چرایی قدرت گرفتن داعش

داعش، یا همان دولت اسلامی عراق و شام در هفته‌های گذشته با تصرف موصل و تکریت ضمن بحرانی ساختن اوضاع عراق موجی از نگرانی در خاور میانه و جهان پدید آورد. تبعات مخرب گسترش داعش و پیشروی به سمت بغداد فقط گریبان دولت عراق را نمی‌گیرد بلکه تهدیدات جدی برای ایران، اردن لبنان، آمریکا و اروپا است. حتی روسیه نیز از آسیب‌های رشد این گروه خشونت طلب افراطی در امان نیست.

14496

اما آنچه باعث حیرت شده است چگونگی اوج گیری به یک باره قدرت این گروه است؟ تصرف موصل همه دنیا را شوکه کرد. در حالی که در ماه قبل انتخابات پارلمانی عراق در وضعیت امنیتی قابل قبولی برگزار شد. هیچ‌یک از گروه‌های وابسته به القاعده و یا همسو نتوانستند اخلالی جدی در روند انتخابات ایجاد نمایند.

داعش در ماه‌های گذشته درگیر نبردی خونین با جبهه النصری و ارتش آزاد در سوریه بوده است. البته در سال گذشته میلادی فعالیت‌هایش را در داخل خاک عراق و شهر فلوجه گسترش داد. اما دولت عراق توانست جلوی پیشروی آنها را گرفته و حوزه فعالیت آنها را محدود سازد. ابوبکر بغدادی رهبر داعش با قبول شکست در عراق از مفتیان سنی در عراق خواست تا علیه دولت مالکی اعلام جهاد کنند و همچنین خواستار افزایش عملیات انتحاری شد. اما تقاضای او توسط علمای شناخته شده اهل سنت در عراق مورد موافقت قرار نگرفت.

قبل از اینکه چگونگی گسترده شدن ناگهانی فعالیت‌های این گروه سلفی افراطی توضیح داده شود، ضروری است تا ماهیت این گروه مورد توجه قرار بگیرد.

ویژگی‌های داعش

داعش در تحلیل آخر یک گروه مستقل اسلام گرای افراطی است. اگر چه ویژگی‌های تروریستی داشته و به دلیل اعمال ضد انسانی در قالب گروه‌های تبه کار نیز می‌گنجد اما این گروه فراتر از این ویژگی‌ها است و یک گروه سیاسی با خط مشی نظامی است که در اهدافی بلند پروازانه در صدد تشکیل حکومت اسلامی مشابه دوران خلفای راشدین در عراق وشامات سابق است. داعش برنامه‌ای برای شکل دهی یک حکومت جدید شامل عراق، سوریه، فلسطین، لبنان و اردن دارد. نقطه عزیمت این گروه بعد از اشغال نظامی عراق توسط امریکا است. اما ریشه‌های دور تر آن به رشد گرایش‌های اسلام گرایی بنیاد گرا در دهه هشتاد و بعد از یورش نظامی شوروی به افغانستان بر می‌گردد.

رهبری

رهبران این گروه از کشور‌های مختلف آمده اند اما به مکتب سلفی گری و وهابیت اعتقاد دارند. ابوبکر بغدادی که بعد از کشته شدن عمر بغدادی رهبر این گروه شد پس از اوج گیری جنگ داخلی در سوریه و کسب بخش‌های مهمی از شمال سوریه مدعی زعامت مسلمانان شد. بر مبنای برخی از گزارش‌ها وی حتی خود را امیرالمومنین نامیده و خواهان بیعت اسلام گرایان مسلح در سوریه با خود شده بود!

داعش در مناطقی که تسخیر کرده بود اعلام تشکیل حکومت دینی و اجرای سخت گیرانه احکام شرعی نمود. برخورد‌های تند و همچنین سهم خواهی‌های زیاد این گروه باعث شد تا بین آنها و دیگر گروه‌های اسلام گرا از جمله جبهه النصره درگیری پیش بیاید. ابتدا قرار بود داعش و جبهه النصری ادغام شوند. اما وی نپذیرفت. همچنین داعش جبهه دیگری در درگیری با ارتش آزاد ایجاد کرد وبا حمله به پایگاه‌های آنها سلاح‌های آنان را ضبط کرد.

خدمت ناخواسته به بقاء بشار اسد

داعش با ایجاد جنگ دیگر در جنگ داخلی سوریه و نزاع خونین با دیگر بخش‌های مخالفان مسلح اعم از اسلام گرا و سکولار عملا خدمت زیادی به دولت سوریه کرد. رفتار بی رحمانه این گروه در درگیری خونین با دیگر مخالفان باعث شد علی رغم ضدیت این گروه با بشار اسد و مقابله خشونت آمیز با آنان اما در نهایت نقش مهمی در پیشروی ماه‌های اخیر حکومت سوریه داشته باشد.

داعش و رهبر آن تقاضای ایمن الظواهری رهبر القاعده مبنی بر انحلال شاخه سوریه و تمرکز بر جنگ در داخل عراق را نپذیرفت و حتی تهدید کرد بر علیه دیگر گروه‌های اسلام‌گرا و به‌خصوص جبهه النصری در داخل خاک عربستان و کویت عملیات انجام خواهد داد. خشونت نفرت‌انگیز داعش در حدی است که حتی رهبران القاعده نیز آن را غیر قابل قبول می‌پندارند.

ارتباط با عربستان سعودی

گزارش‌هایی مبنی بر حمایت تسلیحاتی و مالی عربستان سعودی، قطر و ترکیه از داعش وجود دارد ولی مستندات تقابل اتکایی در این خصوص هنوز مشاهده نشده است. تبعه سعودی بودن برخی از رهبران گروه داعش لزوما دلیل بر همراهی حکومت عربستان نمی‌شود. هیچیک از آنها نه تنها ارتباطی با حکومت عربستان ندارند بلکه موضع تند و شدیدی بر علیه آن دارند.

البته ممکن است دولت عربستان به لحاظ تاکتیکی و به عنوان اهرم فشار از این گروه استفاده ابزاری کرده باشد. اما داعش گروهی است که در کشور‌های اسلامی توانسته برای خودش پایگاهی ولو کوچک درست کند و بتواند جوانانی را حتی از مسلمانان اروپا جذب نماید.

اما دسترسی این گروه به سلاح‌های سنگین نظامی گمانه‌ای است که نشان می‌دهد حداقل در مقطعی یک دولت جنگ افزار در اختیار آنها قرار داده است. برخی از سلاح‌های آن نیز از غنائم بدست آمده از ارتش سوریه حاصل شده است.

ولی داعش از زمانی که با دیگر گروه‌های اسلام‌گرا و ارتش آزاد وارد درگیری نظامی شد سیاستش با رویکرد ترکیه، عربستان سعودی و قطر زاویه زیادی پیدا کرد. بنابراین نمی‌توان داعش را به توطئه و تحرکات منطقه‌ای دولت‌های یاد شده تقلیل داد. همکاری محتمل بین داعش و عربستان حالت مقطعی و غیر راهبردی دارد.

ازاین‌رو داعش در حال حاضر در چند جبهه می‌جنگد و روابط کنونی‌اش با القاعده و دولت‌های عربستان و قطر تیره است. الیته این تیرگی مانه از این نمی‌شود که دولت عربستان در اختلافاتش با دولت عراق و در رقابت با جمهوری اسلامی از این گروه استفاده مقطعی ننماید.

رشد ناگهانی

قدرت گرفتن غیر منتظره داعش امر غیر طبیعی است. نیرو‌های جند هزار نفری این گروه توانایی تصرف دومین شهر بزرگ عراق و تهدید بغداد را نداشتند. این اتفاق را باید ناشی از عوامل دیگر دانست. البته توانایی عملیات نظامی داعش بخصوص در جنگ شهری بالا است. تجهیزات نظامی پیشرفته‌ای نیز در اختیار دارد. مقامات نظامی آمریکا مدعی هستند در کل دوران جنگ آمریکا با گروه‌های اسلام گرای جهادی در عراق، داعش کارکرد نظامی موثر تری داشته است. اما با پذیرش این قابلیت باز توانایی آن در حد پیروزی‌های کنونی بدست آمده نیست.

برگزاری موفقیت آمیز انتخابات سوریه و در تنگنا قرار گرفتن مخالفان مسلح باعث شده است تا داعش حضورش در سوریه را کاهش داده و بخش اصلی عملیاتش را در داخل خاک عراق متمرکز سازد. رویکرد داعش در عراق بر خلاف سوریه مورد مخالفت القاعده و دیگر گروه‌های اسلام گرای همسو نیست. آنها حتی از این رویکرد استقبال می‌کنند.

دولت‌های عربستان و قطر نیز از اینکه توان تخریبی داعش صرف دولت شیعه گرای عراق شود رضایت دارند. این عوامل باعث شده اند تا دامنه تحرک و عملیات داعش گسترش یابد. البته وقتی تقابل راهبردی آمریکا با داعش افزایش پیدا کند فشار بر عربستان سعودی برای مخالفت با داعش زیاد خواهد شد.

اما مهمترین عامل به شکاف فراینده شیعیان و سنی‌های عراقی در سال‌های اخیر و پیروزی اخیر ائتلاف قانون به رهبری نوری المالکی بر می‌گردد. دولت آمریکا و عراق در گذشته در سایه همکاری رهبران طوائف و قبایل محلی توانستند تروریست‌ها و اسلام گرایان افراطی را از استان انبار و مناطق سنی نشین عقب برانند.

ولی سیاست مالکی در گسترش نفوذ شیعیان و به حاشیه راندن سنی ‌ها باعث شد تا به تدریج نارضایتی‌ها و مخالفت‌ها در مناطق سنی نشین افزایش پیدا کند. یکه تازی نوری المالکی باعث اعتراض دیگر گروه‌های شیعی نیز شد.

در انتخابات اخیر دو بلوک مهم شیعی در کنار سنی‌ها با مالکی رقابت کردند اما پیروزی مالکی به معنای تداوم شیعه گرایی در استقرار دولت جدید عراق بود. ادعای مالکی در کسب رای‌های لازم برای تشکیل دولت جدید تنش‌ها در فضای سیاسی عراق را افزایش داد.

در این شرایط حمله ناگهانی داعش و تسلیم بدون مقاومت ارتش و نیرو‌های امنیتی فرضیه‌ای را تقویت می‌سازد که اراده‌هایی در درون ارتش عراق در مقطع فعلی یا شکست مالکی را اولویت می‌دانند و یا انگیزه‌ای برای مقاومت نداشتند. داعش در گذشته نیز از حمایت برخی از فرماندهان ارشد ارتش عراق در زمان صدام برخوردار بود.

اما این بار به نظر می‌رسد پشتیبانی برخی از قبایل سنی محلی را در پشت سر خود دارد. همچنین دلخوری عمومی سنی‌ها از دولت بدون حمایت مشخص نظامی، فضای روانی را برای داعش و تحرکاتش مساعد می‌سازد. بخش مهمی از درجه داران ارتش عراق و نیرو‌های امنیتی سنی هستند و در این فضا انگیزه لازم برای حمایت از دولت مرکزی را ندارند.

بخشی از ساکنان شهر موصل اعلام کرده اند کنترل شهر توسط داعش را بر ارتش عراق ترجیح می‌دهند. نگاه غالب مردمی سنی عراق از دولت عراق دولتی سرکوب گر است.البته این واکنش مثبت معلوم نیست تداوم داشته باشد. در سوریه نیز ابتدا مردم از اسلام گرایان افراطی استقبال کردند اما بعدا به دلیل خشونت و بد رفتاری انها پشیمان شدند.

ازاینرو تقابل داعش و دولت عراق در بستر بزرگتر تلاش برای دو قطبی‌سازی شیعی و سنی در عراق در جریان است. در هر دو بلوک سنی و شیعی جریان‌هایی در دمیدن بر تنور منازعات مخرب فرقه‌ای نقش ایفا کرده اند.

اما بستر منازعات فرقه‌ای بخشی از معادله را آشکار می‌سازد. اخلال در روند بازسازی نظام سیاسی و تلاش‌های گروهی به جای بر ساختن نهاد‌های عمومی بر فراز ویژگی‌های خاص مذهبی، قومی و قبیله‌ای فضا را به سمت نا امیدی و روی گردانی سنی‌ها در عراق کشانده است.

بنابراین رویارویی نظامی کنونی در عراق فقط ناشی از بلند پروازی یک گروه نظامی افراطی که سوابق متعددی از جنایت بر علیه بشریت در کارنامه‌اش وجود دارد، نیست بلکه بر پایه منازعه عمیق تر فرقه‌ای در عراق، خلاء قدرت و بحران دولت سازی مدرن در عراق پسا صدام و رقابت‌های منطقه‌ای استوار است.

پیشروی داعش چون کاتالیزوری در تعمیق بحران دولت در عراق است و خود معلول و نشانه درد فقدان همبستگی ملی و استقرار کارویژه‌های دولت مدرن است نه علت آن.

همچنین تمایل برای پایین کشیدن نوری المالکی نیز دیگر فاکتور موثر است. البته احساس نگرانی از پیشروی داعش می‌تواند در کوتاه مدت اکثر نیرو‌های سیاسی عراق را دوباره پشت سر مالکی بسیج کند.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.