نرمش قهرمانانه خامنه ای ، نوشیدن جام زهر ؟

سخنان خامنه ای در جمع فرماندهان، پیشکسوتان و پرسنل سپاه پاسداران مورخ ۲۶ شهریور افق تازه ای پیش روی بحران هسته ای گشود. او در این دیدار با تجلیل از سپاه بار دیگر عمق اعتماد خود به این نهاد نظامی – ایدئولوژیک به عنوان نیروی اصلی نظام و ابزار اجرای سیاست های خود را آشکار ساخت .
او تصریح کرد که سپاه باید در صحنه مراقب تحولات سیاسی باشد و عملکرد گروه های مختلف را رصد کند. اما بخش مهم سخنان خامنه ای در خصوص سیاست خارجی بود. وی در این دیدار گفت : « عرصه دیپلماسی، عرصه لبخند و درخواست مذاکره است اما همه این رفتارها باید در چارچوب چالش اصلی فهم و درک شود.»(۱)

khamenei1391
خامنه ای ضمن موافقت با حرکت‌های صحیح و منطقی در سیاست‌های خارجی و داخلی اظهار داشت : با مسئله‌ای که سال‌های پیش نرمش قهرمانانه خواندم موافقم چرا که این حرکت در مواقعی بسیار خوب و لازم است اما با پایبندی به یک شرط اصلی»
شرط اصلی از نظر وی ، استفاده تاکتیکی از نرمش قهرمانانه در چارچوب چالش اصلی با نظام سلطه است. خامنه ای مشکل غرب با برنامه هسته ای حاکمیت را مخالفت آنها با شکسته شدن انحصار شان در برخورداری از انرژی هسته ای بشمار آورد و بار دیگر تاکید کرد که نگرانی آمریکا و متحدانش از فعالیت های هسته ای حکومت ،غوغا سالاری است.
اشاره خامنه ای به سخنان قبلی اش در مرداد سال ۱۳۷۵ است که چنین گفته بود :« نمایندگان سیاسى جمهورى اسلامى ایران در جهان باید تیزتر از شمشیر، نرم‌تر از حریر و سخت‌تر از سنگ و پولاد باشند. عرصه سیاست خارجى میدان نرمشهاى قهرمانانه است، اما نرمشى که در برابر دشمن تیز باشد. بنا بر این دیپلماتهاى ما باید در مواضع اصولى خود مستحکم بایستند و استقامت و پایمردى امام خمینى را الگوى خود قرار دهند»
سخنان خامنه ای و تاکید وی بر نرمش قهرمانانه این تصور را قوت بخشید که نظام در آستانه مصالحه هسته ای و عقب نشینی از موضع تهاجمی است. البته سخنان خامنه ای و حملات مکرر وی به غرب تحت عنوان نظام سلطه ، ارزش قائل شدن برای ایستادگی در روی مواضع و درستی راه طی شده، دامنه این مصالحه را محدود می سازد.
اگر ظاهر حرف های وی مبنا قرار گیرد و فرض شود او صادقانه می خواهد به سمت کاهش تنش با جامعه جهانی پیش برود آنگاه می توان نتیجه گرفت نظام در صدد توافق با دنیا بر سر برنامه هسته ای است اما این توافق احتمالی به معنای تغییر در راهبرد سیاست خارجی ستیزه جو و تقابل با نظم جهانی نیست.
سخنان جدید خامنه ای قوی ترین اظهار نظر وی در نمایش انعطاف و گشودگی به روی غرب برای حل مشکل هسته ای است. این سخنان در کنار مانور های دیپلماتیک ظریف و روحانی ، امید رسیدن به توافق و معکوس شدن روند قبلی تشدید رویارویی را افزایش می دهد. علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی نیز در سخنرانی پنجاه و هفتمین کنفرانس عمومی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد که به وین آمده است تا به پرونده هسته ای ایران پایان دهد. (۲)
لاوروف وزیر خارجه روسیه نیز اعلام کرد ایران آماده تعلیق غنی سازی اورانیوم است. مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه اگر چه این حرف را تایید ننمود اما صریحا تکذیب نکرد.
مجموعه این علائم احتمال اینکه سخنان خامنه ای مقدمه برای آغاز مختومه شدن بحران هسته ای باشد را افزایش می دهد.
به نظر می رسد روند روبه افزایش وخامت اقتصادی و فشار تحریم ها حاکمیت را به تجدید نظر در سیاست های هسته ای کشانده است. البته در مذاکرات قبلی در استانبول و آلماتی نیز ایران به دنبال رفع و کاهش تحریم ها بود اما سقف پیشنهاد ایران به مراتب کمتر از کف انتظارات ۱+۵ بود.
حال خامنه ای با توجه به نتیجه انتخابات و مشکلاتی که نظام در اداره کشور پیدا کرده است، تصمیم به عقب نشینی گرفته است. البته سخن او در خصوص قدیمی بودن نرمش قهرمانانه در مسئله هسته ای درست نیست. او اولین بار است که این واژه را در بحران ده ساله اتمی به کار می برد. اظهار نظر پیشین او چند ماه قبل از ماجرای میکونوس و خروج سفرای اروپایی در کشور است.
خامنه ای در ده سال گذشته به نحو مستمر بر ضرورت ایستادگی در سیاست های هسته ای و تداوم فعالیت های حساس تاکید داشته است و دستیابی به فناوری هسته ای را به ارزشی مهم در عزت و سربلندی کشور و نظام بشمار آورده است . سعید جلیلی دیپلمات محبوب و مورد پشتیبانی وی بود . اظهار نظر جدید او حد اقل در ظاهر عقب نشینی است و به منزله نوشیدن جام زهر و یا صلح امام حسن گونه است. حرف های وی تا پیش از این سمت وسوی متضادی داشت و از تداوم خط برخورد وتقابل دفاع می کرد. طرفدارانش نیز نرمش در موضع هسته ای را به ذلت و سازش طلبی تعبیر می کردند.
او در ایام تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین چنین گفت : « «مردم باید کسی را ترجیح دهند که زمینه ساز عزت برای آینده انقلاب و کشور باشد و توانایی حل مشکلات و ایستادگی قدرتمندانه در مقابل جبهه معاندان و الگو کردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان جهان را داشته باشد.»
همچنین دو روز مانده به روز رای گیری ( ۲۴ خرداد) ضرورت ایستادگی در برابر دشمنان خارجی و زیاده خواهی های غرب در پرونده هسته ای را برجسته ساخت.
بنابراین موضع کنونی وی چرخشی آشکارا را بازتاب می دهد. در سابقه جمهوری اسلامی چنین عقب نشینی هایی مسبوق به سابقه است که در قالب مصلحت توجیه می شود. منتها این نرمش و مصالحه امری تاکتیکی است و نه راهبردی و به محض خروج از تنگنا ، دوباره سیاست های تقابلی در عرصه سیاست خارجی شروع می شود.
از اینرو خامنه ای محکم کاری کرده است که هر نوع توافق در پرونده هسته ای تغییری استراتژیک در سیاست خارجی نظام ایجاد نمی کند و کماکان اصل بر رویارویی با غرب تحت عنوان نظام سلطه و حمایت از بدیل نظم موجود جهانی است.
مشخص نیست که این تغییر موضع تاکتیکی از سوی خامنه ای ارادی و بر اساس انتخاب وی بوده است و اساسا با چنین رویکردی به پذیرش ریاست جمهوری روحانی رضایت داده است یا اینکه بر عکس اتفاقاتی که در جریان انتخابات رخ داد و باعث تحمیل روحانی بر وی شد ،دلیل تغییر موضع او است . در واقع نا توانی وی در پیشبرد سیاست های داخلی و خارجی مطلوبش موجب عقب نشینی ناگزیر شده است.
در عین حال نمی توان تفسیر بد بینانه از سخنان خامنه ای را از نظر دور داشت. تناقض در حرف و عمل خامنه ای به کرات دیده شده است و بار ها وی سخنانی را بر زبان آورده ولی در عمل اتفاقات متفاوتی بروز یافته است . از اینرو با توجه به وزن بیشتر سخنان تقابلی او و توجیه ضرورت ایستادگی در برابر غرب و دشمن تلقی کردن آن می توان نتیجه گرفت شاید روی خوش نشان دادن او جنبه واقعی ندارد و سیاستی فریبنده است تا ضمن همراهی با جو پدید آمده ، مسئولیت ناکامی در مذاکرات را بر دوش آمریکا بیاندازد و از این طریق بکوشد تا اجماع ملی بر علیه غرب در برنامه هسته ای ایجاد شود.
همچنین اهدافی چون زمان برای تداوم فعالیت های هسته ای حساس و جلوگیری از گسترش تحریم ها نیز مطرح است.
. خامنه ای در سخنانش در سال ۱۳۷۵ لازمه نرمش قهرمانانه را تیزی در برابر دشمنان دانسته بود . بنابراین تعارض سخنان یاد شده و به خصوص ارجاع وی به گذشته موید این برداشت است .
از اینرو چه بسا با توجه به خواست تعامل دولت روحانی ، او نمی خواهد به صورت علنی در برابر آن بایستد اما در عمل نیرو های تحت امر وی در روند مذاکرات اخلال ایجاد می کنند و بدینترتیب ظاهرا مسئولیتی نیز متوجه او نمی شود.
اتفاقات هفته های آینده روشن می سازد که کدامیک از تحلیل های خوشبینانه و یا بدبینانه به وقوع می پیوندد . اما اگر نرمش مد نظر وی جدی باشد آنگاه اتفاق مثبتی برای کشور و ملت خواهد بود.

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.