افزایش حضور سیاسی محمود احمدی نژاد وسفر های استانی وی بحث برانگیز شده است. مدافعان دولت اعتدال هدف اصلی تحرکات اخیر او را زمینه سازی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ می دانند. از اینرو حجم اخبار مربوط به احمدی نژاد در رسانه های اصلاح طلب و اعتدالی افزایش چشمگیری داشته و ادعا هایی را در خصوص احمدی نژاد مطرح می کنند از جمله وعده پرداخت یارانه ماهانه ۲۵۰ هزار تومانی که از سوی نزدیکان به رئیس دولت های نهم و دهم رد شده و یا تایید نگشته است. با توجه به شواهد موجود احتمال اینکه احمدی نژاد در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری کاندید شود، ضعیف است. موانع موجود بر سر این خواسته کماکان وجود دارد. اما وی آشکارا فعالیت های سیاسی اش را افزایش داده است و دوره فترت را پشت سر گذاشته است.
اما آنچه بیش از آمدن و یا نیامدن احمدی نژاد در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آینده اهمیت دارد، نیاز متقابل روحانی و احمدی نژاد است. این دو رقیب در عین تهدید بودن، فرصت برای یکدیگر نیز هستند. ناکامی نسبی اصول گرایان در انتخابات مرحله اول مجلس دهم باعث شد تا احمدی نژاد به سیاست بازگردد و تا حدی سکوت را بشکند. البته هنوز وی به سطح کامل سیاست ورزی قدم نگذاشته و کماکان روندی تدریجی و غیر تعجیلی را مد نظر دارد. در عین حال احمدی نژاد اطلاع دارد که دوران آزادی عمل دولت اعتدال و انجام وظیفه محول به پایان رسیده و گسترش شکاف بین روحانی و رهبری برای وی موقعیت ایجاد می کند. در واقع احمدی نژاد و حلقه نزدیکانش به دنبال تثبیت خود به عنوان جریان سوم و جدا از دو گانه اصول گرا و اصلاح طلب در نیرو های داخل نظام هستند. افول دولت روحانی و ناتوانی آن در اجرای وعده های اقتصادی و اجتماعی ظرفیت قابل اعتنایی برای احمدی نژادی ها دارد.
در این مقطع به نظر می رسد احمدی نژاد برنامه میان مدت را دنبال می کند تا در شرایطی که اقبال اصلاح طلب ها و اعتدالی ها در عرصه عمومی فرو بنشیند و اصول گرایان نیز چهره قابل عرضه ای به بازار انتخابات نداشته باشند، به قدرت بازگردد. رسیدن به آن نقطه نیازمند اقدامات زمان بری است که تحقق آنها در بازه زمانی انتخابات ۹۶ را دشوار می سازد. در واقع انتخابات های بعد از ۱۳۹۶ موقعیت های بالقوه مطلوب برای آنها هستند. منتها تا پیش از آن باید احمدی نژادی ها نشان دهند که بر روی مواضع خود ایستاده اند و آماده اند تا وارد تقابل با دولت اعتدال و پاسخ به حملات آنها و تبرئه خود در افکار عمومی و بخصوص طبقات محروم جامعه شوند. همچنین چشم انداز درازمدتی برای نیرو های هدف و پایگاه اجتماعی اصول گرایان افراطی ترسیم نمایند.
در اهتزاز بودن سایه مرگ بر سر خامنه ای نیز دیگر عاملی است که بازگشت به عرصه سیاسی و تثبیت خود را برای احمدی نژادی ها بایسته می سازد.
حمله احمدی نژاد به روحانی و ایجاد چالش در عین حال خوشایند رهبری و بخش مسلط قدرت است تا بدون مداخله مستقیم از این عنصر به عنوان اهرم کنترل دولت اعتدال استفاده کنند. مهارت خامنه ای در اداره نظام وسیاست ورزی متعارف خاور میانه ای استفاده از منازعات و تنش ها در درون جناح های سیاسی نظام و برقراری موازنه های موقت جهت حداکثر سازی منافع و حداقل سازی تهدید ها است. ازاینرو بالاگرفتن تنش بین احمدی نژاد و روحانی در شرایط کنونی با رضایت ضمنی رهبری همراه خواهد بود.
تداوم وضعیت نابسامان اقتصادی و افزایش اختلاف طبقاتی و بخصوص گسترش جمعیت حاشیه نشین به بیش از ۱۳ میلیون پتانسیل ویژه ای برای احمدی نژاد است که قابلیت های بالایی برای بسیج پوپولیستی دارد. باید توجه داشت که لزوما شخص احمدی نژاد مطرح نیست و ممکن است فردی دیگر از حلقه آنها برای کاندیداتوری معرفی شود.
اما حضور احمدی نژاد برای روحانی و نزدیکانش نیز فرصت و حتی موهبتی است. آنها از طریق بزرگ نمایی و راه انداختن پروپاگاندا می توانند سرپوشی بر ناکامی ها و کاستی های خود بگذارند. همچنین به جای پاسخ گویی به مطالبات بر روی ایجاد نگرانی از بازگشت دوران سیاه احمدی نژاد سرمایه گذاری نموده و با هراس افکنی و تاکید بر جنبه های سلبی از انتخابات ۹۶ به صورت موفقیت آمیز عبور کنند. ظاهرا ترساندن مردم از احتمال شکلگیری دوباره دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد وبه خطر افتادن برجام و اینکه ایران دوباره در وضعیت بازگشت تحریم ها و انزوای جهانی قرار گیرد، در دستور کار اعتدالی ها قرار گرفته است. آنها همچنین حساب می کنند این رویداد شکافی در جبهه اصول گرایان ایجاد کرده و بخشی از مراجع و روحانیون علیه احمدی نژاد موضع بگیرند. مواجهه احمدی نژاد با شورای نگهبان نیز دیگر ظرفیت مورد توجه است. عبور احمدی نژاد از فیلتر شورای نگهبان راحت نخواهد بود وتایید ویا رد صلاحیت وی شورای نگهبان را به دردسر می اندازد.
از اینرو اصلاح طلبان و اعتدالی ها از گرم شدن بحث ها بر سر حضور احمدی نژاداستقبال میکنند. هماوردی سیاسی با پوپولیسم نفتی و رانتی به لحاظ گفتمانی و سیاسی برای آنها مزیت خاصی دارد و کمک می کند تا بر ذهنیت جامعه و بویژه آرزومندان بهروزی و اقشار حاشیهای و پایین جامعه اثرگذاری کنند و رقیب را عقب برانند.
اما احمدی نژاد ها نیز به دلایل متفاوت دیگری از این هماوردی استقبال می کنند وبزرگنمایی ها و جریان سازی های حریف را فرصتی به حساب می آورند. طرح اخبار تایید نشده مانند افزایش یارانه ها و برخورد خاکستری از سوی نزدیکان رئیس جمهور امکان بازگشت آراء ریزشی در بخش های محروم جامعه و رای های شناور به سبد دولت مهروزی را تقویت می نماید. عامل تعیین کننده عملکرد دولت اعتدال در حوزه اقتصادی در دوره پسابرجام خواهد بود.
فعلا تقریبا با قطعیت می توان گفت تقابل گفتمانی و سیاسی احمدی نژاد و روحانی پایان نیافته و تداوم آن مزیت های آشکاری برای هر دو طرف دارد. مستقل از اینکه آنها در برابر هم در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ قرار بگیرند و یا نگیرند، به نظر می رسد تا افق سیاسی پیش دیدنی حیات سیاسی شان به یکدیگر در عرصه عمومی وابسته است.