انتخابات خونین سوریه و ژست اقتدار بشار اسد

محمد جهاد اللحام رئیس پارلمان سوریه نتایج نهایی انتخابات بحث برانگیز و جنجالی سوریه را اعلام کرد. بشار اسد با کسب ده میلیون و سیصد و بیست هزار در حدود ۸۹ درصد آراء ماخوذه را از آن خود ساخت. حسن النوری و ماهر حجار رقبایش به ترتیب در حدود پانصد هزار ( ۴/۳ درصد) و سیصد وهفتاد دو هزار ( ۳/۲) درصد رای آوردند. بدین‌ترتیب پرونده انتخاباتی که بیشتر به انتصاباتی غیر مستقیم شبیه بود و برنده آن از قبل معلوم بود، بسته شد. چالش برانگیزترین بعد انتخابات نرخ مشارکت است. دولت سوریه مدعی است قریب به یازده میلیون و شش صد هزار نفر از جمعیت تقریبا ۱۶ میلیونی واجد حق رای در انتخابات سوریه شرکت کرده‌اند.

syriaelection

این ادعا از سوی کارشناسان و ناظران محلی و جهانی مورد شک و تردید قرار گرفته است. انتخابات فقط در مناطقی که تحت کنترل دولت است برگزار شد. در مناطق شرق و جنوب سوریه و بخصوص محل سکونت کرد‌ها، مخالفان مانع استقرار حوزه‌های رای‌گیری شدند. بر اساس برخی از ارزیابی‌ها تنها در ۴۰ درصد خاک سوریه انتخابات برگزار شد. سازمان ملل و نهادهای معتبر بین‌المللی بر انتخابات سوریه نظارت نداشتند. نیرو‌های مستقل در داخل کشور سوریه نیز از چنین امکانی بی‌بهره بودند. مخالفان و نیرو‌های مستقل سوری اعم از محافظه‌کار و رادیکال، مسلح و مدافعان مشی مسالمت آمیز متفق‌القول با انتخابات برخورد منفی کرده و گزینه تحریم را مورد توجه قرار دادند. کاندیدایی که خواسته‌های آن‌ها را نمایندگی کند در رقابت‌های انتخاباتی حضور نداشت. البته بیش از سی کشور دنیا از جمله روسیه، چین، کره شمالی، ایران، برزیل، نیکاراگوئه و… . هیات‌هایی را برای نظارت بر انتخابات به سوریه اعزام کرده بودند. آن‌ها صحت واعتبار انتخابات را تایید کردند.

الکساندر لوکاشویچ، سخن‌گوی وزارت خارجه روسیه روز پنجشنبه در یک کنفرانس خبری با تأکید بر تأیید آزاد، منصفانه و شفاف بودن انتخابات سوریه از طرف ناظران انتخاباتی گفت که هیچ دلیلی برای زیر سوال بردن مشروعیت این انتخابات وجود ندارد.

او همچنین اظهار داشت: «طبیعتا این انتخابات به خاطر وجود درگیری در سوریه ۱۰۰ درصد دموکراتیک نبود اما با توجه به میزان مشارکت مردم و یافته‌های ناظران انتخاباتی دلیلی برای زیر سوال بردن مشروعیت انتخابات وجود ندارد.»

وی از واکنش‌های سیاسی کشورهای غربی به انتخابات سوریه انتقاد کرد و تأکید نمود نادیده گرفتن دیدگاه میلیون‌ها نفر از مردم سوریه غیرقابل قبول است.

جمهوری اسلامی نیز از نتیجه انتخابات سوریه استقبال کرد و آن را نشان دهنده مشروعیت حکومت اسد و تصمیم مردم سوریه برای شکست تروریست‌ها اعلام نمود. اما از آنجایی‌که کشور‌های فوق جزو حامیان حکومت اسد هستند تایید آن‌ها سند و مدرک معتبر محسوب نمی‌شود.

حسن النوری نیز با تبریک به بشار اسد گفت: «انتخابات برای تمام دنیا واضح، سالم وشفاف بود و من شخصا همراه با نمایندگانم بر شمارش آرا نظارت داشتیم و هر کسی که دعوت به تحریم انتخابات کرد و در سلامت آن تشکیک نمود نمی‌تواند ملت بزرگی مانند ملت سوریه را خوار کند، ملتی که بیش از ۱۱ میلیون از فرزندانش در انتخابات شرکت کردند.»

کشور‌های غربی، عربسستان سعودی، ترکیه و قطر پیشاپیش انتخابات محکوم کرده و آن را فرمایشی بشمار آوردند. جان کری نیز بعد از انتخابات گفت انتخابات سوریه حاصل جمع صفر بزرگ بود. وزیر خارجه بریتانیا نیز اظهار داشت انتخابات برای اسد مشروعیت نمی‌آورد. انتخابات سوریه با معیار‌های انتخابات آزاد و منصفانه مغایرت‌های جدی داشت و در چارچوب دموکراسی نمی‌گنجید.

اما می‌توان درک کرد که رای دهندگان به احتمال زیاد بیشتر از پایگاه اجتماعی بشار اسد و حزب بعث بودند. طولانی شدن جنگ داخلی خونین سوریه و نبود چشم انداز روشنی برای آینده باعث شده تا بخشی از مردم امید‌شان را از دست داده و حکومت بشار اسد را واقعیتی گریز ناپذیر تصور کنند. بنابراین هدف آن‌ها از شرکت در انتخابات کمک به برقراری هر چه زودتر ثبات در سوریه بوده است.

بخشی دیگر به خاطر هراس ناشی از هزینه‌های احتمالی رای ندادن، به سمت صندوق‌های رای رفتند. همچنین علوی‌ها و دروزی‌ها نیز به دلیل برخورد‌های فرقه گرایانه و خشونت‌طلبانه سلفی‌های افراطی مصلحت خود‌شان را در رای دادن دیدند. انتخابات فوق برای بخشی از جامعه سوریه بیشتر از آن‌که جنبه حمایت یا مخالفت با بشار اسد داشته باشد انتخاب بین امنیت و نا امنی بود.

اما بشار اسد ۴۹ ساله و متحدان منطقه‌ای و جهانی‌اش خوشحال از کسب ۸۹ درصد آراء در تلاش برای نمایش مشروعیت حکومت سوریه و افزایش سخت‌گیری و برخورد با مخالفان مسلح و تحکیم بیشتر پایه‌های حکومت خود است. طرفداران وی در روزی که ده‌ها نفر از مردم سوریه کشته ومجروح شدند به شادمانی و پای کوبی پرداختند تا فضای دو قطبی در سوریه عمق بیشتری پیدا کرده و منازعات بیشتر به سمت تضاد آشتی ناپذیر سوق پیدا کند.

برخی از رای‌دهندگان به بشار در حرکتی نمادین با خون خود نام بشار اسد را بر روی برگه‌های کاغذ نوشتند تا از معنای واقعی انتخاباتی پرده برداری شود که بعد از کشته شدن ۱۶۰ هزار نفر و بر روی ویرانه‌های سوریه برگزار شد.

اما اگر تعداد رای دهندگان به بشار اسد واقعی باشد و یا حتی حداقل ۸ میلیون آن درست باشد آنگاه وضعیت سیاسی در سوریه پیچیده می‌شود. پیدا کردن راه حلی برای پایان خشونت‌ها و حاکمیت ملی در سوریه بسیار سخت می‌شود. اگر ۸ میلیون نفر معادل نیمی از کل جمعیت ری دهندگان بالقوه بر روی تداوم ریاست جمهوری بشار اسد و ساختار قدرت در سوریه اصرار ورزند آن‌گاه فکر کردن به سوریه بدون بشار اسد فاصله بیشتری با واقعیت پیدا خواهد کرد.

از سوی دیگر شدت فجایع انسانی رخ داده در سوریه و قساوت بشار اسد در سرکوب اعتراضات جایی برای پذیرش وی از منظر حقوق بشر و مسائل انسانی باقی نمی‌گذارد. از این رو ناسازگاری بین مولفه‌های فوق آینده نامعلومی را پیش روی سوریه می‌گذارد که فعلا تشدید جنگ داخلی محتمل‌ترین سناریو به نظر می‌رسد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.