تحولات در سوریه آهنگ جدیدی به خود گرفته و آرایش نیروهای خارجی در حال دگرگونی است. به نحو شگفتانگیزی معادلات خارجی در سوریه تغییر یافته و البته دامنه تغییرات بالا نیست. اما رفتار آمریکا، ترکیه و تا حدودی قطر عوض شده است.
دیگر برکناری اسد از قدرت به عنوان پیش شرط تشکیل دولت انتقالی مطرح نیست. در عین حال روسیه با حفظ حمایت از حکومت سوریه، پیامهایی صادر میکند که اصراری بر کاندیداتوری اسد در انتخابات آینده ریاست جمهوری سوریه ندارد.
رشد اسلامگرایان افراطی باعث شده است موضع آمریکا و ایران در سوریه به میزان محدود اما محسوسی به هم نزدیک شود. این نزدیکی حالت کاهش تنش و آمادگی برای انجام مصالحه دارد اما کماکان دیدگاههای اساسی دولتهای آمریکا و ایران در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند.
جمهوری اسلامی میکوشد تا جایی که میتواند ساختار قدرت کنونی در سوریه حفظ شود. در آن سوی میدان نیز دولت آمریکا تلاش دارد حتی المقدور تغییرات در سوریه به نفع جنبش اعتراضی جلو برود. اما بروز اتفاقاتی باعث شده است تا آنها به سمت کاهش منازعه بروند.
چگونگی سر برآوردن اسلام گرایان جهادی و سلفی در سوریه
سیاست حمام خون و کشاندن اعتراضات مسالمتآمیز مردم سوریه به جنگ داخلی توسط بشار اسد و گسترش درگیریهای فرقهای، راه را برای حضور و فعالیت اسلامگرایان جهادی همسو با القاعده باز کرد. این گروهها که در ابتدا کمشمار بودند به تدریج با شدت یافتن خشونتها وبا اتکاء به مهارتهای نظامی توانستند رشد کرده و موقعیت قدرتمندی در بین مخالفان مسلح بدست آورند.
سرکوب بیرحمانه ارتش سوریه و کشتار وسیع باعث شد در ابتدا برخی از مخالفان سوری روی خوشی به عملیات نظامی اسلامگرایان در عقب راندن حکومت نشان دهند. جریان اسلامگرایی که از گروههای کوچک و متعدد تشکیل شده است، در حین مبارزه با حکومت اسد جبهههای دیگری نیز گشود.
در حال حاضر حتی بین خود اسلامگرایان نیز درگیریهای خونبار وجود دارد. ولی تعارض بین آنها و ارتش آزاد سوریه و ائتلاف ملی مخالفان سوری به اوج رسیده و شکاف بین آنها در حال حاضر بیشتر از فاصله با حکومت سوریه است. همچنین اسلام گرایان افراطی با کردهای سوری نیز در حال جنگ هستند.
ویژگیهای اسلامگرایان افراطی سوری
اسلامگرایان تلاش کردهاند جنبش اعتراضی سوریه را که خواهان دموکراسی در برابر آمریت بود، اسلامی کنند. آنها خواهان حاکمیت قانون شریعت در سوریه هستند در حالیکه این موضوع در اعتراضات سوریه در شروع جایگاهی نداشت. جنبش اعتراضی فرادینی بود و حالت سلبی و ایجابی با مذهب نداشت.
جنبش اعتراضی سوریه به مانند عرصه عمومی گرایش سکولار دارد. اما این حرف بدان معنی نیست که همه اپوزیسیون سوریه غیرمذهبی هستند. بخش مهمی از مخالفان سوریه به اسلامگرایی معتدل و سازگار با دموکراسی اعتقاد دارند.
گروههای متعدد مدافع حکومت اسلامی و حاکمیت آمرانه شریعت با استفاده از خشونت شبکهای از گروهها و یگانهای متعدد هستند اما گروههای شاخص آنها جبهه النصره، احرار شام، بریگارد امه، عبدالله عزام، القاعده در عراق و دولت اسلامی عراق و شام هستند. این گروهها با هم مشکلاتی دارند که باعث درگیری نظامی هم شده است. ایمن الظواهری با فرستادن نمایندگانی در تلاش برای ایجاد صلح بین آنها است.
یکی دیگر از دلایل رشد اسلامگرایان جهادی کسب در آمد از مبادلات قاچاق و گروگانگیری است. آنها با گرفتن گروگان از خبرنگاران گرفته تا مسئولان دولتی، تقاضای مبالغ هنگفتی برای آزادی میکنند. به عنوان مثال یک شاخه القاعده تحت نام مغرب اسلامی در ماه اکتبر ۲۷میلیون دلار در ازاء آزادی ۴ گروگان فرانسوی دریافت کرد.
دولت سوریه و اسلامگرایان افراطی و جهادی
دولت سوریه به دلیل پشتیبانی لجستیکی و سیاسی از اسلامگرایان افراطی در سه دهه گذشته عملا زیر ساختها و شبکههایی برای فعالیت گروههای اسلامگرا با مشی تروریستی فراهم ساخته بود. این زیرساختها زمینه را برای فعالیت اسلامگرایان افراطی در جنبش اعتراضی مهیا ساخت. زیر ساختهای فوق شامل انبارهای اسلحه، کانالهای ارتباطی و منابع مالی هستند.
بر مبنای برخی از گزارشها، دولت سوریه با گروههای همسو با القاعده، معتقد به تروریسم و یا مشی مسلحانه در درگیریها در عراق و اسرائیل در دهه گذشته همکاری داشته است. جنگجویان مسلح از مرز سوریه وارد عراق میشدند و حملات تروریستی را انجام میدادند.
دولت سوریه فعالیتهای تروریستهای مسلمان در داخل خاک خود را کنترل میکرد اگر چه میزان و دامنه این کنترل مشخص نیست. همچنین محتمل است شبکه تروریستها از حمایت دولت سوریه استفاده کرده و مخفیانه گروهها و نقاطی را برای خودشان درست کرده باشند. اما تا قبل از سال ۲۰۱۱ که جنبش اعتراضی شروع شد، حداقل در ظاهر حکومت سوریه علیرغم برخی از تعارضها بر عملکرد پیکار جویان افراطی نظارت داشت. برخی از منابع مدعی هستند گروه الفتحالاسلام وابسته به سیستم امنیتی سوریه است.
بشار اسد از ابتدا جنبش اعتراضی سوریه را که به شکلی مسالمتآمیز شروع شد، به فعالیتهای تروریستی متهم کرد. دولت تلاش زیادی در بزرگنمایی گروههای همسو با القاعده در اعتراضات به خرج داد. منفعت دولت سوریه در تبدیل خطر تروریسم و پیکارجویان افراطی به عنوان مشکل اصلی سوریه بود. مشکلات متعدد در جنبش اعتراضی سوریه و عملکرد ضعیف و سردرگم دولتها غربی کمک کرد تا این استراتژی حکومت سوریه کارساز باشد.
گسترش شبکه القاعده در خاورمیانه و آفریقا
بهار عربی باعث آشکار شدن فعالیتهای گروههای حامی و همسو با القاعده در کشورهای اسلامی شد. عملا القاعده توانسته است حوزه فعالیت و نفوذ خود را گسترش دهد.
در حال حاضر یمن فعالترین مرکز اسلامگرایان جهادی است. در عین حال شیعیان حوثی با القاعده یمن درگیرند. گروههای نزدیک به القاعده در جنوب لیبی، مالی، سودان و صحرای سینای مصر نیز فعال هستند. ارتباط آنها با سوریه و عراق و پاکستان یک محور قوی منطقهای ایجاد کرده است. از اینرو شبکه فوق باعث گسترش تروریسم در منطقه و تبدیل آن به تهدید امنیتی با اولویت بالا برای دولتهای منطقه و غرب شده است.
تغییرات در سیاست و ملاحظات امنیتی آمریکا
گسترش فعالیت اسلامگرایان جهادی در سوریه و توسعه روابط شبکهای آنها در جهان اسلام باعث شده است تا مبارزه با تروریسم اولویت اصلی آمریکا در سوریه شود. ایمن الظواهری در پیامی که اخیرا صادر کرد سوریه را به عنوان مرکز اصلی فعالیت القاعده اعلام کرد. البته قبلا هم آمریکا به دلیل همین ملاحظات از تجهیز اپوزیسیون سوریه به سلاحهای سنگین و استراتژیک خودداری کرد. همچنین در ماههای اخیر ارسال سلاح اسلحه به مخالفان سوری کند شده است.
دولت اوباما در حال بررسی برخورد با گروههای معارض سوری است که در فهرست تروریسم قرار دارند. اما برخوردهایی شبیه حملات هواپیمای بیسرنشین و یا عملیات میدانی و هوایی مشکلات جدی دارد و میتواند جنگ داخلی سوریه را پیچیدهتر سازد. همچنین اجرای موفق برخورد با تروریستها در سوریه نیازمند همکاریهای تاکتیکی با دولت سوریه است. انجام این کار نیز برای دولت آمریکا دردسرهای زیادی در بر دارد.
اما به نظر میرسد دولت آمریکا دیگر اصراری در برکناری بشار اسد به عنوان سیاست اصلی در سوریه نداشته باشد؛ اگرچه تاکید نمیشود که بشار اسد نباید در دولت انتقالی حضور داشته باشد. اما معلوم نیست دولت اوباما با توجه به افزایش قدرت پیکار جویان وابسته و یا همسو با القاعده از این موضع عقبنشینی نکند. در عین حال پذیرش بشار اسد نیز هزینههای سنگینی برای دولت اوباما دارد و منجر به مسئلهدار شدن بخش مهمی از مردم سوریه و جنبش اعتراضی از دولت آمریکا میشود.
در این راستا رایان کراکر سفیر سابق آمریکا در سوریه، افغانستان و عراق میگوید: « دولت آمریکا باید گفتگو با بشار اسد را هر چه زود تر شروع کند و همکاری در مبارزه با تروریسم را آغاز نماید. » او توصیه میکند این کار باید به صورت مخفی صورت بگیرد و متذکر میشود که بشار اسد هر چقدر بد باشد از اسلامگرایان جهادی بدتر نیست.
یکی از دغدغههای اصلی کشورهای غربی، حضور پیکارجویانی از اروپا به سوریه و پیوستن به جهاد مقدس است. برخی برآوردها میگویند تقریبا ۱۲۰۰ اسلامگرای جهادی اروپایی در جنگ داخلی سوریه فعال هستند. دولتهای غربی نگران هستند این جنگجویان به کشورهای خود برگردند و عملیات تروریستی در اروپا انجام دهند.
ژنرال مارتین دمپسی رئیس ستاد ارتش آمریکا اظهار داشته: «من نگران بزرگتر شدن شاخههای القاعده چه به لحاظ تعداد اعضا و چه از نظر شدت عملیات هستم.» او توصیه میکند که آمریکا اسلامگرایان جهادی را به سه دسته بومی، منطقهای و جهانی تقسیم کرده وبرای هر کدام شیوه بازدارنده مخصوصی را طراحی نماید.
چرایی تنشزدایی ایران و آمریکا در سوریه
همانگونه که گفته شد، برخورد با تروریسم به اولویت اصلی آمریکا در سوریه و خاورمیانه بدل شده است. فعالیتهای سلفیهای جهادی علیه جمهوری اسلامی و متحد آن حزبالله لبنان نیز شدت یافته است. این عوامل فضایی مشترک برای تعامل ایران و آمریکا در سوریه ایجاد میکند که تا پیش از این خصم همدیگر بودند. آمریکا در ابتدا فعالیت اسلامگرایان در سوریه را خطر جدی نمیدانست و آن را قابل مهار و کنترل ارزیابی میکرد.
اما به مرور ملاحظات امنیتی افزایش یافت و اینک آژیر خط به صدا در آمده است. حکومت ایران نیز از ناحیه گسترش فعالیت سلفیها در سوریه احساس خطر میکند. اگر چه هنوز فاصله طرفین زیاد است. اما عقبنشینی ترکیه راه برای رسیدن به تفاهم را از نامحتمل بودن خارج ساخته است.
در حال حاضر مانع اصلی، نقش احتمالی اسد در دولت انتقالی است. آمریکا خواهان عدم حضور اسد در این مرحله است. اما حکومت ایران خواهان شرکت اسد در انتخابات است. همچنین بشار اسد نیز خود تمایل بالایی دارد تا به حضورش در قدرت ادامه دهد. در این میان نقش کلیدی بر عهده روسیه است که میتواند وضعیت را از حالت بنبست بیرون بیاورد.
به هر حال تاکنون آمریکا از موافقت با حضور نماینده ایران در کنفرانس ژنو ۲ خودداری کرده است. اما معلوم نیست این سیاست تا روزهای نزدیک به نشست مشمول تغییر نشود.