اوباما با صراحت بیشتری نظرات خود را بیان کرد که خواسته اصلی آمریکا در اقدام مشترک شش ماهه لحاظ نشده است. بلکه در نگاهی حداقلی دولت اوباما دنبال متوقف کردن پیشرفت فعالیتهای حساس هستهای جمهوری اسلامی با توقف غنیسازی بیست درصدی و نصب و تولید سانتریفوژهای پیشرفته و محدودسازی ابعاد آن در این مرحله بوده است اما برای توفق جامع و دراز مدت مقاصد حداکثری را در نظر دارد.
اوباما دیپلماسی به پشتوانه فشار و تهدید نظامی را ابزار موفقیت آمریکا در تامین ملاحظات امنیتی و ایفای نقش رهبری در دنیا اعلام نمود. از دید وی عقبنشینی در برنامه هستهای حکومت ایران و آغاز خلع سلاح شیمیایی داوطلبانه بشار اسد از مصادیق موفقیت این راهبرد در سیاست خارجی آمریکا هستند.
اوباما از موضع بالا اعلام کرد در حال حاضر که شما اینجا نشستهاید عملیات نابود سازی نیمی از ذخیره اورانیوم با غلظت بالای ایران شروع شده است. او گسترش بازرسیها را از دیگر دستاوردهای توافق موقت ژنو دانست که در مسیر ساخت بمب اتمی توسط جمهوری اسلامی بازدارندگی ایجاد مینماید.
اوباما تصریح کرد که میداند مذاکره سخت است و تضمینی برای موفقیت نیز ندارد. او احتمال داد گفتگوها بر سر توافق جامع به نتیجه نرسد. اوباما ملاک نتیجه گرفتن را اقدامات قابل راست آزمایی حکومت ایران نامید و اعتماد را کافی ندانست. او تاکید کرد همانطور که ریگان و جان اف کندی با شوروی مذاکره کردند، یک آمریکایی قدرتمند از مذاکره هراسی ندارد. اوباما در عین حال هشدار داد که در مقطع فعلی هر گونه تحریم جدید بر علیه ایران را وتو میکند.
او همچنین گفت اگر رهبران جمهوری اسلامی فرصت دیپلماسی را از دست بدهند او اولین کسی خواهد بود که به دنبال تصویب تحریمهای جدید خواهد رفت. اوباما باز ایران را به گسترش تروریسم متهم ساخت.
سیاست اوباما در خصوص جمهوری اسلامی را میتوان در سر فصلهای زیر دستهبندی کرد:
• تداوم راهبرد دو مسیره گفتگو و اعمال فشار با تاکید بیشتر بر گفتگو
• آزمودن بخت دیپلماسی
• استفاده از حربه تحریم و تهدید به حمله نظامی (از نظر اوباما آمدن جمهوری اسلامی به میز مذاکره محصول تحریمها بوده است)
• تغییر و کاهش اندازه ساختار هستهای ایران که حداقل شامل تعطیلی فردو، کاهش چشمگیر سانتریفوژهای فعال و عدم راه اندازی راکتور اتمی اراک است.
• محدود سازی تعقیب تنشزدایی با جمهوری اسلامی در حوزه هستهای و حفظ تقابل در حوزه تروریسم و مسائل امنیتی خاور میانه
• مخالفت با افزایش فشارها و تصویب تحریمهای جدید در مقطع کنونی
• آمادگی برای تغییر سیاست در برابر ایران مشروط به تغییر رفتار جمهوری اسلامی
بنابراین با توجه به فاصله چشمگیر ارزیابی اوباما از توافق موقت ژنو با خوانش دولتمردان اعتدالی و اصولگرای ایران، تصور تغییر راهبردی در مناسبات دو کشور خیلی خوشبینانه به نظر میرسد
در اصل اقدام مشترک ژنو فاکتور تعیین کنندهای در فرجام پرونده هستهای و روابط دو دولت نیست. این توافقنامه میتواند موقت باقی بماند و دوام نیابد. البته امکان تداوم نیز دارد. اما صحبتهای اوباما تردیدها نسبت به موفقیت در توافق جامع هستهای را افزایش بخشید و دشواریهای فزاینده آن را آشکار نمود.
البته واقعیتهای حاکم بر صحنه معادلات جهانی و منطقهای، تقویتکننده کاهش تیرگی روابط دو کشور است اما با توجه به تعارضهای راهبردی این عوامل ظرفیت بیش از توافقات گذرا و مقطعی را ندارند.
البته اوباما نیز بسادگی نمیتواند برخوردهایش در مورد ایران را عملی سازد. دولت اوباما و بخصوص وزیر خارجهاش با نوعی خوشبینی به سیاست ایران جلو رفتهاند و اهمیت لازم به فاکتور رهبری و ویژگیهای هویتی نظام سیاسی را ندادهاند. تمرکز بیش از حد به توانایی روحانی و ظریف نقطه آسیب دولت اوباما را نمایان میسازد.
اوباما بر خلاف ادعایش به راحتی و به سرعت نمیتواند رژیم تحریمهای یک جانبه آمریکا را به نقطه قبلی برساند. دولت آمریکا نیز امتیاز داده است. اگر چه اکثر تحریمها حفظ شده ولی ترکهای جدی در تحریمهای غرب بوجود آمده است. این ترکها بسادگی قابل ترمیم نیستند و دولت اوباما برای رسیدن به نقطه قبل از ژنو کار راحتی را در پیش ندارد. حربه تهدید به حمله نظامی نیز تا زمانی که در حد حرف باشد تاثیری بر رفتار حکومت نخواهد داشت و صرفا جنگی روانی ارزیابی میگردد.
در مجموع سخنان اوباما نشان داد اگر چه برخی از یخهای مناسبات شکسته است اما بنیاد رابطه تنشآمیز و تقابلی باقی مانده است. این مساله حل و فصل اختلافات و یا مدیریت آنها در محدودههای قابل تحمل را دشوار میسازد اگر چه ناممکن نمیگرداند.
صحبتهای اوباما جدی بود و اراده دولت آمریکا و نهادهای سیاسی، امنیتی و نظامی آن را نمایان ساخت. این صحبتها را نه میتوان ناشی از مصرف داخلی دانست و نه برای جلب رضایت اسراییل و عربستان سعودی. تصمیمگیران تهران مخاطب تشویقها و تهدیدهای وی بودند. حالا باید دید پاسخ تهران چه خواهد بود.