شهر زیر زمینی موشک ها و شکنندگی برجام

پرتاب آزمایشی موشک بالستیک دوربرد عماد و مانور موشکی سپاه حساسیت هایی را در منطقه و جهان برانگیخت. این نخستین موشک دوربرد جمهوری اسلامی ایران از قابلیت هدایت و کنترل تا لحظه اصابت به هدف برخوردار بوده و قادر است اهداف مورد نظر را با دقت نسبتا بالا مورد اصابت قرار داده و به طور کامل منهدم کند. موشک عماد بر اساس موشک‌های دوربرد شهاب ۳ ساخته شده است. موشک شهاب ۳، بردی ۱۷۰۰ کیلومتری داشت و می‌توانست با دقت ۵۰۰ متر، به اهداف برخورد کند. این موشک هم‌چنین توانایی حمل ۷۵۰ کیلوگرم مواد منفجره را داشت. در مقایسه، موشک عماد تا ۲۵۰۰ کیلومتر برد دارد و مثل شهاب ۳، تا ۷۵۰ کیلوگرم مواد منفجره حمل می‌کند. پیشران این موشک از نوع سوخت مایع است.

moshaki-sepah16
سردار دهقان وزیر دفاع درباره موشک یادشده با بیان اینکه طراحی، ساخت و آزمایش موفقیت آمیز موشک عماد یک جهش فناورانه و عملیاتی در این حوزه راهبردی به شمار می رود تاکید کرد:«ما برای افزایش قدرت دفاعی و توان موشکی خود از هیچکس اجازه نمی گیریم و برنامه های دفاعی خود را بویژه در حوزه موشکی با قاطعیت دنبال می کنیم که موشک عماد یکی از مصادیق برجسته آن محسوب می شود.»
سردار امیر علی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه، مدعی شد پایگاه پرتاب موشک عماد در عمق ۵۰۰ متری زیر زمین قرار دارد تا دور از دسترس حملات دشمنان احتمالی باشد. به گفته وی،‌ این پایگاه زیر زمینی تنها پایگاه در ایران نیست. از این پایگاه‌ها در همه استان‌ها و شهرهای کشور وجود دارد. او همچنین اظهار داشت:
«موشک هایی با بردهای مختلف بر روی پرتاب کننده‌ها (کامیون ها) در همه پایگاه‌ها مستقر و آماده استفاده است و منتظر دستور فرمانده کل قوا است. «ایران قصد ندارد هیچ جنگی را شروع کند اما در صورتیکه دشمنان اشتباه کنند، پایگاه‌های موشکی مانند یک آتشفشان از داخل زمین فوران خواهند کرد.»
بر اساس ادعای حاجی زاده حکومت شهر زیرزمینی موشک‌ها درست کرده است که موشک‌های زیادی را در دل خود جای داده است. این شهر زیر زمینی آنگونه که حاجی زاده توصیف کرده است مانند کوه یخی است، که بر آب شناور و تنها گوشه‌ای کوچک از آن روی آب عیان است.»
پرتاب این موشک که همزمان با اجرایی شدن برجام و عبور موفق آن از مجاری قانونی هیات های حاکمه ایران و کشور های ۱+۵ بود، پیام روشنی برای غرب داشت. از اینرو کشور های غربی واکنش تندی نسبت به آن نشان دادند. همچنین این اتفاق باعث افزایش تحرک مخالفان جهانی برجام و بخصوص دولت های اسرائیل و عربستان سعودی شد.
شبکه خبری سی ان ان گزارش داده است که زرادخانه موشکی جمهوری اسلامی ایران در برخی از مناطق کوهستانی ایران باعث نگرانی مقامات سیاسی و نظامی آمریکا شده است. دولت فرانسه نیز از قدرت نمایی موشکی حکومت ابراز نگرانی کرده است. دولت های آمریکا و فرانسه مانور فوق را نقض قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل بشمار آورده اند. اگرچه این اتفاق نقض قطعنامه شماره ۱۹۲۹ است اما این قطعنامه قرار است بعد از رسمی شدن برجام به تعلیق در بیاید. طبق قطعنامه ۲۰۲۴ که در ارتباط با برجام تصویب شد، ایران فراخوانده می شود به اینکه هیچ فعالیتی در ارتباط با موشک‌های بالستیکی که برای برخورداری از قابلیت حمل سلاح های هسته‌ای طراحی می شوند صورت ندهد، از جمله پرتاب با استفاده از این قبیل فناوری‌های موشک‌های بالستیک، تا زمان هشت سال پس از «روز توافق» یا تا زمانی که آژانس گزارشی مبنی بر تایید «نتیجه ‏گیری گسترده ‏تر» ارائه کند، هرکدام زودتر باشد.
این بند از شفافیت برخوردار نیست . ممنوعیت ۸ ساله در ارتباط با موشک های بالستیکی است که قابلیت حمل کلاهک هسته ای را داشته باشد. عماد بالقوه این قابلیت را دارد اما از آنجاییکه حکومت منکر تولید کلاهک های هسته ای و استفاده از فناوری اتمی برای مقاصد نظامی است، لذا این ممنوعیت می تواند بلاموضوع تفسیر گردد.
از سوی دیگر طبق اظهارات مذاکره کنندگان هسته ای و جان کری نقض قطعنامه ۲۲۳۱ و بخصوص مسائل مربوط به ساختار موشکی باعث نقض برجام نمی شود. این مساله نسبت برنامه موشکی با قطعنامه ۲۲۴ سازمان ملل و نظام تحریم ها را پیچیده می سازد. افزایش توان نظامی و دفاعی کشور های خاور میانه و درگیری های نظامی و بخصوص سیاست غرب در تجهیز هر چه بیشتر کشور های رقیب ایران در منطقه و قرار دادن فناوری های نظامی پیشرفته در اختیار آنان، افزایش بنیه نظامی را برای حکومت موجه می سازد.
البته انجام مانور و علنی ساختن پیشرفت های موشکی در روز هایی که قرار است برجام اجرا گردد، عمل حساسیت زایی است اما وقتی قرار است که تکلیف ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته ای حکومت در گذشته پیش از اجرای رسمی توافق هسته ای مشخص شده وفیصله باید، منطق تداوم محدودیت های نظامی ایران زیر سئوال می رود. شتابزدگی دولت امریکا و دیگر کشور های غربی باعث شد تا با نگاهی عمل گرایانه و خوشبینانه حساسیت ها نسبت به برنامه نظامی جمهوری اسلامی ایران را کم رنگ سازند. حال پیامد این انعطاف استفاده از فرصت پیش آمده توسط نظام است. البته برنامه موشکی ایران در کل دوران اعمال تحریم ها متوقف نشد و در روندی صعودی تداوم یافت. شاید تحریم ها از سرعت پیشرفت آنها کاست ولی اثری بازدارنده نداشت.
بخش مسلط قدرت با آزمایش پرتاب موشک عماد این پیام را به غرب و بخصوص اوباما داد که سیاست حکومت در سمت و سوی مورد انتظار آنها تغییر پیدا نمی کند و کماکان در مسیری متضاد با غرب به نقش آفرینی در معادلات منطقه و جهان جلو خواهد رفت.
اوباما در مصاحبه مطبوعاتی همراه با رئیس جمهور کره جنوبی در واشنگتن نسبت به مانور موشکی اخیر واکنش نشان داد و گفت:
« ایران اغلب برخی از مقررات موشکی را نقض کرده است و تحریمهای ایران در ارتباط با برنامه موشکی آن تغییری نیافته است. توافق هسته ای تفاوتها و اختلافات ما را در موضوعات دیگری حل نکرده است و ما به آنها خواهیم گفت که رفتار بد آنها در منطقه و جهان نتایج و عواقبی در پی خواهد داشت.»
اما اوباما حداقل در کوتاه مدت کارت های زیادی برای عمل بازدارنده ندارد. پیوند دادن این موضوع با اجرای برجام، ریسک مرگ زودهنگام توافق هسته ای را در بر خواهد داشت. البته حکومت هم بعید است که حاضر شود به بهای شکست برجام در فاز اجرایی بر روی قدرت نمایی موشکی ایستادگی کند. از اینرو بیشتر به نظر می رسد این موضوع در میان مدت به چالش جدی منجر شود.
در عین حال اصرار بر جلو بردن برنامه موشکی بدون اعتنا به حساسیت های غرب این قابلیت را دارد که در مسیر جدیدی منجر به تعریف تحریم ها شود. ولی با توجه به مواضع دولت های چین و روسیه بعید به نظر می رسد شورای امنیت سازمان ملل چنین تحریم محتملی را تصویب کند و ناگزیر غرب باید بر روی تحریم های یکجانبه و نه جهانی تکیه نماید.
اما صدور تحریم های جدید باعث می شود تا حکومت در اجرای برجام تجدید نظر کند. آنچه در تحلیل آخر رهبری و بخش مسلط قدرت را به انجام معامله هسته ای با آمریکا از سر کراهت کشاند احساس خطر از پیامد های داخلی و خارجی تداوم و تشدید تحریم ها بود.
بنابراین همانطور که تصویب برجام باعث شد تا غرب حساسیت های نظامی و امنیتی اش نسبت به جمهوری اسلامی را تعدیل نماید ، این ضرورت می تواند در دوره اجرایی نیز ادامه پیدا کند. اما در عین حال تعدیل یاد شده نامحدود نیست و اگر پیشرفت نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی منجر به تغییر معناداری در موازنه قوای منطقه ای شود، آنگاه اهمیت مهار برنامه موشکی از نگاه غرب بیشتر از تبعات منفی پایان زودهنگام برجام خواهد گشت، بخصوص اگر رئیس جمهور بعدی آمریکا از جمهوری خواهان باشد.
در مجموع چالش پیرامون توسعه قابلیت های موشکی حکومت خیلی زود چالش های مربوط به دوره اجرایی برجام را نمایان ساخت و به فرصتی برای فهم ملموس شکنندگی آن گشت.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.