حسن روحانی در روز دانشجو به دانشگاه شهید بهشتی رفت. او نیز سنت حضور در دانشگاه در روز دانشجو را به جای آورد که با خاتمی شروع شد و احمدینژاد نیز آن را ادامه داد.
امسال در ۱۶ آذر جنب و جوشی در دانشگاههای کشور بهوجود آمد و رکود سال گذشته شکسته شد. تحرکات دانشجویی در دانشگاههای پلیتکنیک، تهران، نوشیروانی مازندران، فردوسی مشهد، شهید بهشتی و داشگاه صنعتی شیراز نشان داد ۱۶ آذر ۹۲ دروازه مرحله جدید حیات جنبش دانشجویی است.
اما هنوز فاصله با روزهای اوج و متوسط جنبش دانشجویی زیاد است و فضای پلیسی همچنان بر دانشگاهها حاکم است. انتظار میرفت در اولین مراسم روز دانشجو بعد از ۲۴ خرداد و پایان دوران حاکمیت اصولگرایان و دولت احمدینژاد، تعداد بیشتری از دانشگاهها برنامه برگزار کنند و مجوز برای برگزاری تجمعهای دانشجویی در صحن دانشگاهها صادر شود، اما چنین نشد.برنامههایی که مجوز داشتند در قالب سمینار و سخنرانی در فضاهای بسته بودند. تجمعات در صحن دانشگاه بدون مجوز به صورت غیر رسمی برگزار شدند.
تاکید بر رفع حصر موسوی و کروبی و آزادی زندانیان سیاسی در برنامههای دانشجویی صورت گرفته پر رنگ بود و نشان داد که نه تنها جنبش دانشجویی تسلیم نشده، بلکه مطالبات جنبش سبز نیز کماکان به صورت جدی و پر دامنه مطرح است. شعارهای حمایتی از خاتمی و رفسنجانی نیز در دانشگاه شهید سر داده شد.
شاید این اولین بار در دانشگاهها است که شعار حمایتی از رفسنجانی مطرح میشود و طنین آن از شعارهای مخالف به طور نسبی بیشتر بود. در مجموع فعالیتهای صورت گرفته در دانشگاهها برای شروع و خروج از رکود در چارچوب برخورد واقعبینانه قابل قبول بود.
نیروهای بسیج و مدافعان ولیفقیه نیز سازماندهی و برنامهریزی مفصلی برای حضور پر رنگ در دانشگاهها داشتند. محور اصلی فعالیتهای آنها طرح ادعای کاذب این همانی بین پیام ۱۶ آذر و دشمنی ذاتی و همیشگی با دولت آمریکا بود. آنها با نادیده گرفتن بعد ضد استبدادی ۱۶ آذر، درکی خاص و کژتابانه از ماهیت ضد استعماری آن حرکت را ترویج کردند.۱۶ آذر نفی استبداد و استکبار به عنوان نگرش و پارادایم و رفتار است. استکبار و سلطهگری نیز امر ذاتی هیچ دولت خارجی نیست بلکه عملکرد آن مبنای قضاوت قرار میگیرد.
برنامه سخنرانی روحانی طبیعی نبود. کسانی میتوانستند وارد سالن بشوند که از قبل کارت گرفته بودند. بخشهایی از سالن توسط کارکنان دانشگاه پر شده بود. حراست دانشگاه جلوی ورود برخی از دانشجویان به محل سخنرانی را گرفت. تعداد دانشجویان بسیجی که در سالن بودند تناسبی با وزن دانشجویی آنها نداشت.
فضای دانشگاه بهشتی در جریان سخنرانی روحانی امنیتی بود. البته ریاست دانشگاه شهید بهشتی با دکتر طهرانچی از مدیران دولت قبلی است و این عامل میتواند در محدودیتها و مدیریت برنامه موثر بوده باشد. ولی شکل برگزاری سخنرانی روحانی در دانشگاه تهران، در دانشگاه شهید بهشتی تکرار شد. حال اگر سخنرانیهای بعدی وی نیز به نحوی مشابه تکرار شود، دیگر نمیتوان مشکلات موجود را ناشی از تصمیم مدیران باقی مانده از دوران احمدینژاد دانست.
سخنان روحانی حول موضوعات مختلف و برخوردار از جنبههای متعدد بود. در ادامه کوشش میشود فرازهای مهم سخنان وی تحلیل گردد:
۱- دولت روحانی و توجه به دانشگاه و دانشجویان
روحانی از ابتدا کوشیده است تا امید و اعتماد دانشجویان و دانشگاه را به عنوان سرمایه سیاسی حفظ کند. از اینرو توانست اداره وزارت علوم را به تیمی بسپارد که با توجه به سوابق قبلیشان مورد توجه و احترام جامعه دانشجویی و دانشگاهی هستند. روحانی در سخنانش کوشید تا نظر مثبت دانشجویان را جلب کند و به آنها اطمینان دهد که دولت وعدهها و تعهداتش به جوانان و دانشجویان را فراموش نکرده است.
روحانی نقد را حق دانشجویان دانست و تلویحا بر ضرورت پایان دادن به فضای پلیسی در دانشگاهها تاکید کزد. وی گفت : « ما باید با راه و روش ریا، نفاق، دروغ، اتهام و افراط و افراطگری نقادانه برخورد کنیم و همه را به مسیر عقلانیت و اعتدال، توسعه، پیشرفت، عدالت و آزادی دعوت کنیم»
۲- تاکید مجدد بر حد وسطی بودن گفتمان اعتدال
روحانی تعریف خود از اعتدال را مجددا در معنای حد وسط و میانه ریاضی دو طیف اصلاحطلبان و اصولگرایان تعریف کرد. وی در بخشی از سخنانش گفت: «برای دستیابی به اهدافمان نیاز به ایجاد اجماع داخلی داریم. ما نیازمند اجماع و همدلی هستیم.» اما فضای دوقطبی که بین دانشجویان بسیجی و دانشجویان معترض در سر دادن شعارها پدیدار شد دشواری روحانی در رسیدن به چنین خواستی را نشان داد.
تضاد و تفاوت دو طرف ان قدر زیاد است که قابل اجماع و تحویل به امر مشترکی نیست. ارزیابی سخنان روحانی به لحاظ انطباق با دیدگاههای دانشجویی در جلسه نشانگر سمتگیری وی به نفع جنبش دانشجویی و دانشجویان هوادار اصلاحطلبان است. بهخصوص وقتی گفت “یادمان باشد آنهایی که حرکت دانشجویی را بر عهده داشتند نه ریالی دریافت میکردند و نه از حکومت و دولت دستور میگرفتند. ما باید پیرو راه آن عزیزان باشیم”؛ غیرمستقیم به دانشجویان اصولگرا حمله کرد.او همچنین گفت: «بسیج منحصر در بسیج دانشجویی نیست. اگر بسیج به معنای فکر بسیجی و فدا کردن منافع شخصی و گروهی برای منافع دینی، ملی و اسلامی است، ما ۷۵ میلیون بسیجی در این کشور داریم.» روحانی در بخشهای دیگر سخنانش بیشتر دانشجویان بسیجی را نقد کرد. مواضع روحانی به گفتمان اصلاحطلبی نزدیک بود.
۳- اشاره به آزادی مشروط موسوی و کروبی
روحانی در واکنش به شعارهایی که در دفاع از آزادی موسوی، کروبی و رهنورد سر داده شد، گفت: «دولت به همه وعدههایی که به مردم داده، پایبند است… ما نیاز داریم افکارمان را برای دستیابی به آرمانهای بلندمان نزدیک و نزدیکتر کنیم. علاوه بر آن ما باید آستانه تحمل یکدیگر را بالا ببریم زیرا اگر نتوانیم یک مسئله داخلی خود را با آرامش و عقلانیت در چارچوب قانون و با ایجاد اجماع داخلی حل کنیم چطور میتوانیم معضلات پیچیده جهان را حل کنیم.»
وی با تاکید بر اینکه “ما در بسیاری از مسائل به بردباری، صبر، تحمل و دقت نیازمندیم”، اظهار داشت: «باید از فضای احساس فاصله بگیریم زیرا با عقلانیت و اعتدال مسائل حل خواهد بود.»بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت روحانی به دنبال رفع حصر در شرایط بینابینی است تا موافقت رهبری و اصولگرایان به دست آمده و موضوع بدون تنش حل گردد. در واقع ماجرا برندهای نداشته باشد. رسیدن به توافق بینابینی و عقبنشینی طرفین از مواضع اولیه امر بسیار دشواریاب است و تحقق آنان کار پیچیده و زمانبری است و همانطور که خود روحانی نیز اشاره کرده مشکلات آن کمتر از حل منازعه هستهای نیست!
به هر حال از حرفهای روحانی بر میآید که رفع حصر در کوتاه مدت ممکن نیست اما احتمال وقوع آن وجود دارد و دولت فعالیتهایی را در این زمینه به صورت غیر علنی انجام میدهد.
البته حسین شریعتمداری در دانشگاه شریف مدعی شد «جناب آقای روحانی به آزادی موسوی و کروبی راضی نیست چرا که نمیخواهد دولتش تحت فشار همراهی با اسرائیل قرار بگیرد و باید از آقای روحانی تشکر کرد.» دفتر روحانی تاکنون واکنشی به این سخنان نشان نداده است اما درستی اظهارات شریعتمداری نامحتمل به نظر میرسد.
۴- تاکید بر وجه علمی و پژوهشی دانشگاه
روحانی در سخنانش نوید داد که در دولت یازدهم مشکلات بین وزارت علوم و معاونت فناوری ریاست جمهوری در خصوص شرکتهای دانش بنیان حل شده است.
دولت بودجه صندوق نوآوری و شکوفایی را بیست برابر افزایش داده و ۵۰۰ میلیارد تومان از سال آینده در اختیار متقاضیان پروژههای دانش بنیان است.
او دانشجویان و دانشگاهیان را تشویق کرد تا از این فرصت استفاده نمایند و در افزایش تولید ناخالص داخلی و توسعه کشور مشارکت جدی داشته باشند.
۵- دفاع از تعامل در سیاست خارجی
روحانی از سیاست خارجی تعاملی و آشتی جویانهاش دفاع کرد و تلویحا پاسخ منتقدان و رهبری را داد. او گفت: «درست است که باید نگاه اصلی ما به درون باشد، راست است که قدرت اصلی ما از داخل جامعه این سرزمین و ایران عزیز ما است، اما باید بدانیم انقلاب اسلامی و ملت ایران و تأثیرگذاری ملت بزرگ این سرزمین در منطقه و جهان و آثار انقلاب در منطقه و جهان و رسالت بلند علم و فنآوری که بر دوش داریم به ما میگوید که نمیتوانیم درهای کشور را ببندیم.»
او ادامه داد “در دنیای امروز، قدرت ملی بدون رابطه با جهان و همچنین توسعه و پیشرفت داخلی بدون تعامل اقتصادی با جهان نه تنها بسیار دشوار است، که حتی ناممکن خواهد بود.”
روحانی کماکان تاکید کرد که پیشرفت و حل مشکلات داخلی را در بهبود مناسبات با جهان و تنشزدایی با غرب میداند. او باز حرفهای دوران تبلیغات انتخاباتیاش را تکرار کرد که لازمه چرخیدن سانتریفوژها گردش چرخ اقتصاد و زندگی مردم است.
او همچنین متذکر شد شکستن ساختار منحوس و ظالمانه تحریمها در کنار غنیسازی اورانیوم و برخورداری از انرژی هستهای حق مسلم مردم ایران است.
روحانی نیز مشابه ظریف کوشید تا القاء کند منتقدان توافقنامه موقت ژنو با اسرائیل همسو هستند. اما این ادعا در تطبیق کامل با واقعیت نیست و بیشتر یک مغلطه را بازتاب میدهد.
۶- تجلیل از مهندس بازرگان
روحانی برای اولین بار نام مهندس بازرگان را به عنوان یکی از بزرگان دانشگاه و از افراد تاثیرگذار بر جنبش دانشجویی معرفی کرد. روحانی تاکنون برخورد مثبت با مهندس بازرگان نداشت و به مثابه دیگر دولتمردان حکومت که متعلق به بخش اصلاحطلب نبودند، سیاست تحریف، تخطئه و فراموشی را نسبت به مهندس بازرگان را در پیش گرفته بود. یاد کردن وی از مهندس بازرگان اگرچه اتفاق بزرگی نیست اما به لحاظ نمادین نشانگر تغییراتی است که در دیدگاههای حسن روحانی بوجود آمده است.
۷- ایستادگی بر برخورد تقابلی با احمدینژاد
روحانی در خلال صحبتهایش از گزارش صد روزهاش در تلویزیون دفاع کرد و گفت فقط سه آمار بدهی سنگین دولت قبلی به بانکها، پیمانکاران و خارجی را مطرح کرده است. منبع آمارها نیز خزانه کشور و مرکز آمار بودهاند که مسئولان آنها تغییر پیدا نکردهاند. او در پاسخ به انتقادات برخی در خصوص افشای مشکلات و نارسائیهای کشور گفت : «وقتی گفتم رشد اقتصادی ما منفی ۵.۸ درصد بوده، آیا کسی باید بدش بیاید؟ این آمار است.»
او در ادامه افزود: «اعلام کردم ۷۴ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به سیستم بانکی است، ۵۵ هزار میلیارد تومان بدهی به پیمانکاران است و همچنین یک رقم ۶۰ هزار میلیارد تومان از دیگر بدهیها گفتم و بقیه را هنوز نگفتم. در آن گزارش گفتم ۷.۲ میلیون تن گندم باید بخریم؛ بگوییم نخریم؟! به مردم بگوییم نان نخورند؟!… من به عنوان امین مردم باید مشکلات را بگویم.»
به طور کلی، روحانی با موفقیت برنامه سخنرانیاش در ۱۶ آذر را به پایان برد و امیدها و خوش بینیهای حامیانش در دانشگاهها را حفظ کرد. محتوای سخنان وی در شرایط کنونی کشور صرفنظر از برخی نا رسایی و مغالطهها در مجموع مثبت بود. اما مهمترین پسامد ۱۶ آذر ۱۳۹۲ آشکار شدن صریح صفبندیها و شکاف موجود، جاری شدن خونهای تازه در رگ جنبش دانشجویی و آزاد شدن انرژی فعالیت در دانشگاهها بود.
شکاف واضح و گسترده کار روحانی در حرکت در حد وسط دو قطب شکاف را دشوار میکند اما سخنان وی تمایل برای سمتگیری به طرف گفتمان اصلاحطلبی و جنبش اعتراضی را نشان داد.
1 پاسخ به گفتهها و ناگفتههای روحانی در روز دانشجو