توصیه‌ها و هشدارهای آشکار و پنهان خامنه‌ای به روحانی

خامنه ای در دیدار با دولت یازدهم به مناسبت هفته دولت رویکرد حمایت انتقادی را برگزید و در عین حال بیش از گذشته فاصله اش با مواضع حسن روحانی را آشکار ساخت اگر چه نقاط اشتراکی بین مواضع آنها وجود دارد و تا کنون برایند ریاست جمهوری روحانی به ضرر خامنه ای نبوده است، اما روحانی گزینه مطلوب وی برای ریاست جمهوری نیست. در واقع شرایط خاص سیاسی ایران و تنگنا های خارجی و داخلی و موازنه قوای داخل بلوک قدرت باعث شد تا رهبری به پذیرش ریاست جمهوری روحانی رضایت دهد. اما معلوم نیست این رضایت مقطعی تداوم یابد و روحانی نیز مانند رفسنجانی ، خاتمی و احمدی نژاد دو دوره متعارف ریاست جمهوری را تجربه نماید.

Rohani-Khameniei
در عین حال انتقادات خامنه ای نشان داد که وی رویکرد کنترلی اش بر قوه مجربه را افزایش خواهد داد و دولت در سال های آینده با محدودیت های بیشتری از ناحیه دستگاه ولایت فقیه و نهاد های زیر مجموعه اش روبرو خواهد شد. روحانی اگر چه در سطح کلامی و گفتمانی تمایز هایش را نشان داده است اما در مجموع خطوط قرمز رهبری را کاملا اجرا کرده و فرا دستی وی در اعمال ولایت مطلقه را پذیرفته است.
خامنه ای در این دیدار ضمن برخورد کلی مثبت با دولت بیش از گذشته انتقادات خود به عملکرد دولت را مطرح ساخت. در عین حال از دولت خواست فقط واقعیت ها را در گزارش ها منعکس نماید. موارد مهم تذکرات صریح و تلویحی وی به روحانی و وزراء او را می توان بشرح زیر دسته بندی کرد:
• حفظ انسجام و یکپارچگی در دولت
خامنه ای با تاکید بر ضرورت اینکه از دولت یک صدا باید بلند شود نسبت به طرح دیدگاه های مختلف در دولت واکنش منفی نشان داد. دولت روحانی به دلیل بافت غیر یکپارچه از اشتراک مواضع بالا برخوردار نیست. خود روحانی نیز برنامه و گفتمان شکل یافته و منسجمی ندارد. اما تاکید خامنه ای بر تک صدایی در دولت تقویت گرایش محافظه کار آن در شکاف بین بلوک اصول گرا و اصلاح طلب در هیات دولت است.
• پایبندی به جهت گیری انقلابی
خامنه ای در مقدمه سخنانش بر ضرورت حفظ جهت گیری انقلابی تاکید کرد. رمز گشایی از سخنان و مواضع وی روشن می سازد منظور او از جهت گیری انقلابی اقتدار گرایی سیاسی در داخل ، ستیزه جویی در سیاست خارجی و حفظ رابطه خصمانه با آمریکا است. همچنین پایبندی به نظریه ولایت فقیه و التزام عملی کامل به آن را نیز مد نظر دارد.
• پرهیز از ایجاد دو قطبی و نمایش موضع سیاسی
رهبری دولت را از ایجاد دو قطبی در جامعه بر حذر ساخت و فضا سازی برای تبیین مخالفان دولت و تلاش برای به حاشیه راندن آنها در تقابل های گفتمانی و سیاسی را باعث نا امید شدن و تشویش مردم نامید. او می خواهد مسئولان بر وحدت صوری و ادعای نبودن اختلاف دیدگاه پای فشاری کنند تا فضا برای تعدیل وضع موجود ناشی از علنی کردن تنش ها و در نتیجه بر ملا شدن برخی از اطلاعات پشت پرده مساعد نگردد. طبیعی است در این وضعیت روحانی متضرر می شود.

• مرز بندی با جنبش سبز و هشدار به وزراء
خامنه ای بار دیگر ضمن تذکری صریح از وزراء خواست تا با رهبران و فعالان و راهبرد جنبش سبز و نافرمانی در برابر اقدامات مستبدانه وی که آن را فتنه می نامد، مرزبندی کنند و همانگونه که موقع اخذ رای اعتماد اعلام برائت کردند در دوره مسئولیت نیز پایبندی خود به این مرزبندی را حفظ نمایند. بدینترتیب وی فاش ساخت که اگر فرمان استیضاح فرجی دانا از طرف وی صادر نشده باشد، حداقل موافق این اقدام بوده است. او به وزراء دیگر نیز هشدار داد تا به سرنوشت مشابهی دچار نشوند. شباهت ادبیات خامنه ای به اصول گرایان افراطی نشان داد تحرکات آنها صرفا ناشی از اقدامات گروهی کم شمار در جامعه و جناح های سیاسی نیست بلکه پشتوانه قدرتمندی در بخش مسلط قدرت دارند.
• توصیه روحانی به آرامش
خامنه ای بدون اینکه اسم روحانی را بیاورد اما با استفاده از نشانگانی وی را مخاطب قرار داد تا در مواجهه با انتقاد ها سعه صدر و مدارای بیشتری به خرج دهد. بدینگونه او نا خشنودی اش از اظهارات تند روحانی در حمله به منتقدان اصول گرای مذاکرات هسته ای و به کار بردن واژه هایی چون ” جهنم ” و ” بروید جایی پیدا کنید که نلرزید ” را نشان داد . خامنه ای به طور نسبی صریح ترین انتقاد خود به روحانی را در یک سال گذشته ابراز کرد. او همچنین به وی توصیه کرد که ضرورت ندارد جواب همه انتقادات را بدهد بخصوص آنهایی که در جامعه تاثیرگذار نیستند. در عین حال در برخی موارد به وی حق داد از برخی انتقادات غیر منصفانه و ناوارد ناراحت شود.
• عدم سیاه نمائی نسبت دولت احمدی نژاد
خامنه ای خیلی صریح از دولت یازدهم خواست نسبت به دولت های دهم و نهم ساه نمایی نکند و در بیان ایرادات آنها اغراف ننماید. این موضع خامنه ای حوزه مانور دولت اعتدال برای بیان تخلفات احمدی نژاد را محدود می نماید. همچنین می توان نتیجه گرفت خامنه ای نسبه افشاگری در خصوص بورسیه های غیر قانونی اعطا شده و همچنین تخلفات مالی ریالی و دلاری دولت قبلی ناخرسند است. اگر دولت روحانی این درخواست را بپذیرد آنگاه یکی از برگ های برنده خود در نمایش مشکلاتی که با ان دست به گریبان است و تهییج مدافعانش را از دست می دهد.
• تغییر بسته اقتصادی
خامنه تصریح کرد بخش هایی از مفاد بسته اقتصادی دولت با سیاست های اقتصاد مقاومتی تطبیق ندارد و باید تغییر داده شوند. وی به جزئیات اشاره نکرد اما می توان حدس زد تاکید وی بر کاهش واردات ، سرمایه گذاری بیشتر در امور صنایع تبدیلی در روستا ها و کشاورزی و عدم استفاده از ظرفیت های تعامل با غرب و برنامه ریزی با فرض تداوم تحریم ها و شرایط انزوا است . خامنه ای از دولت خواست علی رغم مخالفت با طرح مسکن مهر ، خانه های در حال ساخت را تکمیل نماید .
او با انتقاد از سیستم بانکی کشور آن را به بنگاه داری و عدم حمایت از تولید متهم کرد. در حالی که نظر وی در زمینه تقویت تولید و کار آفرینی منجر به از بین رفتن بخش زیادی از منابع یانک ها در قالب وام های زودبازده شد. در حال حاضر بانک ها نزدیک به هشتاد هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار هستند.

کلید واژه ها و نکات محوری سخنان خامنه ای نزدیکی و زیادی با سمت گیری و ادبیات اصول گرایان افراطی داشت و نتیجه حرف های وی تقویت بخش تند روی مخالفان درون حکومتی روحانی وتشویق آنها به حملات بیشتر است.
وی آهنگ مهار دولت روحانی و جلوگیری از بالفعل شدن تهدید های آن بر علیه وضع سیاسی موجود و موازنه قوا در درون بلوک قدرت را شتاب بخشید. در عین حال تاکید چند باره وی بر مرزبندی با جنبش سبز و ضرورت رعایت خطوط قرمز مورد نظرش ، آسیب پذیری او را نیز نشان می دهد که کماکان از ناحیه حضور اصلاح طلبان و یا نیرو هایی که در سا ل۱۳۸۸ از موسوی و کروبی حمایت کردند، در دولت احساس خطر می کند.

 

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.