خیزشی دوباره در انقلاب نیمه تمام مصر

نا آرامی های مصر در شش روز گذشته فصل جدیدی را در انقلاب مصر گشود. مراسم بزرگداشت دومین سالگرد انقلاب مصر جرقه دور جدید اعتراضات بود که با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد. اما حرکتی که منجر به اوح گیری دور جدید اعتراضات خیابانی گشت ارتباط مستقیمی با مطالبات انقلابی و دموکراسی خواهانه نداشت. حکم دادگستری مصر مبنی بر اعدام ۲۱ نفر از متهمان پرونده به آشوب کشیده شدن مسابقه فوتبال در بندر سعید ، باعث شعله ور شدن آتش اعتراضات در بندر سعید ، اسماعیلیه و مناطق نزدیک به کانال سوئز شد. در پی جمله طرفداران باشگاه پورت سعید به بازیکنان و تماشاگران باشگاه الاهلی قاهره در سال گذشته حادثه ای غم انگیز رخ داد که طی آن ۷۴ نفر کشته شدند.

Untitled-1 copy
اما اپوزیسیون مصر که از اقدامات محمد مرسی و حاکمیت اسلام گرایان نا خشنود هستند از این فرصت استفاده کرده وتحرکی مجدد به فعالیت های اعتراضی خود بخشیدند. بدینترتیب مجددا قطار اعتراضات که بعد از تصویب قانون اساسی در رفراندوم متوقف شده بود دوباره براه افتاد .
تجمع اعتراضی در بندر سعید در روز اول منجر به کشته شدن ۷ نفر و در مراسم بعدی تعداد کشته شدگان به ۵۰ نفر رسید. پلیس به طرف معترضین که آنها را مجرمان خطرناک می داند ، شلیک کرده و با خشونت برخورد می نماید. اما عزاداران کسته شدگان این اتهام را رد می کنند و پلیس را به اقدامات سرکوب گرانه و ظالمانه متهم می کنند.
محمد مرسی پس از اوج گرفتن درگیری ها با نظر موافق سنای مصر به مدت یک ماه قانون شرایط اظطراری و یک روز حکومت نظامی در سه شهر پورت سعید ، اسماعیلیه و سوئز اعلام کرد. او مدعی است که بر خلاق میل قلبی برای ایجاد آرامش و حفظ جان شهروندان مصری محبور به این اقدام شده است.
اما حکومت نظامی در بندر سعید شکست خورد و معرتضین به خیابان ها آمدند. تقریبا کنترل شهر از دست پلیس خارج شده است. تجمع های اعتراضی با برخورد شدید پلیس و تیراندازی وسیع مواجه شده اند. اکثر کشته شدگان مستقیما توسط نیرو های پلیس هدف قرار گرفته اند.
کشتار وسیع و خونین شدن منازعه ، شکاف قدیمی بین قاهره و بندر سعید را فعال کرده است. ده ها هزار نفر از مردم خشمگین بندر سعید زندگی عادی را ترک کرده اند وبا حضور در خیابان ها علاوه بر سر دادن شعار های تند بر علیه محمد مرسی ، خواهان استقلال و جدایی از مصر هستند . در باور معترضین ، صدور حکم اعدام های گسترده از سوی دادگستری مصر و همچنین سرکوب خشن و خونین اعتراضات به منزله امتیاز دادن به قاهره و تثبیت مناسبات تبعیض آمیز مرکز- پیرامون است. معلوم نیست این تصور واقعیت داشته باشد ، ولی این ذهنیت در معترضین حاضر در بندر سعید به صورت پر رنگ وجود دارد.
صدور قانون شرایط ویژه ، فعالان حقوق بشری را نگران کرده است. زیرا طبق این قانون پلیس می تواند به صورت خو دسرانه افراد مظنون را بازداشت نماید و حقوق شهروندی افراد را نیز نادیده بگیرد. از سویی دیگر این افدام یاد آور دوران زمامداری حسنی مبارک و عصر استبداد در مصر است که تصور می شد با انقلاب به پایان خواهد رسید. این مسئله نیز مورد اعتراض برخی از نیرو های انقلابی مصر واقع شده است.
در دور جدید اعتراضات پدیده جدید و نو ظهوری تحت عنوان ” بلوک سیاه” پدیدار شده است. اعضاء این گروه صورت خود را با ماسک سیاه می پوشانند. آنها هدف خود ر ا مقابله مسلحانه با اسلام گرایان حاکم و محمد مرسی اعلام کرده اند. این بلاک می گوید چون نیرو های اسلام گرا در اعتراضات گذشته ، با توسل به خشونت ، نیر وهای مخالف را مهار کردند. لذا آنها اقدام به خشونت متقابل را وسیله موثر برای حل مشکلات انقلاب مصر بشمار می آورند.
این گروه در بین نیروهای شناخته شده اپوزیسیون مصر و بخصوص جبهه نجات ملی طرفدار ندارد و حتی اکثر آنها نگران هستند که رفتار نا معقول و غلط این گروه منجر به اقدامات تلافی جویانه اسلام گرایان شده و فضا را به سمت خشونت های گسترده ببرد.
این گروه در نا آرامی های بندر سعید جزو کسانی بودند که به طرف پلیس سنگ پرتاب می کردند. اعضاء اخوان المسلمین به دلیل مواضع این گروه ، مخالفین را به اقدامات مسلحانه و آشوب گرایانه متهم می کنند.
محمد مرسی با دعوت از مخالفین به گفتگوی ملی می کوشد تا بحران را خاتمه دهد. اما تقاضای وی با پاسخ منفی اکثر مخالفین مواجه شده است. جبهه نجات ملی به عنوان بزرگترین گروه مخالفین اعلام کرد تا زمانی که پیش شرط هایش محقق نشود در مذاکرات شرکت نیم کند. بازنگری در قانون اساسی ، تشکیل دولت آشتی ملی و پذیرش مسئولیت کشتار ها از سوی دولت مرسی حداقل شرایط این ائتلاف است.
خالد داوود سخنگوی این جبهه اظهار داشت ، اجرای قانون شرایط اظراری ، عملی درست از سوی مرسی برای مهار اقدامات مجرمانه است. اما او از دلیل اصلی مشکلات که سیاست های غلط خود اوست ، غفلت می کند.(۱)
محمد البرادعی نیز گفت محتوی فراخوان گفتگوی ملی مرسی راضی کننده نیست و بیش از انکه اساسی باشد تزئینی به نظر می رسد. او گفتگو در چارچوب کنونی را اتلاف وقت دانست.
حمدین صباحی نامزد پیشین ریاست جمهوری نیز اعلام کرد زمانی در در گفتگو ها شرکت می کند که کشتار و خونریزی متوقف شده و مطالبات مردم مورد توجه قرار بگیرد. (۲) او همچنین اظهار داشت ما دفعه قبل از گفتگو پرهیز نکردیم و به کاخ ریاست جمهروی رفتیم اما بعد از پایان گفتگو ناگهان حکم سرکوب گرانه صادر شد. (۳)اشاره وی به فرمان اختیارات ویژه محمد مرسی است.
بدینترتیب تحولات مصر وارد مرحله جدیدی شده است. شکاف اصلی بین نیر وهایی با محوریت اخوان المسلمین است که انقلاب را تمام شده فرض می کنند و به دنیال تثبیت نهاد های جدید هستند و هر گونه اعتراض را در تقابل با نظم و امنیت می پندارند. اما در آنسوی میدان ائتلافی از نیرو های جوان ، ملی، سکولار و چپ قرار دارند که انقلاب را نیمه تمام می دانند و قبضه قدرت از سوی اسلام گرایان را به منزله مصادره و انحراف انقلاب ارزیابی می نمایند.
محمد مرسی برای برخورداری از مشارکت مخالفین باید به آنها امتیاز بدهد و بدینگونه آرامش به مصر باز گردد. اما کف مطالبات مخالفین به منزله از دست دادن همه امتیازاتی است که اسلام گرایان و بخصوص اخوان المسلمین بدست آورده اند. بنابراین تن دادن به تقاضا های مخالفین برای مرسی دشوار است. از سوی دیگر تنها راه دیگر وی توسل بیشتر به خشونت است که ریسک های خود را دارد و مشروعیت دولت وی را در داخل و خارج از مرز های مصر زایل می سازد.
به نظر می رسد شکاف و بحران کنونی مصر در کوتاه مدت راه حل نداشته باشد. انتخابات پارلمانی مصر در دو ماه آینده ، رویدادی مهم و تعیین کننده است. این انتخابات می تواند تعادلی را در صحنه سیاسی این کشور ایجاد کند و از این طریق انقلاب به مقصدش نزدیک شود. اما حرکت به سمت محدود کردن رقبا و عدم رعایت استاندارد های انتخابات آزاد و منصفانه از سوی اخوان المسلمین از طرفی و تمایل صرف به آشوب و مطالبات حد اکثری از سوی مخالفین می تواند خود انتخابات را نیز به سرفصل دیگری از درگیری های خشونت بار تبدیل کند.
جدی شدن تقاضا برای استقلال در بندر سعید نیز می تواند هراس از به خطر افتادن تمامیت ارضی را در مصر برجسته سازد. این عامل می تواند اپوزیسیون و دولت مرسی را به هم نزدیک کند ولی ظرفیت ترمیم شکاف را ندارد. حتی این موضوع می تواند دستاویزی برای گرایش های تند رو باشد تا شدت عمل بیشتری را در برخورد با معرتضین از دولت طلب نمایند.
ازاینرو دشوار بتوان تصور کرد وضعیت مصر از حالت بحرانی خارج شود . دولت مجبور است با چالش بی ثباتی دست و پنجه نرم کند . درگیری های خونین و خشونت بار ادامه می یابد. نتیجه روز آزمایی طرفین و توانایی دولت در برقراری چشم انداز امید بخش برای آزادی ، رفاه و امنیت سرنوشت کشمکش های کنونی را روشن خواهد ساخت. خلق قدرت مردم از طریق تداوم جنبش اعتراضی در مسیر مسالمت آمیز و استمرار اعتراضات خیابانی نیز عامل مهمی در زنده نگه داشتن امید به تحقق گذار به دموکراسی است.
منابع:
۱- http://www.bbc.co.uk/news/world-21224643
۲- پیشین
۳- http://www.aljazeera.com/news/middleeast/2013/01/20131281468917495.html

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

1 پاسخ به خیزشی دوباره در انقلاب نیمه تمام مصر

دیدگاه‌ها بسته هستند.