پیاده روی اربعین و بهره برداری جمهوری اسلامی

مراسم اربعین حسینی امسال از جهاتی متفاوت با سالیان گذشته است. در مرکز این تمایز افزایش شمار کسانی که پیاده به کربلا می روند و همچنین افزایش بعد آئینی اربعین در تبلیغات حکومت و بهره برداری سیاسی آن قرار دارد.

13930922192722368_PhotoL

معمولا در گذشته افرادی از مذهبی ها برای کسب ثواب بیشتر از نجف با پای پیاده در ایام محرم و صفر به کربلای معلی می رفتند. این اقدام فراگیر نبود. اما بعد از سقوط حکومت صدام و برداشته شدن محدودیت برای زیارت و مرایم عزاداری حسینی پیاده روی به سمت کربلا برای حضور در مراسم اربعین جایگاه ویژه ای یافت و به مرور بر تعداد افرادی که در آن حضور می یافتند افزوده شد. به گونه ای که امروز امکانات و زیر ساخت هایی برای این منظور در جاده نجف و کربلا فراهم شده است. از جمله این امکانات کمپ ها ، حسینیه ها و سرویس های بهداشتی در طول مسیر است. مسیر راهپیمایی در حدود ۸۰ کیلومتر است که با ۱۴۵۲ ستون در فواصل راه نشانه گذاری شده است. فاصله ستون ها با یکدیگر ۵۰ متر است. این ستون ها تداعی کننده سازه های سنگی مشابهی هستند که در دوران امپراطوری بیزانس برای تعیین فاصله شهر ها با قسطنطنیه تعبیه شده بودند.

معمولا پیاده روی با سرعت معمولی در روز مدت زمان حرکت از نجف تا کربلا سه تا ۵ روز روز طول می کشد.

در سال های گذشته مراجع سنتی و محلی در نجف معمولا از مردم برای شرکت در مراسم پیاده روی دعوت می کردند . در سنت شیعی پیاده روی به سمت بقاع متبرکه به عنوان بخشی از آئین عزاداری مورد توجه بوده و برای آن ثواب هایی نیز اعلام کرده اند. شروع ارزش گذاری برای پیاده روی به سمت مقبره های امام شیعه از دوره شاه عباس صفوی شروع شد که خود اقدام به حرکت با پا به سمت مشهد کرد. ممکن است است این مناسک ریشه های دورتری داشته باشد.

اما بین این حرکت و فلسفه عاشورا و حرکت امام حسین ارتباط معنایی وجود ندارد. نه تنها این حرکت بلکه حتی خود عزدارای هم فی نفسه تطابقی با مشی و سیره امام حسین ندارد. بعد از گذشته قریب به چهار ده قرن دیگر حرکت امام حسین به تاریخ پیوسته است. آنچه اهمیت دارد توجه به معارف و ارزش هایی است که آن انسان بزرگ و جان مشتاق تقرب الهی زندگی اش را وقف آن کرد. مصیبتی که بر امام حسین رفت سنگین بود اما آن مصیبت در مقابل درخشش امام حسین در درازای تاریخ و منکوب شدن و رسوا گشتن دربار اموی و ابن سعد ها و عبیدالله ابن زیاد ها وزنی ندارد. از این رو میراث امام حسین فراتر از مظلومیت او حقانیت راه وی و تاکید بر ظلم ستیزی و از بین نرفتن وظیفه و کرامت انسانی در بد ترین شرایط است. عزاداری در حد معقول اگر با هدف تعمیق محبت و علاقه باشد و با شناخت و آگاهی و از همه مهتر با پیروی از مکتب امام حسین همراه شود ارزشمند است. اما عزاداری به عنوان یک قالب و ابزار نباید اصل شود که متاسفانه در رویه مراسم و مناسک کنونی این شکل را پیدا کرده است. کثیری از کسانی که برای امام حسین عزاداری های طولانی می کنند، حتی روایت های مشهور ماجرای عاشورا و نهضت امام حسین را نمی دانند و تحت تاثیر برخورد های تحریف آمیز و نادرست از آن واقعه دوران ساز هستند.

گسترش مناسک مذهبی در خصوص عاشورا در مسیر افزایش و تعمیق هویت گرایی از عاشورا و تشیع صورت می گیرد و در تحلیل آخر اهداف سیاسی و معطوف به کسب موقعیت های اجتماعی را دنبال می کند و ناگزیر از توجه به ماهیت و پیام حرکت امام حسین غفلت کرده و در مواردی محتوی ضد اهداف امام حسین را ترویج می نماید.

پرداختن بیشتر به این موضوع از حوصله این مقاله خارج است اما مقصود حکومت از تبلیغ گسترده شدن ابعاد مناسک عاشورا و از جمله تبلیغ برای پیاده روی اربعین از این دسته است.

امسال شمار افرادی که از ایران برای پیاده روی به سمت کربلا و حضور در مراسم اربعین در حرم امام حسین افزایش چشمگیری داشته است. برخی از زائران از مرز های ایران و عراق پیاده روی را شروع کرده اند.

بر اساس گزارش برخی از شاهدان عینی حجم تبلیغات سیاسی حکومت در پیاده روی امسال از نجف به کربلا بالا بوده است. امسال به نظر می رسد تنوع حضور شیعیان از کشورهای محتلف در این تجمع مذهبی، سران جمهوری اسلامی را برآن داشته است تا از مسیر هشتاد کیلومتری نحف به کربلا، برای تثبیت خلافت آقای خامنه ای بر شیعیان ومسلمین منطقه بهره برداری کنند.

پرچمهای لبیک یا خامنه ای، نحن ابناء الخامنئی ( ما فرزندان خامنه ای هستیم) وخامنئی قائدنا (خامنه ای رهبر ماست) ، صحنه ای است که این روزهای در کشور عراق ودر مسیر نجف به کربلا بسیار به چشم می خورد. در میان زائران پیاده برخی لباسهایی با تصویر آیت الله خمینی وعلی خامنه ای برتن کرده اند که شک زیادی وجود دارد که نیرو های وابسته به بسیج و سپاه قدس هستند.

برخی مقامات رسمی وحکومتی عراق بارها نسبت به بهره برداری سیاسی حکومت ایران از این مراسم مذهبی هشدار داده اند و این فعالیت ها را راهبرد جمهوری اسلامی برای بسط نفوذ خود در افکار عمومی مردم عراق قلمداد کرده اند. اما علیرغم این هشدارها نفوذ سیاسی، امنیتی ونظامی جمهوری اسلامی در این کشور مانع از جلو گیری از اینگونه اقدامات حکومت ایران شده است.

در یکی از فیلمهای منتشر شده از اقدامات عناصر حکومتی پرچمی نشان داده می شود که بر روی آن شعار لبیک یا خامنئی حک شده است. در شرایطی که مردم عراق به طور سنتی مرجعیت خود را در نجف دانسته ونظرات آیت الله سید علی سیستانی را مبنای رفتار سیاسی خود قرار می دهند، طرح شعارهایی از این دست، نشان می دهد رهبری و نیرو های همسو با او در اندیشه رقابت با آیت الله سیستانی در عراق و گسترش نفوذ رهبری ایران در بین مذهبی های عراق و تغییر جهت گیری آنها هستند. برخلاف مشی معتدل آیت الله سیستانی، جمهوری اسلامی علاقه چندان به ثبات سیاسی وامنیتی عراق در قالب بسط و گسترش دمکراسی و تکثر گرایی سیاسی ندارد و به طرح نظامی مشابه جمهوری اسلامی بر اساس شیعه گرایی آمرانه در برابر الگوی عراق دموکرات پس از صدام همچنان تمایل نشان می دهد.

به گزارش سازمان جهانی دیده بان حقوق شیعیان، یکی از ارگانهای رسمی مدافع حقوق شیعیان در سراسر جهان ومستقر در آمریکا، هواداران نظام ایران، در مسیر پیاده روی اربعین، اقدام به درگیری با هواداران دیگر مراجع تقلید شیعه بویژه مرجع تقلید منتقد مانند ، سید صادق شیرازی، نموده اند. در برخی موارد پلاکارها، پوسترها وتصاویر این مرجع تقلید توسط عناصری که متهم به خط گیری از وزارت اطلاعات ایران هستند ، پایین کشیده شده و پاره گشته اند.

برخی عناصر ناشناس به دفتر سید صادق شیرازی در شهر کربلا حمله کرده ومسئول دفتر وی ، حجت الاسلام محمدی، را زخمی کرده اند.

حتی این نیرو ها در مسیر پیاده روی اربعین اقدام به نصب پوسترهای رهبر جمهوری اسلامی بر روی پوستر آیت الله علی سیستانی نموده اند. امری که بر اساس برخی از گزارش ها خشم قبایل عرب ساکن در منطقه را برانگیخته وبه درگیری با عناصر متهم به وابستگی به حکومت ایران انجامیده است.

این اقدامات نشان می دهد که حکومت نه تنها به دنبال بهره برداری سیاسی از مراسم اربعین در عراق است بلکه به تصفیه حساب سیاسی با دیگر مراجع مستق و منتقد شیعه نیز می پردازد.

البته هدف اصلی با توجه به جنگ قدرت در منطقه خاور میانه ، تلاش نظام برای گسترش نفوذ در عراق و تثبیت موقعیت خود به عنوان نیرویی است که قادر به حل بحران و رفع تهدیدات است. در این میان همچنین در صدد است تا از فرصت پیش آمده برای از به در کردن رقیبان درون مذهبی وبرون مذهبی اش استفاده نماید.

جالب آنجا است که در سال های اولیه بعد از سقوط صدام که این پیاده روی به صورت گسترده در عراق صورت می گرفت، چمهوری اسلامی توجهی نشان نمی داد. تنها در سالیان اخیر است که با توجه به بحران عراق و مشاهده تاثیری که این مراسم بر افکار عمومی شیعه در منطقه دارد سران حکومت به فکر تاثیر گذاری افتاده اند .

در مجموع رویکرد جمهوری اسلامی به پیاده روی اربعین و تقویت آن بر مبنای انگیزه های سیاسی و تقویت نفوذ و عمق استراتژیک خامنه ای در عراق و تلاش تحکیم موقعیت کاذب ولی امر مسلمانان جهان صورت می گیرد.

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.