نزدیک شدن انتخاب استاندارها به خط پایان

تقریبا همه استاندار‌های کشور مشخص شدند. رحمانی فضلی در گفتگوی ویژه خبری با صدا و سیما مواردی چون داشتن نگاه اعتدال، تجربه مفید، توجه و قبول داشتن برنامه‌های رییس جمهور، قدرت تعامل با مردم و گروه‌های سیاسی از مهم‌ترین شاخص‌های انتخاب استانداران بوده است.

وزیر کشور در ادامه گفت در این دوره شیوه جدیدی را در انتخاب استاندار‌ها در نظر گرفته است. نخست سعی کرده استاندار‌ها ترکیبی از اصول‌گرا‌ها و اصلاح‌طلب‌های نزدیک به نظام باشد. پیش از انتخاب استاندار، هماهنگی و تعامل با نظرات حسن روحانی و نگاه اعتدالی وی مبنای کار بوده است.

ostandaran

مجامع استان‌ها افرادی را پیشنهاد کردند که در نهایت با اخذ نظرات نمایندگان مجلس در استان‌ها و نمایندگان ولی فقیه از بین کاندیدا‌ها، استاندار نهایی انتخاب شده است. البته برخی از استاندار‌ها در جمع کاندیدا‌ها نبوده و براساس توافق انتخاب شده‌اند.

وزیر کشور هم‌چنین مدعی است ۹۰ درصد استاندار‌ها با اجماع نظر نسبی انتخاب شده‌اند. وی در پاسخ به چرایی کندی روند گزینش استاندار‌ها نیز گفت: «لذا اگر ما برای انتخاب هر استاندار ۳ روز وقت بگیریم، ۳۱ استان داریم که ۹۳ روز زمان لازم است، سرعت انتخاب استاندار مناسب بوده اما باید این را بدانیم که قانون برای ما سقف تعیین نکرده و ما انتخاب استاندار را براساس اجماع نسبی انتخاب کرده‌ایم.‌»

استدلال او موجه به نظر نمی‌رسد. چون می‌شود بررسی انتخاب استاندار‌ها به صورت موازی انجام شود نه این‌که در شکل یک سری دنباله‌دار فرایند گزینش انجام شود. سوابق دولت‌های قبلی در گزینش سریع‌تر استاندار‌ها نیز باطل‌کننده ادعای فضلی است. هزینه سردرگمی و سرگردانی در مدیریت استان‌ها فاکتوری منفی است که وزیر کشور در سخنانش به آن اشاره نکرد.

بر خلاف ادعای فضلی، اکثر اصلاح‌طلبان و کسانی که از موضع سیاسی به روحانی رای دادند و برخی از مسوولین ستاد‌های انتخاباتی وی از انتخاب استاندار‌ها راضی نیستند. حتی شنیده شده است برخی از استاندار‌های اصلاح‌طلب نیز در مواجهه با تنگنا‌ها و عدم هم‌راهی وزیر کشور زمزمه استعفا سر داده‌اند.

در ادامه مطالب قبلی سوابق ۸ استاندار‌های جدید بررسی می‌شود.

 

کردستان

عبدالمحمد زاهدی استاندار کردستان شد. وی از نیرو‌های قدیمی وزارت کشور است. علی‌رغم برخی انتظارات و گمانه زنی‌ها بر خلاف دوران اصلاحات استاندار بومی برای کردستان انتخاب نشد. زاهدی متولد بروجرد است. او در سال ۱۳۶۰ وارد وزارت کشور شد. به مدت سه سال در پست کارشناس خدمت کرد. وی ۲ سال مسوول امور استان‌های وزارت کشور، ۴ سال و ۶ ماه معاونت سیاسی استانداری سیستان و بلوچستان و نزدیک به ۷ سال معاونت سیاسی استانداری کرمانشاه را برعهده داشته است.

هم‌چنین در کارنامه کاری خود، سابقه ۸ سال استانداری استان‌‌های ایلام، چهارمحال و بختیاری و استان مرکزی را در دوران سازندگی و اصلاحات نیز دارد. مدتی نیز معاون پشتیبانی شرکت خدمات و پشتیبانی اقتصاد نوین وابسته به بانک اقتصاد نوین بود. زاهدی بعد از روی کار آمدن احمدی‌نژاد دیگر پست دولتی نداشت. او به اصلاح‌طلبان محافظه کار تعلق دارد. زاهدی دارای مدرک فوق لیسانس مدیریت دولتی است.

 

کرمان

علیرضا رزم حسینی به سمت استانداری کرمان منصوب گشت. او از نیرو‌های بومی کرمان است. وی در سال‌های اولیه انقلاب در جبهه‌های جنگ فعال بود و از نیرو‌های نزدیک به قاسم سلیمانی است. پس از پایان جنگ مسوولیت پایه‌گذاری بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس را بر عهده گرفت. بعدا وارد فعالیت‌های اقتصادی شد و هم در بخش دولتی وهم در بخش خصوصی فعالیت کرد. در کارنامه وی مواردی چون مشاور اقتصادی و بازرگانی بنیاد مستضعفان، عضویت در هیات مدیره شرکت سرمایه‌گذاری و توسعه استان کرمان، مدیر عاملی و ریاست هیات مدیره مجتمع صنعتی کرمان، مدیر عاملی شرکت ماشین آلات راه‌سازی کرمان، ریاست هیات مدیره شرکت صنایع فلزی آلیاژکاران دوهزار، مدیر عاملی شرکت تکنوپروم (ویرجین ایلند)، مدیر عاملی شرکت تکنوپروم جنرال تریدینگ، مدیر عاملی شرکت ماشین آلات راه‌سازی کاترپیلار، نایب رییسی انجمن تولید کنندگان و وارد کنندگان ماشین آلات ساختمانی و معدنی کشور و ریاست مجمع شرکت آستانه ریل جهت انجام پروژه‌های ریلی در مناطق مختلف کشور مشاهده می‌شود.

گرایش سیاسی وی اصول‌گرایی است و به سپاه نیز نزدیک است. وی مدرک فوق لیسانس مدیریت اقتصادی دارد. استانداری کرمان اولین تجربه مدیریتی وی در وزارت کشور است.

 

قزوین

مرتضی روزبه بر مسند استانداری قزوین نشست. روزبه قبلا فرماندار قزوین بود. وی که از نیرو‌های بومی قزوین است، بعد از ناآرامی‌ها در قزوین بعد از مخالفت اولیه مجلس چهارم با استان شدن قزوین، فرماندار شد و به نوعی فرماندار نظامی بود. مدت کوتاهی نیز سرپرست استانداری قزوین بود.

نقطه عزیمت فعالیت‌های وی عضویت در سپاه پاسداران و آموزش و پرورش بوده است. در سوابق وی مواردی چون عضویت در جهاد سازندگی(۵۸-۶۰)، مربی پرورشی در آموزش و پرورش(۶۳-۶۴)،حضور در مناطق جنگی،معاون فرماندار مهاباد(۶۴-۶۷)، مشاور استاندار و مدیر کل سیاسی – امنیتی استان کردستان (۶۷-۶۸)، مشاور استاندار و مدیر کل سیاسی – امنیتی استان گیلان(۶۸-۷۱)،معاون سیاسی-امنیتی استانداری خوزستان(۷۱-۷۳)، سرپرست استانداری خوزستان(۷۲)،معاون استاندار زنجان، تهران و فرماندار قزوین (۷۳-۷۶) معاونت برنامه ریزی استانداری قزوین و سرپرست استانداری قزوین (۷۶-۸۰)،مدیر عامل موسسه فرهنگی و عمرانی نبویه(۸۰-۸۲)،رییس هیات مدیره شرکت نساجی ماهوت نقش(۸۱-۸۲)،معاونت برنامه ریزی و نظارت ستاد اقامه نماز کل کشور(۸۲-۸۳) مشاهده می‌شود. در سال ۱۳۸۴ رییس ستاد انتخاباتی ‌‌هاشمی رفسنجانی در انتخابات بود. دستی در کار‌های فرهنگی نیز دارد. شیخ قدرت علیخانی در انتخاب وی به استانداری نقش داشت و. می‌توان گفت انتخاب او نتیجه توافق باریک بین امام جمعه قزوین، شیخ قدرت علیخانی و دولت یازدهم است. نمایندگان استان قزوین با گزینش وی موافق نبودند. روزبه از نیرو‌های میانه روی اصول‌گرایان است. او نیز مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دارد.

آذربایجان غربی با تصویب هیات دولت قربانعلی سعادت به عنوان استاندار آذربایجان غربی انتخاب و معرفی شد. سعادت رکورددار تصدی‌گری استانداری بعد از انقلاب است. او متولد ارومیه است. در کارنامه وی مواردی چون مدیریت جهاد سازندگی آذربایجان غربی (۶۲-۶۰) معاون امور استان‌های وزارت جهاد سازندگی (۶۴-۶۲)، معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی (۶۹-۶۴) و از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۴ به مدت ۱۵ سال استاندار استان‌های آذربایجان غربی، قم و لرستان بود. بعد از پایان ریاست جمهوری خاتمی از وزارت کشور رفت. از سال ۱۳۸۴ مدیر عاملی شرکت حساب ۱۰۰ امام (ره) وابسته به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی را عهده‌دار شد. بعد از شروع به کار دولت یازدهم به مدت کوتاهی مسوول منطقه آزاد ماکو گشت. سعادت نزدیک به نیرو‌های اصلاح‌طلب است. اما وابستگی سیاسی و تشکیلاتی به آن‌ها ندارد و به نوعی وی را می‌توان نیرویی از جنس گفتمان اعتدال دانست.

 

هرمزگان

جاسم جادری استاندار هرمزگان شد. او متولد شهر سوسنگرد است. وی فعالیت‌هایش را از جهاد سازندگی شروع کرد و سپس به سپاه رفته و بعد وارد مجلس شد. سوابق وی عبارت هستند از:

عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی دشت آزادگان(مسوول روابط عمومی و امور جنگ) در سال ۶۳، مسوول روابط عمومی گردان بدر مهندسی جنگ جهاد سازندگی خوزستان در سال ۶۵ جبهه‌های جنگ و بعد از ۳ ماه به عنوان مسوول ستاد گردان مذکور مسوول ستاد تیپ مهندسی جنگ جهاد خوزستان، جانشین رییس ستاد مهندسی قرارگاه خاتم‌الانبیا (۶۶) نماینده در مجالس سوم، چهارم و پنجم، مدیرکل مجلس و مسوولیت معاونت امور مجلس و پشتیبانی وزارت نیرو، عضو هیئت مدیره و معاون بازرگانی شرکت ملی و صنایع مس ایران، عضو هیئت مدیره شرکت آلومینیوم ایران، مشاور مدیرعامل پخش و پالایش فرآورده‌های نفتی، مشاور رییس سازمان توسعه معادن ایران و مشاور مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان.

او رییس ستاد انتخاباتی روحانی در استان خوزستان بود. جادری گرایش سیاسی مشخصی ندارد ولی او را نیز می‌توان در دسته اعتدالیون گنجاند. نمانیده‌های استان هرمزگان نیز با او موافق نبودند. او سابقه قبلی در وزارت کشور نداشته است.

 

کرمانشاه

ابراهیم رضایی بابادی در راس استاندرای کرمانشاه قرار گرفت. وی متولد آبادان است و جزو نیروهای بومی کرمانشاه نیست. رضایی بابادی از نیرو‌های قدیمی وزارت کشور است. سوابق وی عبارت هستند از:

مشاور استاندار آذربایجان شرقی در امور شهرداری‌ها ( ۶۳-۶۱)، مدیر کل امور مالی و اداری استانداری آذربایجان شرقی ( ۶۵-۶۳)، مسوول ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ استان آذربایجان شرقی، مشاور استاندار و مدیرکل حوزه استانداری آذربایجان غربی، فرماندار ارومیه، معاون استاندار خوزستان بعد از جنگ، معاون اداری مالی و برنامه ریزی استانداری زنجان ( ۷۰-۶۹)، معاون اداری مالی و برنامه ریزی استانداری تهران (۷۳-۷۰)، مدیرکلی امور اقتصادی و برنامه ریزی وزارت تعاون (۷۶-۷۳)، معاونت سیاسی امنیتی استانداری تهران (۸۳-۷۶)، استاندار خراسان جنوبی (۸۴-۸۳).

در دوران دولت‌های نهم و دهم او پست دولتی نداشت. بابادی جزو نیرو‌های اصلاح‌طلب است و مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت دولتی دارد.

 

بوشهر

مصطفی سالاری به عنوان استاندار بوشهر انتخاب شد. وی از نیرو‌های بومی استان بوشهر بوده و با ۳۷ سال سن جوان‌ترین استاندار کشور است. او از نخبگان دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود. در کارنامه وی مواردی چون مسوولیت‌های متعددی در نفت و گاز و پارس جنوبی و شمالی، عضو کارگروه ساختار قراردادهای نفت و گاز (با حکم زنگنه) و رییس پژوهشکده حقوق و توسعه پایدار موسسه مطالعاتی بین المللی وزارت نفت وجود دارد.

او از نزدیکان روحانی است و در تیم اقتصادی وی فعالیت می‌کرد و مسوولیت هماهنگ‌کننده ستادهای انتخاباتی دکتر روحانی در جنوب کشور را برعهده داشت.

سالاری مدرک دکتری مدیریت اجرایی از دانشگاه بوردو فرانسه دارد. سالاری سابقه سیاسی و فعالیت در وزارت کشور ندارد ولی او را نیز می‌توان در حلقه یاران روحانی و اعتدالیون قرار داد. سالاری سابقه را ندارد.

 

سیستان و بلوچستان

علی اوسط هاشمی بر مسند اداره استانداری سیستان و بلوچستان قرار گرفت. او از نیرو‌های بومی سیستان و بلوچستان نیست. از سوابق وی می‌توان به شهردار کنگار، سرپرست فرمانداری گیلان‌غرب، مدیرکل سیاسی چهارمحال امنیتی استانداری چهارمحال بختیاری، مدیرکل ثبت احوال استان کردستان، معاون سیاسی استاندار کردستان و فرماندار تهران در دولت اصلاحات اشاره کرد.

هاشمی گرایش اصلاح‌طلبی دارد ولی در بخش محافظه‌کار آن می‌گنجد. هاشمی نیز از نیرو‌های قدیمی وزارت کشور است.

به غیر از سعادت، زاهدی و بابادی، استانداری بزرگترین پست مدیریتی ۸ استاندار جدید است. آن‌ها اکثرا افراد با تجربه‌ای هستند ولی در سوابق آن‌ها نقاط برجسته مدیریتی وجود ندارد. بدین‌ترتیب تعداد استاندار‌هایی که گرایش اصلاح‌طلبی دارند و یا به آن نزدیک هستند به ۱۶ نفر رسید. منتها همه آنان به گرایش محافظه‌کار و نزدیک به نظام اصلاح‌طلبان تعلق دارند و جزو چهره‌های درجه یک جریان فوق نیستند.وزن اصلاح‌طلبان در استاندار‌های انتخاب شده ۵۵ درصد است. ۸ استاندار (۲۸%) اصول گرا هستند و ۵ استاندار (۱۷%) نیز در جرگه اعتدالیون قرار دارند.

 

استاندار‌های انتخاب شده نیز بر اساس ملاک‌هایی چون توانایی مدیریتی، شایسته سالاری،تخصص و تطبیق با گفتمان اعتدال،مهارت اجرایی، امتیاز بالایی نمی‌گیرند. هنوز فقط دواستان قم و خراسان رضوی استاندار ندارند.

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.