نظر جمعی هم جلوی شکسته شدن رای ها را گرفت و هم با افزایش شانس پیروزی باعث شد جمعی که پیشتر انگیزه ای برای رای دادن نداشتند به صحنه بیایند و در مجموع بر رای های روحانی افزوده گشت.

۹- عدم تحریم تحول خواهان و مدافعان تغییر ساختاری

در این دوره بخشی از تحول خواهان در انتخابات شرکت کردند اما منهای براندازان کلاسیک ،بخشی که در انتخابات شرکت نکرد  و بر راهبرد جنبش اجتماعی اصرار ورزید، از تحریم و دعوت مردم به رای ندادن خود داری کرد. این عامل نیز  به نفع روحانی کار کرد. در صورتی که مدافعان تغییر فعالانه  رویکرد تحریم و روی گردانی از  صندوق های را پی می گرفتند و به تقابل با روحانی و مدافعان شرکت در انتخابات می پرداختند آنگاه می توانستند بخشی از رای ها را منصرف سازند  و رای های روحانی را کم نمایند. آنها آگاهانه این کار را نکردند  و با توجه به شرایط کشور ریاست جمهوری کاندیدی غیر از بخش افراطی حکومت را از منظر تاکتیکی برای کشور مناسب ارزیابی کردند. البته نوع مواجهه و تبیین آنها از  ماجرا تفاوت اساسی با مدافعان شرکت و معرفی کاندید داشت.

عوامل پیشگفته شده دلایل مهم و برجسته پیروزی حسن روحانی هستند اما تمامی عوامل در آنها محدود نمی شود. شگفت انگیزی واقعه فوق تحلیل دقیق را دشوار می سازد. گذشت زمان و روشن شدن ابعاد جدید کمک می کند تا تکلیف متغیر های نا معلوم در این انتخاب آشکار گردد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

1 پاسخ به عوامل رای ساز روحانی

دیدگاه‌ها بسته هستند.