جنگ رسانه‌ای ظریف و کری در آستانه ماراتون وین ۶

یک روز مانده به نشست مهم و سرنوشت ساز وین ۶ جواد ظریف و جان کری با انتشار مقالاتی در لوموند و واشینگتن پست به رویارویی رسانه‌ای پرداخته تا فضای مذاکرات را به نفع خود سامان دهند.

kerryzarif
یاداشت ظریف

جواد ظریف با دعوت همتایانش به دوری از خیالبافی تاکید کرد ایران به دنبال بمب هسته‌ای نبوده و نخواهد بود. وی بار دیگر حساسیت مذاکرات را یاد آور شدو خواستار آن گشت که غرب اشتباه سال ۲۰۰۵ را تکرار نکند. او نگرانی‌ها نسبت به وجود کارکرد نظامی در برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی را ناشی از فعالیت لابی اسرائیل در آمریکا و محصول اراده اقلیتی دانست.

وی در بخشی از مقاله‌اش این چنین می‌گوید:

«با نادیده گرفتن این واقعیات و ارائه نادرست حقایق، گروه‌های فشار اندکی البته صاحب قدرت در اروپا و ایالات متحده به طور بسیار مضحکی جبهه‌ای به راه انداخته‌اند که برنامه ایران دارای سمت و سوی تسلیحات هسته‌ای است و ایران می‌تواند طی یکی دو ماه مواد شکاف پذیر کافی برای ساخت یک بمب را تولید کند. فلذا، استدلال آنها این است که برنامه هسته‌ای ما می‌بایست تا حدود زیادی محدود شده تا اینکه ایران از توسعه بمب‌های هسته‌ای فاصله گیرد. این رویکرد بر ارائه نادرست مراحل، زمان و خطرات شتاب به سمت بمب مبتنی است. همچنین این رویکرد تعهدات و اولویت‌های ثابت شده ایران را نادیده می‌گیرد.

یک بررسی علمی و فنی جدی، برعکس کارتون جنجالی که در مجمع سازمان ملل متحد دو سال پیش بر سر زبان‌ها افتاد، به روشنی نشان می‌دهد که چنانچه ایران تصمیم آن داشت که به سمت گریز هسته‌ای حرکت کند، این کار را چند سال پیش می‌کرد و نه ظرف چند ماه. همه بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌بایست اخراج می‌شدند. برنامه صلح‌آمیز تحت نظارت بین‌المللی می‌بایست به مواد شکاف پذیر مناسب تسلیحات باز طراحی می‌شد. برنامه مذکور می‌بایست به فلزات، در مدل مورد نیاز یک بمب و انجام بسیاری دیگر از فرایند تسلیحاتی پیچیده تبدیل می‌گردید.ایران هیچ یک از این مراحل را انجام نداده است»

مقاله وی با درخواست از ۳+۳ چنین پایان می‌یابد:

«من از آنها می‌خواهم از اینکه خیالبافی‌ها اجازه پیدا کنند تا مسیر حرکت به سوی پایان بخشی به یک بحران غیر ضروری و گشودن افق‌های جدید را خارج سازد، خودداری کنند. اینچنین رویکردی نه تنها منتج به راه حل جامع در زمینه برنامه هسته‌ای خواهد شد، بلکه زمینه ارتقاء همکاری‌ها جهت اعاده ثبات منطقه‌ای و افزایش صلح و امنیت بین‌المللی را فراهم خواهد ساخت.»

مقاله جان کری

جان کری در مقاله‌ای در واشینگتن پست توپ را به زمین حکومت ایران انداخت و مدعی شد که ۱+۵ حداکثر انعطاف را انجام داده اما ایران برخورد غیر واقعبینانه دارد. او می‌گوید بین مواضع تیم مذاکره کننده هسته‌ای و تصورات مردم ایران فاصله وجود دارد.

او گوشزد کرد که ایران هنوز نتوانسته است صلح آمیز بودن مقاصد هسته‌ای خود را اثبات کند. وی در بخش‌هایی از مقاله اش می‌گوید:

«تهران یا قادر خواهد بود از این فرصت استفاده کرده و نگرانی‌های موجود در قبال برنامه هسته‌ای خود را رفع کند «یا این‌ که این فرصت تاریخی که برای خاتمه انزوای اقتصادی و دیپلماتیک ایران و بهبود زندگی مردم ایران پیش آمده را از دست بدهد…. بین مقاصد اعلام‌شده ایران درخصوص برنامه هسته‌ای و محتوای واقعی این برنامه که تا امروز مشاهده شده هم‌چنان تفاوت دیده می‌شود».

تحلیل محتویی مقالات

ظریف و کری هر دو کوشیده‌اند تا با دادن هشدار طرف مقابل را به عقب نشینی و انعطاف بیشتر بکشانند. معنای دیگر مطالب آنها آن است که دولت‌های ایران و آمریکا تمایل برای امتیاز دادن ببشتر و عقب رفتن از مواضع خود در نشست وین ۵ ندارند. از دید ایران غرب و بخصوص آمریکا زیاده‌خواهی طلب می‌نماید. اما از دید آمریکا نیز ایران تغییر چشمگیری در برنامه‌های هسته‌ای خود انجام نداده است. لحن و رویکرد ظریف در دو نشست اخیر به سمت گیری‌های سعید جلیلی در نشست‌های آلماتی و استانبول نزدیک شده است، اگر چه هنوز تفاوت‌های ملموسی با آن دارد. کری می‌گوید اوباما روی مقاله حسن روحانی در واشینگتن پست و ادعا‌های آشتی طلبانه وی حساب کرده و از اینرو روی حل دیپلماتیک بحران هسته‌ای ایران سرمایه گذاری کرده است.

مقاله ظریف علاوه بر اینکه از سردرگمی و تعارض رنج می‌برد حاوی موارد خلاف واقعی است. رضایت آژانس بین‌المللی اتمی از عملکرد سازمان هسته‌ای ایران مربوط به انجام تعهدات ایران در اقدام مشترک شش ماهه ژنو است. آژانس ساختار و چارچوب ابهامات و اتهاماتش را حفظ کرده و کماکان به مانند دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد می‌گوید قادر به اعلام غیر نظامی بودن همه فعالیت‌های هسته‌ای ایران نیست.

ظریف در این مقاله از یک طرف غرب را به دلیل زیاده خواهی در سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ مسئول افزایش قدرت غنی‌سازی جمهوری اسلامی می‌داند و از سوی دیگر در مذاکرات خواهان موافقت آمریکا با تعداد ساتتریفوژ‌های د وبرابر دوران احمدی نژاد است. تداوم منطقی اظهارات ظریف بدین معنا است که اگر مقامات اروپایی نظر جرج بوش را نمی‌پذیرفتند اکنون ایران تعداد اندکی سانتریفوژ داشت و عنی سازی بیست درصدی نیز انجام نشده بود! در حالی که ادعای حکومت و خود حسن روحانی کاملا با این ادعا مغایر است. تیم مذاکره کننده کنونی اتمی ایران نیز مرتب بر ضرورت انجام غنی‌سازی اورانیوم برای تامین نیاز‌های کشور تاکید دارد. تحریم‌ها باعث کند شدن آهنگ فعالیت‌های حساس هسته‌ای حکومت گشت.

حسن روحانی بار‌ها تاکید کرد که تعلیق موقت در نشست سعد آباد وپاریس تمهید وی برای ایجاد پوشش جهت گسترش زیر ساخت‌ها و افزایش توان غنی‌سازی اورانیوم بوده است. در واقع هر دو جناح میانه رو و تند روی حکومت خواهان نه تنها خواهان توقف غنی‌سازی اورنیوم نبوده‌اند بلکه بر عکس به دنبال دستیابی و کسب توان تولید سوخت هسته‌ای بوده‌اند. تنها اصلاح‌طلبان موضع متفاوتی داشتند. اینک طریف در ادامه آن برنامه می‌خواهد در توافق جامع ساختار هسته‌ای حکومت گسترش یابد. این مساله به بی اعتمادی و گسترش جو تردید دامن می‌زند.

بر خلاف تصور ظریف طرف مقابل او فقط دولت نتانیاهو و لابی اسرائیل در آمریکا نیست. آنها حد افراطی ملاحظات امنیتی آمریکا را نمایندگی می‌کنند. طرف مقابل ماجراجویی هسته‌ای جمهوری اسلامی کلیت حکومت آمریکا و ساختار امنیتی و نظامی آن است. علاوه بر آمریکا اروپا و روسیه نیز خواهان محدودیت در دست یابی جمهوری اسلامی به فناوری‌های اتمی است که کاربرد دوگانه نظامی – صلح آمیز دارند.

کنگره آمریکا به دولت اوباما اجازه نمی‌دهد با جمهوری اسلامی صاحب ناوگان چند ده هزار تایی سانتریفوژ توافق جامع هسته‌ای امضا کند.

البته برآورد سازمان‌های امنیتی آمریکا در مورد توان جمهوری اسلامی در نقطه گریز چند ماهه نیز به نظر اغراق می‌رسد. واقعیت جایی بین ادعا‌های غرب و جمهوری اسلامی است. اما فاصله حکومت با قابلیت فنی تولید جنگ افزار اتمی نیز آنچنانکه سازمان انرژی اتمی و ظریف ادعا می‌کنند دور و طولانی نیست. در واقع رویکرد‌های سیاسی هر دو طرف بر وضعیت واقعی برنامه هسته‌ای ایران سایه افکنده است.

اما علی رغم هشدار طرفین و جنگ رسانه‌ای برای مقصر جلوه دادن طرف مقابل در صورت شکست احتمالی مذاکرات وین شش، هر دو طرف تمایل خود برای تحقق معامله خوب را نیز بیان کرده اند.

چشم انداز پیشرو

مذاکرات پیشرو یک مارتون نفس گیر است که ممکن است ۱۸ روز طول بکشد و دیگر وقفه‌ای تا موعد پایان اقدام مشترک ژنو در بیستم جولای پیش نیاید. عباس عراقچی در مصاحبه با ایسنا از آمادگی تیم مذاکره کننده ایران برای انجام مذاکرات ۲۹ تیر خبر داد.

البته وضعیت مذاکرات به صورت معلوم نیست. احتمال‌های مختلفی می‌تواند رخ بدهد. اما دو طرف اراده دارند که به توافق برسند اما مشکل فاصله زیاد مواضع طرفین و عدم موازنه حداقل‌ها و حداکثر‌ها است. اگر ظرفیتی برای پر کردن شکاف وجود داشته باشد آنگاه می‌توان اننظار داشت که مذاکرات تا لحظات آخر به صورت فشرده ادامه پیدا کند. اما اگر طرفین انعطاف نشان ندهند ممکن است مذاکرات در نیمه راه متوقف گردد.

البته بعید به نظر می‌رسد رشته مذاکرات حتی در صورت به نتیجه نرسیدن نشست وین ۶ قطع شود اما توافقی که هنوز بر روی مقدمه آن همنظری وجود ندارد و بر روی هیچ بند مفاد آن اشتراک نظر حاضل نشده است، احتمال کمی دارد تا بیست جولای به سرانجام برسد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.