ایران و عربستان و بالا رفتن از دیوار جنگ سرد

مناسبات بین پادشاهی سعودی و جمهوری اسلامی در هفته های گذشته تیره تر شده و رویارویی آنها تشدید گشته است. این رویارویی ،رقابت و منازعه تاریخی بین  کشور های ایران و عربستان سعودی را فصل جدیدی ساخته است. موازنه قوای به هم ریخته خاورمیانه و وضعیت نامتعین و در حال شکل گیری مناسبات قدرت جدید نیز به نوبه خود صف آرائی ایران و عربستان را  شدت بخشیده است.  وجه دیگر تقابل، کشمکش مذهبی شیعه و سنی است که دستکم در سطح ظاهری به بی ثباتی در  جهان اسلام  در سال های گذشته  دامن زده است.

سفر طولانی محمد ابن سلمان به آمریکا، تشدید حملات موشکی حوثی ها و بخشی از ارتش یمن به قلمرو عربستان سعودی ، افزایش حساسیت های غرب نسبت به توسعه برنامه موشکی جمهوری اسلامی و ارتقا جنگ کلامی و روانی بین مقامات ارشد دو حکومت رویداد های مهمی هستند که می توان  بر مبنای آنها به گمانه زنی پیرامون تشدید مناسبات جنگ سردی پرداخت.

دولت عربستان سعودی رسما به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرده است که جمهوری اسلامی موشک های بالستیک را در خدمت شیعیان حوثی در یمن قرار داده است. به نظر این دولت، حکومت ایران قوانین بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل را نقض کرده است. همچنین سخنگوی ائتلاف عربستان سعودی و متحدان نیز در واکنش به حملات موشکی حوثی ها اظهار داشت که این ائتلاف حق اقدام تلافی جویان علیه جمهوری اسلامی را در شرایط مقتضی برای خود محفوظ نگه می دارد. مقامات جمهوری اسلامی ضمن انکار ادعای عربستان سعودی و تاکید بر عدم مداخله در یمن ، از حملات موشکی حوثی ها و متحدان شان در یمن علیه مواضع سعودی حمایت می کنند.

دولت های آمریکا، فرانسه وبریتانیا نیز در موضع گیری مشابهی جمهوری اسلامی را به تجهیز تسلیحاتی یمنی های معارض با دولت منصور عبدربه و عربستان سعودی، متهم کرده اند.

قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل که حملات موشکی حوثی ها علیه عربستان سعودی را محکوم کرده و نسبت به تداوم این حملات که باعث تشدید جنگ در یمن می شود، هشدار داده است، فضای روانی را به نفع ادعا های عربستان سعودی ساخته است. البته در این قطعنامه جمهوری اسلامی و هیچ کشور دیگری به عنوان ارسال کننده سلاح مورد اشاره قرار نگفته اند. اما در گزارش ماه ژانویه کارشناسان مستقل سازمان ملل، جمهوری اسلامی به نقض قطعنامه ممنوعیت ارسال تسلیحات به یمن به دلیل  عدم اتخاذ ساز و کار موثر در ممانعت از انتقال، ارسال و یا فروش مستقیم و یا غیر مستقیم قطعات موشک های بالستیک به یمن متهم شده است.

تا کنون دولت روسیه با استفاده از حق وتو مانع موضع گیری تنبیهی شورای امنیت سازمان ملل علیه مداخله جمهوری اسلامی در یمن شده است.

جنگ داخلی سه ساله  در یمن که به مانند سوریه ابعاد منطقه ای و جهانی دارد، یکی از بزرگ ترین فاجعه های انسانی دنیا است.  بر مبنای آمار سازمان ملل  تا کنون ده هزار نفر جان باخته اند. همچنین طبق گزارش سازمان جهانی غذا، بیش از ۲۲ میلیون یمنی دست رسی به غدای مکفی و آبا آشامیدنی سالم ندارند. در واقع محرومیت از تغذیه مناسب، امنیت و خدمات درمانی وضعیت تیره ای را بر مردم یمن تحمیل ساخته که از یک سو گروگان جنگ قدرت بین گروه های سیاسی یمنی هستند و از سوی دیگر هزینه رقابت ژئوپلتیک و مذهب- قدرت حکومت های ایران و عربستان سعودی را پس می دهند. دولت عربستان سعودی و ائئتلاف حامی اش با مداخله نظامی ناموجه بحران در یمن را گسترش داده اند. همچنین جمهوری اسلامی در راستای سیاست بسط نفوذ سیاسی و مذهبی خود در خاورمیانه  و گسترش مناسبات سلطه جویانه بر مردم منطقه در پوشش بیداری اسلامی از منظری دیگر  عامل بی ثباتی در یمن است.

بدینترتیب یمن بستر اصلی رویارویی ایران و عربستان سعودی شده است اما در عین حال سوریه، عراق و لبنان دیگر حوزه های درگیری هستند. ولی مهمترین عامل که می تواند شرایط را تغییر دهد افزایش تنش بین دولت های ایران و آمریکا بعد از ریاست جمهوری دونالد ترامپ است. این رویداد باعث شد تا اختلافات تاکتیکی که بین حکومت عربستان و دولت باراک اوباما پیش آمده بود ، برطرف شده و سطح همکاری های راهبردی و تاکتیکی عربستان سعودی و آمریکا ارتقاء یابد. خروج احتمالی امریکا از برجام ، ائتلاف عربستان  و آمریکا علیه جمهوری اسلامی را گسترش داده و اتحاد ان بر علیه ایران را به حد بی سابقه ای تحکیم می سازد.

در این چارچوب اگرچه احتمال ارتقاء جنگ های نیابتی موجود به رویارویی نظامی مستقیم به طور نسبی بیش از گذشته شده است، اما هنوز فاصله زیادی با تحقق در عمل دارد و بعید به نظر می رسد مقامات عربستان سعودی با توجه به مشکلاتی که در یمن دارند، به سمت برخورد نظامی مستقیم با ایران پیش روند. اظهارات ولی عهد ماجراجوی عربستان در مصاحبه با روزنامه وال استریت ژورنال در تاکید بر گسترش فشار های سیاسی و اقتصادی جهانی بر جمهوری اسلامی تا حد زیادی برنامه عربستان سعودی در تقابل با ایران رو روشن ساخته است. وی مدعی شده که اگر امروز فشار های گسترده جهانی جمهوری اسلامی را مهار نسازد، ۱۰- ۱۵ سال دیگر جنگ ناگزیر خواهد بود.

ازاینرو سیاست عربستان غیر تعجیلی است و به صورت زمانمند می خواهد از طریق شک گیری یک ائتلاف جهانی و منطقه ای بخصوص با میدان داری آمریکا جمهوری اسلامی را وادار به نرمش در حوزه سیاست های منطقه ای و عقب نشینی بیشتر کند. در عین حال عربستان از کارت های بازی دیگر نیز استفاده می کند. نخست  سرمایه گذاری بر نارضایتی های گسترده در نقاطی از ایران مانند خوزستان و دیگر نقاطی است که سنی ها اکثریت دارند. حمایت از نیرو های تجزیه طلب به عنوان یک اهرم فشار برای عربستان مزیت هایی دارد. قدرت مالی عربستان دیگر ابزاری است که  برای عربستان در منطقه و بخصوص در عراق مزیت ایجاد می کند. تغییر سهمیه های اعضا در اوپک و بالا بردن  میزان صادرات برای کاهش بهای نفت اگرچه برای عربستان نیز مشکل ساز است اما به عنوان یک سیاست مقطعی ،بیشتر جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار می دهد. آخرین حربه عربستان در شدت بخشیدن به مناسبات جنگ سردی پیامد های مستقیم و غیر مستقیم، سیاست های نوسازی در حوزه های فرهنگی، زنان، مبارزه با فساد و  گردش آزاد اطلاعات است. عربستان با گشایش های فرهنگی و اجتماعی جدید به نوعی برای تداوم سیاست های بسته فرهنگی و رسانه ای  در ایران چالش ایجاد کرده است.

جمهوری اسلامی نیز به نظر می رسد از برخورد مستقیم نظامی احتراز می کند و به دنبال برخورد غیر تعجیلی است. اهرم اصلی جمهوری اسلامی برای فشار به عربستان یمن است. مسئولان  حکومت ضمن رد پشتیبانی لجستیکی و نظامی، حمایت سیاسی پر رنگی از مخالفان مسلح یمنی و ائتلاف ضد منصور عبد ربه انجام داده و می دهند. استمرار و توسعه حملات موشکی حوثی ها به داخل عربستان سعودی، نوعی مزیت برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است.

تشدید برخورد کلامی و مواجهه با اظهارات اغراق آمیز مقامات سعودی در زمینه توانایی های نظامی و تحقیر بن سلمان دیگر سیاست  جمهوری اسلامی است که موازین دیپلماتیک را کنار گذاشته است.

نظام سیاسی ایران بر حفظ بشار اسد در سوریه و ناکامی طرح های عربستان در سوریه نیز حساب باز کرده است. همچنین حکومت نگاه دراز مدت بر روی شکل گیری اعتراضات در شرق عربستان و مناطق شیعه نشین دارد. ناکامی ولی عهد بلند پرواز عربستان در پیشبرد برنامه بزرگ نوسازی در حوزه های اقتصادی و اجتماعی و انتقال قدرت از نسل دوم به نسل سوم آل سعود دیگر نقطه اتکاء جمهوری اسلامی است. شکاف بین روسیه و غرب و تلاش برای بازسازی و  بازگشت گسترش حوزه نفوذ در خاورمیانه  توسط پوتین نیز مورد توجه جمهوری اسلامی قرار دارد تا به عنوان سپر حفاظتی از ان استفاده کند. اما به نظر می رسد ارزیابی حکومت در این زمینه خوشبینانه است . روسیه در جلب توجه عربستان سعودی و اعراب نیز برنامه دارد و نمی خواهد در رویارویی دو طرف ، جانبداری کند. سابقه رفتاری روسیه  نیز نشانگر ریسک بالا در  پیوند خوردن سیاست های منطقه ای با اتحاد راهبردی با این همسایه شمالی است.

سرمایه گذاری بر روی ترکیه  با توجه به تقابل کنونی اردوغان با غرب و افزایش تنش با عربستان سعودی به دلیل حمایت از قطر در کوتاه مدت و به صورت مقطعی ظرفیتی برای تقویت موقعیت در توازن قوای منطقه ای برای ایران دارد اما با توجه به نوسانات پر دامنه اردوغان و بازگشت سیاست های ترکیه بعد از مهار  کرد ها در عراق و سوریه به مدار قبلی، پایداری این مزیت محل تردید بسیار است.

بدینترتیب با توجه به مطالب پیش گفته رویارویی حکومت های عربستان سعودی و ایران در مسیر تشدید مناسبات جنگ سردی پیش می رود. احتمال جنگ و رویارویی نظامی مستقیم هنوز ضعیف است اما تضمینی نیست که اتفاق نیفتد. تاریخچه جنگ ها بخصوص نشان می دهد که شلیک گلوله ها لزوما محصول محاسبات و اراده های طرفین نزاع نبوده و برخی مواقع  اتفاقات تصادفی و خطا در ارزیابی ها آغاز گر جنگ بین کشور هایی شده که  در حل اختلافات به صورت دیپلماتیک در بن بست  قرار گرفته بودند.

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.