سرانجام ۴ سرباز ایرانی گروگان گرفته شده توسط جیشالعدل آزاد شده و وارد خاک ایران شدند. متاسفانه دانایی فر گروگان پنجم در این حادثه جان باخت. جیشالعدل دلیل آزادی آنها را پاسخ به تقاضای علمای برجسته اهل سنت در زاهدان عنوان کرد.
این گروه قبلا تقاضای آزادی ۳۰۰ زندانی مورد توجه این گروه در ایران و سوریه را کرده بود. مقامات دولتی و از جمله امیری قائم مقام وزیر کشور هر گونه معاوضه اسیر را تکذیب کردند. شایعهای مطرح است که نزدیک به ۳۰ نفر از زندانیان فوق آزاد شدهاند. حال روزهای آینده روشن خواهد ساخت که آیا معاملهای صورت گرفته است یا خیر؟
وزارت اطلاعات و استانداری سیستان و بلوچستان در کنار تشکر از مسوولان و نهادهای دولتی از علما و روسای قبایل محلی در زاهدان تشکر نمودهاند. در این ماجرا مولوی عبدالحمید و روسای طوایف بلوچ نقش مهمی داشتند. اما دقیقا معلوم نیست آزادی گروگانها چه فرایندی را طی کرده است. حکومت دولت پاکستان را به ناتوانی در برخورد با تروریستها و ایجاد فضای امن برای آن ها متهم نمود. دولت پاکستان نیز در واکنش مقامات دولت ایران را متهم کرد که در این خصوص پیگیری نکرده و اقدامات لازم را انجام ندادند.
نقش دولت پاکستان در این ماجرا معلوم نیست. اما گروه جیشالعدل و گروههای مشابه در نقاط مرزی ایران و پاکستان مواضعی دارند و توانایی انجام عملیاتهای تروریستی را نیز دارند. از سوی دیگر دولت پاکستان نیز تاکنون در مواجهه با ترویستها در داخل خاک خودش ناکام بوده و منطقه بلوچستان پاکستان یکی از ناامنترین مناطق دنیا است. البته این امکان را نمیتوان نادیده گرفت که بخشی از نیروهای امنیتی پاکستان خارج از سیستم رسمی با تروریستها همکاری داشته باشند.
ولی برای اولین بار سیاستی در عملکرد حکومت قابل مشاهده است که به جای برخوردهای امنیتی از نفوذ و وساطت علمای اهل سنت منطقه استفاده شده است. این امر میتواند طلیعه سیاست مثبتی در حل مشکلات منطقهای، مذهبی و قومی در استان محروم سیستان و بلوچستان باشد.
گرایشهای تندرو و سپاه تاکنون مخالف امتیاز دادن به نیروهای بلوچ و علمای اهل سنت بودهاند. گرایش مسلط حکومت سختگیری و کارهای ایذائی بر علیه اهل سنت و نیرو های قومیتی را به عنوان راهکار تامین امنیت برگزیده است. این سیاست مخرب اجازه شکلگیری ثبات در منطقه را نداده و بحرانی مزمن را دامن زده است. هنوز سنیهای ایران از داشتن مسجد در تهران و انجام راحت و بدون دردسر اعمال مذهبی خود در شهرهای ایران محروم هستند. یکی از حوزههای نقض حقوق بشر و آزادیهای مذهبی، برخورد با اهل سنت است.
تلاشهای دولت اصلاحات با مخالفتهای رهبری ناکام ماند. خامنهای تا جایی نسبت به عادی شدن فعالیتهای اهل سنت در سیستان و بلوچستان حساس بود که حتی حضور اعضای دولت در مساجد اهل سنت در زاهدان را به صلاح ندانسته بود. پافشاری عبدالله نوری در ترمیم روابط با علمای اهل سنت یکی از دلایل استیضاح و برکناری وی از وزارت کشور بود.
تشکر از میانجیگری علمای اهل سنت که اکنون در بین نیرو های جامعه مدنی ایران و نیرو های سیاسی بازتاب ویژهای پیدا کرده است، رویکرد درستی است که در صورت تداوم میتواند نقش مهمی در حل مشکلات امنیتی در سیستان و بلوچستان و محرومیتزدایی در آنجا ایفا نماید. کاهش تنشها و توجه به مطالبات مشروع اهل سنت و شهروندان بلوچ راهکار مناسب برای حل مشکلاتی چون گروگانگیری و کشته شدن نیروهای انتظامی است. افزایش اعتماد و امید آفرینی میتواند نیرو های منطقه را به بازیگر اصلی تامین امنیت و توسعه استان فوق تبدیل نماید.
اگر اکثریت نیروهای بلوج و سنی مجاب شوند که خواستههای آنان مورد توجه دولت و مرکز نشینان قرار میگیرد، آنگاه عرصه برای فعالیت گروههای تروریستی و تجزیه طلبان تنگ خواهد شد و مجالی برای فعالیت نخواهند داشت. آزادی گروگانها فرصتی است تا مشکلات منطقه سیستان و بلوچستان و بهخصوص حقوق اهل سنت در ایران مورد توجه بیشتر قرار بگیرد.
دولت با تشکر از علمای اهل سنت و طوائف بلوچ گام مثبتی را برداشت اما این تشکر باید با اقدامات عملی نیز همراه شود تا نیروهای فوق دلگرم شده و نقش آفرینی بیشتری در حل مشکلات منطقه داشته باشند. در این میان معاونت اقوام رییس جمهور نقش کلیدی دارد تا چشمانداز امیدوار کنندهای برای قومیتهای ایرانی ترسیم نماید.
اما موضعگیری حسن روحانی دلگرم کننده نبود و نگرانی ایجاد کرد که مجددا سیاستهای غلط گذشته ادامه پیدا نماید. وی در پیام تبریکش اشارهای به اثرگذاری مهم و مثبت علمای اهل سنت و نیرویهای بومی بلوچ نکرد و در عوض از نیرو های امنیتی و انتظامی و رهبری تشکر کرد. وی در فرازی از پیامش گفت: «این موفقیت یکبار دیگر نشان داد که موضع جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم و خشونت، یک موضع قاطع، اصولی و تغییر ناپذیر است و در مقابل همه فشارهای سیاسی و تبلیغاتی تا رسوایی و شکست کامل افراط گرایان و همه حامیان خارجی آنان ایستادگی خواهد کرد، حمایت همه مردم و شخصیتهای دینی و سیاسی اعم از شیعه و سنی از این برخورد قاطع ثابت کرد که تروریستها از دستاویز کردن تفاوتهای مذهبی هیچ سودی نخواهند برد و مورد انزجار همه مذاهب و گروههای سیاسی کشورند.»
این رویکرد مشابه نگاه امنیتی است که تاکنون در استان سیستان و بلوچستان حاکم بوده و در عمل موفقیتی به همراه نداشته است. دانایی فر مرزبان درجهدار ایرانی قربانی همین تفکر شد. علیالقاعده دولت باید به تقویت پاسگاههای مرزی و تجهیز و آموزش مرزبانان بپردازد. اما حل مشکل تروریسم در سیستان و بلوچستان نیازمند توجه به بسترهای رشد آن است. توجه به حقوق مردم منطقه و رعایت آزادیهای مذهبی اهل سنت مولفههای اصلی حل مشکل هستند. این نگاه در پیام روحانی دیده نمیشود.
او در دوران تبلیغات انتخاباتی به قومیتهای ایرانی وعدههای زیادی داد. اینک روحانی باید بتواند حداقل بخشی از این وعدهها را عملی ساخته و زمینه مشارکت آنها در مدیریت مسائل منطقهای را فراهم آورد. طوایف و علمای اهل سنت با بزرگواری به وظیفه انسانی و میهنی خود عمل کردند. حال نوبت دولت است تا گام متقابل را برداشته و مراتب حقشناسی را به جای آورد. در غیر این صورت فضا معکوس شده و افزایش ناامیدی و سرخوردگی در نیرو های بومی سیستان و بلوچستان زمینه را برای فعالیت تروریستها مساعد مینماید.
ــــــ