معمای سقوط هواپیمای مسافربری مالزی

سقوط هواپیمای مالزیایی در شرق اوکراین و کشته شدن ۲۹۸ نفر مسافران آن، یکی از تلخ‌ترین رویداد‌های اخیر در دنیا بود. این عمل فاجعه بار که ممکن است جنایت آمیز نیز بوده باشد، وجدان جامعه جهانی را جریحه دار ساخته است. رویداد فوق باعث شده است حساسیت و نگرانی جامعه جهانی نسبت به درگیری‌های نظامی و ایجاد ناامنی در دنیا افزایش یابد.

10423755_669686179772829_6420724637326724532_n

امتناع جدایی‌طلبان اوکراینی از همکاری کامل با ناظران و خبرنگاران خارجی و ایجاد محدودیت در خصوص بازدید از محل سقوط هواپیما، آنها را در مظان اتهام قرار داده که به دنبال محو اسنادی هستند که می‌تواند به تشخیص عامل پرتاب موشک زمین به هوا بیانجامد.

عمل‌کرد ضعیف و کند جدایی‌طلبان در جمع آوری بقایای اجساد و رها شدن آنها برای مدت زیادی در زیر آفتاب باعث خشم و ناراحتی دولت‌های کشورهایی شده است که بیشترین قربانی را داده‌اند. بقایای اجساد در مزارع گندم به نحو نامناسبی پراکنده شده بود. جدایی‌طلبان سرانجام جسدهای پیدا شده را در داخل سرد خانه‌ای در قطار قرار داده و در شهر تورز در شرق اوکراین حفظ کرده‌اند.

البته هنوز تمامی بقایای اجساد پیدا نشده است اما نزدیک به ۲۸۲ جسد در چهار واگن قطار قرار داد. طبق توافق جدایی‌طلبان قرار است قطار فوق به شهر خارکیف که در کنترل دولت اوکراین است، و از آنجا نیز جنازه‌ها به کشور هلند منتقل شوند. ناظران هلندی کیفیت نگهداری اجساد در واگن‌های سرد خانه ای را مناسب توصیف کرده‌اند. اما همکاری دولت مستقل خود خوانده دنتسک رضایتبخش نبوده است.

انتقال اجساد بعد از فرایندی پر کش و قوس انجام شد. ماموران نظامی جدایی‌طلب موانعی بر سر فعالیت روزنامه‌نگاران و دیده‌بانان ایجاد کرده‌اند. خبرنگار الجزیره گزارش در این خصوص تهیه کرده است.

روز دوشنبه دولت مالزی اعلام کرد که با جدایی‌طلبان در خصوص دسترسی کامل به بقایای هواپیمای و اجساد قربانیان به توافق رسیده است. انتقال اجساد به هلند محصول توافق مالزی با جدایی‌طلبان اوکراینی است. همچنین بر اساس توافق قرار است دو جعبه سیاهی که جدایی طلبان پیدا کرده‌اند تحویل دولت مالزی بشود.

موفقیت نجیب نخست‌وزیر مالزی در اقناع جدایی‌طلبان به همکاری غیرمنتظره بود. او به موفقیتی دست پیدا کرد که دولت‌های غربی با فشار نتوانسته بودند به آن دست یابند. فشار زیادی از سوی جامعه جهانی بر روی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه آورده شده تا جدایی‌طلبان را قانع سازد اجازه دهند بازرسان بین المللی تحقیق کامل و بدون محدودیتی از محل سانحه داشته باشند. برخی از کارشناسان معتقدند دیگر برای کشف حقیقت دیر شده و در صورتی که اجازه تحقیقات کامل داده شود بعید است بتواند به نتیجه برسد چون آثار و مدارک لازم محو شده‌اند.

لوبوف کودریاوتز، از کارکنان سردخانه تورز مدعی است در غروب روزی که هواپیما منفجر شد کسی از ساکنان محلی جسد غرق به خون یک کودک را تحویل وی داده است. اما ساعاتی بعد افرادی از جدایی‌طلبان مسلح آمده و جسد را از وی تحویل گرفته‌اند و او را مورد بازجویی قرار دادند که ترکش‌های هواپیما کجا است؟ ترکش‌های راکت کجاست؟ و او در پاسخ می‌گوید «اطلاعی ندارم»، برای اینکه چیزی در اختیار وی نبوده است. این ادعا، فرضیه پرتاب موشک از سوی جدایی‌طلبان را تقویت می‌کند.

هنوز به قطعیت نمی‌توان گفت چه گروهی و چگونه با شلیک موشک باعث سقوط هواپیمای مسافربری شده‌اند. داوری در این خصوص نیازمند انجام تحقیق مفصل و تخصصی است. همچنین دسترسی به جعبه سیاه تعیین کننده است. دولت‌های اوکراین و آمریکا انگشت اتهام را به سمت جدایی‌طلبان دراز می‌کنند. دولت‌های اروپایی نیز با احتیاط بیشتر کم و بیش چنین نظری دارند. جدایی‌طلبان و دولت روسیه ارتش اوکراین را متهم می‌سازند. در واقع در جنگ داخلی اوکراین جبهه جدیدی در خصوص متهم‌سازی عامل انفجار هواپیمای مسافر بری مالزی باز شده است. در این میان دولت‌های روسیه و آمریکا بازیگران اصلی رویارویی جهانی ماجرا هستند.

دولت آمریکا می‌گوید تصاویر ماهواره‌ای و فایل‌های شنود صوتی در اختیار دارد که آشکار می‌سازد موشک‌های باک سیستم SA-11 از سوی روسیه در اختیار جدایی طلبان قرار گرفته است. ردگیری مکالمات نشان می‌دهد که درباره انتقال و جابه‌جایی این سیستم سخن گفته شده است. به ادعای مقامات آمریکایی در رسانه‌‌های اجتماعی نیز تصاویری از آنها در کنار این سیستم منتشر شده است ولی بعد از مشخص شدن اینکه هواپیمای سقوط کرده مسافربری است، این عکس حذف شده است. اوباما صریحا پوتین را در خصوص همکاری با تحقیقات جامع از رویداد غم انگیز سقوط هواپیمای مسافربری مالزی مسوول دانست. همچنین مقامات آمریکایی مدعی هستند که جدایی طلبان اجزاء کلیدی و قابل رد یابی را از محل سقوط هواپیما جمع کرده و مخفی ساخته‌اند.

هم اوکراین و هم روسیه از این نوع موشک‌ها دارند. منتها در ایام درگیری بیشتر جدایی‌طلبان از راکت و موشک‌های زمین به هوا استفاده کرده‌اند. رادار این موشک‌ها قابلیت تفکیک هواپیما‌های جنگی و مسافربری را ندارد. اگر چه نمی‌توان به طور کامل قصد عمدی در هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری را از گمانه زنی‌ها خارج ساخت. اما به احتمال زیاد عاملان با تصور هواپیمای نظامی مبادرت به شلیک موشک کرده‌اند و مرتکب خطا شده‌اند. مقامات دولت اوکراین مدعی هستند بدون مشارکت نیروهای روسی، جدایی‌طلبان توانایی استفاده از موشک‌ها را نداشتند.همچنین کارشناس‌های امنیتی امریکا مدعی هستند که معلوم نیست موشک‌ها در نزدیکی زمان پرتاب در اختیار جدایی‌طلبان قرار گرفته‌اند یا اینکه پیشتر، آنها را تحویل گرفته بودند.

در مقابل دولت روسیه مدعی است که دولت اوکراین به خاطر پافشاری در جنگ با جدایی‌طلبان و امتناع از مذاکره با آنها مقصر اصلی است. همچنین جدایی‌طلبان و مقام‌های نظامی روسیه مدعی هستند ارتش اوکراین در روزهای قبل از انفجار راکت‌های مشابهی را در منطقه پرتاب کرده است. همچنین در روز حادثه یک جت نظامی اوکراینی در نزدیکی هواپیمای مسافربری پرواز می‌کرده و امکان پرتاب موشک به هواپیما را داشته است. «آندری کارتوپولوف» رئیس اداره عملیات عمومی قرارگاه ارتش روسیه امروز در یک کنفرانس خبری در مسکو از تعقیب شدن هواپیمای ساقط شده مالزیایی توسط یک فروند جنگنده سوخوی ۲۵ ارتش اوکراین خبر داد. پوتین امریکا و کشورهای غربی را به اتهام‌پراکنی و بهره‌برداری سیاسی از ماجرا متهم کرده است.

در این شرایط جمع‌بندی در خصوص اینکه چه کسی موشک را شلیک کرده است دشوار است. شورای امنیت سازمان ملل بعد از چند روز بحث سرانجام قطع‌نامه الزام آور برای تحقیق جامع در مورد علت سقوط هواپیمای مسافر بری مالزی را تصویب کرد. پیش‌نویس قطعنامه توسط استرالیا پیشنهاد شد. حال انتقال اسناد و مستندات دو طرف به کمیته تحقیق سازمان ملل و بخصوص بررسی جعبه سیاه می‌تواند روشن سازد که کدام گروه موشک را شلیک کرده‌اند.

شواهد موجود بیشتر اتهامات را متوجه جدایی‌طلبان اوکراینی مدافع روسیه می‌سازد اما این ظاهر ماجرا است و بررسی دقیق موضوع روشن می‌سازد آیا این تصور اولیه درست است یا اینکه آنها نقشی نداشته و ارتش اوکراین عامل این سقوط است. نتیجه تحقیق، تاثیر مهمی در آرایش قوای جهانی و تحولات خواهد داشت از این رو ممکن است نگرانی از پیامدهای گسترده انتشار نتیجه تحقیقات مانند انفجار بمب شیمیایی در سوریه، سازمان ملل را به انتشار گزارشی خنثی سوق دهد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.