خاکستر جنگ داعش و رقص سمندر حشد الشعبی

شمارش معکوس برای پایان خلافات داعش شروع شده است. بعد از آنکه    مسجد نوری  توسط ارتش عراق و ائتلاف بین المللی ضد داعش  فتح شد که اهمیتی نمادین داشت ، نیرو های داعش شدید تر از همیشه در حلقه محاصره قرار گرفته اند. اکنون تنها کمتر از دو کیلومتر از منطقه عربی شهر تاریخی موصل در کنترل داعش است.  برخی از گزارش ها حاکی است که تعداد پیکار جو های داعش در عراق به ۳۰۰ نفر کاهش یافته است.

اگرچه شدید شدن درگیری  ها باعث شده بحران انسانی در دومین شهر پر جمعیت عراق تشدید شود ،اما نوید پایان خلافت خودخوانده داعش و اتمام حکمرانی افراطی در مناطق سنی نشین عراق  امید هایی برای کاهش مشکلات بر انگخیته است. حذف داعش و مهار دیگر گروه های سلفی افراطی گامی ضروری برای بازگشت صلح و ثبات و توسعه در عراق است. پیامد های مخرب حکمرانی داعش فقط گریبانگیر عراق نبوده بلکه همه منطقه را در بر گرفته است. امروز بعد از گذشته سه سال این غده سرطانی به  همان نقطه ای در حال عقب نشینی است که نیای آن “القاعده عراق” تجربه کرده بود. البته حیات دولت داعش بیشتر از القاعده عراق بوده اما کلیت آن روند مشابهی داشته است. بزودی همه موصل از وجود داعش آزاد می شود و این گروه  تبهکار به  شکل اولیه فعالیت تروریستی خود در زیر زمین بر خواهد گشت. البته شهرهای آزاد شده کماکان قربانی حملات انتحاری و از راه دور داعش هستند و نمی توان رها شدن شهر ها از کنترل مستقیم داعش را لزوما به معنای صلح و آرامش در این شهر ها در نظر گرفت. آکادمی نظام آمریکا بر اساس اخبار  رسانه های داعش گزارش داده است:  ۱۴۶۸ حمله جداگانه در شهر های آزاد شده سوریه  وعراق وجود داشته که منجر به حدود ۱۲۶۰۰ مرگ شده است. یعنی میزان مرگ و میر در هر حمله تقریبا ۸٫۶ بوده است. اغراق موجود در اطلاع رسانی داعش را کنار بگذاریم باز این واقعیت خود را نشان می دهد که  خطر داعش در استان نینوا و شهر موصل  همچنان بعد از زوال خلافت [i][ii]وجود دارد

اما شکست داعش همه معادله پیچیده ثبات و صلح در عراق نیست. موضوع مهمتر ساماندهی درست سیاسی در عراق است تا باز پدیده ای چه بسا افراطی تر از داعش در آینده بوجود نیاید. عملیات آزاد سازی موصل در یک فرایند غیر تعجیلی  ۸ ماه پیش ریل گذاری شد. عوامل مختلفی باعث  کشدار شدن آن شد. از ابتدا صبر و حوصله در طراحی این عملیات و دستیابی به موفقیت نقش مهمی داشت. قرار نبود به هر قیمت پیروزی حاصل شود. تلاش برای حداقل کردن تلفات غیر نظامی باعث شد تا  جمع کردن خلافت داعش طولانی شود.

اینک با قطعیت می توان گفت دوباره حاکمیت دولت عراق بر موصل برقرار می شود. اما با توجه به رویکرد دولت اقلیم کردستان در جلو بردن  همه پرسی برای استقلال کردستان عراق و همچنین احتمال باقی ماندن کرد ها در برخی از مناطق اشغالی داعش بازسازی تسلط دولت عراق بر کلیه  قلمرو جغرافیایی عراق حداقل در چشم انداز یکی دو ساله بعید به نظر می رسد.

عملیات آزاد سازی موصل توسط طیف متنوع از نیرو های نظامی و امنیتی شامل ارتش و سازمان اطلاعات عراق، نیرو های شبه نظامی حشد الشعبی، نظامیان آمریکایی، ائتلاف بین المللی ضد داعش و برخی از قبایل و عشایر سنی عراق اجرا شده است. موفقیت این عملیات مرهون همه این اجزاء است. سپاه قدس نیز به صورت غیر مستقیم و یا میانجیگری حشد الشعبی اثر گذار بوده است.

اما  اینک که داعش به پایان حکمرانی خود در عراق رسیده است، چالش های آینده توجه ناظران داخلی و خارجی  عراق را به صورت جدی تر جلب کرده است. در کانون این چالش ها وضعیت حشد الشعبی در عراق پسا داعش است. البته حشد الشعبی تنها نیروی شبه نظامی نیست. عشایر سنی عراق نیز وضعیت مشابهی دارند و رابطه  آنها با ارتش عراق در آینده نیز نقش مهمی در تثبیت دولت عراق و تکوین ملت خواهد داشت. اما وضعیت حشد الشعبی متفاوت است. حشد الشعبی مجموعه از گروه های متعدد شبه نظامی و شیعه محور عراقی است که در پی فتوی آیت الله سیستانی و دیگر مراجع شیعه عراقی بعد از تسخیر موصل توسط داعش و حمله به بغداد تشکیل شدند. برخی از گروه های آن از قبل موجود بودند و برخی نیز  در واکنش به حمله داعش تشکیل شدند.

اسامی گروه های حشد الشعبی به شرح زیر است که در بین آنها عصائب اهل حق، سپاه بدر، کتائب حزب الله ، گردان های سید الشهداء، مدافعان صلح و گردان های  امام علی و سرایا خراسانی نقش برجسته تری دارند.

۱-عصائب أهل الحق

۲-سرایا طلیعه الخراسانی

۳-کتائب سید الشهداء

۴-حرکه حزب الله النجباء

۵-کتائب حزب الله

۶-سرایا السلام

۷-فیلق الوعد الصادق

۸-منظمه بدر – الجناح العسکری

۹-لواء عمار بن یاسر

۱۰-لواء أسد الله الغالب

۱۱-لواء الیوم الموعود

۱۲-سرایا الزهراء

۱۳-لواء ذو الفقار

۱۴-لواء کفیل زینب

۱۵-سرایا أنصار العقیده

۱۶-لواء المنتظر

۱۷-بدر-المجامیع الخاصه

۱۸-لواء ابو الفضل العباس

۱۹-حرکه الجهاد و البناء

۲۰-سرایا الدفاع الشعبی

۲۱-کتائب درع الشیعه

۲۲-حزب الله الثائرون

۲۳-کتائب التیار الرسالی

۲۴-سرایا عاشوراء

۲۵-کتائب مالک الأشتر

۲۶-کتائب انصار الحجه

۲۷- کتائب الدفاع المقدس

۲۸-لواء القارعه

۲۹-کتائب الغضب

۳۰-لواء الشباب الرسالی

۳۱- کتائب الامام الغائب

۳۲-حرکه الابدال

۳۳- کتائب الامام علی

۳۴- جیش المختار

۳۵- لواء الحمد

۳۶- لواء الامام القائم

۳۷- لواء العادیات

۳۸- جنبش انصارالله الاوفیاء

۳۹- لواء الحرس الخاص الخامس البتار

۴۰-جیش الکرار

۴۱- فرقه العباس

۴۲- الحشد الشعبی

 

اکثر این گروه ها  کوچک بوده و تعداد اعضای آنها بین ۳ تا ۵ هزار نفر است . گروه های بزرگ جمعیت شان بیش از ده هزار نفر است. این گروه ها در قالب مدل شبکه ای با هم مرتبط بوده و در زیر یک چتر جبهه ای فعالیت می کنند. برآورد دقیقی از کل نیرو های حشد الشعبی وجود ندارد . آمار آنها بین ۹۰ تا ۱۵۰ هزار نفر تخمین زده می شود. «احمد الاسدی» سخنگوی حشد الشعبی مدعی است که نیروهای الحشد الشعبی ۱۴۱ هزار ۶۰۰ نفر هستند. اگرچه این نیرو ها عضو ارتش عراق نیستند اما در عین حال حقوق و مزایا دریافت می کنند و نمی توان  آنها را  کاملا داوطلب به شمار آورد.

ساختار حقوقی و سلسله مراتبی حشد الشعبی نیز مشخص نیست. آنها مدعی  هستند که زیر نظر وزارت دفاع و کشور عراق و تحت نظارت مراجع تقلید فعالیت می کنند. حیدر العبادی اظهار نظر های  متفاوتی داشته است اما تا کنون در مجموع دولتمردان عراق از این نیرو حمایت کرده و ان را  تحت کنترل خود معرفی کرده اند. ولی واقعیت چز دیگری است. حشد الشعبی در عمل نیرویی خارج از دولت است و الگوی متفاوتی را در شیعیان عراقی دنبال می کند. بعد از سقوط صدام برنامه گروه های شیعه و بخصوص سازمان های نظامی آنها پیوستن به دولت عراق و در کنترل گرفتن آن بود.  اما اینک الگویی مشابه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران را دنبال می کنند. این موضوع فقط جنبه الهامبخشی ندارد بلکه ارتباطات مشخصی بین سپاه قدس و فرمانده آن قاسم سلیمانی با این نیرو ها قابل مشاهده است که دامنه و عمق آن مشخص نیست. ازاینرو استقلال این نیرو ها از سپاه قدس محل تردید جدی است.  برخی از گروه های قدیمی  حشد الشعبی چون سپاه بدر توسط سپاه پاسداران ایران شکل  گرفته و آموزش داده شدند. حداقل می توان گفت که روابطی شبیه حزب الله لبنان با  نهاد ولایت فقیه و بازوی نظامی آن سپاه پاسداران در مناسبات حشد الشعبی با جمهوری اسلامی ایران قابل رد یابی است.

ارتباط با مرجعیت نیز درست به نظر نمی رسد. فتوی جهاد  آیت الله سیستانی حالت عام داشت و ناظر به تشکیل تشکیلات خاص و دائمی نظامی بیرون از نهاد های نظامی و امنیتی رسمی عراق نبود. رویکرد کنونی حشد الشعبی نیز با مواضع آیت الله سیستانی تطبیق نمی کند. شاید  حداکثر افرادی در درون بیت آیت الله سیستانی و شاگردان وی با رهبران حشد الشعبی در ارتباط باشند.

حشد الشعبی نقش مهمی در پیروزی عملیات موصل داشته  و این واقعیتی غیر قابل انکار است. اما در عین حال  به تضاد شیعه  وسنی در عراق دامن زده و مشکلاتی را هم پدید اورده است. حشد الشعبی به صورت جدی متهم به ارتکاب جنایات جنگی و انتقام گیری  است. دولت های ترکیه ، عربستان سعودی و قطر در کنار آمریکا و اروپا نسبت به تحرکات این گروه و قدرت گرفتن آن در عرصه امنیتی و نظامی عراق حساس هستند. بیش از همه ترکیه واکنش های تندی نشان داده است. حضور این نیرو ها در مناطق سنی نشین عراق نیز به حساسیت ها در بین مردم محلی دامن زده و نگرانی های جدی پیرامون آینده پدید اورده است که مناسبات تبعیض آمیز علیه اهل سنت با میدان داری نظامی و امنیتی حشد الشعبی تحکیم شود.

در واکنش به مخالفت ها و حساسیت ها، پارلمان عراق تصویب کرد که حشد الشعبی در قالبی مستقل به مجموعه نیرو های امنیتی و نظامی عراق پیوسته و حالت دائمی پیدا کند. اگرچه حیدر العبادی و گروه های شیعه عراق و کرد ها از این مصوبه حمایت کرده و آن را باعث ثبات  عراق دانستند ، اما بزرگ ترین ائتلاف سنی عراق و همچنین ائتلاف وطنیه که سکولار های عراقی را نمایندگی می کند با این طرح مخالفت کردند. در عین حال این نکته را هم باید در نظر  گرفت که حشد الشعبی در میان شیعیان عراق مخالفان جدی چون مقتدی صدر نیز دارد.

ازاینرو وضعیت حشد الشعبی موضوع محوری در آینده عراق بعد از داعش است و چه بسا ماندگار ترین میراث  خلافت سه ساله داعش در بخشی از خاک عراق باشد که به صورت پارادوکسیکال بروز یافته است.!

مخالفان و موافقان حشد الشعبی در سه سطح داخل عراق، منطقه و جهان حضور دارند . بعد از داعش فشار بر روی دولت العبادی برای مهار و کنترل حشد الشعبی از سوی  غرب و محور سنی خاورمیانه تشدید می شود. بر اساس شنیده ها ترامپ در ملاقات با عبادی خواستار  تحدید حشد الشعبی شده است.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی و بخصوص نهاد ولایت فقیه خواستار حفظ و توسعه حشد الشعبی به عنوان مجموعه ای مستقل در  مجموعه نظامی و امینتی عراق به صورت موازی با ارتش است. خامنه ای در دیدار با العبادی توصیه کرد که نیرو های مردمی حفظ شوند که مهمترین مانع در برابر اشغال و تجاوز آمریکا هستند. همچنین بعد از فتح مسجد نوری موصل در حساب اینستاگرام رهبری متنی منتشر شد که این پیروزی را ناشی از وجود حشد الشعبی بشمار  آورده بود.  ایران به عنوان یک بازیگر مهم و قدرتند در صحنه سیاست عراق پشتیبان حفظ  وتقویت حشد الشعبی است که در نهایت از آن به عنوان یک ابزار منطقه ای  و عمق استراتژیک در داخل عراق استفاده کند.  حزب الله لبنان نیز از این سیاست حمایت می کند.

در سطح منطقه و دنیا توازن قوا به نفع حشد العشبی نیست اما  هویت حشد الشعبی بر پایه تقابل با آنها شکل گرفته  و از این مخالفت ها برای تهییج پایگاه اجتماعی حامی خود و کسب مشروعیت  استفاده می کند.

حشد الشعبی اگر به عنوان نیروی مقطعی و یا ذخیره به عنوان  حامی ثبات و امنیت عراق در نظر گرفته شود و خود را متعهد به منافع ملی و امنیت ملی عراق به عناون یک کشور مستقل بداند آنگاه نقشی مثبت در عراق خواهد داشت. این نکته در سخنان ایاد علاوی رئیس ائتلاف “الوطنیه ” به خوبی بیان شده است که در توضیح  مخالفت اظهار داشت:

« عدم رأی دهی نمایندگان «الوطنیه» به معنای نادیده گرفتن فداکاری‌های حشد الشعبی و رزمندگان قهرمان آن نیست؛ اما ما تمایلی به تعدد مؤسسات نظامی و امنیتی در عراق نداریم.»

شبیه سازی سپاه پاسداران ویا حزب الله لبنان در عراق مخاطراتی برای این کشور و منطقه دارد. در داخل  عراق این  نیرو به مانعی در برابر حاکمیت ملی و دمکراسی بدل گشته و یکی از منابع استمرار تنش های فرقه ای  خواهد بود. همچنین با موازی سازی توان نظامی عراق را نیز تضعیف خواهد کرد. در سطح منطقه نیز از سویی موقعیت بنیاد گرایی اسلامی شیعه محور را به صورت مستقیم تقویت کرده و محور  تهران- بغداد- دمشق و جنوب لبنان را در دنبال کردن برنامه های توسعه طلبانه خود به لحاظ نظامی و امنیتی فربه تر می سازد. هم باعث می شود اسلام گرایان سلفی افراطی از این موضوع برای جذب نیرو از سنی های عراق بهره برداری کرده و  محور آنکارا- ریاض نیز بهانه هایی برای بازسازی مناسبات تبعیض آمیز   وسنی محور گذشته عراق پیدا کنند.

حیدر العبادی در وضعیتی دشواری قرار دارد. از سویی جایگاه حقوقی و حقیقی وی اجازه نمی دهد تا به دفاع از وضعیت کنونی حشد الشعبی ادامه دهد که چندان با مواضع فردی وی نیز  تطبیق نمی کند.  از سوی دیگر او نمی تواند به مخالفت کامل با حشد الشعبی بپردازد  و به موضع مقتدی صدر در خصوص انحلال حشد الشعبی نزدیک شود. لاجرم باید وی موضع متوازنی بین  آرایش قوای داخلی عراق  از یک سو و بین ایران و سوریه و ترکیه و عربستان و آمریکا  اتخاذ کند. این موضع گیری العبادی را بعد از فرونشستن گرد و غبار های جنگ با داعش از حشد الشعبی دور می سازد اما بعد به نظر می رسد رشته ارتباط آنها گسسته شود. در عین حال نوع رابطه حشد الشعبی و کرد های عراق نیز در وضعیت آینده این گروه فاکتوری مهم است. پافشاری کرد ها بر استقلال ، الحاق کرکوک و عدم تخلیه مناطق بازپس گرفته در استان نینوا ناگزیر این دو گروه که تا پیش از این همسو بوده اند را در مقابل هم قرار می دهد که به نوبه خود مبنع جدیدی برای بی ثباتی در  عراق خواهد بود.

[i]

[ii]

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی, مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.