سیدحسین نقوی نماینده مردم ورامین و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، به ارائه گزارشی از سخنان عباس عراقچی در کمیسیون متبوع خود پرداخت و گفت: «عباس عراقچی میهمان جلسه امروز کمیسیون بود، وی در ابتدای جلسه گفت که توافق ژنو در واقع با هدف زمینهسازی برای ادامه مذاکرات و نهایتا دسترسی به توافق جامع صورت گرفت، فاصله بین دو طرف هم بسیار زیاد بود و طی مذاکرات بعد از توافق ژنو، مسیر طولانی طی شد و نقاط مشترک زیادی هم به دست آمد اما هنوز فاصله زیاد است و خطوط قرمز طرفین همچنان حفظ شده، اگر چه طرف مقابل تغییراتی در مطالبات و خطوط قرمز خود داده ولی فاصله زیاد است.»
در ادامه نقوی بخش دیگری از سخنان عراقچی را این چنین شرح میدهد: «در ادامه جلسه عراقچی گفت ما مجاز بودیم نشستها و مذاکرات دوجانبه و چندجانبه داشته باشیم و هر نشستی که لازم بوده را برگزار کردیم، طبیعی است که ما هم معتقدیم هر چه فرمان مذاکرات طولانیتر شود، کار و شرایط سختتر خواهد شد و فشارها و لابیگراییها بر روی غربیها بیشتر خواهد شد ولی هیچکدام باعث عبور ما از خط قرمزها نمیشود و نخواهد شد؛ خطوط قرمز ما و کف مطالبات ما تعریف شده است و تحت هیچ شرایطی از آنها عبور نخواهیم کرد.
… عراقچی همچنین تصریح کرد که گفتوگوی مسقط البته خیلی بد و طبیعی بود که در چنین شرایطی ما به خاتمه مذاکرات فکر میکردیم، تمدید مذاکرات هم بر اساس یک تصمیم معقول صورت گرفت، اگر چه ما معتقد بودیم که در زمان بسیار کمتر از هفت ماه هم میتوان به نتیجه و توافق رسید، ولی بالاخره هفت ماه مورد توافق قرار گرفت؛ ما در شرایط برتری قرار داریم و جمهوری اسلامی امروز در منطقه صاحب قدرت است و همین برتری و قدرت پشتوانه مذاکرات است، پشتیبانی ملت و مقاومت مردم است که به ما توان مذاکره و دفاع از خطوط قرمز نظام را میدهد.»
طبق ادعای نقوی عراقچی در پاسخ به سئوال نمایندگان مجلس گفته است: «به سوالات نمایندگان پاسخ داد و گفت که ما حسن نیت خود را به جامعه جهانی اثبات کردیم و توافق را قابل دسترسی میدانیم؛ توافقی که در آن خطوط قرمز ما حفظ شود، طبیعی است که پروتکل الحاقی و پذیرش آن منوط به تصویب مجلس شورای اسلامی است ولو اینکه کل توافق هم منوط به پروتکل باشد.»
تاکنون نه عراقچی و نه سخنگوی وزارت خارجه اظهارات نقوی را تکذیب نکردهاند و از این رو احتمال صحت سخنان انتسابی به عراقچی بالا است. اظهارات عراقچی به خصوص درباره روند مذاکرات در مسقط اطلاعات جدیدی را آشکار میسازد که در تعارض با موضع گیریهای رسمی و غیررسمی هیات مذاکره کننده هستهای ایران در خلال مذاکرات است.
تنها مجید تخت روانچی سخنانی را قبل و بعد از نشست عمان به زبان آورد که به واقعیتها نزدیک بود. البته گمانههایی از جمله سخنان ظریف بعد از پایان مذاکرات وجود داشت که نشان میدهد گفتگوها هیچ نتیجه خاصی در کاهش فاصلهها بین طرفین نداشته است. اما نمایندگان ایران و ۱+۵ هر دو بر مثبت بودن فضای مذاکرات عمان و وجود پیشرفتهایی ولو اندک تاکید کردند.
سخنان منسوب به عراقچی در مجلس آشکار میسازد که فضای حاکم بر مذاکرات تا حدی منفی بوده که نمایندگان ایران قصد خروج از مذاکره و شکست متعاقب گفتگوها برای رسیدن به توافق جامع را داشتهاند. در حرفهای یاد شده دو موضوع مهم دیگر نیز وجود دارد. اولا نمایندگان ایران تصدیق میکنند در حد فاصل نشست مسقط تا وین ده، غرب و بهویژه آمریکا انعطاف بیشتری نشان داده و در کل گفتگوهای معطوف به توافق جامع در قیاس با اقدام مشترک موقت ژنو عقب نشینی بیشتری داشتهاند.
موضوع دیگر فضای خاکستری است که در خصوص سرنوشت تمدید مذاکرات هفت ماهه ترسیم شده است. اگر چه از طرف عراقچی نقل میشود که وی رسیدن به توافق جامع را ممکن میداند اما بررسی جامع سخنان وی این اتفاق را در حد یک احتمال و یا خواست ایران مشروط به رعایت خطوط قرمزش تقلیل میدهد. در سخنان منسوب به عراقچی هیچ نکته قطعی شامل توافق و یا تفاهم بر سر موضوعات اصلی بین طرفین دیده نمیشود. حال براساس تفاوت بین واقعیت مذاکرات مسقط و آنچه در عرصه علنی گفته شد این احتمال وجود دارد که گزارشهای رسمی از نشست وین ده، نیز وضعیت مشابهی دارد و طرفین تنها برای جلوگیری از مخاطرات شکست مذاکرات ترجیح دادهاند بر عمر گفتگوها بیفزایند اما هنوز دورنمای قطعی برای موفقیت وجود ندارد.
در اصل به نظر میرسد ادعای دیپلماتها مبنی بر وجود پیشرفت و در عین حال تاکید بر تداوم اختلاف در موضوعات اصلی، رمز بنبست مذاکرات و درجا زدن آن است که در نهایت تعارف دیپلماتیکی بیش نیست که حالت کلیشهای هم یافته است. طبق ادعای عراقچی دور جدید مذاکرات هستهای در ۲۶ آذر در ژنو انجام میشود. افزایش بازیگرها و رشد پیچیدگی مذاکرات در کنار فاصله زیاد بین مواضع دو طرف وضعیت مبهمی را ایجاد کرده است. امکان دستیابی به توافق کلان در چارچوب شرایط خاکستری کنونی در موعد مقرر ماه مارس محل تردید است.
موارد جدیدی نیز به اختلافات افزوده شده که البته تاثیر بزرگی ندارند. آمریکا ایران را متهم کرده که قصد خرید قطعات برای مرکز هستهای تولید آب سنگین اراک را داشته است. ایران با اتخاذ رویکرد نه تکذیب و نه تایید در عین حال مدعی شده که طبق توافق ژنو نصب قطعات جدید ممنوع بوده است. اما اقدام برای خرید قطعات در شرایطی که هنوز تغییر شکل و فناوری این مرکز مورد توافق قرار نگرفته است، شک آفرین است.
مشکلات بین ایران و آژانس هستهای بینالمللی نیز حل نشده باقی مانده است. البته اظهارات دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی نشان میدهد ایران به صورت دو فاکتور پذیرفته که محدودیتهایی را در حوزه تحقیق و پژوهش اعمال کند. همچنین بدون اینکه رسما اعلام شود، حکومت قبول کرده است در طول هفت ماه، نیمی دیگر از محموله ۷۰ کیلویی اورانیوم غنی شده بیست درصدی را اکسیده کند و یا به درجات پایینتر تبدیل نماید.
این اقدامات در صورت تداوم میتواند به باز شدن بن بست کمک کند. اما قفل اصلی در رویکرد کنونی حکومت است که میخواهد بدون تغییر از موضع خود در توافقنامه موقت ژنو به تفاهم جامع دست یابد. چنین برخوردی احتمال دستیابی به توافق جامع را دشوار میسازد و مانعی غیر قابل عبور خواهد بود. انعطاف بیشتر حکومت برای کاهش موقت ابعاد برنامه غنی سازی، افزایش اقدامات اعتمادزا و کنار گذاشتن اصرار بر کوتاه بودن بازگشت پذیری توافقات ( نقطه گریز هستهای ) برای موفقیت در دستیابی به توافق جامع ضروری به نظر میرسند.
این تصور که دولت و مذاکره کنندگان هستهای بخواهند تلاش برای مصالحه هستهای را با اصرار بر حفظ حقوق هستهای تغییر دهند و فکر کنند میتوانند امتیازات بیشتری از دولت آمریکا بگیرند بعید است به نتیجه برسد. مذاکرات جدید در شرایطی قرار است انجام شود که ترکیب سنای آمریکا عوض شده و جمهوریخواهان در هر دو مجلس دست بالا را خواهند داشت. تمایل اوباما برای دستیابی به توافق هستهای پایدار با ایران که در کانون سیاست خارجی دوره دوم ریاست جمهوری وی است تنها میتواند جلوی تمایل کنگره به تصویب تحریمهای تازه و فشار بیشتر را بگیرد. قدرت مانور و چانه زنی دولت آمریکا و مذاکره کنندگاه هستهای آن کاهش یافته و ناگزیر باید با جمهوری خواهها در خصوص توافق خوب تعامل کنند.
این واقعیت پنجره فرصت برای ایران را رو به بسته شدن میبرد. البته شکست یا موفقیت تنها سناریوهای محتمل تمدید مذاکرات هفت ماهه نیستند. ممکن است باز مذاکرات تمدید شده و یا کلا ایده دستیابی به توافق جامع و کامل هستهای کنار گذاشته شده و به جای آن موافقتنامهای محدود و یا تفاهم سیاسی در دستور کار قرار بگیرد. در این میان تداوم کاهش قیمت نفت میتواند بالقوه شرایط را به نفع جوش خوردن مذاکرات هستهای و عبور از بنبست مساعد نماید. اما فعلا و براساس واقعیتهای حاکم در صحنه میدان فضای مذاکرات هستهای کماکان خاکستری است و تغییری چشمگیر در عبور بازگشت ناپذیر از بنبست موجود مشاهده نمیشود.
آنچه فعلا محرز است سختتر شدن مذاکرات هستهای و افزایش پیچیدگی آن است. اگر چه این نکته را هم باید در نظر گرفت که دو طرف هیچگاه به اندازه الان به توافق جامع هستهای نزدیک نشدهاند. همچنین به موازات براهمیت موضوع برای افکار عمومی و نیروهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران نیز افزوده شده است. غلط نیست اگر گفته شود به نوعی جامعه ایران تا خرداد ۹۴ در تعلیق بسر خواهد برد.