سوریه؛ سلاح شیمیایی و فضای دوقطبی

انتشار گزارش سازمان ملل روند خلع سلاح شیمیایی حکومت سوریه را وارد مرحله جدیدی ساخته است. این گزارش همانطور که از قبل عنوان شده بود فقط اصل اصابت بمب های شیمیایی حاوی گاز سارین را تایید کرده است و مستقیما صحبت از اینکه چه کسی و یا گروهی از سلاح شیمیایی استفاده کرده ،ننموده است. (۱)
اما به صورت غیر مستقیم علائم و نشانه هایی در این گزارش وجود دارد امکان کاربست سلاح شیمیایی از سوی حکومت سوریه را تقویت می کند. مستندات موجود در گزارش کمیته تحقیق سازمان ملل قوی تر از مدارک و دلایل سیستم های امنیتی آمریکا و فرانسه ،انگشت اتهام را به طرف بشار اسد دراز می کند.

کوه-قاسیون
بازرسان سازمان ملل دو راکت شیمیایی که به غوطه دمشق اصابت کرده است را بررسی کرده اند. یکی از انها ابتدا به دیوار برخورد کرده و حفره ای ایجاد کرده است. دیگری در زمین فرو رفته و زمین را شکافته است. آنالیز قوس ها و حفره های ایجاد شده پیشنهاد می کند که به لحاظ جغرافیایی محل پرتاب موشک ها کوه قاسیون در دمشق است. این کوه محل استقرار کاخ بشار اسد ، گارد جمهوری و رکن چهارم ارتش سوریه است. این منطقه در اصل مرکز ثقل حکومت سوریه است. عمده حملات موشکی از این ناحیه به محل های تجمع مخالفین در حومه دمشق پرتاب می شود. کوه قاسیون یک منطقه نظامی است که نزدیک ترین و خودی ترین لایه های حکومتی و نظامی دولت سوریه در آنجا قرار دارند.
اگر اطلاعات و داده های گزارش سازمان ملل درست باشند ، آنگاه احتمال اینکه حکومت سوریه مسئول انفجار های شیمیایی در روز ۲۱ اگوست بوده است خیلی افزایش پیدا می کند. از آنجاییکه بازرسان و کارشناسان سازمان ملل از روش های استاندارد و شیوه های تجزیه و تحلیل متداول و متعارف استفاده کرده اند ، لذا ارزش فنی نتیجه گیری های آنها بالا است. این مساله باعث می شود تا مسئولیت حکومت اسد جدی تر از قبل به نظر برسد و احتمال تطابق آن با واقعیت افزایش پیدا کند . اگر چه به صورت صد در صد آن را تایید نمی نماید .
سازمان دیده بان حقوق بشر و نشریه تایمز نیز که به صورت جداگانه و مستقل تحقیقاتی را انجام داده اند، به نتیجه مشترکی رسیده اند که محل پرتاب موشک های حاوی گاز سارین کوه قاسیون بوده است. (۲)
البته هر دوی آنها تاکید می کنند محصول تحقیقات شان در حد گمانه زنی است و نتیجه قطعی و اثبات کننده ای را ارائه نمی دهد.
اما همسویی تحقیقات فوق و خروجی گزارش سازمان ملل ، درستی ادعای مسئولیت حکومت سوریه در انفجار های شیمایی را به صورت جدی قوت می بخشد.
در گزارش سازمان ملل تصریح شده است که بر روی بقایای راکت های اصابت شده در محل انفجار الفبای روسی مشاهده می شود.
پرتاب راکت ها از محل استقرار حلقه مرکزی و فرمان ده حکومت سوریه نه تنها مسئولیت این حکومت را آشکار می سازد بلکه همچنین اراده حکومت را در استفاده بدون شرم و حیا از این سلاح های مرگ بار را نشان می دهد که عامدانه اراده خود در سرکوب و شکستن مقاومت مخالفین را به نمایش گذاشته است.
عدم دسترسی مخالین مسلح و گروه های نزدیک به القاعده به گاز های سارین و قابلیت فنی و نظامی مورد نیاز برای پرتاب سلاح های شیمیایی یاد شده ، نیز فرضیه مسئولیت حکومت اسد در انفجار در منطقه غوطه را تایید می کند.
ممکن است این ادعا مطرح شود که ممکن است برخی از مخالفین در ارتش سوریه و سطوحی از تصمیم گیران حکومت سوریه نفوذ کرده اند تا با پرتاب موشک از کوه قاسیون ،حکومت سوریه را بد نام ساخته و اقدامی تحریک آمیز برای مداخله نظامی غرب در سوریه بر علیه بشار اسد انجام دهند .
این فرضیه ممکن است اما احتمال صحت آن پایین است. دشوار بتوان تصور کرد مخالفین چنین نفوذی در هیات حاکمه و ارتش سوریه داشته باشند. در صورت نفوذ فوق علی القاعده می توانستند ضربات سنگینی از داخل به حکومت سوریه وارد سازند که تا کنون چنین اتفاقی نیفتاده است . کوه قاسیون منطقه ای بشدت محافظت شده و امن ترین قلمرو حکومت سوریه است.
نتایج غیر مستقیم گزارش سازمان ملل که حکومت سوریه را در مظان اتهام بیشتر نشاند ، دولت روسیه را به واکنش کشاند. پوتین گزارش سازمان ملل را به پیش داوری ، رویکرد سیاسی ، برخورد گزینشی و شتابزدگی متهم نمود. حکومت سوریه همچنین بازرسان سازمان ملل را شماتت نمود که به مدارک حکومت سوریه در خصوص استفاده مخالفین از سلاح های شیمیایی توجه نکردند. (۳)
روسیه مشابه حکومت سوریه کماکان مخالفین مسلح سوری را به استفاده احتمالی از سلاح شیمیایی در غوطه دمشق متهم می کند و می گوید مدارک سازمن ملل و نهاد های دیگر برای اثبات مسئولیت حکومت سوریه کافی نیستند. در عین حال ابتکار روسیه در اقناع حکومت سوریه به خلع سلاح شیمیایی نشانگر عقب نشینی تلویحی از این ادعا است.
البته در گزارش سازمان ملل قید شده است که تحقیقات آنها ادامه دارد و مابقی موارد ادعایی را نیز در دست بررسی دارند.
تشدید شکاف روسیه و غرب
گزارش سازمان ملل و نتایج مستقیم و تلویحی آن شکاف بین روسیه و آمریکا را تشدید کرده است. اکنون قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در ادامه توافق آمریکا و سوریه در خصوص خلع سلاح شمیایی موجب اختلاف نظر شده است . امریکا ، فرانسه و بریتانیا خواهان گنجاندن تهدید استفاده از زور در قطعنامه هستند تا بر اساس فصل ۷ منشور ملل متحد در صورتی که حکومت سوریه از تعهداتش تخطی کرد ، برخورد نظامی بر علیه آن صورت گیرد . اما روسیه و چین مخالف هستند و می گویند اگر حکومت سوریه جدیت لازم در نابودی تاسیسات زراد خانه شیمیایی را به خرج نداد، آنگاه باید به این موضوع در قطعنامه دیگری پرداخت .
پوتین در موضع دیگری اظهارداشت اگر چه صد در صد نمی تواند بگوید سوریه به وعده هایش عمل خواهد کرد اما از مشاهده اقدامات آن تا کنون به خلع سلاح شیمایی مطابق توافقنامه لاوروف و جان کری مطمئن است.
اما غرب به راحتی زیر بار این مساله نمی رود و با سوء ظن به تحرکات سوریه و روسیه می نگرد. از این رو آینده توافق روسیه و آمریکا و تصویب آن در شورای امنیت سازمان ملل مبهم است.
تاثیر فضای دو قطبی شورای امنیت بر جنگ داخلی سوریه

جمیل قدری معاون نخست وزیر سوریه در مصاحبه با گاردین به نمانیدگی از حکومت اعلام کرده جنگ داخلی سوریه به بن بست رسیده است. او گفت در این وضعیت حکومت سوریه به آتش بس تمایل دارد اما شرط آن توقف مداخله خارجی ، پذیرش طرح آشتی ملی حکومت سوریه و انجام انتخابات آزاد از سوی آن با حضور مخالفین است. (۴)
هدف از این پیشنهاد تحرک بخشیدن به وضعیت معلق کنفرانس ژنو است تا توافقی بین مخالفین و حکومت سوریه ایجاد شود.
اما رسیدن به این توافق محل تردید است. به نظر می رسد حکومت سوریه می کوشد خلع سلاح شیمیایی و توافق روسیه و آمریکا را به سمت پایان جنگ داخلی در سوریه سوق دهد و با حفظ کلیت حکومت سوریه اصلاحاتی نه چندان پر دامنه را انجام دهد.
مخالفین نیز در وضعیت خوبی بسر نمی برند. احتمال سقوط حکومت سوریه بیش از قبل تضعیف شده است . در غیاب عدم مداخله نظامی غرب و متحدین منطقه ای اش و پرهیز از ارائه سلاح های سنگین به مخالفین ، تغییر استراتژیک در موازنه قوای کنونی دور از دسترس به نظر می رسد. برخی از ارزیابی ها حاکی از تداوم حضور بشار اسد در قدرت در کوتاه مدت است.
در این شرایط جنبش اعتراضی مردم سوریه نیز کارت های زیادی برای بازی ندارد. از سوی دیگر وضعیت وخیم و تبعات منفی روز افزون منارعات خونین سوریه برای مردم این کشور و منطقه خاور میانه ، ضرورت پایان بخشیدن به این تراژدی بزرگ را به اولویتی روز افزون بدل ساخته است.
فاکتورهای تعیین کننده در این مساله آمادگی دولت سوریه در میزان مشارکت دادن به مخالفین و همچنین چکونگی تعامل روسیه و آمریکا هستند.
روز های آینده نشان خواهد داد آیا مشابه اتفاقاتی که در خصوص نحوه برخورد با انفجار های شیمیایی رخ داد به توافق در جنگ داخلی سوریه نیز منتهی می شود ؟ یا بن بست موجود منجر به وقایع پیشبینی نشده ای می گردد .

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع :
۱- http://online.wsj.com/article/SB10001424127887324665604579078960813544386.html?mod=WSJ_hps_MIDDLENexttoWhatsNewsTop
۲- www.hrw.org/news/2013/09/17/dispatches-mapping-sarin-fight-path
۳- http://www.chicagotribune.com/news/sns-rt-us-syria-crisis-russia-20130821,0,7040097.story
۴- www.theguardian.com/world/2013/sep/19/syrian-government-civil-war-stalemate

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.