رابطه مذهب و شکاف جنسیتی در ابعاد کشوری، منطقهای و جهانی از موضوعات مهم و مورد توجه در تحقیقات اجتماعی و سیاسی است. پیچیدگی این رابطه باعث شده تا دیدگاههای متفاوت و ضدونقیضی پیرامون آن وجود داشته باشد. مطالعات و پیمایشهای صورت گرفته عمدتا تایید کننده رابطه معنادار بین جنسیت و نگرش پیرامون مذهب بودهاند. اغلب آنها نشان میدهند که زنان به طور نسبی مذهبیتر از مردان هستند.\البته این نتیجه به صورت یکپارچه نیست بلکه برآیند جمعبندیها را ارائه میدهد.
ممکن است در منطقه جغرافیایی مشخصی و یا خرده فرهنگ معینی این گونه نباشد و مسئله بر عکس باشد، ولی روندهای کلی و تجمیعی این ادعا را تایید میکنند. بر سر منشا و علت تبیین کننده این پدیده اتفاق نظر و همسخنی وجود ندارد. تنها در خصوص چند علتی بودن این پدیده اجماع برقرار است. منتهی به صورت قطعی معلوم نیست کدام عامل اعم از مولفههای زیستشناختی، ژنتیک و وراثت، فرهنگ، محیط، تربیت، متغیرهای اقتصادی، سبک زندگی و… نقش برتر را دارد.
البته تقریبا با ضریب اطمینان بالا میتوان گفت که شکاف جنسیتی در سمتگیری مذهبی امر ذاتی و طبیعی نیست بلکه امری اکتسابی است. فرقی نمیکند این سمتگیری درونی یا بیرونی باشد. یعنی متاثر از اعتقاد قبلی و امر ریشهدار و اصلی در وجود آدمی باشد یا نگاهی ابزاری و وسیلهای برای رسیدن به هدفهای مهمتر را دنبال کند.
موسسه تحقیقاتی «پیو» اخیرا یک پروژه پیمایش افکار عمومی در سطح جهانی پیرامون رابطه مذهب و جنسیت انجام داده است. نتایج این پروژه با گشودن دریچه تازهای به مناسبات جنسیت – مذهب در فهم چگونگی این پدیده مفید است. در ادامه نتایج این پژوهش ارائه میشود.
تحقیق یاد شده در شش دسته اسلام، مسیحیت، یهود، بودایی، هندو و نامرتبط با مذهب مشخص اجرا شده است. اطلاعات مربوط به ۱۹۲ کشور از سرشماریها، نظر سنجیها و دیگر تحقیقات در سطح ملی از سال۲۰۱۰ تا کنون جمع آوری شده و مورد پردازش قرار گرفتهاند. دادههای مربوط به باورها و اعمال مذهبی از پیمایشهای افکار عمومی بخش بینالمللی موسسه پیو در ۸۵ کشور دنیا بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ استخراج شدهاند.
نتیجه نهایی این پژوهش آشکار میسازد که زنان در سطح جهانی بیش از مردان به شاخصهای مذهبی بها میدهند. در عین حال پژوهش یاد شده نشان میدهد پیچیدگی رابطه مذهب و جنسیت بیشتر از آن است که قبلا فرض میشد. اگرچه زنان در سطح کل جهان مذهبیتر از مردان به نظر میرسند، اما مردان در بخشهای خاصی از جهان و در اجتماعات دینی معینی باورهای مذهبی شدیدتری از زنان دارند.
بر اساس این گزارش، در مذهب مسیحیت کاتولیک، زنان بیشتر از مردان به باورهای مذهبی اعتقاد دارند. اما در جمع مسلمانان نسبت زنان و مردان مذهبی تقریبا برابر است. از آنجایی که میزان، دامنه و نوع اعمال مذهبی در مناطق مختلف دنیا متفاوت است، در این پژوهش از چند معیار از جمله تعلق به مذهب، دفعات حضور در مراکز مذهبی (شرکت در مراسم عمومی مذهبی)، تعداد اعمال مذهبی روزانه، نمادهای مذهبی و اهمیت مذهب در زندگی روزانه استفاده شده است. البته تعداد نمونهها در جوامع هدف نیز یکسان نبوده و بسته به اطلاعات دردسترس متفاوت هستند.
• تعلق به مذهب
نتایج پژوهش نشان میدهد مستقل از نوع مذهب ۸۳.۴ درصد زنان در دنیا خود را وابسته به یک دین میدانند. در حالی که این نسبت برای مردان ۷۹.۹ درصد است.
بر مبنای سرشماری سال ۲۰۱۰ دنیا تفاوت تقریبا پنج درصدی فوق به معنای وجود ۹۷ میلیون زن مذهبی بیشتر از مردان است. در ۶۱ کشور از ۱۹۲ کشور دنیا تفاوت در حد دو درصد است. در برخی کشورها حد نصاب یکسان بوده و به لحاظ تعلق مذهبی شکاف جنسیتی وجود ندارد. اما هیچ کشور و مذهبی مشاهده نشد که مردان بیشتر از زنان خود را باورمند به دین به شمار آورند.
• شرکت در مراسم مذهبی
در زمینه شرکت در مراسم مذهبی عمومی رفتار متفاوتی بین پیروان ادیان جامعه هدف مشاهده شده است. این معیار نوعی استثنا در برتری مذهبی زنان به شمار میرود. در حالی که در آیین کاتولیک، زنان بیشتر از مردان در کلیسا حضور مییابند، اما مردان مسلمان و یهودیهای ارتدوکس دفعات حضور پر شمارتری در مساجد و کنیسهها دارند. البته حضور بیشتر مردان مربوط به اهمیت بیشتر حضور مردان در اسلام و آیین یهود در اعمال مذهبی است. به عنوان مثال حضور مردان در نماز جمعه برای اهل سنت فریضه است اما زنان چنین الزامی ندارند و میتوانند به صورت فرادا نمازشان را بخوانند. در آیین یهودیان ارتدوکس نیز حد نصاب ده درصدی حضور مردان برای برگزاری نیایش ضروری است.
• اعمال عبادی روزانه
یافتههای پروژه پژوهشی «پیو» آشکار میسازد که بیشترین شدت شکاف جنسیتی در انجام اعمال مذهبی روزانه به صورت فردی است. در ۸۶ کشوری که مورد مطالعه قرار گرفتهاند، در نیمی از آنها زنان به نحو محسوسی بیشتر از مردان نیایش و نمازهای روزانه را به جای میآورند. در کشورهای دیگر به استثنای اسرائیل نسبت فوق یکسان است. در بین یهودیهای ارتدوکس تعداد مردانی که اعمال مذهبی را روزانه انجام میدهند، به طور نسبی از زنان بیشتر است. حتی در میان کسانی که به مذهب خاصی تعلق ندارند در کشورهایی مانند آمریکا و اروگوئه نیز شمار زنانی که هر روز به اعمال مذهبی و دعا روی میآورند بیشتر از مردان است.
• اهمیت مذهب در زندگی روزانه
در این پژوهش در ۸۴ کشور دنیا از سئوال شونده پرسیده شده است که جایگاه مذهب در زندگی روزمرهشان را در یکی از گزینههای زیر مشخص سازند: خیلی اهمیت دارد، تا حدودی مهم است، اهمیت ناچیزی دارد و یا اصلا مهم نیست.
در ۴۶ کشور نسبت مردان و زنانی که مذهب را دارای اهمیت زیاد در زندگی روزانه میدانند، یکسان اعلام شده است. اما در ۳۶ کشور دیگر به میزان ملموسی زنان بیشتر مذهب را مهم دانستهاند. تنها در کشورهای اسرائیل و موزامبیک این نسبت برای مردان بیشتر از زنان است.
• نمادهای مذهبی
اطلاعاتی که از ۶۳ کشور دنیا جمع آوری شده است، نشان میدهد تقریبا زنان و مردان باورهای یکسانی در خصوص بهشت، جهنم و فرشتگان دارند. در ۴۷ کشور مردان و زنان اعتقاد مشابه به بهشت دارند و در ۵۲ کشور به جهنم. اما در ۱۵ کشور زنان توجه بیشتری به بهشت داشته و ۱۰ کشور باورشان به جهنم افزونتر از مردان بوده است. همچنین در ۱۴ کشور نیز زنان به فرشتگان بیشتر اعتقاد داشتهاند.
جمع بندی کلی یافتهها
این پژوهش این فرضیه که زنان در کل دنیا به طور متوسط بیشتر از مردان باورهای مذهبی را دارند، تایید میکند اما روشن میسازد که این نسبت به صورت کامل و به هم پیوسته برقرار نیست بلکه در بخشهای مختلف دنیا و همچنین مذاهب مختلف متفاوت است و نمیتوان داوری یکپارچهای داشت. به طور مشخص شکاف جنسیتی در بین مسیحیان کاتولیک از مسلمانان بیشتر است. نمودار زیر جزئیات مربوطه را شرح میدهد:
اما نتیجه جالب این پژوهش آشکار ساختن رابطه معنادار بین نوع اشتغال با رفتار مذهبی در زنان است. زنانی که در بیرون از خانه کار میکنند در مقایسه با زنان خانهدار باورهای مذهبی ضعیفتری دارند. در واقع این یافته نشان میدهد شکاف جنسیتی در باور مذهبی امر ذاتی، درونی و ثابت نیست بلکه وابسته به عوامل دیگری است که آن را عرضی و متغیر میسازد. در واقع عواملی چون اشتغال، وضعیت معیشتی و آموزش میتواند رابطه جنسیت و مذهب را شکل دهد. به عبارت دیگر شکاف جنسیتی در دنیا پیرامون ثروت، تحصیلات و منزلت اجتماعی چه بسا عامل زیر بنایی توضیح دهنده شکاف جنسیتی در مذهب باشد.
دیگر خروجی مهم پژوهش عدم رابطه تعیینکننده بین شکاف جنسیتی و خود مذهب است. در واقع تفاوت بین رابطه جنسیت و مذهب در درون هر یک از دستههای شش گانه در نظر گرفته شده و در ادیان مشهور دنیا بسته به منطقه جغرافیایی و بافت جمعیتی متفاوت است. این یافته روشن میسازد که عامل شکاف جنسیتی بیشتر از آنکه از خود مذهب و اصول آن بیرون آمده باشد، تابع فرهنگ، شرایط خاص محیط و تحولات تاریخی منطقه سکونت افراد است. البته پیچیدگی مسئله اجازه نمیدهد به صورت قطعی در این خصوص داوری کرد.
اما برتری عددی زنان مذهبی در دنیا یا درهم تنیدگی بیشتر نسبی آنها با دین روشن میسازد که شکاف جنسیتی در مذهب یک شکاف متقاطع است. در ادیان مشهور دنیا و به طور مشخص ادیان ابراهیمی، قرائتهای سنتی و مشهور از ادیان مبتنی بر تبیعضهای جنسیتی هستند. اما در مواجهه با این شکاف جنسیتی که از درونمایه این مذاهب بیرون نمیآید و بیشتر مسئلهای عصری و مربوط به مقتضیات زمانی و مکانی است، باز شکاف جنسیتی معکوسی شکل گرفته و زنان باورمند به ادیان بیشتر از مردان بوده و یا در اعتقاداتشان راسختر به نظر میرسند.
توجه به این مسئله برای پایان دادن به تبعیضهای جنسیتی مذهب محور بایستگی دارد. در واقع در ذهنیت شماری از زنان این نابرابریها طبیعی به نظر رسیده یا موجه جلوه داده شدهاند. لذا در مواجهه با آنها نفس مانور دادن بر عدالت جنسیتی سازگار نیست بلکه اصلاح دینی و یا پرداختن به مناسبات مذهب- جنسیت اهمیت بیشتر دارد.