مراسم افطاری رهبری با کارگزاران نظام ، دشواری های تغییر در مناسبات موجود در سیاست خارجی و برنامه هسته ای را آشکار ساخت. رهبری در این دیدار که حسن روحانی نیز حضور داشت ، بار دیگر بر گفتمان ستیزه جو و تقابل گرا در سیاست خارجی تاکید کرد. وی در این نشست حفظ جهت گیری انقلابی و ضرورت صبر و استفامت در پای آن را برجسته ساخت. فرازی از سخنان وی در این خصوص روشنگر است. : ” اولین عنصر، انتخاب جهت درست و حفظ جهت گیری صحیح است.
اگر جهت گیری ها، غلط انتخاب شود تلاشهای مضاعف، نه تنها ما را به نتیجه ای نمی رساند بلکه از اهداف دور می کند.جهت گیریهای صحیح انقلاب و کشور براساس قرائت معتبر امام، در همه زمینه ها مشخص است و نیازی به بررسی مجدد جهت گیریها نیست. ”
بدینرتیب وی راه را بر تغییرات کلان در نحوه اداره کشور بست. وی سپس با نقد تلویحی اصلاح طلبان از ارائه قرائت غلط از دیدگاه های آیت الله خمینی ، عرصه جابجایی قدرت در جمهوری اسلامی را همیشه توام با آرامش و شادی توصیف کرد که تنها در سال ۱۳۸۸ با عملکرد موسوی و کروبی برای نظام بحران ایجاد شد . اشاره به این موضوع در اصل تلاش خامنه ای برای روشن کردن تمایز حسن روحانی و تفاوت ماهوی بین خرداد ۹۲ و خرداد ۸۸ است. در اصل خامنه ای و حامیانش در بلوک قدرت می خواهند فضای بعد از ۲۴ خرداد را به سمت نفی جنبش سبز وراهبرد موسوی و کروبی و تثبیت مشروعیت نظام و ساز و کار انتخاباتی آن هدایت کنند.
رهبری بخش های بیشتری از صحبت خود را به ترسیم معنای درست تعامل با دنیا و ضرورت تداوم راهبرد های موجود در سیاست خارجی و برنامه هسته ای اختصاص داد. بخش های از سخنان وی در این راستا به شرح زیر ارائه می گردد:
” ما همواره معتقد به تعامل با دنیا بوده و هستیم اما نکته مهم در تعامل با دنیا، شناخت طرف مقابل و درک اهداف و شگردهای اوست زیرا اگر او را به درستی نشناسیم، پشت پا خواهیم خورد.
در تعامل با دنیا، نباید عملکرد دشمنان خود را از یاد ببریم حتی اگر بنابر مصالحی، آن را به روی او نیاوریم.
… در ابتدای امسال هم گفتم که به مذاکره با امریکا خوش بین نیستم، اگرچه در سالهای گذشته مذاکره در مسائل خاصی همچون عراق را منع نکردم.
…امریکاییها غیرقابل اعتماد و غیرمنطقی هستند و در برخوردهایشان صادق نیستند.
…موضع گیری مسئولان امریکایی در همین چند ماه گذشته، بار دیگر ضرورت خوش بین نبودن به آنها را تأیید کرد.
…در تعامل با دنیا، هنر این است که بتوانید راه خود را ادامه دهید بدون آنکه طرف مقابل بتواند مانع حرکت شما بشود و اگر تعامل با دنیا منجر به برگشت از مسیر شود، یک خسارت است.”
سخنان فوق آشکار می سازند که تغییری در نظرات خامنه ای و انتظارات وی از قوه مجریه در خصوص مسائل هسته ای و سیاست خارجی ایجاد نشده است. البته ممکن است نظری مطرح شود که سخنان ظاهری وی مهم نیست و هدف وی اقناع مخاطبان داخلی است و در اصل جلوی تحرکات وابتکارات روحانی را نمی گیرد. کمااینکه از فحوای سخنان او قبل از انتخابات نیز استنباط می شد که دل در گرو ریاست جمهوری سعید جلیلی دارد و لی در نهایت به ریاست جمهوری حسن روحانی رضایت داد. این حرف اگر چه قابل تامل است اما درستی ان محل تردید جدی است.
انسجام در مواضع و استمرار نقطه نظرات کلیدی از ویژگی های خامنه ای است. تا کنون اصول سیاست خارجی و تصمیم های اصلی در حوزه هسته ای بر مبنای نظرات وی در عمل تنظیم شده اند. حتی در دوران اصلاحات خروجی نظام، دیدگاه های رهبری بود ونظرات متفاوت دولت و مجلس اصلاحات جنبه رسمی و قانونی نیافتند و تنها در حد حرف باقی ماندند. از سوی دیگر خامنه ای در تمامی مقاطع انتخابات و حتی در روز های آخر که فضا را برای روحانی مساعد ساخت ، بر ضرورت مقابله با غرب و ایستادگی بر سسر مواضع هسته ای نظام تاکید کرد. در روز رای گیری نیز اعلام کرد به کسی رای دهید که اهل مقاومت باشد. بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات نیز اظهار داشت انتخابات باطل السحر نقشه های دشمنان بود.
خامنه ای در حضور روحانی به صراحت عنوان داشت که به نام تعامل نباید تسلیم حرف های غرب شد بلکه بادید مسیر کنونی را ادامه داد.
کاربست این توصیه در عمل به معنای شکست پیشاپیش برنامه و طرح های جدید روحانی در سیاست خارجی و برنامه هسته ای خواهد بود. او در دوران تبلیغاتی آشکارا اعلام کرد که می خواهد تحریم ها را بردارد و به نظر وی وقتی چرخیدن سانتریفوژ ها به معنای متوقف شدن چرخ اقتصاد و تعطیلی واحد های تولیدی باشد ، آنگاه اصرار بر غنی سازی اورانیوم به هر قیمت مصلحت نیست. برنامه هسته ای روحانی که مورد توافق اکثریت مردم ایران قرار گرفته است متضمن تغییر در فعالیت های کنونی هسته ای است. این تغییر نخست باید راهبرد تغییر را به سما تعامل و توافق پیش ببرد. لازمه این کار همانطور که علی اکبر ولایتی در مناظره های انتخاباتی فاش ساخت ، عقب نشینی ایران از موضع کنونی و توافق با جامعه جهانی بر سر اعتماد سازی بر روی مسالمت آمیز فعالیت های هسته ای است. لازمه این تغییر تعلیق فعالیت های حساس هسته ای و توقف موقف عنی سازی اورانیوم با غلظت بیست درصد به بالا است. در غیر این صورت بن بست هسته ای گشوده نخواهد شد و غرب فرایند دو مسیره فشار و گفتگو را ادامه می دهد. کاهش تحریم ها نیازمند ارائه پیشنهاداتی سازنده و کارگشا از ناحیه ایران است و گرنه نفس جابجایی روحانی به جای احمدی نژاد تاثیری در رویکرد غرب نخواهد داشت.
سخن روحانی در مصاحبه مطبوعاتی بعد از پیروزی در انتخابات که در پاسخ به سئوال خبرنگاری اعلام کرد دوره تعلیق به پایان رسیده است و عدم ارائه حرفی که دال بر تغییر در موضع هسته ای داشته باشد ، ابهاماتی پیرامون قصد واقعی روحانی ایجاد کرد. البته برای داوری پیرامون برنامه روحانی هنوز زود است وباید صبر کرد تا کابینه تشکیل شده و تکلیف تیم جدید هسته ای مشخص گردد. اما سخنان روحانی در دوران تبلیغاتی و وعده هایی که داد متضمن تعییرات اساسی در فعالیت های کنونی هسته ای است. اما نظرات خامنه ای نشان می دهد که تغییر در برنامه هسته ای توسط رئیس جمهور کار دشواری است. احتمال ایستادگی روحانی در برابر تصمیمات خامنه ای با توجه به سوابقش در تبعیت از نظرات خامنه ای و دوری از تقابل ، زیاد نیست .
تنها عاملی که می تواند موازنه قوا در درون حاکمیت را به نفع تغییر سامان دهد ،شکل گیری ائتلافی در درون حاکمیت و اصول گرایان و اصلاح طلبان برای مصالحه هسته ای و رسیدن به توافقی دو طرفه است. امری که سخنان ولایتی در مناظره های انتخاباتی استارت آن را زد.
در واقع نا توانی خامنه ای در اجرای نظراتش و شکل گیری مخالفتی قوی در برابر وی می تواند فضا را برای تغییر در مواضع هسته ای و گشودن قفل آن مساعد کند. در غیر این صوررت روحانی حتی در صورت اراده تغییر با دشواری های جدی مواجه است که مجال موفقیت را از وی می ستاند. البته امکان دیگر تغییر موضع خامنه ای ولو به صورت تاکتیکی است. این اتفاق نیز ظرفیت ایجاد می کند. اما اگر تغییر رد سطح روبنایی و یا تاکتیکی فریبنده باشد که تعلیق غنی سازی بیست درصد با افزایش توانایی زیر ساختی و تاسیسات اتمی همراه شود و ظرفیت بالقوه تولید سوخت هسته ای با غلظت بالا و مورد نیاز برای بمب افزایش یابد. آنگاه تعلیق غنی سازی نیز مشکل گشا نخواهد بود. چون این پتانسیل را دارد به محض رهایی از فشار تحریم ها در مدت زمان کوتاهی به تولید تسلیحات هسته ای منجر شود.
کتاب خاطرات حسن روحانی و مواضعی که در دفاع از عملکرد خود اختیار کرده است ، چنین رویکردی را نشان می دهد که در مجموع به دنبال کسب و افرایش قدرت هسته ای بدون اعتنا به حساسیت های جامعه جهانی است و مصالحه و مذاکره را به عنوان ابزاری در خدمت این هدف می داند.
حال باید منتظر ماند دید روحانی در جایگاه ریاست جمهوری و وضعیت خاص کشور در سال ۹۲ چه طرحی را ارائه می دهد و از آ نسوی میدان رهبری چه مواجهه ای خواهد داشت. سخنان اخیر خامنه ای که چشم انداز مناسبی را نگشود و احتمال عجز کلید روحانی از باز کردن ققل هسته ای را قوت بخشید.
مسئله رابطه با آمریکا خیلی با شرایط کنونی حاکمیت فاصله دارد. هر دور طرف فعلا اشتیاقی برای مذاکره همه جانبه ندارند و ترجیح می دهند سطح گفتگو را در حد برنامه هسته ای محدود نمایند. خامنه ای بار دیگر نه تنها بر فایده مندی عدم رابطه با آمریکا پای فشاری کرد بلکه مذاکره با آمریکا را نیز بیهوده دانست.
این سخنان نادرستی شتابزدگی برخی از نیرو های سیاسی در داخل و خارج را نشان داد که فکر می کنند بهبود روابط ایران و غرب به سهولت و سرعت در دوره ریاست جمهوری روحانی رخ می دهد.