انتخاب روحانی: استاندارهای امنیتی و ولایی

سرانجام در روز‌های منتهی به پایان سال ۹۲ و گذشت بیش از هفت ماه از فعالیت دولت یازدهم، استاندار خراسان رضوی انتخاب شد تا فهرست استاندار‌های جدید تکمیل گردد. این تاخیر زیاد و بی‌سابقه که مدیریت یکی از استان‌های مهم کشور را برای هفت ماه بلا تکلیف و در معرض سردرگمی قرار داده بود از نقاط ضعف مشهود عمل‌کرد روحانی است. در ادامه مطالب قبلی به ارزیابی آخرین انتخاب‌های وزیر کشور در استان‌های قم و خراسان رضوی می‌پردازیم.

ostandaran_0

قم

محمد صادق صالحی‌منش از نیرو‌های نزدیک به رهبری به سمت استانداری قم انتخاب شد. وی متولد شهر قم است و تحصیلاتش را در حوزه علمیه قم تا سطوح اجتهاد گذرانده و شاگرد آقایان وحید خراسانی، میرزا جواد تبریزی، فاضل لنکرانی و مجتبی تهرانی بوده است. در حال حاضر در حوزه علمیه قم تدریس نیز می‌کند. سوابق وی عبارت هستند از عضو «کمیته حفاظت از امام» در قم تحت نظر آیت‌الله یزدی، عضو کمیته انقلاب اسلامی قم تحت نظر آیت‌الله یزدی، فرمانده بسیج مستضعفین قم و بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم از سال ۱۳۵۹، رییس ستاد مرکزی کمیته‌های انقلاب اسلامی کل کشور از سال ۱۳۶۱، جانشین دادستان انقلاب( آقایان لاجوردی و رازینی) و جانشین دادستان عمومی تهران)، مشاور فرماندهی کل کمیته انقلاب اسلامی از سال ۱۳۶۲، دادستان نظامی مناطق جنگی جنوب از سال ۱۳۶۵، تاسیس و فرماندهی سپاه حفاظت ولی امر از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۲، فرماندهی تیپ حفاظت مقام معظم رهبری از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۷۲، – قائم مقام معاونت وزارت اطلاعات از سال ۱۳۷۲، مدیرکل کشورهای عربی وزارت اطلاعات از سال ۱۳۷۲، رییس ستاد انتخابات وزارت اطلاعات از سال ۱۳۷۳، معاونت اجتماعی بعثه مقام معظم رهبری از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۷.

او فعالیت‌های سیاسی خود را از سال ۱۳۵۶ در قم شروع کرده است. او پیش از انقلاب به آیت‌الله یوسفی صانعی نزدیک بوده اما بعد از انقلاب به تدریج جذب جناح راست می‌گردد. جالب آن‌جا است که وی بعد از همراهی با اسحاق جهانگیری در ملاقات با آیت‌الله صانعی در پاسخ به انتقاد‌ها گفته بود به جهانگیری تذکر دادم که این ملاقات به صلاح نیست ولی او گوش نکرد! وی چهره امنیتی و نظامی است و رابطه نزدیکی با بیت رهبری داشته و از افراد معتمد رهبری است. اما درعین حال معلوم نیست چطور به مدت ۱۵ سال از مناصب و پست‌های مدیریتی کنار گذاشته شده است. گرایش سیاسی صالحی‌منش اصول‌گرایی است. مراجع نزدیک به حکومت از انتخاب وی خرسند شدند.

خراسان رضوی

بالاخره بعد از کش و قوس چند ماهه علیرضا رشیدیان به عنوان استاندار خراسان رضوی انتخاب شد. تعیین استاندار خراسان رضوی از ابتدا برای دولت روحانی چالش برانگیز شد. در حالی که چند ماه پیش خبر انتصاب محمد حسین فروزان مهر به عنوان استاندار خراسان رضوی منتشر شد اما بلافاصله تکذیب گشت. بر مبنای برخی شنیده‌ها مخالفت اعضای ستاد روحانی در خراسان و اصلاح‌طلبان مشهد دلیل ابطال این حکم وزیر کشور بود. فروزان مهر وابسته به اصول‌گرایان بود و مناصب قبلی وی عبارت بودند معاون برنامه‌ریزی استانداری‌های فارس و زنجان در دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، مشاور معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، معاون اداری مالی موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت برنامه‌ریزی و معاون اجرایی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، و ریاست سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان کرمان، مدیریت دفتر آموزش و پژوهش در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان‌های مرکزی، گلستان و تهران.

بعدا نام اسماعیل نجار استاندار کرمان در دوره احمدی‌نژاد که به گفتن سخنان تملق‌آمیز در خصوص وی مشهور بود مطرح شد. هم‌چنین نام تیمور علی عسگری نماینده مجلس هفتم و از افراد نزدیک به رفسنجانی برسر زبان‌ها افتاد. اما هیچ‌کدام از آن‌ها مقیم ساختمان استانداری خراسان رضوی نشدند.

علیرضا رشیدیان چهره‌ای امنیتی است که سوابقی چون مدیریت اداره اطلاعات خراسان در دوره ریاست جمهوری رفسنجانی و خاتمی و هم‌چنین معاونت وزارت اطلاعات در دوران اصلاحات و فعالیت در بیت رهبری را در کارنامه خود دارد. انتخاب وی با استقبال چهره‌های افراطی اصول‌گرایان مواجه شده است. در زمان مدیریت وی در اداره اطلاعات خراسان، برخورد‌های تند امنیتی با چهره‌های اصلاح‌طلب و دگراندیش در خراسان صورت می‌گرفت. هم‌چنین در آن دوره محمد برازنده از نیرو‌های ملی – مذهبی و هم‌چنین چند نفر اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق که بعد از پایان دوره حبس آزاد شده بودند مانند محمود میدانی به نحو مشکوکی به قتل رسیدند و اداره اطلاعات خانواده مقتولان را مورد تهدید قرار داد تا از پی‌گیری دست بردارند. گرایش سیاسی رشیدیان نیز به اصول‌گرایان نزدیک است.

بدین‌ترتیب دو استاندار آخر که هیچکدام سابقه کار در وزارت کشور نداشتند، از نیرو‌های امنیتی نزدیک به بیت رهبری و با گرایش سیاسی اصول‌گرایی انتخاب شدند تا نیرو‌های محافظه کار در قم و مشهد راضی گردند.

توزیع گرایش سیاسی استاندار‌ها بعد از تکمیل فهرست آن‌ها به‌شرح زیر است: ۱۶ اصلاح طلب معتدل و محافظه کار در حد ۵۲ درصد، ۱۰ اصول گرا در حد ۳۲ درصد و ۵ نفر معتقد به گفتمان اعتدالی در حد ۱۶ درصد.

در مجموع ترکیب استاندار‌های انتخاب شده نه تناسب بالایی با پیام رای مردم در ۲۴ خرداد ۹۲ دارد و نه به لحاظ سطح مهارت، تجربه و کارآمدی نمره بالایی می‌گیرند. با این حال داوری نهایی تابعی از عمل‌کرد این استاندار‌ها خواهد بود.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.