وزارت خارجه و تغییراتی کم‌دامنه

وزارت خارجه بخش مهمی از دولت و نظام سیاسی است. اگر چه سیاست‌گذاری‌های اصلی در سیاست خارجی توسط رهبری و نهاد شورای امنیت ملی انجام می‌شود اما دستگاه دیپلماسی کشور در هر شرایطی در تصمیم‌سازی‌ها و اجرای تصمیمات تاثیرگذار است.

مرکز ثقل مدیریت دیپلماسی کشور در وزارت خارجه قرار دارد. تعیین سفرا قدرت خاصی به وزیر خارجه می‌دهد. اهمیت وزارت خارجه برای دولت روحانی بیشتر است. همان‌گونه که خود نیز او تاکید کرده است، تنش‌زدایی در خارج کلید حل مشکلات داخل است. از این‌رو روحانی محمد جواد ظریف را در راس دستگاه دیپلماسی کشور قرار داد. این انتخاب از نقاط قوت دولت یازدهم است.

kharejeh

با این مقدمه تغییرات در وزارت خارجه مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این ارزیابی سفارت‌خانه‌ها مستثنی شدند چون تغییر و تحول در آنها تشریفات خاصی دارد و به شکل منطقی نمی‌توان انتظار داشت ظرف دو ماه این اتفاق صورت بگیرد.

در سطح مناصب ارشد وزارت خارجه حدود ۷۰ درصد تغییر صورت گرفته است. این تغییرات شامل مسئولیت‌های قائم مقام، معاونت اروپا و آمریکا، سخنگوی وزارت خارجه، معاون اداری مالی، معاون بین‌المللی، معاونت آسیا و اقیانوسیه، مدیر کل وزارتی است.

مرتضی سرمدی جای‌گزین امیر منصور برقعی در سمت قائم مقامی و مشاورعالی وزیر شد. سرمدی اولین سخن‌گوی وزارت خارجه در جمهوری اسلامی و از دیپلمات‌های با سابقه است. او به جریان رفسنجانی نزدیک است. سرمدی در سال‌های ۸۰ تا ۸۳ سفیر ایران در لندن بود. او از مدیران وزارت خارجه در دوران وزارت ولایتی و خرازی بود اما در دولت محمود احمدی‌نژاد حاشیه‌نشین شد و در دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه فعالیت داشت. او اکنون نفر دوم وزارت‌خانه است.

مجید تخت‌روانچی معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه و از دوستان و نزدیکان جواد ظریف است. او یکی از دیپلمات­‌های شناخته شده وزارت خارجه است که تحصیلاتش اول مهندسی بود و سپس به روابط بین‌الملل علاقمند شد. او فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های آمریکایی در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس است. تخت‌روانچی ابتدا رئیس اداره بین­‌المللی وزارت خارجه می‌شود و چند سالی در این پست باقی می‌ماند. همراه با خرازی راهی نیویورک آمریکا شده و عهده‌دار پست سفیر و نفر دوم نمایندگی دائمی ایران نزد سازمان ملل متحد می‌گردد. تخت‌روانچی تمام هشت سال را با کمال خرازی در نیویورک سپری می‌کند.

در ابتدای فعالیت خرازی به عنوان وزیر خارجه، تخت‌روانچی در سمت جدید «دستیار ویژه وزیر» فعالیت کرد روانچی بعدا سفیر ایران در سوئیس در سال‌های ۸۰ تا ۸۴ شد. تخت ‌روانچی پس از روی کار آمدن دولت احمدی­‌نژاد به ایران بازگشته و جزو حاشیه‌نشین‌های وزارت خارجه شد و پس از مدت کوتاهی نیز بازنشسته می‌ گردد.او در جریان مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ حضور داشت و هم‌چنین در دورانی که حسن روحانی مذاکره‌کننده اتمی بود، با وی هم‌کاری تنگاتنگی داشت. تخت‌روانچی از چهره‌های نزدیک به روحانی است.

عباس عراقچی سخن‌گوی سابق وزارت خارجه از فارغ التحصیلان دانشکده روابط بین‌الملل وزارت خارجه است. او دکترایش را از دانشگاه کنت انگلستان در رشته علوم سیاسی گرفته است. عراقچی فعالیت مدیریتی در وزارت خارجه را از کار‌های پژوهشی و رسانه‌ای بعد از سال ۱۳۷۶ شروع کرد.

ابتدا رئیس مرکز مطالعات خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی بود بعدا به مدیر کلی دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ارتقاء پیدا کرد. در سال ۱۳۷۸ سفیر ایران در فنلاند شد. بعد از ۴ سال به کشور بازگشت و به سمت رئیس اداره اول اروپای غربی وزارت امور خارجه منصوب گشت. در سال آخر ریاست جمهوری خاتمی رئیس دانشکده روابط بین‌الملل بود.

با آمدن احمدی‌نژاد، جای‌گاه عراقچی در وزارت خارجه ارتقاء یافت. ابتدا معاون حقوقی و بین‌المللی وزیر امور خارجه شد وسپس در سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ سفیر ایران در ژاپن گشت. بعد از بازگشت از ژاپن پست معاونت وزارت امور خارجه در امور آسیا و اقیانوسیه را بر عهده گرفت. در اواخر دولت احمدی‌نژاد و بعد از کاندیداتوری رامین میهمان‌پرست، سخنگوی وزارت خارجه شد. در دولت یازدهم مجددا به مسئولیت اسبق معاونت حقوقی و بین‌المللی وزیر امور خارجه برگشت.

گرایش سیاسی عراقچی به اصول‌گرایی نزدیک است و از مدافعان سیاست خارجی ستیزه‌جو در بین دیپلمات‌های حکومتی است. عراقچی رابطه نزدیکی نیز با بیت رهبری دارد و از دیپلمات‌های مورد اعتماد خامنه‌ای است. پایگاه اطلاع رسانی رهبری در زمینه سیاست خارجی معمولا با وی مصاحبه کرده و نوشته‌هایش را منتشر می‌کند.

مرضیه افخم، اولین سخنگوی زن وزارت امور خارجه ایران است. وی هم‌چنین مدیر کل مرکز دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه است. افخم در دوران وزارت خارجه علی اکبر ولایتی معاون اداره اطلاعات و انتشارات و در دوره وزارت کمال خرازی مدیر کل اطلاعات و مطبوعات وزارت خارجه بود. افخم در طول سه دهه گذشته در وزارت خارجه فعالیت کرده است. او گرایش سیاسی مشخصی ندارد.

ابراهیم رحیم پور معاون آسیا و اقیانوسیه پیش از این سفیر ایران در دوبلین (ایرلند) و مدیر کل اروپای غربی وزارت خارجه و سفیر ایران در هند و اتریش بود. وی از دیپلمات‌های با سابقه وزارت خارجه ایران است که بیشتر در حوزه اروپا فعال بوده است.

رحیم پور در دوران وزارت خارجه علی اکبر ولایتی، کمال خرازی، منوچهر متکی، علی اکبر صالحی و محمد جواد ظریف در سطوح میانی وزارت خارجه مسؤولیت‌های مختلفی را برعهده داشته است. رحیم پور نیز گرایش سیاسی خاصی ندارد و در تحولات سیاسی داخلی ایران تا کنون موضعی نگرفته است.

مهدی دانش یزدی معاونت اداری و مالی از دیپلمات‌های میانه‌رو و کهنه کار بوده که به اصلاح‌طلبان نزدیک است. وی پیش از این در سمت‌های مدیرکل حقوقی و معاون سابق نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک فعالیت کرده است. او عضو هیئت علمی دانشکده روابط بین‌الملل نیز هست.

اسحاق آل حبیب به سمت مدیر کل حوزه وزارتی انتخاب شده است. او از دانش آموختگان دانشکده روابط بین‌الملل وزارت خارجه است. مهم‌ترین پست وی معاونت نمایندگی ایران در دفتر نیویورک سازمان ملل در سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱ است. او نیز از مدیران قبلی وزارت خارجه بوده و گرایش سیاسی اصول‌گرایی دارد و مدافع ستیزه‌جویی در سیاست خارجی است.

بدین‌ترتیب مشاهده می‌شود تقریبا هیچ نیرویی خارج از کاستی که در سه دهه قبل وزارت خارجه را در دست داشته است، در مدیران ارشد جدید حضور ندارند. البته طبیعی است تصدی مدیریت ارشد در وزارت خارجه نیازمند مهارت و تجربه است اما در عین حال تحول نیاز به تزریق چهره‌های تازه نیز دارد و ترکیبی از این دو عامل باید مد نظر قرار بگیرد.

تنها تخت روانچی، دانش یزدی و سرمدی مدیران جدیدی هستند که با گقتمان اعتدال تناسب دارند و مابقی مدیران ارشد انتصابی کسانی هستند که در دولت قبلی نیز مصدر امور بوده‌اند.

حسین امیر عبداللهیان که در سمت معاونت عربی و آفریقایی وزارت خارجه ابقا شده است از چهره‌های وابسته به اصول‌گرایان و معتمد رهبری است. او نیز به دفاع از راه‌برد ستیزه‌جویی در سیاست خارجی مشهور است.

بنابراین به لحاظ کیفی تغییر در سطح مدیران ارشد وزارت خارجه به سی درصد تنزل می‌یابد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.