خامنه‌ای، تداوم ستیز با آمریکا و فرادستی شورای نگهبان

رهبر جمهوری اسلامی در سخنانی که در جمعی از مردم الیگودرز در تاریخ ۱۸ شهریور ایراد کرد، روشن ساخت که راس هرم قدرت نظام بر تداوم ستیز راهبردی و آشتی ناپذیر با دولت آمریکا و حفظ شالوده اقتدار گرایی در سیاست داخلی اصرار دارد.

رهبر جمهوری اسلامی در ادامه سخنان خود پس از توافق هسته‌ای به دیدگاه‌هایی حمله کرد که تنش زدایی و عادی‌سازی روابط با آمریکا را ترویج می‌کنند و خواهان پایان دادن به روابط تیره دو کشور هستند.

26386541-7B3D-4A64-A989-C7A4ED6D2ED8_w640_r1_s_cx9_cy1_cw74

او این بار علاوه بر استفاده از مضامین مذهبی و انقلابی، نگاه مثبت به دولت آمریکا و ارزش‌های نظام سیاسی این کشور را در تعارض با عقل و مصالح کشور توصیف کرد. او علی‌رغم تاکید بر اینکه ابلیس رئیس همه شیطان‌های عالم است، اما اقدامات دولت آمریکا را مخرب‌تر از ابلیس دانست که به زعم وی «کارش فقط اغوا و فریب است در حالی‌که آمریکا هم اغوا می‌کند، هم کشتار هم تحریم و هم فریب و ریاکاری.»

در نظام فکری و عقیدتی خامنه‌ای نگاه اسطوره‌ای به سیاست خارجی و تقلیل آن به مواجهه خیر و شر، حضور پر رنگی دارد. در این قالب آمریکا بدون آنکه تفکیکی بین دولت، نظام سیاسی و جامعه آن صورت بگیرد مظهر اعلا و تجسم تمام عیار بالا‌ترین شر در زمانه حاضر است.

از زاویه‌ای دیگر سرمشق شیطان بزرگ روایت اسلامی نظریه امپریالیسم است و خامنه‌ای با آگاهی از اینکه ضدیت با آمریکا به عنوان یک کل اصلاح ناپذیر در جامعه ایرانی و نخبگان آن حامیانی فرا‌تر از بنیاد گرایان مذهبی دارد، دامنه استدلال‌هایش را از ارزش‌های مورد نظر نظام گسترش داده و از مضامین ایدئولوژیک و عرفی نیز استفاده می‌کند تا ضرورت حفظ سیاست راهبردی خصمانه با آمریکا را توجیه کند.

در شرایط کنونی دغدغه اصلی وی مدیرت فضای پسا-توافق است تا رویکرد آشتی‌جویانه حکومت در جوش دادن معامله هسته‌ای حالت استثنای خود را از دست نداده و تبدیل به قاعده نشود.

او می‌کوشد تا تحولات هسته‌ای تغییری بنیادین در مبانی سیاست خارجی نظام و رویکرد کلاسیک آن ایجاد نکند و به دنیا، منطقه و پایگاه اجتماعی هوادار نهاد ولایت فقیه این پیام را بدهد که جمهوری اسلامی ستیز با نظم بین الملل و ایستادگی در برابر سیاست‌های دولت آمریکا را متوقف نکرده و کماکان در قطب مقابل غرب در مناسبات جهانی فعالیت می‌کند.

از اینرو رهبر جمهوری اسلامی تصریح کرد که بر خلاف انتظارات و استدلال‌های دولت آمریکا و برخی از سران کشور‌های اروپایی، توافق هسته‌ای باعث امن شدن اسرائیل نمی‌شود. سخنان خامنه به یک معنا درست است و به معنایی دیگر چنین نیست. توافق هسته‌ای اگر به شکل موفقیت آمیزی اجرا شود، از ناحیه منتفی شدن احتمال دستیابی جمهوری اسلامی ایران به فناوری نظامی هسته‌ای تهدید‌های امنیتی علیه اسرائیل را حداقل برای ده سال کاهش می‌دهد. اما رویارویی جمهوری اسلامی با اسرائیل تنها در بعد هسته‌ای محدود نمی‌شود. برجام تاثیر تعیین کننده بر دیگر وجوه رفتاری حکومت در سیاست خارجی ندارد. از اینرو سیاست‌های تهاجمی جمهوری اسلامی حتی ممکن است تشدید شود. در خصوص اسرائیل حکومت کماکان با رد صلح و راهکار‌های دیپلماتیک از برخورد خشونت آمیز با هدف نابودی اسرائیل حمایت می‌کند. طبیعی است خامنه‌ای به عنوان کسی که در چند ماه پیش خواستار حاکم شدن شرایطی مشابه غزه در نوار باختری شده بود، تحمل نمی‌کند توافق هسته‌ای به محملی برای تبلیغ امن‌تر شدن اسرائیل بدل شود. خامنه‌ای بار دیگر نمایان ساخت که حکومت برنامه وطرحی برای گشایش روابط با دولت امریکا و انجام مذاکرات در حوزه‌های دیگر ندارد و همچنان سیاست منطقه‌ای خود که در تقابل با غرب و بویژه دولت آمریکا است را ادامه می‌دهد. سخنان اخیر نشان داد انتقادات مستقیم. تلویحی خامنه‌ای از دولت روحانی و دستگاه دیپلماسی کشور نیز رو به افزایش است که وارد جنگ کلامی و روانی مورد نظر وی با اظهارات مقامات ارشد آمریکایی نمی‌شوند. رمز گشایی سخنان وی همچنین آشکار می‌سازد که خامنه‌ای قصد جدی در جلوگیری از تحقق تمایل بخشی از نیرو‌های داخل نظام با محوریت روحانی- رفسنجانی در گسترش تعامل با آمریکا را دارد. رهبر جمهوری اسلامی همچنین اصرار دارد تا جلوی مسیر‌های نفوذ آمریکا گرفته شده و مناسبات شبه دیوار برلین استمرار یابد. صحبت‌های وی درستی فرضیه تحول در سیاست خارجی و داخلی نظام در دوره پسا توافق را بیش از پیش در معرض تردید‌های جدی قرار داد.

اما در عرصه سیاست داخلی خامنه‌ای با دفاع تمام قد از نظارت استصوابی و فرادستی شورای نگهبان در بررسی صلاحیت‌ها صریح‌تر روحانی را آماج حمله قرار داد. وی تفسیر روحانی از تفکیک وظایف شورای نگهبان و وزارت کشور را رد کرد. روحانی بررسی صلاحیت‌ها را وظیفه انحصاری وزارت کشور قلمداد کرده و نقش آفرینی شورای نگهبان را به نظارت تقلیل داده بود. برنامه رهبر جمهوری اسلامی بستن بحث پیرامون تشکیک در عملکرد شورای نگهبان و حمایت از نقش ویژه آن در مدیریت و مهندسی انتخابات‌های مجلس دهم و خبرگان پنجم است تا به تهدیدی برای نظام و وضعیت موجود تبدیل نشوند.

خامنه‌ای با بسط دیدگاهش درباره حق الناس در انتخابات، تفسیر اکبر هاشمی رفسنجانی را رد کرد. او دخالتش در انتخابات سال ۸۸ را نیز مصداقی از حق الناس اعلام کرد. در حالی که رفسنجانی می‌کوشد تا رویکرد رهبر جمهوری اسلامی در انتخابات ۹۲ را به منزله نگاه جدید و متفاوت با گذشته در چارچوب مفهوم مذهبی «حق الناس» جلوه دهد، اما موضع گیری اخیر خامنه‌ای این تلاش را نقش بر آب ساخت که «حق‌الناس» از دید او می‌تواند به انتخاباتی منجر شود که سلامت و دستی اعلام نتایج آن از سوی بخش بزرگی از جامعه زیر سئوال بود.

همچنین حق الناس مورد نظر او با موازین انتخابات آزاد ومنصفانه تعارض دارد. در چارچوب نظر وی، نظارت استصوابی شورای نگهبان، کارکرد قیم‌مآبانه نظام جهت تعیین محدوده و کیفیت رای مردم در پوشش لزوم انتخاب افراد شایسته و اعمال مصلحت در دخل و تصرف درنتایج را تضمین می‌نماید.

اعلام اینکه نظارت استصوابی بخشی از رعایت حق الناس در انتخابات است و دفاع همه جانبه و محکم خامنه‌ای از حضور قدرتمند شورای نگهبان در بررسی صلاحیت‌ها دشواری کار اصلاح طلبان و طرفداران دولت اعتدال را بیشتر نمایان ساخت. موضع گیری خامنه‌ای این نگرانی را در آنان افزایش داد که انتخابات‌های مجلس دهم و خبرگان پنجم به جای اینکه تداوم الگوی انتخابات سال ۹۲ باشد به سمت الگوی سال ۸۸ عقب گرد نماید. تجزیه و تحیل محتوایی موضع گیری‌های رهبر جمهوری اسلامی، نهاد‌های انتصابی و بزرگان اصول گرایان این تصور را قوت می‌بخشد که محدوده رقابت‌های انتخاباتی پیش رو به نحو چشم گیری کمتر از آنی باشد که معترضان به وضع موجود انتظار دارند.

—————————

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.