تملق برای رای اعتماد و افزایش قدرت نرم خامنه‌ای

جریان بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی روحانی از زوایای مختلف قابل بررسی است. اما یکی از زوایای آن، برجسته شدن افزایش قدرت نرم خامنه‌ای و شدت تجلیل‌ها از وی در در بین کارگزاران نظام است. با توجه به شکاف‌های پیش آمده و رویارویی‌ها در دهه گذشته در داخل بلوک قدرت، نفوذ و مقبولیت خامنه‌ای در بین جناح‌های حکومتی با افول تدریجی مواجه شد. اوج این اتفاق بعد از سال ۱۳۸۸ و نافرمانی احمدی‌نژاد در برابر وی بود.

Untitled-1 copy

انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در مراحل ابتدائی گویای تنهایی و انزوای فزاینده رهبری بود. تنها بخش افراطی اصول‌گرایان و نهاد‌های نظامی و امنیتی که خود را حول گفتمان سوم تیر تعریف می‌کنند به تمجید و توصیف‌های اغراق برانگیز از وی مشغول بودند. اصول‌گرایان سنتی در قالب متعارف نظام به رهبری ارجاع می‌کردند. این تنهایی دو بعد داشت جنبه فردی و گفتمانی. به لحاط گفتمانی، وضع خامنه‌ای تا پیش از پایان انتخابات خراب‌تر بود. اما عدم مداخله و تغییر موضع ناگهانی وی در ۴۸ ساعت پایانی فضای جدیدی را برای وی پدید آورد. از این مقطع به بعد چهره‌هایی چون روحانی و خاتمی نیز به جمع ستایش کنندگان تدبیر رهبری پیوستند و تشکر از خامنه‌ای و توجه به نظرات وی بخشی از اظهار نظر‌های آنها را تشکیل داد.

فرایند اخذ رای اعتماد در مجلس و حمله اصول‌گرایان افراطی به برخی از وزیران معرفی شده، باعث شد تا تمجیدها و عبارات توصیفی مثبت از خامنه‌ای و ادعای نزدیکی به وی پژواک بالایی در دولت یازدهم بدست آورد.

شاید تنها وجه اشتراک بررسی صلاحیت وزاری پیشنهادی دولت یازدهم با دولت‌های نهم و دهم تعریف و ثنای خامنه‌ای است. تاکنون وزرایی که از خود دفاع کرده‌اند در توصیف فضائل رهبری کمتر از طرفداران دو آتیشه وی و مدافعان گفتمان سوم تیر مایه نگذاشتند.

حکمت، بصیرت، مرحمت و تدبیر رهبری کلید واژه‌هایی است که در سخنان روحانی و برخی ورزاء به کرات شنیده می‌شود. محمد علی نجفی، ولایت فقیه را جان و روح نظام نامید. همچنین مدعی شد در سال ۱۳۶۷ به خاطر رهبری وزارت در کابینه مهندس موسوی را پذیرفته است. علوی به سابقه ده ساله حضور در درس خارج خامنه‌ای مباهات کرد که شایستگی فقهی‌اش برای اداره وزارت اطلاعات در این رابطه نزدیک بدست آمده است نه از طریق کسب درجه اجتهاد و تحصیلات دینی.

او همچنین مدعی شد بعد از رد صلاحیت مورد لطف رهبری قرار گرفته ولذا از پیگیری موضوع و شکایت صرف‌نظر کرده است. ظریف رابطه خوب و تبعیتش از رهبری را به رخ نمایندگان کشید و گفت سیاست‌ها و تصمیمات کلان و کلیدی وزارت خارجه را تحت نظارت رهبری اتخاذ می‌کند.

این شیفتگی و خوش آمد گویی از جنس نرمش متعارف برای کسب رای اعتماد نمایندگان مجلس نیست بلکه شانه به شانه تملق، تلبیس و نادان پنداری مخاطب می‌زند.

مجموعه تدابیر رهبری همین فاجعه‌ای است که مرتب رئیس دولت تدبیر و امید و وزیران پیشنهادی‌اش از آن دم می‌زنند و عبور از وضعیت کنونی را دشوار توصیف می‌نمایند.

۲۴ خرداد و افزایش قدرت نرم خامنه‌ای

مسوول اصلی تمامی نابسامانی‌های کشور و جامعه در حوزه‌های گوناگون، خامنه‌ای و جایگاه حقوقی وی است. تعریف و تمجید از خامنه‌ای و مقید کردن تصمیمات دولت به تبعیت از سیاست‌ها و نظرات وی در امور کلیدی، توان بهبود گرایی و تغییرات مثبت دولت یازدهم را تحلیل می‌برد.

این وضعیت باعث افزایش قدرت نرم خامنه‌ای شده است و او اینک تمجیدکنندگان و مدافعان بیشتری در داخل جناح‌های حکومتی پیدا کرده است. این امر منجر به رویش نیرو برای وی در داخل پایگاه اجتماعی نظام شده و این ظرفیت را دارد که ریزش‌های رخ داده را جبران نماید. همچنین در بخشی از فعالان سیاسی و مدنی و طبقه متوسط نیز گرایشی بوجود آمده است که فکر می‌کند یا گریزی از کار کردن و تعامل با خامنه‌ای نیست و یا می‌پندارد در وی تغییری مثبت ایجاد شده و او ولو محدود ظرفیت اصلاح و انعطاف دارد. البته هنوز معلوم نیست این گرایش حالت موقت دارد و یا اینکه به گرابشی شکل یافته بدل می‌شود.

البته این تلقی مثبت به فرد، و تصمیمات شخصی خامنه‌ای است. اما در سطح گفتمانی، گرایش دولت روحانی و برنامه‌های وزیران وی تقابل جدی با نظرات خامنه‌ای دارد. این تعارض نطفه ایجاد شکاف بین خامنه‌ای و دولت روحانی و ممانعت از موفقیت آن را شکل می‌دهد. از سوی دیگر سمت گیری مثبت به سمت خود خامنه‌ای و بی اعتنایی به شکاف با مواضع وی، چالشی جدی برای مدافعان دولت روحانی است. مگر آنکه رهبری مواضعش را تغییر دهد که امر محتملی به نظر نمی‌رسد.

خامنه‌ای در حکم تنفیذ به‌مانند روسای جمهوری سابق حمایت و تاییدش را مشروط به مداومت مشی روحانی در مسیر ارزش‌های نظام نامید و برای اولین بار در حکم تنفیذ به استکبار ستیزی اشاره کرد. همچنین اعتدال را به معنای حد وسط در اسلام تعریف نمود. امری که با توجه به قرائت وی از اسلام با معنای مورد نظر روحانی از اعتدال تطابق ندارد.

در مجموع وضعیت خامنه‌ای بعد از انتخابات در جامعه و حکومت تغییر یافته است. خصلت نرم قدرت او افزایش داشته است که با توجه به تجمیع قدرت سخت افزاری در دست او حوزه مانورش و اثرگذاری‌اش را گسترش می‌دهد. البته شکاف گفتمانی مانعی جدی پیشروی وی می‌گذارد. البته این وضعیت موقت است و تداوم آن بستگی به تصمیمات خامنه‌ای در چگونگی تعامل با دولت روحانی دارد. اگر مواضع کنونی اش را ادامه دهد ماه عسل آنها طولی نخواهد کشید. بدترین حالت،بهره برداری از این قدرت نرم برای تداوم اقتدار گرایی سیاسی در داخل و ماجراجویی در سیاست خارجی است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.