خشک‌سالی اقتصادی-سیاسی روحانی

حسن روحانی در سومین مصاحبه تلویزیونی خود کوشید تا چشم انداز امیدوار کننده‌ای در زمینه اقتصادی ترسیم نماید. وی در عین حال تصویر مثبتی از عملکرد اقتصادی دولت ارائه داد. محور اصلی ادعا‌های وی در زمینه کاهش نرخ تورم و عدم استفاده از منابع مالی بانک مرکزی بود.

Rouhani2

دولت یازدهم تا کنون استفاده از پول پر فشار و بانک مرکزی را منطقه ممنوعه اعلام کرده و به آن وفادار مانده است تا ارزش پول ملی بیشتر سقوط نکند. روحانی روی کاهش تورم به زیر ۳۵ درصد در پایان سال مانور داد. اگر چه موفقیت دولت قابل انکار نیست اما معلوم نیست با توجه به نا امیدی بازار سرمایه داخلی به افزایش سرمایه‌گذاری و همچنین تاثیرات افزایش حامل‌های انرژی و اجرای فاز دوم یارانه‌ها که عملا حالت هدفمندی پیدا نکرد، دولت چگونه می‌خواهد جلوی افزایش نرخ تورم را بگیرد.

علائم و نشانه‌ها خبر از گرایش سرمایه‌ها به سمت فعالیت‌های حبابی و رونق یافتن دوباره بورس بازی در مسکن و ارز می‌دهد. مجموعه این عوامل چالش‌هایی جدی برای دولت ایجاد می‌کند و استعداد ان را دارد که جهشی در نرخ تورم پدید آورد.

روحانی با گفتن حرف‌های کلی که افزایش قیمت برق، بنزین، گازوئیل، نفت و گاز تاثیری بر زیاد شدن بهای کالا‌های دیگر ندارد، سعی کرد تاثیر روانی افزایش قیمت‌ها را مهار نماید که شیب آنها بر خلاف قول اولیه او تدریجی نیست. اما ممانعت از بازگشت تورم به نرخ زیاد گذشته با حرف و گفتار درمانی میسر نمی‌شود و تدبیر و برنامه می‌خواهد که تا کنون تیم اقتصادی دولت در این خصوص توانی از خود نشان نداده‌اند. افزایش پنجاه درصدی حامل‌های انرژی فشار زیادی بر طبقه متوسط به پایین و محروم جامعه خواهد آورد. پیامد‌های آن به لحاظ سیاسی مشکلاتی را برای روحانی پدید می‌آورد.

روحانی اشاره‌ای به ناکامی دولت در دعوت به انصراف از دریافت یارانه نکرد و از اینکه مردم در موعد مقرر با نظم و انضباط ثبت نام کردند تشکر کرد. در حالی که تقاضای دولت انصراف داوطلبانه دهک‌های درآمدی بالای جامعه بود امری که محقق نشد و روحانی نیز از کنار آن نگذشت. وی توضیح نداد چرا دولت در ماه‌های اولیه فاز دوم پرداخت یارانه‌ها می‌خواهد به همه ثبت نام کنندگان یارانه دهد. در حالی که وزیر اقتصاد قبلا اعلام کرده بود نزدیک ده میلیون نفر از ثروتمندان کشور شناسایی شدند اما ادعای وی در زمینه راست آزمایی اظهارات مالی ثبت نام کنندگان در عمل تحقق نیافت. روحانی در این خصوص نیز توضیحی نداد که عملا مشابه دوران احمدی‌نژاد هدفمند سازی یارانه‌ها را بی معنی می‌سازد و بر خلاف محتوی قانون هدفمندی یارانه‌ها نیز است.

روحانی در خصوص درمان و مسائل دارویی وعده هایی داد که باید دید در عمل به کجا می‌انجامد. همچنین گفت یارانه کالایی تا پایان سال پنج بار به نیازمندان پرداخت خواهد شد. این بار قرار است به جای توزیع در میادین عمومی، افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی از آنها بهره مند شوند. اما معلوم نیست ساز و کار توزیع چگونه خواهد بود و واقعا بخش نیازمند جامعه از امتیاز امنیت غذایی بهره مند می‌شود.

سخنان روحانی در زمینه بهبود چشمگیر در زمینه کشاورزی مشابه ادعا‌های وی در سفر‌های تبلیغاتی اغراق گونه به نظر می‌رسد. ادعا‌های وی با توانایی دولت و تشدید خشکسالی در کشور نمی‌خواند. به نظر می‌رسد ادعا‌های دولت در زمینه کشاورزی از بارز ترین نقاط آسیب آن باشد.

از فحوای حرف‌های روحانی بر می‌آید وی به انعقاد توافقنامه جامع هسته‌ای امیدوار است. او سعی کرد منتقدین و مخالفان را به اقلیتی از اصول‌گرایان افراطی تقلیل دهد. او تهدید کرد در صورت افزایش کارشکنی آنها مردم باید جواب‌شان را داده و خراب‌کاری‌های آنها را خنثی سازند. ادعای وی در زمینه حمایت اکثریت جامعه از آشتی با دنیا و مصالحه هسته‌ای حرف درستی است و همچنین وی برای عبور از موانع نیاز به تحرکات عملی مدافعان دارد. اما در عین حال دولتی که ادعای تضارب آراء و آزاد اندیشی دارد باید اصل انتقاد و مخالفت را به رسمیت بشناسد و پاسخ به منتقدان را به شیوه منطقی و مستدل بدهد.

اگر چه قابل انکار نیست کسانی از برداشته شدن تحریم‌ها و کاهش تنش در سیاست خارجی به لحاظ مادی متضرر می‌شوند اما همه مخالفان را نمی‌توان در این دسته جای داد.

روحانی برخوردی تهاجمی با اصول‌گرایان افراطی انجام داد و آنها را به دروغ‌گویی متهم نمود و همچنین کوشید بین فعالیت‌های آنها و ادعا‌های رهبری در حوزه فرهنگ تعارض برقرار نماید. اما کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند از حاشیه امنیتی برخوردار هستند که بدون حمایت رهبری امکان پذیر نیست.

روحانی در سیاست خارجی بار دیگر آشکار ساخت که به رسیدن به توافق با غرب خوشبین است و آن را امکان پذیر می‌داند. وی گفت: «بر این اساس، نظر کسانی که معتقدند مسائل ما با دنیا حل نمی‌شود،‌ نظر درستی نیست؛ چراکه ما می‌توانیم مسائل‌مان را با دنیا حل کنیم؛ البته برخی مسائل پیچیده است و یک روزه حل نمی‌شود.»

البته او روشن ساخت که انتظار دارد غرب در چارچوب زمانی مناسبی تحریم‌ها را به صورت کامل بردارد. در عین حال وی می‌پندارد که دستیابی به توافق جامع ممکن است در پایان مهلت شش ماهه اقدام مشترک ژنو شدنی نباشد. اما لحن و نوع صحبت‌های وی نشان می‌دهد که از موافقت رهبری مطمئن است.

ولی نظرات او در سیاست خارجی تعارض چشمگیری با دیدگاه خامنه‌ای دارد. این مساله اجازه نمی‌دهد مسائل به سادگی که وی می‌پندارد جلو رود.

روحانی در عین حال روی بهبود رابطه با روسیه و چین نیز زیاد مانور داد که با سخنان وی در ایام تبلیغات انتخاباتی سنخیت تام نداشت.

اما در حوزه‌های سیاست داخلی روحانی سخنی نگفت و فقط به صورت کلی گفت وعده هایش را فراموش نکرده است. اما تا کنون ۸ ماه از آغاز به کار دولت گذشته است و به‌زودی وارد سال دوم فعالیتش می‌شود. گشایش در حوزه‌های سیاسی و فرهنگی، اقلیت‌های قومی و مذهبی و برنامه‌هایی که وی وعده داد در آغاز دوران فعالیت دولت امکان عملی شدن دارند. موکول کردن مسائل به آینده احتمال حل آنها را دشوار تر می‌سازد.

روحانی اگر نتواند زمینه فعالیت احزاب معترض، تشکل‌های دانشجویی مستقل، رسانه‌های آزاد و نیرو‌های جامعه مدنی را مساعد نماید و هویت طلبان قومیتی و اقلیت‌های مذهبی تغییری را درک نکنند، آنگاه حمایت نیرو‌های معترض به وضع موجود از زاویه‌های سیاسی و فرهنگی را از دست می‌دهد. رفتار روحانی در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی تا کنون نوعی دوگانگی و برخورد پوپولیستی را به اذهان متبادر کرده است. در این حوزه گفتار درمانی جواب نمی‌دهد و باید اقدامات عملی و قابل سنجش صورت بگیرد.

در مجموع مصاحبه مطبوعاتی روحانی بیشتر شامل وعده‌های نسیه بود. به نظر می‌رسد او تمرکزش را در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی گذاشته است. مصاحبه بعدی وی در تابستان خواهد بود. آن موقع وی دیگر نمی‌تواند مانند این مصاحبه روی وعده دادن تکیه کند و لااقل باید در حوزه اقتصادی دستاورد هایی را نشان دهد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.