در آمدی بر ادوار متضاد فعالیت تحکیم وحدت ( بخش اول)

دفتر تحکیم وحدت یکی از مهمترین تشکل‌های سیاسی در ایران بعد از انقلاب است که به نوعی می‌توان گفت بیشترین تولید و پرورش نیرو‌های سیاسی را انجام داده است. تحکیم برای تقریبا ۳۰ سال به طور متوسط سالانه حداقل ۴۰۰ نیرو تربیت کرده و به فضای سیاسی کشور تزریق کرده است. البته اکثر آنها بعد از پایان دوره دانشجویی میدان سیاست را ترک کردند اما در حاشیه آن باقی مانده‌اند.

خروجی‌های دفتر تحکیم وحدت در جناح‌های مختلف جمهوری اسلامی، اپوزیسیون و نیرو‌های جامعه مدنی حضور دارند و نقش‌های مهمی را ایفا می‌کنند.

tahkim1

سیر تطورات و تحولات دفتر تحکیم وحدت و گوناگونی چشمگیر مواضع فعالان آن در برهه‌های مختلف برای ناظران وتحلیل گران سیاسی ایران جالب و در عین حال عجیب است که چگونه چنین چیزی میسر شده است. 

 برای پاسخ به این سوال باید نقطه عزیمت، ساختار تشکیلاتی و گفتمان‌های حاکم بر دوره‌های مختلف دفتر تحکیم وحدت را مورد توجه قرار داد. دفتر تحکیم وحدت مرکزیت انجمن‌های اسلامی دانشجویان سراسر کشور است اما عمر آن به مراتب کوتاه‌تر از انجمن‌های اسلامی است.

انجمن‌های اسلامی دانشجویان در دهه بیست به همت دانشجویانی که امروزه ملی- مذهبی شناخته می‌شدند تاسیس شدند ابتدا آنها گرایش مذهبی و معرفتی داشتند اما بعدا فعالیت سیاسی و مبارزاتی در آنها برجسته شد.

در آستانه انقلاب فعالان انجمن‌های اسلامی دانشجویان در داخل و خارج از کشور عمدتا متاثر از نظرات و دیدگاه‌های دکتر علی شریعتی، آیت‌الله خمینی، آیت‌الله طالقانی و بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق بودند و از دیدگاه‌های رهبرلن معنوی اولیه چون مهندس بازرگان و دکتر یدالله سحابی فاصله گرفته بودند. اما افزایش جمعیت دانشجویی دانشگاه‌ها باعث افزایش تعداد دانشجویانی شد که از لایه‌های سنتی جامعه برخاسته بودند و این دسته از دانشجویان پایگاه اجتماعی اصلی سنت گرایان ایدئولوژیک در بعد از انقلاب شدند.

فعالان مذهبی دانشجویی ابتدای انقلاب به دو شاخه کلی انجمن‌های اسلامی دانشجویی (مدافعان خط امام) و انجمن‌های دانشجویان مسلمان سمپات سازمان مجاهدین خلق تقسیم شدند.

دفتر تحکیم وحدت در سال ۱۳۵۸ و به دنبال ملاقات جمعی از مسوولان انجمن‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌ها با آیت‌الله خمینی تشکیل شد. وی در آن ملاقات به دانشجویان فوق توصیه کرد «بروید و تحکیم وحدت کنید.» این موضوع باعث شد تا نمایندگان انجمن‌های اسلامی در ادامه جلسات قبلی خود تصمیم بگیرند که اتحادیه‌ای به نام دفتر تحکیم وحدت بر اساس رویکرد از پایین به بالا و انتخابی تشکیل دهند. از این رو دفتر تحکیم وحدت به عنوان مرکزیت انجمن‌های اسلامی تاسیس شد که اعضاء شورای مرکزی آن به صورت سالانه با رای مستقیم نمایندگان انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های عضو تعیین می‌شدند.

دفتر تحکیم وحدت در ابتدای فعالیت خود پشتیبان آیت‌الله خمینی و مروج نظریات وی بود و جایگاه خود را در صفوف نیرو‌های خط امام و در تقابل با جریان‌های چپ و موسوم به لیبرال قرار داد. از این رو در دهه شصت عملا تشکیلاتی مدافع دولت و ابزار حکومت و ادامه وجودی آن در محیط‌های دانشگاهی بود.

غلط نیست اگر بگوییم در دهه‌ی شصت، دفتر تحکیم وحدت و انجمن‌های اسلامی دانشجویان نگاهبانان ایدئولوژی و ارزش‌های حکومت در دانشگاه‌ها بود و با سیاست‌های انقباضی و خشونت‌های دولتی همراهی کرد. اما باید توجه داشت دفتر تحکیم وحدت از همان ابتدا از تکثری در داخل خود برخوردار بود که بدان نوعی دینامیسم و جوشش درونی می‌داد. همچنین تشکیلاتی دست ساخته حکومت و مصنوعی نبود. بلکه پایگاه دانشجویی داشت.

البته جریان غالب در جنبش دانشجویی نبود و به طور نسبی از حمایت کمتری در بین جمعیت دانشجویی وقت در مقایسه با گروه‌های پیشتاز (سمپات فدائیان خلق) و دانشجویان مدافع سازمان مجاهدین خلق برخوردار بود. در مجموع موقعیت مسلطش در دهه شصت مدیون سیاست سرکوب دگراندیشان و تشکل‌های دانشجویی منتقد بود. اما متکی به بخشی از جامعه دانشجویی کشور نیز بود. این مساله دفتر تحکیم وحدت در دهه شصت را از تشکل‌هایی چون بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی دانشجویان متمایز می‌سازد.

تحکیم از درون دانشگاه‌ها شکل گرفت اما با حمایت حکومت فربه شد و در دهه شصت جایگاهی فراتر از وزن واقعی خود در سایه پمپاژ دولتی پیدا کرد. بنابراین از یک سو دفتر تحکیم وحدت محصول نظام جمهوری اسلامی بود و از سوی دیگر به عنوان نهادی برخاسته از انقلاب در بنیان‌گذاری نظام نقش داشت. بنابراین رابطه دفتر تحکیم وحدت و نظام جمهوری اسلامی رابطه ای دو سویه بود. فعالان انجمن‌های اسلامی در مقاطع مختلف موضع منفعلانه و کنش پذیر در برابر نظام نداشتند بلکه خود را صاحب اصلی نظام تلقی می‌کردند. رابطه فعالان دهه شصت با آیت‌الله خمینی شیفتگی به جنبه کاریزماتیک وی بود.

همچنین اغلب فعالان دهه شصت انجمن‌های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت رویکرد آرمانی و اعتقادی به سیاست داشتند ودیدگاه‌های منفعت طلبانه در آن حاشیه ای بودند. همچنین شکاف سنت و مدرنیته نیز از ابتدا در آن فعال بود که خود را در شکاف جناح چپ و راست در سال‌های بعد از دهه شصت نشان داد.

در ادامه توضیح داده می شود که تحکیم در دهه‌های هفتاد و هشتاد سیمای کاملا متفاوت و متعارضی با دهه‌ شصت پیدا می‌کند. در این دگردیسی فقط نسل‌های جدید حضور ندارند بلکه برخی از فعالان دهه شصت و اعضاء شورای مرکزی تحکیم نیز در مواضع قبلی خود تجدید نظر کرده و به دموکراسی و مدزنیته روی خوش نشان می‌دهند.

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در پژوهش‌های تاریخی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.