”کمپین ضد حجاب اجباری“ در فضای مجازی با استقبال مواجه شد، اما در ضمن واکنشهای مخالفت آمیزی را هم برانگیخت. در این یاداشت از میان انتقاد ها بر روی یکی از آنها دست گذاشته ام که از سر نابهنگامی و یا در اولویت نبودن، درستی این حرکت را زیر سئوال می برد.
تعیین اولویت این مسئله و بحث پیرامون آن موضوع این نوشته نیست. بلکه اساسا این سئوال مطرح می شود که چرا باید طرح یک بحث و یا راه اندازی یک کمپین مشروط به برخورداری از اولویت باشد ؟ چگونه می توان ساختار هرمی اولویت ها را مشخص کرد ؟ ملاک تعیین اولویت ها چیست ؟ چه کسی آنها را تعیین می نماید ؟ آیا امکان پذیر است که پیشاپیش ارجحیت یک حرکت و یا خواست را مطرح کرد. یا باید تکلیف این مسئله درمیدان عمل و پس ازارائه طرح و پیشنهادات روشن گردد.
این موضوع بخشی از یک آسیب کلی درعرصه عمومی ایران است که درآن این تصور وجود دارد که حتما باید حرکت بزرگ و فراگیری که از اولویت بالایی برخوردار است مورد توجه فعالین سیاسی و مدنی قرار گیرد. و کارهای کوچک تر واجد ارزش کافی نیستند!
و یا همه گروه ها باید خواستی را که از اولویت و اهمیت بیشتری برخورداراست، مبنای فعالیت قراردهند. حال اگر کسی به این توضیح عمل نکرد، سزاوار سرزنش است و باید به خاطر عدم توجه به نیازهای مهم تر مورد شماتت قرار گیرد.
این رویکرد صرفنظر از امکان عملی بودن که قابل تردید است، مفید نیز نیست. جامعه به اقشار و لایه های مختلف تقسیم می شود که لزوما خواسته های یکسانی ندارند. در یک جامعه مجموعه ای از مطالبات وجود دارد که هرکدام به دنبال فضایی برای طرح خود هستند و جماعتی هستند که آنها را دنبال می کنند و این خواست ها برای آنها مهم است. به هیچ بخش و گروهی و لو کوچک باشند، نمیتوان گفت که خواسته خود را فرو گذاشته و خود سانسوری کنند، چون فعلا خواسته آنها در اولویت نیست!
علی القاعده باید مطالبات گوناگون که درجامعه متقاضیانی دارند، مطرح شوند. سپس میتوان میزان توجه به آنها و جایگاه شان را در هرم اولویت های جامعه مشخص کرد. اما قرار داشتن درهر سطحی از ارجحیت دلیلی برای به تعلیق درآمدن فرایند تحقق آن خواسته نیست.
حرکت های فراگیر سیاسی و ابر جنبش های موفق معمولا کارزارهایی هستند که می توانند یا برنامه ای برای تحقق مطالبات گوناگون ارائه دهند و یا چشم انداز مثبتی برای دستیابی به آنها در گذر زمان ترسیم کنند.
کمپین نه امر ثابت بلکه متغیر
دلیلی وجود ندارد هر خواستی که مطرح می شود لزوما مورد توجه همه باشد. باید اجازه داد تا هرکس و گروهی امری را که از دید خود مهم تشخیص می دهد عرضه کند. آنگاه در رویارویی و در کنار هم قرارگرفتن مطالبات و واکنشها اولویت ها بهتر مشخص میشوند. وهم جامعه و کنشگران اجتماعی بهتر درمی یابند که میزان واقعی هرخواسته و تقاضا در اجتماع چقدر است.
هم چنین نابهنگامی و یا بهنگامی نیز پس از طرح یک مطالبه و واکنش جامعه مشخص می گردد و نمی توان در این خصوص صرفا داوری ذهنی انجام داد.
از سوی دیگر طرح درست هر حرکت اجتماعی و سیاسی “مطالبه محور” نیازمند بازاریابی نیز است. یعنی باید بتواند با استفاده از روش های مناسب آگاهی بخشی ، تبلیغات و تمهیدات گوناگون اهمیت اش را به جامعه مخاطب نشان دهد، و در آنها برای پیوستن به جنبش ایجاد انگیزه کنند. گسترش یک مطالبه به عمق اجتماع نیازمند فعالیت هدفم ند است. کمتر بتوان خواسته ای را غیراز مسائل عمومی مانند رفاه و آزادیهای اجتماعی و سیاسی یافت که در همان بدو ماجرا اولویت بالایی داشته باشند، و یا گروه بزرگی را درگیرخود سازند.
بنابراین اولویت و ترجیح یک خواست و یا کمپین نه امر ثابت بلکه متغیر است. و این تغییر تابعی از فعالیت موافقین ، نحوه مواجهه مخالفین و شرایط اجتماعی است.
در شرایط کنونی ایران و به خصوص بن بستی که در زمینه تحولات اجتماعی بوجود آمده و ویژگی رو به تشدید بسته بودن جامعه ، شرایط خاصی را پدید آورده است. از یکسو خیل عظیمی از مطالبات گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، جنسیتی، آموزشی، علمی ، زبانی مجال بروز و تحقق پیدا نمی کنند، لذا در لایه های زیرین جامعه انباشته می شوند. از سوی دیگر به شکل عینی، ساز و کاری فیصله بخش برای شناسایی خواسته های اولویت دار و درجه اول و یا متناسب با نیاز روز وجود ندارد.
بر آوردها در این خصوص ذهنی هستند، و ناگزیر با تمایلات، نظام ارزشی، پیش داوری های فاعل شناسایی و شخص بر آورد کننده پیوند می یابند. این مسئله باعث دشواری در ایجاد توافق و اجماع بر سر ساختار هرمی اولویت های سیاسی و اجتماعی می گردد . و حتی یکسری نزاع های بی حاصل را دامن می زند.
بنابراین با توجه به این ملاحظات و هم چنین نفس و طبیعت مسئله بهتر است نسبت به طرح کمپین ها و فعالیت هایی که هر کدام نیاز و خواستی را برجسته می سازند حساسیت نشان نداد. هیچ فعالیتی جای فعالیت دیگر را تنگ نمی کند.
به عنوان مثال طرح و پیگیری حقوق هم جنس گراها و یا دفاع از آزادی تفریح و سبک زندگی منافاتی با تلاش برای عدالت ،فقر زدایی ، کاهش تورم و یا بهبود حقوق بشر و تسریع گذار مسالمت آمیز به دموکراسی ندارد. هر کدام از این مسائل جایگاه خاص خود را دارند.
مهم این است که خواست ها کاذب نباشند و واقعا دغدغه و نیاز بخشی از جامعه را متبلور کنند. و یا بتوان نشانی از واقعیت در آنها پیدا کرد.
طرح نیازها و خواست های گوناگون و شکل گیری هسته ها ، انجمن ها و کمپین های متعدد برای استیفای آنها ضمن اینکه تلاش برای استقرار جامعه مدنی مقتدر را فربه می سازد، نشاط و سرزندگی نیز به جامعه می بخشد و فضا را برای شکل گیری یک تحرک جنبش فراگیر و تحقق خواسته های دارای اولویت بالا را مساعد می کند.
البته هر جریانی که کمپینی راه می اندازد، باید ملتزم باشد تا دامنه خواست را در چهارچوب پایگاه اجتماعی آن مطرح کند. و مدعی همگانی بودن جرکت خود بدون رعایت ضوابط آن نشود.