تیرگی روابط ایران و کویت

روابط دولت های ایران و کویت رو به تیره شدن پیش می رود. بر اساس گزارش وبگاه خبری «عربی ۲۱»، «خالد جارالله» نماینده وزارت خارجه کویت مدعی شد : «تحقیقات ثابت کرده یکی از دیپلمات‌های ایرانی در قضیه موسوم به «گروهک عبدلی» نقش داشته و وزارت خارجه کویت خواستار خروج وی از کویت خواهد شد.» وزارت کشور کویت در ۲۳ مرداد ماه اعلام کرد دستگاه‌های امنیتی سه تن را به همراه مقادیر زیادی اسلحه و مهمات در منطقه «عبدلی» بازداشت کرده‌اند. در آغاز ماه سپتامبر دادستانی کل کویت اعلام کرد از مجموع ۲۶ متهم این پرونده ۲۵ نفرکویتی و یک نفر ایرانی است. دولت کویت شبکه مسلح یادشده را به حزب الله لبنان منتسب کرده و اتهاماتی را تلویحا متوجه جمهوری اسلامی نمود. مقامات وزارت خارجه اتهامات یادشده را رد کردند. پارلمان کویت با حساسیت زیادی پرونده فوق را دنبال می نماید

KuwaitIran-Copy

در هفته گذشته روزنامه «الرأی» کویت مدعی شد دو کشتی ایرانی به نحوی مشکوک بدون جابه‌جا کردن بار، به طی کردن مسیرهای کوتاه در دریا می‌پردازند و بازمی‌گردند. بنا بر این گزارش، دو کشتی یاد شده متعلق به شرکت ایرانی «والفجر ۸» است که با شریکی کویتی، یک شرکت در این کشور تاسیس کرده‌اند و مالکیت دو کشتی منتقل شده و نام آنها نیز تغییر کرده است. به ادعای این روزنامه این دو کشتی در چارچوب دور زدن تحریم ها فعالیت می کرده اند.

اما اختلاف اصلی دولت کویت با حکومت بر سر میدان نفتی آرش است. این میدان نفتی میان مرز مشترک ایران، کویت و عربستان واقع شده است و بخش بزرگی از آن در آبهای کویت و عربستان قرار گرفته است. ایران از سال ۲۰۰۱ حفاری در این میدان نفت و گاز را آغاز کرد که این مساله کویت و عربستان را بر آن داشت که به ترسیم مرزهای آبی خود بپردازند و فعالیت برای استخراج از میادین مشترک را آغاز کنند. در اردیبهشت ماه سال جاری نشریه کویتی “جریده” به نقل از مقام های ارشد این کشور نوشت که مذاکرات درخصوص حوزه های نفتی مشترک با عربستان به بن بست رسیده است. اما علی رغم اینکه اختلافات نفتی کویت و عربستان در آستانه انفجار است، این دو کشور موضع متحدی را علیه ایران اتخاذ کرده اند. دولت کویت با احضار کاردار ایران اعتراضش را نسبت به طرح های توسعه ایران از میدان نفتی آرش که آنها آن را الدره می نامند، اعلام کرد. کویت مدعی است که ایران نباید پیش از ترسیم فلات قاره دست به استخراج بزند.

بخشی از نیرو های سیاسی کویت انتقادات نسبت به جمهوری اسلامی را افزایش داده اند و حتی خواستار محدودیت هایی برای ایرانیان ساکن در این کشور و اعطاء ویزا به ایرانیان شده اند. روابط ایران و کویت اگر چه خیلی گرم نبوده است اما بعد از عمان جمهوری اسلامی بهترین رابطه را با این کشور در بین کشور های حاشیه خلیج فارس داشته است. سفر امیر کویت در سال ۱۳۹۳ به ایران چشم انداز جدیدی را برای ارتقاء روابط گشود اما به نظر می رسد اوضاع در سال ۱۳۹۴ به سمت معکوس در حرکت است و روابط دو کشور به سمت تیرگی پیش می رود.

روابط بین ایران و کویت در تاریخ معاصر با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. حضور ایران به عنوان کشوری قدرتمند در مرز های آبی کویت باعث شده تا به شکل راهبردی رابطه خوب و بدون تنش با ایران برای کویت مزیت محسوب شود. موقعیت سوق الجیشی کویت و همچنین وجود جامعه ایرانی بزرگ در این کشور رابطه خوب با کویت و تاثیر مثبت آن در ارتباط با دیگر کشور های خلیج فارس را برای ایران نیز ضروری ساخته است. از این رو حکومت محمد رضا شاه پهلوی از اولین دولت هایی بود که بعد از تشکیل کشور کویت در سال ۱۳۴۰ در این کشور سفارت تاسیس نمود. روابط دو دولت به سرعت به سمت نزدیکی پیش رفت ودر اختلافی که در دهه هفتاد میلادی بین عراق و کویت بوقوع پیوست ، حکومت ایران از کویت پشتیانی کرد و برای ارسال نیروی نظامی برای دفاع از کویت ابزار آمادگی نمود.

بعد از انقلاب کویت با توجه به سیاست صدور انقلاب سیاست محتاطانه ای در پیش گرفت. با این وجود تلاش کرد تا رابطه خوبی با جمهوری اسلامی برقرار کند. وزیر خارجه وقت کویت اولین دیپلمات ارشد کشورهای حاشیه خلیج فارس بود که به تهران سفر کرد. صادق قطب زاده وزیر خارجه وقت ایران نیز به کویت رفت و سوء قصد ناکامی علیه وی صورت گرفت. در ابتدای جنگ ایران و عراق، کویت سعی نمود تا برای صلح میانجیگری کند. اما در ادامه به حمایت سیاسی، معنوی و مادی از دولت صدام پرداخت. بعد از حمله عراق به کویت و مخالفت ایران ،روابط به سمت مثبت متحول شد. دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی نقطه عطفی در روابط دو کشور و گسترش روابط بود. این روند در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد نیز ادامه یافت. سفر وزرای خارجه ودفاع ایران به کویت و همچنین دیدار وزیر خارجه و رئیس مجلس کویت از تهران سرفصل های بهبود روابط بین دو کشور بودند. سفر امیر کویت نقطه اوج تلاش های دیپلماتیک برای گسترش روابط را بازتاب داد. اما اینک به نظر می رسد وضعیت روند متقاوتی در پیش گرفته است و در صورت عدم تلاش برای حل اختلافات مناسبات به سمت سردی گرایش پیدا کند.

مقامات جمهوری اسلامی اعتراضات دولت کویت را ناشی از تحریکات عربستان سعودی می دانند. اما رصد کردن موضع گیری های مقامات کویتی نشان می دهد انها حساسیت های خودشان را دارند واز گسترش نفوذ جمهوی اسلامی در خاور میانه نگران هستند. تیره شدن روابط با کویت شکاف شورای همکاری کشور های خلیج فارس با ایران را گسترش می دهد. در حال حاضر بحرانی ترین روابط را عربستان سعودی و بحرین با ایران دارند. قطر و امارات متحده عربی اگر چه داد و ستدی با حکومت دارند اما در عین حال در منازعه های منطقه ای و بخصوص در سوریه ویمن در اردوگاه مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند. افزایش مناقشه با کویت می تواند ایده تشکیل ناتوی عربی را تقویت نماید. اما پیامد تیره شدن روابط دولت های کویت و ایران فقط ناظر بر موازنه قوای منطقه و تشدید بی ثباتی نیست بلکه می تواند درگیری های فرقه ای را تشدید نموده و مشکلاتی را برای ایرانیان ساکن کویت و دادو ستد های تجاری بین دو کشور ایجاد کند.

در حال حاضر قریب به پنجاه هزار نفر از ایرانی ها و ایرانی تبار ها در کویت زندگی می کنند. آنها کسانی هستند که در دهه های گذشته وارد کویت شده ودر قالب نیروهای متخصص و دانشگاهی یا کارگران ساده زندگی می کنند. علاوه بر ایرانی ها شیعیان کویت نیز نگاه مثبتی به ایران دارند. قریب یک میلیون نفر از جمعیت تقریبا ۴ میلیونی کویت شیعه هستند. تیره شدن روابط دو کشور می تواند به درگیری های سنی- شیعه در کویت دامن بزند. از همین رو داعش شیعیان کویتی را آماج حمله خود قرار داده است. بمب گذاری انتحاری تروریست های داعشی در یکی از مساجد شیعیان در تیر ماه باعث کشته شدن نزدیک به سی نفر در کویت شد.

تشدید اختلافات اقتصادی و سیاسی بین ایران و کویت علاوه بر اینکه تهدیدی علیه امنیت ملی هر دو کشور است، مخاطراتی را متوجه ثبات خاور میانه نیز می کند. ازاینرو رایزنی و گسترش تماس های دیپلماتیک برای حل و یا مدیریت اختلافات ضرورت دارد. از دولت روحانی در راستای ادعای سیاست آشتی جویانه انتظار می رود اقدام عملی در این خصوص انجام دهد و ادعاهایش در تاکید بر راهکار های دیپلماتیک در حل و فصل اختلافات را در عمل نشان دهد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.