برجام شکننده تر از همیشه

با اعلام سیاست جدید دولت آمریکا،  تنش  بین  ایران و آمریکا  افزایش یافته و چشم انداز آینده برجام با ابهامات بیشتری مواجه شده است.  دونالد ترامپ با خودداری از تایید اجرای برجام در مسیری مطابق با منافع آمریکا ، حکومت ایران را متهم ساخت که با عدول از مفاد برجام و بی اعتنایی به جوهره آن، بیش از پیش به ترور، بی ثباتی و وحشت پراکنی روی آورده و تهدیدات علیه آمریکا و اسرائیل را شدت بخشیده است. وی با خودداری از تایید پایبندی جمهوری اسلامی ایران به اجرای برجام، تصمیم گیری در خصوص برجام را  موقتا به کنگره آمریکا سپرد.

ترامپ در عین حال تصریح کرد که قصد خروج فوری از برجام را ندارد اما اعلام کرد نقائص برجام که وی آن را بدترین پیمان خارجی امضا شده در طول تاریخ آمریکا می داند، باید توسط کنگره وشرکای خارجی دولت آمریکا ترمیم شوند در غیر این صورت وی به صورت یک جانبه خروج دولت آمریکا از برجام را اعلام خواهد  کرد. تغییرات مورد نظر وی در زمینه رفع کمبود های برجام شامل محور های “افزایش نظارت ها  وبخصوص بازرسی از مراکز نظامی”، “تمدید محدودیت ها در تولید سوخت هسته ای و شمار سانتریفوژ های فعال “و” تدوین ساز و کار روشن برای کنترل برنامه موشکی ایران” است.

بدینترتیب کنگره تا دو ماه فرصت دارد تا در خصوص رویکرد آینده آمریکا در خصوص برجام تصمیم بگیرد. ازاینرو فعلا آمریکا در برجام حضور دارد و تغییر آن در کوتاه مدت را دنبال می کند. دیگر تصمیم ترامپ خارج از حوزه هسته ای افزایش تلاش های بازدارنده و محدود کننده علیه جمهوری اسلامی در خاور میانه و اضافه کردن کل نهاد سپاه پاسداران به تحریم های موسوم به کاستا است که توسط وزارت خزانه داری آمریکا به صورت یکجانبه اعمال می شود. سپاه اگر چه به لیست تحریم های آمریکا افزوده شد اما در فهرست سازمان های تروریستی قرار نگرفت.

بدینترتیب ترامپ بر خلاف مواضع دوران تبلیغات انتخاباتی برجام را در گام نخست لغو نکرد اما عملا شکنندگی آن را در سطحی افزایش داده که می تواند به پایان زودهنگام آن منجر شود. فعلا ترامپ در مواجهه با مخالفت های گسترده داخلی و خارجی ترجیح داد تا توپ را به زمی کنگره و دولت های فرانسه، بریتانیا و آلمان بیاندازد و  تصمیم گیری بعدی اش را به بعد از جمع بندی کنگره موکول کند. اتحادیه اروپا و ۵ کشور عضو ۵+۱ شامل فرانسه، بریتانیا، آلمان، روسیه و چین،  با حمایت صریح و محکم از تداوم برجام و مخالفت با تغییر آن نشان دادند که تحقق انتظار ترامپ از آنها  شدنی نیست.

فرجام برجام در کنگره نیز وضعیت نامشخصی دارد. فرایند پیجیده لابی گری در کنگره از سوی مدافعان و مخالفان بازنگری در برجام در کنار شکاف های موجود سیاسی در هیات حاکمه آمریکا گمانه زنی پیرامون تصمیم نهایی کنگره را دشوار می سازد. جمهوری خواهان اگرچه قریب به اتفاق آنها مخالف برجام بودند اما در عین حال برخی از آنها نگران فاصله گرفتن شرکای اروپایی از آمریکا در رابطه با ایران هستند. از سوی دیگر جمهوری خواه ها رای لازم در سنا را ندارند و بعید است از دمکرات ها کسی حاضر باشد تا رای به حذف میراث اوباما بدهد.  همچنین قدرت آمریکا در عرصه جهانی به قوت سابق نیست و این مساله تحمیل سیاست ها به صورت یکجانبه وبا نادیده گرفتن مخالفت اروپا و مقاومت روسیه را با موانع چه بسا عبور ناشدنی مواجه می سازد.

اما ترامپ هم دلایلی خاص برای جدیت در زمین گیر کردن برجام دارد. افزایش تنش های خارجی فرصتی برای ترامپ جهت مدیریت وضعیت متزلزل داخلی است.  اما در رویکردی متضاد شخصست متزلزل ترامپ و پیشبینی ناپذیری او و عملکرد نوسانی اش در دوران ریاست جمهوری این امکان را نیز محتمل می سازد که ایده تغییر برجام را از حرف به عمل تبدیل نکند.

از سوی دیگر بالا بردن تقابل با جمهوری اسلامی و مهار آن در منطقه علاوه بر ترامپ ،خواست هر دو جناح و جریان مسلط امنیتی و نظامی آمریکا نیز است.

با توجه به نکات پیش گفته شده خروجی این وضعیت با توجه به ایستادگی جمهوری اسلامی در مواضع منطقه ای خود برجام را دستکم به پیمانی ضعیف بدل می سازد.

بخصوص که تروئیکای اروپایی نیز در ضرورت کاهش نفوذ جمهوری اسلامی در خاور میانه با واشنگتن همسو است و دغدغه های نسبتا مشترکی دارد. تمایل  دولت های عربستان سعودی، مصر، بحرین، امارات متحده عربی و اسرائیل نیز تشویق کننده افزایش تقابل با جمهوری اسلامی است. در نتیجه بازگشت رویکرد مهار و سخت گیری به سیاست آمریکا در برابر ایران ، عملا مزیت برجام برای جمهوری اسلامی را زایل می سازد و دیگر مطلوبیتی برای آن ندارد. تنها شامل امتیازات گذشته چون فروش بدون محدودیت نفت، انجام معاملات بانکی و استفاه از مبالغ بلوکه شده بانکی می شود که بعید به نظر می رسد دولت آمریکا بتواند در کوتاه مدت آنها را دوباره برقرار سازد.

در این چهارچوب هر نتیجه بعد از دو ماه فرصت بررسی کنگره آمریکا بدست آید، گریزی از این واقعیت نیست که ریسک بیشتری متوجه اقتصاد  وبازار ایران خواهد شد. در این شرایط تمایل بانک ها وشرکت های بزرگ اقتصادی خارجی برای حضور در ایران کمتر از قبل شده و عملا چالشی بزرگ در جذب سرمایه گذاری خارجی و مبادلات بانکی گسترده و ارزان برای  ایران ایجاد می کند.

در ادامه سناریو های محتمل در خصوص رفتار کنگره مورد بررسی قرار می گیرد:

  • تغییر برجام

در این سناریو که احتمال آن کم است برجام آنگونه که ترامپ و دولت اسرائیل تمایل دارند تغییر می کند . محدودیت ها در خصوص غنی سازی اورانیوم طولانی تر شده و موانعی برای کنترل برنامه موشکی به آن اضافه می شود. این سناریو  به احتمال زیاد با مخالفت حکومت ایران و دیگر کشور های ۵+ ۱ مواجه خواهد شد.  در نتیجه هیات حاکمه آمریکا به شکل منجسم  از برجام خارج شده و به سمت اعمال مجدد و یک جانبه تحریم های کمرشکن پیشا برجام حرکت خواهد کرد. از آنجاییکه این بار همراهی جهانی با این تحریم ها وجود ندارد احتمال بازسازی کامل اثرات سنگین آنها محل تردید است اما با افزایش چشمگیر ریسک سرمایه گذاری تقریبا مزیت برجام برای ایران را به صفر نزدیک می کند. در این شرایط ماندن در برجام سودی برای حکومت ایران ندارد و آنها نیز در واکنش به تصمیم آمریکا  پایان برجام را اعلام کرده و به سمت دور جدید زور آزمائی با استفاده از شکاف آمریکا- اروپا و رقابت روسیه با آمریکا می روند. از آنجاییکه طرف اصلی ایران در برجام آمریکا است ، لذا این توافق چندجانبه کشور های خارجی بدون آمریکا معنا ندارد.

 

  • حفظ چارچوب کنونی برجام

در این حالت یا کنگره با تقاضای ترامپ مخالفت می کند و یا  آرایش رای ها به سمتی می رود که تصمیمی اتخاذ نمی شود. در این حالت طبق گفته ظاهری ترامپ وی با استفاده از اختیارات رئیس جمهوری تعهد آمریکا به برجام را منتفی می سازد. در این حالت وضعیت آشفته ای پیش می آید. از یک سو با توجه به چارچوبی که برجام در آمریکا تصویب شده است. رئیس جمهور هر ۹۰ روز یک بار باید بعد از اعلام پایبندی ایران به اجرای برجام و تطبیق روند جاری برجام با امنیت ملی آمریکا تداوم تعلیق تحریم های موضوع لایحه جامع تحریم‌ها، پاسخگویی و عدم سرمایه‌گذاری ایران  (CISADA)  و فرمان  های اجرایی   ۱۳۵۵۳ ، ۱۳۵۷۴  و  ۱۳۵۹۰ اوباما  در حوزه هسته ای را تایید کند. در این سناریو ترامپ می تواند با خودداری از این اقدام عملا فضا را برای بازگشت تحریم ها هموار سازد. ممکن است با  پافشاری  نکردن وی و عدم حمایت  کنگره تحریم ها مجددا اعمال نشود اما اثرات منفی  این رویکرد اقتصاد ایران را تحت الشعاع قرار خواهد داد.

  • حفظ برجام و تصویب تحریم های جدیدی در مسیری جداگانه

در این حالت کنگره در مسیری موازی با برجام  نگرانی ترامپ را بررسی کرده و قانون جداگانه ای برای اعمال تحریم های تازه در حوزه موشکی و مقابله با نفوذ منطقه ای تصویب می کند. این سناریو ظرفیت بالایی برای موافقت تروئیکای اروپایی دارد و همچنین احتمال تصویب آن  در کنگره بالا است. واکنش حکومت ایران در وهله نخست تلاش برای اقناع اروپایی ها در نپیوستن به تحریم های تازه خواهد بود اما در صورت ناکامی نمی توان با قطعیت گفت که از برجام خارج می شوند چون در این صورت احتمال بازسازی تحریم های قبل از برجام افزایش می یابد. آسیب پذیری اقتصادی باعث می شود حکومت محتاطانه تصمیم بگیرد.

 

در مجموع می توان گفت اگرچه  برجام فعلا به  حیاتش ادامه می دهد اما بقاء آن باه طور نسبی با چالش های بیشتری مواجه شده و شکنندگی اش شدت بیشتری یافته است. همچنین  دولت های ایران و آمریکا دوباره به سمت تقابل سمت گیری کرده و دو جناح حکومت نیز در مواجهه با شرایط جدید خارجی متحد شده اند. نزدیک شدن ادبیات جواد ظریف به سعید جلیلی شاهد این تغییر روند است. هدف مقطعی ترامپ حداقل سازی مطلوبیت برجام برای جمهوری اسلامی و سنگین کردن  کفه ترازوی هزینه- فایده به سمت هزینه است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.