مقامات گروه نظامی- سیاسی انصار الله (شیعیان حوثی) و دولت وابسته به این گروه و متحدانش در یمن اعلام کردند که فرایند خروج از سه بندر الحدیده، راس عیسی و صلیف را آغاز کرده اند. البته هنوز درستی این ادعا معلوم نیست، اما اعلام آن که با تخلیه بنادر یادشده و بیرون بردن نیروها، ایستگاه های بازرسی و تجهیزات نظامی و پاکسازی مین ها همراه است، با استقبال دولت عبدربه منصور هادی، نماینده ویژه سازمان ملل در یمن و دولت های اروپایی مواجه شده است.
بندر حدیده گذرگاهی راهبردی در یمن است که ۷۰ درصد واردات و کمک های بشردوستانه از آن عبور می کند. خروج از بنادر بخصوص حدیده اگر مطابق توافق نشست سوئد انجام شود، بعد از تاخیر ۵ ماهه گام مهمی در انجام مقدمات آتش بس در جنگ داخلی خونین یمن خواهد بود. این جنگ که به ۵ سال نزدیک می شود تا کنون باعث جان باختن ۷۰-۶۰ هزار نفر، آوارگی سه میلیون نفر، مصدومیت صدها هزار نفر، قحطی، کمبود غذایی و داروئی ۲۴ میلیون نفر و سوء تغذیه ده ها هزار کودک شده است.
تا کنون هر دو طرف درگیری یکدیگر را به نقض توافق سوئد متهم می کردند. اکنون هم معلوم نیست اقدام حوثی ها و متحدان شان نقل و انتقالات کامل طبق توافقات را دنبال می کند یا گامی تاکتیکی در آستانه دور جدید مذاکرات است. در ماه های گذشته تحولاتی در جبهه های جنگ رخ داده است. ائتلاف دولت های سعودی، امارت متحده عربی و منصور هادی مدعی پیروزی و تضعیف توان موشکی انصار الله و متحدانش در ارتش بمن شده اند. اما آنها با رد این ادعا می گویند مناطقی که ائتلاف فوق بدست آورده بودند را مجددا بازپس گرفته اند. بررسی فکت ها نشان می دهد انصار الله بیشتر در موضع دفاعی قرارگرفته و تحت فشار بیشتری در قیاس با گذشته است. تشکیل مجدد پارلمان یمن بعد از ۴ سال نیز موفقیتی برای منصور هادی بشمار می آید. بی اعتمادی گسترده و تقابل شدید بین دو طرف تردید ایجاد می کند که آیا سرانجام توافق بر سر بندر حدیده به صورت کامل و پایدار اجرا می شود یا نه؟ اخبار تایید نشده ای نیز منتشر شده است که عبدالملک الحوثی رهبر حوثی ها در دیدار با مارتین گریفیتس نماینده سازمان ملل خروج از بنادر یادشده را منظور به شروطی کرده است. این شروط عبارت هستند از :
« بازگشایی فرودگاه صنعا، بازگرداندن جنازه عبدالحکیم الماوری وزیر کشور حوثیها از بیروت به صنعا، صدور مجوز فروش انبار نفت شرکت صافر موجود در پالایشگاههای راس عیسی در دریای سرخ که ۵ میلیون بشکه برآورد میشود و به ودیعه گذاشتن درآمد حاصل از آن در بانک مرکزی تحت تصرف حوثیها و توقف فعالیت بانک مرکزی در عدن» .
اما علی رغم این تردید ها به نظر می رسد امکان آتش بس بیش از گذشته محتمل شده ،اگرچه هنوز قطعیتی ندارد و در صورت اجرا نیز فرایند پیچیده و زمان بری را برای تکمیل طی خواهد کرد. همچنین وضعیت اداره این بندر استراتژیک بعد از خروج حوثی ها معلوم نیست و در پیمان نامه سوئد مقرر شده است که نیروهای بومی و محلی کنترل آن را در دست بگیرند.
اما این تصمیم با فرض اینکه با خروج نظامیان از بندر حدیده و عادی شدن نقل و انتقال کانال از آن، فرایند آتش بس در یمن آغاز می شود، آنگاه پیامدهای این اتفاق فقط شامل یمن و کشورهای همسایه آن و ثبات خلیج فارس نمی شود، بلکه تاثیر معناداری در تنش های ایران و آمریکا نیز خواهد داشت.
با توجه به روابط نزدیک حوثی ها با جمهوری اسلامی و نفوذ سپاه قدس در آنها دور از واقعیت است که این تصمیم بدون هماهنگی با مقامات تهران گرفته شده باشد. حال این اقدام را ناشی از تحولات و شرایط مربوط به جنگ داخلی و واقعیت های میدانی مربوطه بدانیم یا تصمیمی آگاهانه برای ارسال پیام تنش زدایی جمهوری اسلامی به آمریکا و کاهش ریسک جنگ ارزیابی کنیم، تفاوت چندانی در پیامد آن ایجاد نمی کند که تاثیر کاهنده بر درگیری های ایران و آمریکا دارد.
یکی از حوزه های واکنش بالقوه جمهوری اسلامی در برابر تشدید برخورد تهاجمی از سوی دولت آمریکا و بخصوص بعد از تروریست نامیدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ناامن کردن باب المندب از سوی حوثی ها بود. در واقع یکی از اهرم های فشار برای گسترش جنگ نیابتی برخوردهای تخریبی توسط انصار الله بود که اکنون به نظر می رسد احتمال چنین سناریویی به نحو قابل اندازه ای کمتر از قبل شده است.
البته درستی این گمانه زنی نیازمند یک پیشنیاز است که خرابکاری ها علیه ۴ کشتی تجاری ,متعلق به کشورهای امارات متحده عربی ، عربستان سعودی و نروژ در نزدیکی بندر فجیره ارتباطی با حوثی ها یا سپاه یا دیگر گروه های نظامی و شبه نظامی وابسته به جمهوری اسلامی نداشته باشد.
اطلاعات و شواهد موجود برای ریشه یابی علل این تصمیم مشخص نیست و حتی هنوز با قطعیت نمی توان گفت که اجرای برخی از توافقات سوئد از سوی حوثی ها و هم پیمانان شان آگاهانه با هدف کاهش تنش بین ایران و آمریکا ریل گذاری شده است و شاید هم ارتباط معناداری با هم نداشته باشند، ولی نتیجه خواسته یا ناخواسته آن ایجاد بازدارندگی در برابر رسیدن درگیری ایران و آمریکا به نقطه جوش است. اگر هم هدف توصیف شده مد نظر بوده باشد، آنگاه می توان عملی شدن کامل خروج انصار الله از بنادر الحدیده، راس عیسی و صلیف تحت نظارت سازمان ملل را شاهد و گمانه ای در تایید این فرضیه بشمار آورد که جمهوری اسلامی با تلقی و برداشت آرایش جنگی از رفتار اخیر دولت آمریکا به دنبال کاهش کنترل شده حوزه های منازعه است.