تفاهم‌نامه تهران، شروعی دیگر برای ایران و “آژانس”

سفر یوکیا آمانو به تهران فصل جدیدی در روابط ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گشود. در این سفر آمانو با علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی جلسه‌ای دو ساعته داشت و در پایان هر دو توافق کردند همکاری‌ها و مناسبات را در مسیر تازه‌ای انجام دهند

آمانو-صالحی.
طرفین با صدور بیانیه مشترکی تاکید کردند با هدف کسب اطمینان از ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران به حل اختلافات و مسائل باقی مانده بپردازند. قرار است ایران در سه ماه آینده اطلاعات تفصیلی‌تری در اختیار آژانس بگذارد و اجازه دسترسی بیشتر به تاسیسات و مراکز پژوهشی هسته‌ای ایران بدهد. متن توافقنامه ایران و آژانس شامل مفاد زیر است:
− ارائه اطلاعات مربوطه و دسترسی مدیریت ‌شده مورد توافق دوجانبه به معدن «گچین» بندرعباس

− ارائه اطلاعات مربوطه و دسترسی مدیریت ‌شده مورد توافق دوجانبه به کارخانه تولید آب سنگین اراک

− ارائه اطلاعات در مورد تمام رآکتورهای تحقیقاتی جدید

− ارائه اطلاعات مربوط به شناسایی ۱۶ سایت مد نظر جهت ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای

− شفاف‌سازی در مورد بیانیه ایران در رابطه با تاسیسات غنی‌‌سازی جدید

− شفاف‌‌سازی بیشتر در مورد بیانیه ایران در رابطه با غنی ‌سازی لیزری

این توافقنامه چارچوب و نقشه راه برای همکاری‌های آژانس و پاسخگویی به ابهامات و تردید‌های آن فراهم می‌کند.

نقطه عطف در رابطه با آژانس

سفر دوم آمانو به تهران نقطه عطفی در بحران اتمی ایران است که با رویکرد جدید دولت روحانی می‌تواند فاصله‌ها و شکاف موجود را کاهش دهد. آژانس در دو سال آخر ریاست جمهوری احمدی‌نژاد ده جلسه ناکام با ایران داشت. در آغاز کار دولت یازدهم نیز مقامات مسئول ایران واکنش تندی به آخرین گزارش آژانس نشان دادند.

در بخشی از بیانیه ایران، آمانو مورد حمله قرار گرفت: «مدیرکل نباید وارد مباحثی که از حیطه اختیارات او خارج است، قضاوت بی ‌پایه و تشویق به اقدامات غیرقانونی شود که مطلقا در جایگاه آن نیست.»

اما دیدار نجفی نماینده ایران در آژانس با هرمان ناکارتس معاون آمانو در وین، روابط را از حالت تنش بیرون آورد و فضای مثبتی برای همکاری گشود. ناکارتس بعد از این دیدار که همزمان با سفر روحانی به نیویورک بود، برای اولین بار بعد از دو سال از تغییر لحن و برخورد مقامات ایرانی ابراز رضایت کرد. در آن جلسه طرفین به درک مشترک از اختلافات نزدیک شدند و قرار شد در جلسه بعد بر روی مسائل محتوایی و راه‌ حل مشکلات گفتگو کنند.
جلسه بعدی برای توافق بر سر مدالیته جدید نیازمند حضور مذاکره کنندگان اتمی شد. از اینرو عباس عراقچی در وین حضور یافت و با آمانو دیدار کرد. در این دیدار سنگ بنای دور جدید همکاری‌های گذاشته شد و توافق نهایی به سفر آمانو به تهران موکول شد.

برای اولین بار مذاکره کنندگان اتمی وارد گفتگوی مستقیم و ملاقات با مسئولان آژانس اتمی شدند. این رویداد نشان داد نوعی در هم تنیدگی بین مذاکرات با ۱+۵ و روابط ایران و آژانس اتمی ایجاد شده است. یکی از مطالبات بلوک آمریکا، فرانسه، بریتانیا، چین، روسیه و آلمان، افزایش و تسهیل بازرسی‌های دقیق آژانس از مراکز مظنون به فعالیت‌های غیر صلح آمیز اتمی است. آمانو دیداری با ظریف نیز داشت و طرفین بر ضرورت همکاری‌ها و استفاده از فرصت‌ها تاکید کردند.

تاثیر امضای تفاهم‌نامه تهران در بن‌بست هسته‌ای

تفاهم‌نامه تهران چارچوب و محتوی فصل جدید همکاری ایران و آژانس را تشکیل می‌دهد اما همانگونه که بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران تصریح کرده است، گام بعدی همکاری‌ها هنوز معلوم نیست.

اجرای تفاهم‌نامه تهران قرار است در سه گام اجرایی صورت بگیرد. ایران حوزه همکاری هایش با آژانس را افزایش داد و گامی اعتمادساز انجام داد اما این اقدامات با تامین انتظارات آژانس فاصله مشهودی دارد. از این رو آمانو در مصاحبه مطبوعاتی تاکید کرد که تفاهم‌نامه آغاز کار است و کار‌های زیادی باید در آینده انجام شود. او گفت در سه ماه آینده گزارشی به شورای حکام بر مبنای چگونگی اجرای تفاهم‌نامه یاد شده ارائه خواهد داد.

کاهش فاصله با آژانس تاثیر انکارناپذیری در تنش‌زدایی هسته‌ای دارد. آژانس نهاد اصلی و سازوکار قانونی حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران است. اما مذاکره با بلوک ۱+۵ راهکار سیاسی و دیپلماتیکی است که محرک و مکمل در پیشبرد و نتیجه ‌بخشی تعامل‌ها است. در اصل سرنوشت بحران هسته‌ای در گفتگو و توافق با گروه ۱+۵ تعیین می‌‌شود.

مسیر مذاکرات ۱+۵ با آژانس مستقل و جداگانه است ولی تاثیر متقابل بر هم دارند و بخصوص در دور جدید گفتگو‌های هسته‌ای، ارتباط آنها بیشتر شده است.

افزایش بازرسی‌ها از کارخانه تولید آب سنگین اراک و تسهیل دسترسی بازرسان آژانس به نمونه‌برداری و آزمایش‌های متناوب می‌تواند حساسیت‌ها نسبت به فعالیت‌ها در اراک را کاهش دهد. این امر به نوبه خود مسیر توافق اولیه در مذاکرات با ۱+۵ را گام آخر نزدیک می‌سازد. همچنین جلب رضایت آژانس از پیش نیاز‌های ضروری مصالحه هسته‌ای است.
چشم‌انداز همکاری‌های جدید

ایران برای اولین بار به آژانس اجازه داده است تا از معدن گچین بندر عباس که حاوی اورانیوم خام است بازدید کند. همچنین حوزه بازرسی و معاینه‌های بازرسان آژانس از اراک، راکتور‌های تحقیقاتی اتمی و تاسیسات در دست ساخت هسته‌ای از جمله نیروگاه‌ها را افزایش داده است.

اما کماکان از خواسته اصلی آژانس در سالیان گذشته در تفاهم نامه خبری در میان نیست. آژانس خواستار بازدید و نمونه‌برداری از مرکز نظامی پارجین بوده است. آژانس می‌خواهد تا به راستآزمایی ادعای انجام انفجار‌های با شدت بالا در آنجا بپردازد که مورد نیاز در تکمیل چرخه ساخت بمب اتمی است.

عکس‌ها و گزارش‌هایی وجود دارد که مدعی هستند ایران محفظه انفجاری را از بین برده و برای پاکسازی آثار تشعشات، به میزان زیاد و عمیقی از منطقه خاک‌برداری کرده است. قطعیت این ادعا معلوم نیست و برخی از کارشناسان نیز به لحاظ فنی امکان امحای کامل آثار انفجار را ناممکن می‌دانند. تعدادی از مقامات ایرانی از جمله سفیر ایران در روسیه اعلام کرده‌اند ایران در صورتی حاضر است اجازه بازدید از پارجین را بدهد که بعد از بازرسی پرونده این مسئله برای همیشه بسته شود. آژانس تا کنون نپذیرفته چنین تضمینی بدهد.

بنابراین تفاهم‌نامه تهران گام اولیه برای حل اختلاف ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است و هنوز تضمینی وجود ندارد که موفقیت حاصل شود. چگونگی اجرای سند فوق و تعهدات عملی ایران در شفاف‌سازی برنامه هسته‌ای اش، تاثیر مهمی در روابط آینده ایران و آژانس خواهد داشت.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.