صدام حسین در ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ در حدود ۲۸ سال پیش به کشور کویت حمله کرد و ظرف ۱۳ ساعت این کشور را تسخیر و به عنوان یک استان ضمیمه قلمرو ارضی عراق کرد. ارتش عراق در این حمله نظامی از ظرفیت بالای تسلیحاتی و نیروی انسانی رزمی استفاده کرد. ارتش عراق در آن مقطع متشکل از ۶۰۰ هواپیمای جنگی، ۵۳۰۰ تانک، ۷۰۰۰ زره پوش، ۳۰۰۰ عراده توپ، موشک ها و بالگرد های فراوان بود و بیش از یک میلیون سرباز و درجه دار آن را همراهی می کردند که تجربه ۸ سال جنگ با ایران را داشتند.
در نهایت صدام در پی شکل گیری ائتلاف بین المللی بعد از به پایان رسیدن ضرب الاجل شورای امنیت سازمان ملل مجبور به ترک کویت با هزینه های سنگین شد. در عملیات فوق که طوفان صحرا نام گرفت، کشور های آمریکا، عربستان سعودی، ترکیه، بریتانیا، مصر، سوریه، فرانسه، کویت، پاکستان، کانادا، اسپانیا، امارات متحده عربی، مراکش، بنگلادش، عمان، نیجر، بحرین، سنگال، چکسلواکی، هلند و هندوراس حضور داشتند.
اما این جنگ ایران را در شرایط خاصی قرار داد و با تدابیری که مسئولان وقت اعم از سید علی خامنه ای و اکبر هاشمی رفسنجانی بکار بستند امتیازات مهمی شامل ایران شد. آنها به درستی با رد گزینه های “حمله نظامی به عراق برای دریافت امتیازات بیشتر” و یا “حمایت از عراق علیه آمریکا و ائتلاف بین المللی” از ورود عملی به این جنگ و بحران خودداری کردند و ضمن محکوم کردن تجاوز عراق به کویت ,با دخالت قدرت های بزرگ در مدیریت بحران منطقه ای نیز مرزبندی کردند.
اما مهمترین بخش این امتیازات ارتباطی با تدابیر آنها نداشت بلکه پیامد تخطی ناپذیر تصمیم صدام به حمله به کویت بود. موفقیت این طرح نیازمند اطمینان از عدم حمله نظامی ایران به عراق بود. ازاینرو صدام با نامه نگاری با مقامات جمهوری اسلامی کوشید تا آسیب پذیری اش در این خصوص را از بین ببرد. اما این کار بهای خودش را داشت و لذا صدام در آن مقطع مبادله اسرا را کامل ساخت و با خروج کامل از قلمرو ایران، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پذیرفت.
صدام در آخرین نامه خود به رفسنجانی در ۲۴ مرداد ۱۳۶۹ موافقت خود با محور های زیر را بیان کرد:
” ۱ – موافقت با پیشنهاد شما که در نامه جوابیه مورخ هشتم اوت ۱۹۹۰ توسط «برزان ابراهیم تکریتی» نماینده ما در ژنو از آقای سیروس ناصری نماینده شما دریافت شد. پایه قرار دادن قرار داد ۱۹۷۵ به عنوان اصول منسجم با آنچه که در نامه ۳۰ ژوئیه ۱۹۹۰ به ویژه در مورد تبادل اسرا و بندهای ۶ و ۷ از قطعنامه ۵۹۸ آمده است.
۲ – بر اساس آنچه که در بند اول این نامه و آنچه که در نامه مورخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۹۰ آمده است، ما آمادهایم هیاتی را به تهران بفرستیم و یا هیاتی توسط شما به بغداد اعزام شود تا موافقتنامهها را جهت امضا آماده کند.
۳ – به عنوان ابتکار حسن نیت، ما از روز جمعه هفدهم اوت (۱۳۶۹٫۵٫۲۶) نیروهای خود را از مرزهای شما فرا میخوانیم و تنها نیروهای سمبلیکی را به عنوان نگهبانان و پلیس مرزی باقی میگذاریم تا در شرایط طبیعی به وظایف روزمره خود عمل کنند.
۴ – کلیه اسرای جنگ با تمام تعداد بازداشت شدگان را فوراً از راه مرزهای زمینی از جمله “خانقین” و “قصر شیرین” و مناطقی که مورد توافق دو طرف خواهد بود، آزاد خواهیم کرد و ما اولین گام در این زمینه را روز جمعه هفدهم اوت برخواهیم داشت.
آقای رفسنجانی رئیس جمهور، با این تصمیم ما همه چیز روشن و تمام خواستهها و مسائلی که بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد و چیزی نمانده است مگر آن که موافقتنامهها آماده و امضا شود تا هر یک از ما جهت ورود به زندگی جدید، اشراف واضح داشته باشیم.”
امری که چندان مورد توجه قرار نگرفته است، اجرای کامل قطعنامه ۵۹۸ بعد از تصمیم عراق به حمله به کویت است. ارتش عراق تا دو سال بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی ، کماکان بخش های محدودی از خاک ایران در شمال غربی را در دست داشت. موازنه قوای جهانی نیز بگونه ای بود که علی رغم نظر مثبت خاویر پرز دکوئیار دبیر کل وقت سازمان ملل و مصوبات شورای امنیت، عراق از انجام تعهدات خود سریاز زده و مقامات حکومت نیز به گذشت زمان دلبسته بودند. بنابراین ادعای جمهوری اسلامی که در جنگ برنده شده و توانسته ارتش متجاوز را به صورت کامل ار خاک ایران خارج سازد، دقیق نیست و بهتر است گفته شود تجاوز عراق به دولت کویت در تحلیل آخر باعث شد تا از قلمرو ایران به صورت کامل خارج شود. اگر تسخیر کویت انجام نمی شد، معلوم نبود وضعیت نقاط مرزی ایران و عراق چه می شد.
پذیرش قرارداد الجزایر که صدام در هنگام تجاوز به خاک ایران آن را پاره کرد، دیگر موفقیت بزرگ بود که باز در سایه حمله دولت وقت عراق به کویت حاصل شد. اهمیت این قرارداد مهم که با تدابیر محمد رضا شاه پهلوی بدست آمد در آنجاست که با قرار دادن خطوط تالبوت در شط العرب ( اروند رود) دسترسی عراق به آب های بین المللی محدود و مشروط به همراهی ایران شده و ایران در موقعیت مسلط این رودخانه تاریخی و پهناور قرار داد .
امتیاز دیگر ایران فرود حداقل صد هواپیمای جنگی و ترابری عراق در فرودگاه های ایران بود که عملا در اختیار کشور قرار گرفتند و دیگر اجازه پرواز نیافتند. بعد از سقوط نظام سیاسی بعث در عراق، دولت عراق در چندین مورد خواهان بازپس گیری هواپیماهای فوق شده است، اما ایران موافقت نکرده و این هواپیماها را بخشی از غرامت جنگی خود بشمار آورده است.
بنابراین غلط نیست اگر گفته شود برنده اصلی جنگ اول خلیج فارس و اشغال ۷ ماهه کویت توسط ارتش عراق ، ایران بود. البته ایران از جنگ دوم خلیج فارس نیز بهره فراوانی برد و توانست موقعیت ژئوپلتیک خود در منطقه را بهبود بخشد. هر دوی این اتفاقات محصول طرح و برنامه قبلی نبود، بلکه پیامد های ناخواسته و تاثیرات متقابل تصمیمات کشور های رقیب و مخالف جمهوری اسلامی بود.