معمای شمار بالای قربانیان ایرانی در حج ۱۳۹۴

با گذشت چند هفته از پایان مراسم حج خونین امسال که مرگبارترین عمل عبادی سالانه مسلمانان جهان بود، هنوز دلایل این اتفاق روشن نشده است. در این میان آمار بالای جان‌باختگان ایرانی چشمگیر است و تاکنون پاسخ قابل قبولی در این زمینه ارائه نشده است. مقامات عربستان سعودی رویه برخورد مشابه با بلایای طبیعی و سلب مسئولیت از خود را در پیش گرفته و از پاسخگویی طفره می‌روند.

در این میان هیچ یک از کشورهای اسلامی که برخی از اتباع آنها در میان قربانیان فاجعه دردناک منای امسال هستند شکایتی از دولت عربستان سعودی نکرده‌اند، جز جمهوری اسلامی که از ابتدای این رخداد اسفناک پیکار روانی علیه دولت عربستان سعودی راه انداخته و سطح تنش بین دو کشور به بالاترین حد خود رسیده است.

84F73AC3-F3BD-48EC-A298-F2B2C7B05AB0_w640_r1_s_cx0_cy6_cw0

در روزهای اول فاجعه مسئولان ایرانی از عدم همکاری همقطاران سعودی شکایت می‌کردند و حتی رهبر جمهوری اسلامی به شکلی صریح به تهدید این کشور پرداخت. اما در ادامه طبق ادعای وزیر بهداشت و معاون پارلمانی وزارت خارجه همکاری‌ها حالت رضایت‌بخشی به خود گرفت.

حکومت در سطح رسمی مقامات عربستان سعودی را به دلیل بی‌مبالاتی و سوء مدیریت در حادثه منا مقصر می‌داند و خواهان تشکیل کمیته حقیقت‌یاب برای شناسایی علل حادثه است. در سطوح پایین‌تر و نیروهای غیررسمی با نگاهی توطئه‌اندیش به گونه‌ای فضاسازی می‌شود که گویی اراده‌ای با نفوذ در ساختار قدرت عربستان سعودی برای ضربه زدن به حاکمان کنونی عامدانه این فاجعه را سازمان داده‌ است.

اما به نظر می‌رسد رویکرد اصلی واعلام نشده جمهوری اسلامی ایجاد چالش برای سلب صلاحیت از آل سعود در تولیت مراسم حج و ایجاد فشار سیاسی برای مهار عربستان است. در سطح محدودتر تعیین تکلیف چهره‌های دیپلماتیک و نظامی مفقود ایران و به‌خصوص غضنفر رکن‌آبادی، سفیر سابق ایران در لبنان، است. سرنوشت آنها برای حکومت ایران مهم است و تأثیر زیادی در ادامه جنگ کلامی حکومت‌های ایران و عربستان سعودی خواهد داشت. اگرچه برخی مدعی هستند او را زنده در میان زخمی‌ها دیده‌اند، به احتمال زیاد رکن‌آبادی نیز جزء تلفات است؛ ولی هنوز معلوم نیست جنازه وی در سردخانه است یا جزء ۲۹ نفر کشته شده ایرانی که در عربستان دفن شده‌اند.

آن گونه که رهبری و نیروهای نزدیک به او مدعی هستند پیگیری فاجعه منا را رها نخواهند کرد و کماکان از دولت عربستان مطالبه کشف حقیقت واجرای عدالت در خصوص مجرمان را دارند. به موازات تند شدن موضع مسئولان جمهوری اسلامی و حمله به کنسولگری عربستان در مشهد و سفارت در تهران و سر دادن شعارهای توهین‌آمیز در حاشیه نماز جمعه‌، لحن مقامات عربستان سعودی نیز از نزاکت و آداب دیپلماتیک خارج شده و حکومت را متهم به بهره‌برداری سیاسی کرده‌اند. اخیراً عادل جبیر، وزیر خارجه عربستان، به شکلی بی‌پروا جمهوری اسلامی را متهم کرد که «صادرکننده و پشتیبان تروریسم است، در امور منطقه به شکل منفی دخالت می‌کند و به آن به عنوان کشور اشغالگر سرزمین‌های عربی در سوریه نگاه می‌شود».

البته ابعاد درگیری ایران و عربستان سعودی فراتر از فاجعه منا است و سویه‌های پررنگ‌تری دارد، اما فرجام حادثه منا تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر این رویارویی خواهد داشت.

دولت عربستان از موضع طلب‌کارانه و برخورد نامناسب به سرزنش حجاج درگذشته پرداخته و بی‌نظمی را دلیل فاجعه ازدحام انسانی در مراسم حج امسال معرفی کرده است. وزیر بهداشت عربستان مدعی شد که برخورد زوار با یکدیگر به دلیل حرکت آنان بدون توجه به برنامهٔ زمانی تعیین شده توسط مسئولان بوده و رئیس کمیتهٔ مرکزی حج هم مقصرین اصلی این اتفاق را زوار آفریقایی معرفی کرد. برخی از مسئولان سازمان حج عربستان هم بی‌نظمی زوار ایرانی را دلیل بروز حادثه برشمردند.

اما تاکنون به شکل قانع‌کننده‌ای از چرایی رخداد تاسف‌بار فوق پرده‌برداری نشده است. ادعاهای مربوط به این که عربستان یا کشور دیگری عامدانه این فاجعه را رقم رده است، تاکنون مستند به هیچ مدرکی نیست و صرفاً گمانه‌زنی بی‌اساس بر اساس تئوری توطئه است. حتی برخی مقامات نظامی و امنیتی ایران چون رحیم صفوی و علی شمخانی نیز آن را به شکلی رد کرده‌اند.

آن چه می‌تواند به فهم مسئله کمک کند، مدیریت ضعیف در اجرای مراسم حج امسال و عدم تناسب امکانات و ضعف برنامه‌ریزی با شمار بالای حجاج است. خیابان‌هایی که برای اعمال منا در نظر گرفته شده‌اند حالتی شبیه حروف تی و اچ در الفبای زبان انگلیسی دارند. در عین حال برخی از راه‌ها نیز به شکل انحصاری در خدمت مقامات سعودی و میهمان‌های آنهاست و این نابرابری روح برابری حاکم بر مراسم حج را خدشه‌دار کرده است. ساختمان‌هایی در منطقه منا ساخته شده و در اختیار افرادی که قدرت مالی بیشتری دارند به جای چادر قرار می‌گیرد. آنها مسیرهای خودشان را دارند. همچنین کف خیابان‌های مربوط به منا نیز پوشیده نیست و ریگزار داغ است و در زمان حج درجه حرارت کف زمین در حد ۴۰ تا ۴۵ درجه است. دیوارهای بلند خیابان‌های منا را محصور کرده است. حال در این شرایط وقتی مسیر مسدود می‌شود و ازدحام جمعیت به تراکمی تحمل‌ناپذیر می‌رسد، فاجعه انسانی شکل می‌گیرد. مدت زمان مرگ در ازدحام انسانی به دلیل فشار زیاد بین ۴ تا ۸ دقیقه تخمین زده می‌شود. امکانات و زیرساخت‌های پزشکی در منا برای کمک به مصدومان به اندازه کافی وجود ندارد و در بهترین حالت آمبولانس‌ها می‌توانند در پانزده دقیقه خودشان را برسانند؛ لذا می‌توان حدس زد وقتی جمعیت در داخل خیابان‌هایی به شکل تی و اچ گیر افتاده است و راه خروجی وجود نداشته، برخی ساده‌ترین راه را انتخاب کرده‌اند تا با بالارفتن ازدیگران خود را به بالای دیوارها برسانند. کسانی که زمین افتاده‌اند علاوه بر تحمل فشار دیگران با گرمای زیاد کف زمین نیز دست به گریبان بوده‌اند. امدادرسانی دیر و دور از موعد مورد نیاز و نبود مهارت در مدیریت اضطراری باعث شده است که صدها نفر جان ببازند.

از این رو دولت عربستان سعودی به دلیل مدیریت ضعیف و همچنین قصور در رسیدگی به موقع درخور سرزنش و پاسخگویی است. حتی اگر برخی از حجاج بی‌نظمی کرده و با عدم شکیبایی جان دیگران را به خطر انداخته باشند، باز از مسئولیت دولت عربستان کم نمی‌شود. اگر راه حلی برای مسئله برنامه‌ریزی و مدیریت اضطراری اندیشیده نشود، فاجعه منا می‌تواند در سال‌های دیگر تکرار شود، همان ‌طور که مسبوق به سابقه بود و در سال ۱۹۹۰ بیش از ۱۴۰۰ نفر کشته شدند.

هنوز وضعیت شمار کشته‌شدگان مشخص نیست و هویت برخی از افرادی که دفن شده‌اند یا جنازه آنها در سردخانه است، شناسایی نشده است. گزارش‌های ضد و نقیضی در خصوص آمار کشته‌شدگان منتشر شده است.

آخرین آمار رسمی اعلام شده از سوی وزیر بهداشت عربستان در تاریخ ۵ مهرماه تعداد ۷۶۹ کشته و ۹۳۴ مجروح بود و پس از آن معاون وزیر بهداشت عربستان حمد بن محمد الضویلع در تاریخ هفتم مهرماه مجموع آمار کشته‌شدگان این حادثه را ۴ هزار و ۱۷۳ نفر ذکر کرد که بعداً تکذیب شد.

تقریباً با ضریب اطمینان بالا می‌شود گفت این آمار درست نیست. در عین حال ادعای سعید اوحدی، رئیس سازمان حج ایران، که شمار جان‌باختگان را نزدیک به هشت هزار نفر تخمین زده است، نیز بعید به نظر می‌رسد با واقعیت تطبیق داشته باشد.

بر اساس بررسی آماری که تاکنون سازمان‌های متولی حج در کشورهایی که تلفات انسانی داشته‌اند، ارائه داده‌اند و همچنین گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس آمار کشته‌شدگان تاکنون به ۲۲۶۸ نفر رسیده است.

نمودار زیر تعداد کشته‌شدگان را به تفکیک کشورها نشان می‌دهد:

 

 

 

392E9852-E2EC-4D14-B603-87BF56569250_w640_r1_s

D5F1631C-9EE3-4CCA-8FB6-6E76C2A8A853_w640_r1_s

اما اگر مفقودشدگان حادثه را نیز جزء کشته‌شدگان قطعی محسوب کنیم، آن گاه تعداد کل تلفات انسانی حادثه دلخراش منا به ۲۹۰۵ نفر می‌رسد.

نمودار زیر وضعیت جدید کشته‌شدگان را با اضافه کردن افراد گمشده به نمایش می‌گذارد.
همان‌طور که مشاهده می‌شود ایران در هر دو صورت با فاصله چشمگیری نسبت به دیگر کشورها رتبه اول را به خود اختصاص داده است. از آنجا که تعداد کل زوار ایرانی در حد بالاترین در میان حجاج نبوده است، این وضعیت غیرعادی به نظر می‌رسد. مقامات اجرایی حج از جمله اوحدی مدعی هستند که کاروان‌های ایرانی هیچ تخلفی انجام نداده‌اند و طبق برنامه مقرر برنامه‌ روزانه خود را اجرا کرده‌اند. اوحدی می‌گوید فقط ۳۴ کاروان از کل ۴۵۵ کاروان ایرانی به دلیل خواست پلیس عربستان محبور شدند در مسیر خیابان ۲۰۴ حرکت کنند که هیچ وقت ایرانی‌ها از این مسیر استفاده نمی‌کردند. برخی از منابع این اتفاق را دلیل افزایش تراکم و بی‌نظمی ذکر کرده‌اند. حتی گفته شده است برخی از کاروان‌ها طبق ساعت اعلام شده رمی جمرات را شروع نکرده‌اند. اوحدی ضمن این که منکر وجود ابلاغی برای شروع اعمال در ساعت معین شده، این ادعا را رد کرده است. اما قاضی عسگر مسئول بعثه رهبری بر خلاف ادعای اوحدی مدعی است برخی از کاروان‌های ایرانی تخلفاتی داشته‌اند.

وی چنین گفته است: «۴۵۵ کاروان برای حج امسال از ایران به عربستان اعزام شدند که از این میان ۴۰۰ کاروان به این توصیه‌ها عمل کرد و آسیبی ندید، اما دیگر کاروان‌ها دچار مشکل شدند و عمل نکردن این کاروان‌ها به توصیه‌های سازمان حج و زیارت مورد بررسی کمیته‌ها قرار گرفته است.»

از این رو می‌توان نتیجه گرفت که احتمالاً شمار بالای کشته‌شدگان ایرانی با مدیریت ضعیف و اشتباهات برخی از کاروان‌ها نیز ارتباط داشته است. بدین ترتیب در کنار ضرورت کشف عواملی که باعث فاجعه انسانی منا در بزرگ‌ترین مراسم عبادی مسلمانان جهان شد و پاسخگویی دولت عربستان، به لحاظ داخلی نیز باید وضعیت کاروان‌هایی که سوء مدیریت داشته و به توصیه‌ها عمل نکرده‌اند نیز روشن شود، تا دیگر حوادثی از این دست در آینده به وقوع نپیوندد.

البته این کار نیازمند اصلاحات ساختاری و افزایش اقدامات ایمنی در حج است و دولت عربستان باید با مشارکت دیگر کشورها گروهی از متخصصان زبده جهانی را درگیر این کار سازد تا جان هزاران انسان دیگر در سال‌های آینده به خطر نیفتد ومرگ جان‌باختگان کنونی نیز به بوته فراموشی سپرده نشود. این مهم باید به دور از گروگیری سیاسی و منازعات سیاسی بین کشورها باشد، وگرنه امکان موفقیت نخواهد داشت.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.