معمای فیلم تحریک آمیز و تجهیز اسلام‌گرایان افراطی

انتشار کلیپی از فیلمی به نام “بی‌گناهی مسلمانان ” در کانال “یوتیوپ” منجر به انفجار خشم گروه‌هایی از مسلمانان و بروز احساسات ضد امریکایی در برخی از کشور‌های اسلامی شد.


چگونگی تولید این فیلم توهین آمیز و سخیف معلوم نیست. اما فردی بنام سام باسیل (Sam Bacile) در مصاحبه‌ای تلفنی با روزنامه “وال استریت جورنال [۱]” مدعی شده که فیلم مزبور را تولید کرده است. وی خود را یک واسطه فروش و خرید مسکن اسرائیلی- یهودی مقیم آمریکا معرفی نموده که با جمع آوری ۵ میلیون دلار از صد یهودی آمریکایی این فیلم تمسخر آمیز نسبت به پیامبر اسلام را در کالیفرنیا ساخته است.
او می‌گوید این فیلم، یک فیلم سیاسی است نه مذهبی و در اصل کوشش سیاسی است برای اثبات نفاق‌افکن بودن و دروغین بودن اسلام . به باور وی اسلام چونان سرطان است و نفرت مذهبی می‌پراکند، اما اطلاعاتی که وی تا کنون داده است با سئوال و تردید زیادی مواجه شده، و در این مورد شکی قوی وجود دارد که “سام باسیل” نام یک شخصیت واقعی باشد.
سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل اعلام کرد فردی به این نام در لیست شهروندان اسرائیل ثبت نشده است . (منبع [۲])
“سام باسیل” و فیلم او
استیو کلین مشاور فیلم می‌گوید سام باسیل فردی اسرائیلی و حتی یهودی نیست و این اسم مستعار است. او می‌گوید تنها ۱۵ نفر در تهیه این فیلم مشارکت داشته‌اند. کلین که قبلا در نیروی دریایی آمریکا کار می‌کرده، در حال حاضر عضو یک گروه مسیحی افراطی به نام بنیادگرایان مسلح است . این گروه افراطی خود را برای جنگ علیه مسلمانان در بهار ۲۰۱۲ آماده می‌کرد. آنها معتقد هستند اخوان المسلمین هسته‌های زیادی در کالیفرنیا سازماندهی کرده‌اند و منتظر هستند تا در لحظه مقدر به صورت غیر گزینشی هر چقدر می‌توانند مسیحیان منطقه را بکشند. استیو کلین همچنین دبیر و بنیانگزار گروه اتحاد مسیحیان شجاع است که معمولا در جلوی مساجد، معابد مورمون‌ها و کلینیک‌های سقط جنین تجمعات اعتراضی برگزار می‌کنند. (منبع [۲])
استیو کلین می‌گوید که کارگردان در تماس با وی مدعی شده که می‌خواهد فیلمی بر اساس مستندات و واقعیت‌های زندگی پیامبر اسلام بسازد تا مسلمانان افراطی جهان آگاه شوند. کلین در زمینه تهیه فیلمنامه و دیالوگ هنر پیشه‌ها همکاری کرده است. او می‌گوید عنوان اولیه فیلم “بی گناهی بن لادن” بوده است. بنا به اظهار کلین هدف از فیلم هشدار دادن به اقلیت کوچکی از افراد خطرناک در کالیفرنیا بود تا بفهمند اسلام تا چه اندازه وحشتناک است. قرار بوده این افراد به سینمایی آورده شده و فیلم را ببینند. اما استیو کلین می‌گوید وقتی به سینما رفته، دیده است سالن خالی است . استیو کلین همچنین می‌گوید اسم واقعی باسیل را نمی‌داند، اما با وی در تماس است، استیو کلین حال خوبی ندارد و افسرده است و بخصوص خیلی برای اتفاقی که برای سفیر آمریکا در لیبی رخ داده متاسف است. (منبع [۳])
تری جونز نیز مدعی است سام باسیل یک اسم مستعار است. کارگردان که در حال حاضر مخفی است با وی تماس تلفنی داشته و از او خواسته تا فیلم را تبلیغ کند.

فیلم آماتوری که وی ساخته است در سطحی نیست که نیاز به هزینه تولید ۵ میلیون دلاری داشته باشد. همچنین بازیگران و عوامل تولید این فیلم که جمعا ۷۹ نفر هستند مدعی هستند که موضوع فیلم مربوط به چگونگی شرایط گذشته زندگی در مصر بوده و اصلا ربطی به زندگی پیامبر نداشته است .
نام فیلم اصلی قبل برگرفته از دوبله “جنگجویان صحرا” است که توسط الن رابرتز کارگردانی شده است. فیلم پس از پایان فیلمبرداری تغییر پیدا کرده و با مونتاژ عربی به زندگی پیامبر تحریف شده است. آنها قصد شکایت از کارگردان را دارند. یکی از هنرپیشه‌ها می‌گوید وی در فیلم اصلی و قبل از مونتاژ اسم فردی که در دوبله محمد معرفی می‌شده را جرج خطاب می‌کرده است. وی می‌گوید به اعتراض با کارگردان تماس گفته که چرا دست به این کار زده است و وی گفته که متن را تغییر داده است تا مسلمانان کشتن را متوقف کنند! (منبع [۳])

در عین حال کیندی لی گارسیا یکی از بازیگران زن که مدعی فریب خوردگی است می‌گوید سام باسیل را در حین فیلمبرداری دیده که با زبان عربی با برخی افراد صحبت می‌کرده و به وی خود را مصری معرفی نموده است. (منبع [۴])

یکی دیگر از عوامل تولید می‌گوید اسم کاملا متفاوتی بنام ابناب ناکولا باسلی (Abenob Nakoula Bassely) برای کارگردان در صفحه نمایش انجمن صنفی بازیگران قید شده بود . او در تماس تلفنی که با کارگردان داشته است او خود را مصری معرفی کرده و گفته در حال جمع آوری منابع مالی فیلم در شهر اسکندریه مصر است. به باور وی کارگردان مصری قبطی به نظر می‌آمده است.

یکی دیگر از متصدیان تهیه فیلم می‌گوید کارگردان فیلم را به نام سام باسیل می‌شناخته و پای چک‌های پرداختی امضایی با این نام قرار داشته است. او تا حد ۹۹ درصد معتقد است که کارگردان یهودی نبوده وتعداد کمی عکس‌های مذهبی، از جمله تصویر حضرت مریم در منزل وی نصب شده بود. (منبع [۳])

آثاری از این فیلم تا پیش از نمایش در یوتیوب در هیچ رسانه آن لاین و شبکه‌های اینترنتی وجود ندارد. همچنین اطلاعاتی از آن در بانک نمایش بین المللی فیلم موجود نیست. اساسا هیچ سابقه فیلم‌سازی از باسیل وجود ندارد و کسی به این نام در هیچ شبکه اجتماعی حضور ندارد. هر آنچه اطلاعات از وی در دسترس است مربوط به حرف‌هایی است که در مصاحبه تلفنی با وال استریت جورنال بیان کرده است. کمیسیون فیلم کالیفرنیا نیز اعلام کرده که هرگز مجوز پخش فیلم به فردی بنام سام باسیل یا برای فیلمی با عنوان بی گناهی مسلمانان صادر نکرده است. با باور آنان نمایش این فیلم در سینما با اعلام عمومی تقریبا غیر ممکن است. همچنین فیلم برداری آن نیز احتمالا به صورت مخفیانه انجام شده یا از مقامات محلی بگونه‌ای مجوز گرفته شده که محل فیلمبرداری نا معلوم بوده است (منبع [۵]) در حالی که باسیل مدعی است این فیلم یک بار در یک سینمای تقریبا خالی در کالیفرنیا نمایش عمومی داشته است.
آسوشیتد پرس پس از تحقیق در این خصوص به فردی بنام ناکولا باسلی (Nakoula Basseley) رسیده است. اگر چه وی انکار می‌کند که همان سامی باسیل است . اما قبول می‌کند که رئیس شرکتی است که فیلم را ساخته است اما در کارگردانی نقش نداشته است. اما ای پی در رد گیری تلفن سامی باسیل دریافته محلی که سامی باسیل با تلفن صحبت می‌کرده نزدیک محل سکونت ناکولا بوده است.
ناکولا یک مسیحی قبطی مقیم کالیفرنیا است که در سابقه خود محکومیت به تخلف بانکی دارد و نسبت به حکم دادگاه مبتنی بر ۲۱ ماه حبس و پرداخت ۷۹۰هزار دلار جریمه اعتراض نکرده است. (منبع [۴])

این احتمال وجود دارد که ناکولا هویت واقعی سام باسیل است. بررسی پرونده وی نشان می‌دهد که وی از اسم‌های مستعار نیکولا باسلی و ادوارد سلامه استفاده کرده است. (منبع [۴])

برخی از مسیحیان قبطی مصری مقیم امریکا و کشیش تری جونز که سال گذشته قرآن را آتش زد، به تبلیغ این فیلم پرداخته‌اند.
قوی‌ترین حدس وگمان در باره سازندگان فیلم
هنوز به صورت قطعی معلوم نیست جریان ساخت این فیلم چگونه بوده است. آنچه تا کنون معلوم شده این است که جمع کوچکی از جریانات مسیحی مصری ضد اسلامی مقیم آمریکا به همراه سامی باسیل نامی که یک مسیحی قبطی است، کارگردان بوده‌اند و افرادی ضد اسلامی چون تری جونز و موریس سادک شهروند مسیحی قبطی امریکایی که قبلا شهروند مصر بود نیز به ترویج و تبلیغ این فیلم پرداخته‌اند. کیفیت نازل فنی فیلم، ویژگی آماتوری آن و پرداخت ضعیف دعاوی فیلم نشان می‌دهد که جمع کوچکی پشت سر این جریان بوده‌اند. اما بعید است انها ارتباطی با دولت اسرائیل و نیرو‌های یهودی داشته باشند.
ساخت این فیلم به احتمال زیاد مرتبط با جمع کوچکی از مسیحیان قبطی مصری ساکن آمریکا است که از کمک برخی جریان‌های ضد اسلامی در امریکا استفاده کرده‌اند. نا خشنودی و تنش بین مسلمنان افراطی و مسیحیان قبطی باعث شده است تا جریانی افراطی در مسیحیان قبطی شکل بگیرد.

این مسیحیان قبطی دست راستی مخالف انقلاب مصر بودند و از تداوم حکومت حسنی مبارک حمایت می‌کردند. حال می‌توان حدس زد که آنها با هدف خراب شدن روابط بین آمریکا و دولت جدید مصر دست به این اقدام زده‌اند تا با تحریک کردن نیروهای افراطی مذهبی تنش وشکاف بین غرب و کشور‌های اسلامی را تشدید نمایند. البته در این اقدام برخی جریاناتی که اخیرا در امریکا در زمینه اسلام هراسی فعال بوده و به نفرت پراکنی مذهبی و نفی تسامح و بردباری مذهبی فرهنگ آمریکا مشغول هستند ، نیز نقش مهمی دارند. جریان پشت سر این فیلم به شهادت اظهارات شان نسبت به واکنش تند مسلمانان آگاه بودند اما میزان شدت آن را نمی‌دانستند.
بهره‌جویی مسلمانان افراطی

اما وقوع این جریان باعث به تحرک افتادن مسلمانان افراطی و جریانات ضد غرب شد. وسام عبدالمره اولترا محافظه کار مصری و از افراد نزدیک به سلفی‌ها با انتشار کلیپ فیلم در تلویزیونش، موضوع را به عرصه افکار عمومی مصر کشید. وی سپس فراخوانی برای اعتراض ونمایش مخالفت در جلوی سفارت آمریکا سازمان داد. در این تجمع ، عده‌ای از سفارت آمریکا بالا رفتند وپرچم این کشور را آتش زدند . البته وسام می‌گوید که مخالف آتش زدن پرچم آمریکا بوده است امابرخی از جوانان کنترل برنامه را از دست وی خارج کرده‌اند .

متعاقب آن بدون اینکه ظاهرا ارتباطی بین این تجمعات باشد، کنسولگری آمریکا در بنغازی مورد حمله مسلحانه قرار گرفت و منجر به کشته شدن کریس استیون سفیر آمریکا و سه تن دیگر از کارمندان این سفارتخانه و جمعی از محافظان لیبیایی شد.
این اقدام غیر انسانی وموهن که به درستی توسط دولت روسیه عملی تررویستی اطلاق شد ، اتفاقات تلخی در روابط دیپلماتیک در جهان معاصر بود. سفیر آمریکا در لیبی اولین دیپلمات برجسته آمریکائی بود که بعد از سی و سه سال به قتل رسید
پس از این ماجرا جریان سلفی‌ها وبنیاد گرایان اسلامی به شیوه نسبتا سازمان یافته سعی کردند این فیلم را مستمسک بسیج توده‌های تحریک شده مسلمانان قرار دهند و اهداف سیاسی خود را جلو ببرند. تا کنون در مصر ، لیبی ، مراکش، تونس ، یمن و غزه حرکت‌های اعتراضی به راه افتاده و اکثر آنها به خشونت و درگیری‌های مرگبار کشیده شده است.
جریانات ضد غربی در کشور‌های اسلامی اعم از دولت‌ها ویا جنبش‌های سیاسی در حالی دولت آمریکا را مورد حمله قرار داده اند، که این دولت و نیرو هایش هیچ ربطی به این واقعه نداشته‌اند. در یک جامعه آزاد دولت نمی‌تواند مانع تولید و پخش یک فیلم شود. امری که در کشور‌های خاورمیانه بر عکس آن است وفیلمی بدون مجوز و موافقت دولت امکان انتشار در فضای عمومی را نمی‌یابد. فیلم ها و شوهایی مشابه این بر علیه خود دولتمردان و یا مذهب مسیحیت ساخته و پخش می شود.

 

اما این نیرو‌ها به دنبال بهره برداری از ماجرا برای گسترش گفتمان و برنامه سیاسی خود هستند. نکته جالب پاس دادن و فراهم اوردن مهمات از سوی گروه‌های کوچک ضد اسلامی در آمریکا و مسیحیان قبطی برای گرایش‌های افراطی اسلامی است.
اکنون در اتشی که به راه افتاده است ، نیرو‌های افراطی مجال تحرک پیدا کرده‌اند وفضا علیه جریاناتی است که به صلح بین ادیان و به طور کلی همزیستی مسالمت آمیز بین غرب وجهان اسلام می‌اندیشند.

موقعیت آمریکا
این رویداد نشان داد که وضعیت آمریکا در کشور‌های اسلامی بخصوص بعد از بهار عربی ضعیف شده است. اینک در افکار عمومی کشور‌های مسلمان ضدیت با امریکا بیش از گذشته نیرو گرفته است. جریان‌های افراطی آشکار ساختند که می‌توانند بخشی از جمعیت مسلمان را حول برخورد‌های خشن با دیپلمات‌های آمرکائی بسیج کنند.
موقعیت آمریکا در خاور میانه بعد از سقوط دیکتاتور‌ها به خوبی در این سخن اوباما نمایان است که گفت مصر اکنون نه متحد ما است و نه دشمن ما. آمریکا اینک می‌کوشد فضا در کشور‌های مصر وتونس، که دولت‌های قبلی آنها متحدش بودند، به سمت تخاصم نرود.

البته اعزام تفنگداران ضد تررویستی آمریکا و حضور آنان می‌تواند رویارویی نظامی را در شرایط ضعف دولت‌های جدید افزایش دهد. این وضعیت ناپایدار بیشتر احتمال رویارویی مصطلح‌شده زیر عنوان “برخورد تمدن‌ها” را افزایش می‌دهد، که دور شدنی از ثباتی است مبتنی بر تعامل دیدگاه‌ها‌ی مختلف.
سامی باسیل یا هر کس دیگری که پشت سر این فیلم بود، بر آتش تنوری می‌دمد که در نهایت آسیبش به چشم کلیت مسیحیان ومسلمانان می‌رود. اما منفعت آن در کوتاه مدت به سود جریاناتی در کشور‌های اسلامی است که دشمنی با آمریکا و انجام اقدامات جهادی وخشونت‌بار برای نابودی آن را اجتناب ناپذیر ولازمه بقای اسلام اصیل می‌دانند.
همچنین این واقعه تلخ و تراژدیک نشان داد که گرو ه‌های کوچکی که به نفرت پراکنی مذهبی و اعمال خشونت مذهبی دامن می‌زنند اگر چه کوچک هستند و شمار آنان زیاد نیست، ولی می‌توانند دست به اقداماتی بزنند که تبعات آنها بزرگ است، تا جایی که محکومیت صریح فیلم علیه پیامبر از سوی کلیسای قبطی در مصر و محکومیت حمله به سفارت آمریکا در مصر از سوی محمد مرسی هنوز نتوانسته است آرامش را به مصر بازگرداند.

منابع
[۱] http://online.wsj.com/article/SB10000872396390444017504577645681057498266.html?mod=wsj_share_tweet
[۲] http://edition.cnn.com/2012/09/13/world/anti-islam-filmmaker/index.html
[۳] http://www.cnn.com/2012/09/13/world/anti-islam-filmmaker/index.html
[۴] http://www.aljazeera.com/indepth/features/2012/09/201291311247270525.html
[۵] http://www.huffingtonpost.com/2012/09/12/sam-bacile-film_n_1878060.html
[۶] http://www.addtoany.com/share_save?linkurl=http%3A%2F%2Fwww.radiozamaneh.com%2Fpolitics%2F2012%2F09%2F14%2F19576&linkname=%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%20%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%DA%A9%20%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B2%20%D9%88%20%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B7%DB%8C
[۷] http://www.radiozamaneh.com/taxonomy/term/15432
[۸] http://www.radiozamaneh.com/taxonomy/term/3169
[۹] http://www.radiozamaneh.com/taxonomy/term/7059
[۱۰] http://www.radiozamaneh.com/politics
[۱۱] http://www.addtoany.com/share_save?linkname=Radio%20Zamaneh&linkurl=http%3A%2F%2Fzamaaneh.com%2

 

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.