مطالبه نرمش بیشتر هسته ای

اگر چه تدوین آئین نامه اجرائی توافق نامه موقت ژنو در شروع سال ۲۰۱۴ امید ها به مصالحه هسته ای بین ایران و ۱+۵ را تا پایان سال افزایش داد اما این اتفاق بوقوع نپیوست و اینک این انتظار وجود دارد که توافق جامع هسته ای در نیمه سال جدید میلادی منعقد شود. رسانه های نزدیک به دولت بعد از موافقت بر سر تمدید هفت ماهه مذاکرات و انجام دور اول گفتگو ها در ژنو،ساز نزدیک شدن ایران و غرب به توافق اولیه را کوک کرده اند. اصول گرایان افراطی نیز دولت را متهم می سازند که می خواهد با عبور از خطوط قرمز رهبری و نظام به سازش با دولت آمریکا بپردازد.

60729_676

در این میان گزارش آسوشیتید پرس ابتدا باعث شد تا احتمال عبور طرفین از بن بست و نزدیک شدن به تفاهم بر روی توافق کلی افزایش یابد(۱) اما تکذیب یک منبع آگاه از تیم هسته ای ایران باعث شد تا این احتمال خیلی سریع رنگ ببازد. مقام آگاه با برخوردی تند گزارش خبری خبرگزاری فوق و طرح ادعا های دو تن از دیپلمات های غربی را مضحک و جو سازی رسانه ای بشمار آورد.(۲)

خبرگزاری آسوشیتد پرس گزارش داده بود که ایران قبول کرده اکثر محموله اورانیوم غنی شده خود را به روسیه بفرستد و همچنین دو طرف برای اولین بار در طول مذاکرات مربوط به توافق جامع حکومت ایران و ۱+۵ قبول کرده اند مفاد و حوزه های توافق احتمالی را معین نمایند و راهکار هایی را نیز برای رسیدن به آنها طرح نمایند.

اما در سخنان مقام آگاه این ادعا و همچنین موافقت ایران برای انتقال بخش اعظم ذخیره سوخت هسته ای به روسیه تکذیب شده و بر روی این مساله مانور داده شده که دیپلمات های ادعایی غربی در خصوص چگونگی برداشته شدن تحریم ها سکوت کرده اند.

در واقع یکی از خواست های اصلی تیم هسته ای ایران که تا کنون مورد توافق غرب واقع نشده است برداشته شدن به یکباره همه تحریم ها در ازاء تصمیمات ایران برای دور ساختن فعالیت های هسته ای از نقطه حساس است. مقامات ایران خواهان الغاء کلیه تحریم ها هستند اما چارچوب زمانی یکسانی را برای همه آنها در نظر نمی گیرند. از دید آنها تحریم ها در چهار دسته تحریم های سازمان ملل، تحریم های دولت آمریکا و متحدانش،تحریم های کنگره آمریکا و تحریم های اتحادیه اروپا طبقه بندی می شوند که راهکار های برداشته شدن سریع آنها باید در توافق نهایی گنجانده شود.

اما بعد از گذشت ۱۶ ماه از شروع فصل جدید مذاکرات هسته ای در دولت اعتدال امروزه بیش از پیش وضعیت سیاسی و اقتصادی جامعه ایران به سرنوشت مذاکرات گره خورده و به نوعی جامعه ایران تا تعیین تکلیف تمدید هفت ماهه مذاکرات به حالت تعلیق در آمده است. به موازات نگرانی ها نیز در حال افزایش است و تقاضا از سوی افکار عمومی،فعالان سیاسی و نیرو های جامعه مدنی برای ازدیاد نرمش از سوی دولت و ایستادگی در برابر کارشکنی نیرو های افراطی و وابستگان به رهبری رو به افزایش است. بارز ترین رویداد در این خصوص سخنان احمد شیرزاد، هرمیداس باوند و صادق زیبا کلام در هفته های گذشته در دانشگاه تهران بود که با واکنش شدید وهراس آلود اصول گرایان افراطی مواجه شد.

می توان پیشبینی کرد که در ماه های پیش رو اگر گشایشی در بن بست مذاکرات صورت نگیرد فعالیت های فردی و جمعی برای افزایش انعطاف از سوی دولت و گره نزدن فرجام مذاکرات به سطح و ابعاد برنامه غنی سازی اورانیوم افزایش یابد. این حرکت که با پیام انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ در حوزه سیاست خارجی هماهنگی دارد در سال گذشته نمودی نداشت و بیشتر صدا هایی بلند شده بودند که خواهان همکاری بیشتر از سوی دول غربی بودند. اما اکنون برجسته شدن خطرات ناکامی فصل جدید مذاکرات هسته ای و تبعات مخرب آن وجدان جامعه را به تحرک وا داشته است و برایند فعالیت های کنشگران ایرانی به سمت مسیر منطقی در جریان است تا دولت ایران انعطاف و نرمش بیشتری نشان دهد.

یکی از عواملی که در بن بست مذاکرات موثر بود سمت گیری برخی برای از نیرو های سیاسی و اجتماعی ایران در ماه های اخیر بود که تمرکز را بر مخاطب قرار دادن غرب و یا تقاضا برای انعطاف از هر دو سوی میدان قرار داده و وسط ایستادن را برای نیرو های غیر دولتی ایران توصیه می کردند. در بین مدافعان این حرکت نیرو های دلسوز میهن و بخشی از کنگشران سیاسی و مدنی ایران حضور داشتند. در عین حال اقدام های هدفمند و برنامه ریزی شده لابی های جناح معتدل حکومت نیز در هدایت غیر مستقیم و غیر علنی این حرکت نقش مهمی داشت. برونداد این حرکت با کاهش فشار بر رهبری جمهوری اسلامی و اصول گرایان افراطی عملا زمینه را برای تداوم سیاست تقابلی و موجه بودن آن مساعد می ساخت. در نتیجه تلفیق حرک تفوق با فعالیت جریان های غرب ستیز و مدافعان سیاست خارجی ایدئولوژیک که تنها در بین جناح های نظام حضور ندارند بلکه در بخشی از صفوف اپوزیسیون نیز فعال هستند آهنگ مصالحه هسته ای را کند کرد.

این جریان از این واقعیت غفلت کرد که حوزه اثر گذاری کنگشران ایرانی دولت و حکومت ایران است و آنها فاقد اهرم های تاثیرگذاری بر کشور های دیگر هستند. حل معضل تحریم ها و خروج کشور از انزوای جهانی نیازمند تصمیم گیری شجاعانه و واقع بینانه دولت و حمایت سازمان یافته و مستمر نیرو های سیاسی و اجتماعی مخالف ماجرا جویی هسته ای است. جمعی از نیرو های سیاسی برون مرزی که به نام مخالفان فعال جنگ شناخته می شوند سال ها است که با تاکید بر عدم فایده مندی ایستادگی بر حفظ و گسترش ساختار هسته ای موجود در قابل تحمل هزینه های سنگین اقتصادی و تعارض راهبردی و تاکتیکی آن با منافع ملی هشدار داده اند.

حرکت برای مطالبه نرمش بیشتر از سوی دولت روحانی و مشروط نکردن سرنوشت مذاکرات به الغاء فوری و همه جانبه تحریم ها همخوانی با فعالیت مخالفان فعال جنگ برای تسریع مصالحه هسته ای و برقراری صلح پایدار دارد. البته در خصوص نوع نگاه به عملکرد دولت ماهیت و چگونگی تحریم ها و اهداف غرب بین مدافعان حرکت فوق تنوع نظر وجود دارد اما هدف مشترکی را دنبال می کنند.

در مقطع کنونی دولت روحانی و بخصوص جواد ظریف در شرایط حساسی قرار دارند تصمیمات آنها نقش مهمی در فرجام خوب و بد مذاکرات ایفا می کند. نامه جواد ظریف و تاکید مکرر وی بر برداشته شدن به یکباره کلیه تحریم ها نه تنها ظرفیتی برای حل مشکلات ندارد بلکه می تواند پیچیدگی مذاکرات را افزایش داده و مانعی غیر قابل عبور در مسیر دستیابی به توافق جامع پایدار هسته ای ایجاد کند.

از این رو به نظر می رسد تجدید نظر دولت در این موضع و در عوض تاکید بر تدوین بازه زمانی معین و تدریجی برای برداشته شدن تحریم ها در ازاء گام های متناسب ایران در تنظیم فعالیت های هسته ای منطبق با نیاز های واقعی کشور گام مهمی در باز کردن بن بست موجود است. زمان بسرعت در حال طی شدن است و مقام های هسته ای دولت باید تصمیمی شجاعانه و تعیین کننده بگیرند و گرنه پایان تمدید هفت ماهه و یا تمدید دیگر شرایط را به مراتب بد تر خواهد کرد.

از این رو به نظر می رسد در هفته های پیش رو طبقه متوسط ایران، نیرو های جامعه مدنی،کارگران،صنعتگران، کار آفرینان، بخش خصوصی و… با درک عینی مخاطرات تداوم گره های موجود و بازگشت شرایط به قبل از تصویب اقدام مشترک شش ماهه ژنو  تحرکات برای نرمش و انعطاف بیشتر از سوی دولت را افزایش دهند.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.