سرانجام شورای نگهبان در آخرین لحظات مهلت قانونی اعلام نتایج، اسامی کاندیداهای واجد صلاحیت را اعلام کرد. سعید جلیلی، محسن رضایی، محمد رضا عارف، حسن روحانی، علی اکبر ولایتی، غلامعلی حداد عادل، محمد غرضی و محمد باقر قالیباف ۸ نفری هستند که از فیلتر شورای نگهبان گذشتند. اما از ۴۰ نفری که ثبت نام کرده بودند، ۲۳ نفر در ابتدای حرکت در خیابان پاستور با تابلوی ورود ممنوع شورای نگهبان مواجه گشتند. ۹ نفر قبل از اعلام نتایج انصراف دادند. شاخصترین افرادی که انصراف دادند باقر لنکرانی، محمد حسن ابوترابی و محمد شریعتمداری بودند.
اما همه جناحهای سیاسی جمهوری اسلامی در میان رد صلاحیت شدگان نماینده دارند. این نخستین انتخابات در جمهوری اسلامی است که مدافعین نیز از تیغ رد صلاحیت در امان نماندند. قبلا اپوزیسیون و غیر خودیها مجوز ورود به صحنه انتخابات را نمیگرفتند. اما این بار حتی پیروان رهبری نیز رد صلاحیت شدند.
نکته منحصر بفرد دیگر این دوره، تشکر رد صلاحیت شدهها از شورای نگهبان است. امری که مورد پسند مقام ولایت است.
سعیدیکیا، کواکبیان، پزشکیان، علی احمدی، زاکانی از شورای نگهبان تشکر کردند و گفتند اعتراض نمیکنند. تا کنون مشایی گفته که شکایتش را به رهبری خواهد برد و انتظار دارد وی رفع این ظلم را پیگیری نماید. واعظ زاده نیز تاکید کرده است که از طریق ساز و کار قانونی اعتراضش را پیگیری میکند. فلاحیان، مظاهری، سبحانی و دیگر رد صلاحیت شدهها هنوز موضعی نگرفتهاند. اما با توجه به اینکه بر اساس تفسیر شورای نگهبان فرایند احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری تک مرحلهای بوده و مشمول تجدید نظر نمیشود لذا محمل و قاعدهای برای بررسی اعتراض وجود ندارد.
بنابراین فقط حکم حکومتی رهبری میتواند برخی را به صحنه رقایتها بر گرداند. اما با توجه به تاثیرپذیری شورای نگهبان از رهبری و وجود اراده جدی برای جلوگیری از تغییر گفتمان حاکم بر قوه مجریه لذا بعید به نظر میرسد این رویه خاص دوره هشتم تکرار شود.
رد صلاحیتها را میتوان به شش دسته تقسیم کرد:
۱- مخالفان:
اعلمی؛ شعله سعدی
۲- اصلاح طلبان:
هاشمی رفسنجانی، پزشکیان، اصغرزاده، حضرتی، مظاهری، کواکبیان
۳- جریان احمدی نژاد اسفندیار رحیم مشایی
۴- اصول گرایان سنتی:
متکی، سبحانی، نواب،کاشانی
۵- اصول گرایان مدافع گفتمان سوم تیر و نزدیک رهبری:
زاکانی، فلاحیان، کاظمی، علی احمدی، روحالله احمدی، واعظزاده، قدیدی ابیانه
۶- منفردین:
ایزدی، سعیدی کیا، نصیری
تعدد کاندیداها در مرحله پیشاانتخاباتی مطلوب حاکمیت برای ایجاد شور و شوق انتخاباتی بود. همچنین فضایی فراهم شد تا کسانی که آرزوی ریاست جمهوری را در سر میپروراندند، مشتاقانه در صحنه حضور پیدا کنند. این حضور در وهله نخست موجب تشتت در اردوگاه اصولگرایان شد. اما ورود هاشمی و لزوم حضور چند کاندید اصلاحطلب برای رقابت کنترل شده باعث شد تا تعدد کاندیدها تهدیدی برای حاکمیت محسوب گردد. از اینرو حاکمیت فعال شد تا قبل از اعلام نتایج نهایی بررسی صلاحیتها، جنبش انصراف راه بیاندازد تا مکمل نهضت کاندیداتوری شود. اما معدودی چون مهمانپرست و لنکرانی پذیرفتند. ضمن اینکه این تحلیل وجود دارد که آنها پس از نا امیدی از کسب صلاحیت انصراف دادند. در اصل روغن ریخته را نذر امامزاده کردند. اما همین مسئله نیز از دید حاکمیت مثبت بود تا تعداد افرادی که احراز صلاحیت نشدند به کمترین مقدار برسد. تلاش شد تا هاشمی رفسنجانی نیز اقناع شود که قبل از اعلام نتایج شورای نگهبان خودش انصراف بدهد اما او نپذیرفت.
البته کنار گذاشتن لنکرانی ممکن است ریشه در مهار زیاده خواهی مصباح یزدی نیز داشته باشد. رفتار مصباح و بخصوص زانو زدن لنکرانی در برابر او و تعیین تکلیف برای جبهه پایداری از دید خامنهای و اعمال ولایت نا محدود او قابل تحمل نبود. عدم ملاقات جلیلی با مصباح در دیدار با مراجع در قم تایید کننده صحت این گمانه زنی است. مصباح یزدی نیز از زخم خوردگان رد صلاحیتها است.
زاکانی نیز بر مبنای آنچه پس از رد صلاحیتها منتشر کرد، اذعان نمود که وی به تقاضاها برای انصراف پاسخ منفی داده است. هدف از رد صلاحیتها در وهله نخست رهایی از ریسک رای آوردن افرادی چون هاشمی رفسنجانی و مشایی بود و یا اینکه حضور آنها باعث تبدیل انتخابات به فضای اعتراضی شود. حاکمیت ترجیح داد که از همان ابتدا مسیر ریاست جمهوری احتمالی اصلاحطلبان و یا جریان احمدینژاد را مسدود سازد. دیگر رد صلاحیتها، مرحلهای از مهندسی انتخابات بود تا چینش نهایی به نفع کاندید مورد نظر حاکمیت باشد. روحانی و عارف توامان تایید شدند تا آراء آنها تفسیم گردد. سبد رای آنها اشتراکاتی با قالیباف دارد.
اما علی رغم اینکه همه رد صلاحیت شدهها تاکید کردند اقدام اعتراضی خارج از ساز و کارهای قانونی انجام نمیدهند، به رای شورای نگهبان تمکین مینمایند و نا فرمانی پیشه نمیکنند، اما این ر دصلاحیتها برای حاککیت هزینه خواهد داشت. بخصوص عدم تایید صلاحیت هاشمی اقدامی از جنس برخورد با مهندس موسوی و جابجا کردن نتایج صندوقهای رای ۱۳۸۸ بود. دیگر رد صلاحیتها هم موجب دلخوری و تشدید درگیریها در درون حاکمیت میشود. پسامد ردصلاحیتها انزوای خامنهای در درون بلوک قدرت و فاصله گرفتن نیروها از وی را بیشتر میسازد. اما به نظر میرسد خامنهای پذیرفته این هزینهها را بپردازد و منافع بیشتری را میبیند که دست به این اقدامات خرد ناباورانه میزند. البته بحران سال ۸۸ را با موفقیت پشت سر گذاشت.