سیاست زدگی مکارم شیرازی

فعالیت های سیاسی آیت الله ناصر مکارم شیرازی در ماه های گذشته رشد چشمگیری داشته است. وی تقریبا در اکثر موضوعات سیاسی اظهار نظر می کند. کبر سن و همچنین عدم احاطه وی به مسائل و اطلاعات هدایت شده ای که در اختیارش قرار می گیرد باعث می شود تا عمده نظرات او با واقعیت تطبیق نداشته و اظهار نظر های نادرست و غیر دقیقی را بازتاب دهد.

30182323-880535

البته بر خلاف سالیان نخست انقلاب که مکارم تقریبا در جرگه نوگرایان دینی می گنجید و از جمع اسلام و دمکراسی دفاع می کرد، مکارم دهه هفتاد به بعد از رسا ترین صدا های حوزوی برای تحکیم و تداوم استبداد دینی و ترویج سرمشق اقتدار گرایی بوده است.

او همچنین از موضعی بالا و هدایت گرانه برای دانشجویان و دانشگاهیان تعیین تکلیف می کند. مکارم شیرازی در ماه های گذشته یا در دیدار ها و یا در انتهای جلسات درس خود به موضوعات سیاسی روز می پردازد. حجم بالای موضع گیری های سیاسی وی برای کسی که مرجع است و کار ویژه اصلی وی تدریس دروس عالی حوزه و تربیت مدرس است غیر متعارف است.

این برخورد ها وی را در ورطه سیاست زدگی قرار داده و بیش از گذشته اعتبارش را مخدوش کرده است. دخالت زیاد وی در سیاست و امور حکومتی در شرایطی انجام می شود که نقش و مقام خاصی در حکومت نیز ندارد و جناح های سیاسی داخل حکومت نیز وزن زیاد و تعیین کننده به وی نمی دهند.

می توان حدس زد وی شاید در رقابت با آیت الله محمد تقی مصباح یزدی و بخصوص برای جبران دوران سخت احمدی نژاد که روحانیت راست گرا و سنتی تحت حملات دولت بودند این گونه خود را در جایگاه خطابه سیاسی قرار می دهد. همچنین شاید او در فکر جا انداختن خود در ذهنیت اعضای مجلس خبرگان برای رهبری آینده است. اما سن مکارم شیرازی که به ۹۰ سال نزدیک می شود بیشتر از ولی فقیه کنونی است و در شرایط متعارف مرگ زود تر برای وی محتمل تر است.

در ادامه دو نوع از موضعگیری ها اخیر مکارم شیرازی برای روشن شدن بیشتر بحث و برخورد آمرانه و اریابی های نادرست وی از موقعیت خود و حکومت ارائه می گردد.

مکارم در دیدار با رئیس ومدیران جهاد دانشگاهی گفت: (۱)

“عزتمندی بدون بهره‌مندی از علوم مختلف امکان‌پذیر نیست؛ تحمیل‌ها ‏و ‏فشارهای غربی‌ها در دوران کنونی، به دلیل برخی برتری‌های علمی آنها نسبت به ماست که باید با رشد و توسعه علوم، ‏استقلال خود را به دنیا اثبات برسانیم.‏

اگر بخواهیم جلوی زورگویی‌های مستکبران را بگیریم، باید در ‏همه علوم ‏پیشرفته باشیم؛ امروز مشاهده می‌کنیم در مسائل نظامی و دفاعی رشد فراوانی ‏کرده‌ایم و به همین دلیل احساس استقلال در این ‏زمینه داریم، اگر در زمینه‌های علمی وابسته باشیم، وابستگی سیاسی و فرهنگی هم به دنبال آن خواهد بود.

برای پیشرو بودن در هر دانشی، نباید تنها به پژوهش‌های ذهنی ‏و مقاله‌نویسی قناعت کرد، ‏باید به جنبه‌های کاربردی هم پرداخته شود و علوم مختلف را برای ‏حل مشکلات و برطرف کردن نیازهای جامعه به کار ‏بست.‏

علمی که گره از کار جامعه باز نکند، شبه علم است؛ باید به ‏مردم و متخصصان ‏توصیه کرد دانش خود را در راه حل مشکلات کشور بکار بگیرند و دانشگاه‌ها نیز باید همین ‏رویه را در ‏تربیت دانشجویان در پیش بگیرند.‏”

وی در ادامه در و اکنش به شعار های دانشجویان در مراسم ۱۶ آذر امسال هشدار داد و گفت:

“مطابق آنچه ‏به ما گفته‌اند برخی از شعارهایی که در روز دانشجو سر داده شد، سیاسی بود، در ‏حالی که باید دانشجویان ‏و دانشگاهیان نیازها و کمبودهای علمی خود را فریاد بزنند. هرچند ما مخالف اظهار نظر ‏اساتید و دانشجویان در مسائل ‏سیاسی نیستیم، ولی این که تنها به این ‏مقوله بپردازند، کمی انسان را نگران می‌کند.‏”

مکارم نکاتی را که در خصوص ملاحظات علمی در دانشگاه ها می گوید کمابیش درست است اما نگاه خصمانه به غرب نحوه مواجهه با علم را سیاسی و ایدئولوژیک می کند. در علم اندوزی اساس بر مبادله و بی مرز بودن دانش است. در این خصوص اگر بنا باشد رقابت های سیاسی و رویکرد تقابلی مبنای سیاست گذاری علمی شود آنگاه قطار تحقیق و پژوهش کشور بر روی ریل های درستی قرار نمی گیرد. اما ایراد بزرگ تر ان است که وی به عنوان یک مرجع و دانش آموخته ومدرس حوزه های علمیه باید نخست کاربردی بودن علم را خود بکار بگیرد و سپس برای دانشجویان و دانشگاهیان موعظه کند. سئوال کانونی این است که چقدر محتوی منابع آموزشی حوزه ها در زیست کنونی ایران و دنیا کارایی دارد ؟ و در متن زندگی روزمره مردم جاری بوده و به حل مشکلات کشور کمک می کند؟

مطالبی که در حوزه ها تدریس می شود تداوم دانش ها و مطالبی است که قرن ها از تطابق زمانی و مکانی آنها می گذرد و متعلق به اعصار سپری شده هستند. اما مکارم شیرازی از آن دسته فقهایی است که در برابر تحولات ساختاری در حوزه های علمیه و تبدیل آنها به مختصات دانشگاهی کنونی مقاومت می ورزند و بر تداوم نظام آموزشی و دروس کهن اصرار دارند!

وی در ادعایی عجیب نسبت به شعار های دانشجویان هشدار می دهد و می گوید آنها باید نیاز های علمی شان را فریاد بزنند. البته مسائل درست به وی منتقل نشده است. در مراسم روز دانشجو در خصوص نیاز های علمی، آموزشی و صنفی نیز صحبت شد. اما دانشجو تک بعدی نیست بلکه ایفای مسئولیت سیاسی در کنار کسب دانش، دانش اموخته مفید برای کشور و مردم تربیت می کند. پرداختن به مسائل سیاسی در قالب فراجناحی و آرمانی تضمین کننده توسعه میهن و ایفای حقوق ملت ایران است. البته بدیهی است مکارم شیرازی به عنوان کسی که پشتیبان استبداد دینی است نگران پژواک فریاد آزادی خواهانه دانشجویان باشد.

وی در اظهار نظر دیگری در دیدار با در دیدار گروه فرهنگی دانشگاه آزاد مدعی شد(۲):

“غربی‌ها خواستند با تهمت زدن به ایران و با حمایت از تروریست، اقتدار ایران را در منطقه بشکنند؛ ولی کنگره ضد تکفیر در قم تو دهنی بزرگی به ایادی استکبار جهانی بود.”

وی با بیان این‌که “جمهوری اسلامی ایران در بعد نظامی، علمی و روشنگری علیه تکفیری‌ها پیشگام بوده است” افزود: “در مسائل هسته‌ای نیز غربی‌ها چند مرتبه پای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران نشستند و این اقتدار ایران به خاطر ایمان، اسلام و پیروی از مکتب ناب اهل بیت(ع) است.”

“کنگره ضد تکفیر در قم یک اجماع جهانی در جهان اسلام علیه تکفیری‌ها ایجاد کرده است.این اجماع موجب پیشرفت‌های رزمندگان در سوریه و عراق شده و امیدواری آنها را به پیروزی چند برابر کرده است.”

اما وی یا اطلاعی ندارد و یا خود را به تجاهل می زند. با بزرگ نمایی و اغراق نمی توان جایگاه واقعی کنفرانس یاد شده را پوشاند. بررسی سایت ها و رسانه های معتبر عربی در جهان اسلام به خوبی نشان می دهد که بازتاب این کنفرانس کم بود و اساسا تبدیل به حرکت و جریانی نشد. بیشتر یک برنامه تشریفاتی و تبلیغاتی برای تقویت رویکرد سیاسی حکومت بود که خود بخشی از مشکل افراطی گری در منطقه است نه راه حل آن. پیشروی در سوریه و عراق بر علیه داعش نیز توسط نیرو هایی انجام می شود که توامان از حمایت های غرب و بلوک جمهوری اسلامی، عراق و سوریه استفاده می کنند. اجماع بر علیه تروریست های سلفی و سنی های افراطی قبل از کنفرانس مکارم شیرازی ایجاد شده بود اما اجماع جهانی و منطقه ای جمهوری اسلامی را نیز به عنوان شیعه افراطی می شناسد که سیاست های ان نقش منفی در گسترش تنش های فرقه ای در منطقه دارد. همچنان که عربستان سعودی و متحدینش آب به آسیاب سنی های افراطی می ریزند.

مکارم بدون توجه به سیر رویداد های مذاکرات هسته ای و واقعیت های آن مدعی می شود اقتدار ایران غرب را به پای میز مذاکره کشانده است. در حالی که غرب از ابتدا نظر مخالفی نسبت به مذاکره نداشت. این اولیای حکومت جمهوری اسلامی بودند که نظر موافق خود را برای گفتگو اعلام کردند. رهبری در زیر فشار تحریم ها و نگرانی از به هم خوردن نظم موجود اجازه لازم را برای تنش زدایی هسته ای صادر کرد و دولت روحانی رویکرد جدیدی را در مذاکرات پیش گرفت که در ظاهر ادعای مصالحه و تفاهم دارد.

در مجموع اظهار نظر های سیاست زده، فاقد دقت و مغایر با واقعیت مکارم شیرازی ضمن اینکه اعتبار وی را بیش از پیش خدشه دار می سازد آسیب هایی را به فقه شیعه نیز می زند که چگونه یک مرجع آن بدون تامل و آگاهی پیرامون همه مسائل سیاسی اظهار نظر های سطحی کرده و تعیین تکلیف هم می کند!

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

1 پاسخ به سیاست زدگی مکارم شیرازی

دیدگاه‌ها بسته هستند.