موج دوم دمکراسی در اوکراین

موج دوم دموکراسی اوکراین را فرا گرفته است. یک بار دیگر حضور گسترده و مقاومت تحسین برانگیز مردم کیف در تحمل سرمای سرد زمستان و غلبه بر سرکوب و خشونت دولتی فرصتی دیگر را پیش روی آن‌ها قرار داده است.

7

ده سال بعد از انقلاب نارنجی که در پی انتخابات جنجالی ریاست جمهوری در اوکراین رخ داد، باز مردم به خیابان‌ها آمدند و میدان استقلال کیف صحنه رویارویی برای دفاع از دمکراسی، اصلاحات سیاسی و حفظ رابطه خوب و استراتژیک با غرب شد. ویکتور یانوکوویچ بعد از امتناع از امضای تفاهم‌نامه سیاسی و اقتصادی با اتحادیه اروپا مواجه با اعتراضات شد و بعد از سه ماه برخورد خشونت‌آمیز با اعتراضات و مقاومت محکم معترضان از کیف گریخت و هم اکنون در وضع نامعلومی بسر می‌برد.

یولیا تیموشنکو نخست وزیر سابق از زندان آزاد شد و علی رغم وضع ناخوش جسمی و بر روی ویلچر به میدان استقلال آمد تا از ده‌ها نفری که جان باختند تا امروز موازنه قوا در اوکراین عوض شود و قطار انقلاب مجددا راه بیفتد، تجلیل کند. او مردم اوکراین را فراتر از سیاست‌مداران نامید که قهرمان و منجی اصلی اوکراین هستند. او اینک شانس اول ریاست جمهوری است تا غبار ناکامی قبلی که او را راهی زندان کرد از چهره سیاسی‌اش بزداید.

معادلات سیاسی در اوکراین خیلی سریع تغییر کرد و شدت بالای آهنگ تحولات پیش‌بینی روز‌های آینده را دشوار ساخته است. در حال حاضر آلکساندرتورچین اف، از رهبران اپوزیسیون و نزدیک به یولیا تیموشنکو، مشترکا ریاست پارلمان و سمت رییس جمهوری موقت را بر عهده دارد.

قرار است انتخابات ریاست جمهوری در ماه می‌ برگزار شود. وزرا و مقامات اوکراین یا به یانوکوویچ و دولت قبلی پشت کرده‌اند و یا مخفی شده‌اند. نیرو‌های معترض مراکز تفریحی و اقامت رییس جمهور مخلوع را تصرف کرده و در حال مستند سازی تخلفات وی هستند. مجسمه‌های لنین نیز آماج خشم معترضان واقع شده‌اند.

یانوکوویچ حکم پارلمان اوکراین را رد کرده و خود را رییس جمهور قانونی می‌داند. وی مخالفان را به کودتا و وحشی‌گری متهم کرد. محل اقامت فعلی وی معلوم نیست. او ابتدا از کیف به شرق اوکراین و منطقه «خارکوف» دومین شهر بزرگ اوکراین فرار کرد. بر مبنای برخی گزارش‌ها وی محل اقامت خود در شبه جزیره خود مختار کریمه را ترک کرده است.

وزیر کشور اوکراین اعلام کرد حکم بازداشت یانوکوویچ به دلیل کشتار جمعی مخالفان صادر شده است.

جامعه اوکراین در وضعیتی دو قطبی بسر می‌برد. [گروه بزرگی از] ساکنان شرق که مدافع روسیه هستند از تداوم ریاست جمهوری یانوکوویچ دفاع می‌کنند و حتی در اندیشه تشکیل گروه‌های شبه نظامی برای حمله به غرب اوکراین هستند.

نزاع روسیه و غرب بر سر اوکراین وارد مرحله جدیدی شده است. مسکو سفیر خود در اوکراین را برای مشورت فرا خواند. برخی از مقامات روسی تلویحا تهدید به مداخله نظامی در صورت تجزیه اوکراین کرده‌اند. امکان تجزیه در کوتاه مدت کم است اما رویارویی مردم شرق و غرب اوکراین و امکان درگیری جنگ داخلی گزینه محتملی است.

آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه مخالف تجزیه اوکراین هستند. رایس مشاور امنیت ملی اوباما دخالت نظامی روسیه مشابه گرجستان را اشتباهی خطرناک نامید. نزدیک شدن المپیک زمستانی به روز‌های آخر فرصت بیشتری به پوتین برای تمرکز بر روی مساله اوکراین می‌دهد.

روسیه در مقطع کنونی به راحتی در اوکراین تسلیم نمی‌شود و به تبدیل اقمار سابق شوروی به منطقه نفوذ این کشور اصرار دارد. اوکراین با جمعیت ۴۵ میلیونی و قابلیت‌های نظامی بالا برای روسیه و به‌خصوص مناسبات آن با اروپا اهمیت استراتژیک دارد. اتحادیه اروپا در صدد میانجی‌گری بین دو طرف منازعه و پیدا کردن راه حلی برای مصالحه هستند. کاترین اشتون در آستانه سفر به اوکراین است. روسیه نیز از کشورهای مهم اروپایی انتظار دارد تا مخالفان را اقناع سازند تا به توافقات قبلی با یانوکوویچ پای‌بند باشند. اما چنین چیزی دیگر قابل اجرا نیست و تحولات اوکراین از شرایطی که توافقات فوق منعقد شد، عبور کرده است. یانوکویچ دیگر شانسی در اوکراین ندارد.

تنها راه‌کار ممکن زور آزمایی طرفین در یک انتخابات دمکراتیک تحت نظارت سازمان ملل و دیگر نهاد‌های بین‌المللی مربوطه است. البته رقابت و رویارویی آمریکا و روسیه تاثیر زیادی در ادامه تحولات اوکراین دارد. دولت آمریکا حمایت خود را از تصمیمات پارلمان اوکراین که تمامی آن‌ها به نفع مخالفان است اعلام کرد. اما سیاست‌هایی چون اصلاح قانون اساسی، انتخابات دموکراتیک مورد موافقت روسیه نیست. اما هر دو کشور بر روی لزوم کاهش خشونت‌ها در اوکراین توافق دارند.

دولت آمریکا به دنبال راه‌کار برد- برد در اوکراین با روسیه است و نمی‌خواهد دامنه رقابت زیاد شود و روسیه خیلی تحت فشار قرار بگیرد. اتحادیه اروپا ضمن این‌که حامی معترضان است اما در عین حال با خواسته آن‌ها مبنی بر پیوستن اوکراین به اتحادیه نیز تاکنون روی خوش نشان نداده است. اتحادیه ترجیح می‌دهد با اوکراین پیمان سیاسی، اقتصادی و امنیتی استراتژیک داشته باشد. هم‌چنین میزان رویارویی اتحادیه اروپا با روسیه و حمایت از مخالفان به مراتب بیشتر از دولت اوباما است.

از این‌رو رایس در سخنان خود امتیازی به روسیه داد و مردم اوکراین را به تصمیم گیری در دو راهی شکل گیری اوکراین مدرن و حفظ پیوند کهن با روسیه محدود نساخت بلکه حالتی را برجسته کرد که ضمن حفظ رابطه خوب با روسیه و برخورداری از مواهب مناسبات فرهنگی و تاریخی، ادغام در اروپا و برقراری رابطه خوب با غرب را پی می‌افکند. اما در فضای دو قطبی موجود در اوکراین، رسیدن به رابطه متوازن با روسیه و غرب با موانع جدی روبه‌رو است. برای بسیاری از مردم شرق و غرب اوکراین این دو راهی قابل تحول به راه کار تلفیقی نیست. آن‌ها ترجیح می‌دهند یا غرب‌گرا باشند یا متحد روسیه.

برخی از سناتور‌ها و سیاست‌مداران آمریکا مانند جان مک‌کین خواهان حمایت جدی‌تر آمریکا از مردم اوکراین و رویارویی جدی‌تر با روسیه هستند. مک‌کین پیشنهاد کمک مالی به اوکراین را مطرح ساخت.

اما صرف‌نظر از رقابت‌های جهانی بر سر اوکراین، مساله اصلی حفظ همبستگی ملی و ترمیم شکاف ایجاد شده است. مشکلاتی که باعث شد تا انقلاب نارنجی به حاشیه برود و دوباره نیرو‌های هم‌سو با روسیه در موضع قدرت قرار بگیرند نیز مطرح هستند. اگر اوکراین دوباره با مشکلات معیشتی، بحران اقتصادی و رشد مناسبات مافیایی مواجه شود باز دمکراسی ناکام خواهد شد.
اقبال به تیموشنکو مجددا روی آورده است. اگر چه پیروزی وی قطعی نیست.

استقبال از وی نیز در حد انتظار نبود و وی در بین مخالفان نیز رقیبانی دارد. اما او شانس دارد که با اصلاح مشکلات گذشته و ترمیم روابط با نیرو‌های سیاسی و به‌خصوص اپوزیسیون خود را بالا بکشد و ناکامی گذشته را فراموش نماید. البته سایه اتهامات اقتصادی کماکان بر سر وی سنگینی می‌کند اما سیاسی بودن برخورد صورت گرفته با وی و عصیان اکثریت مردم اوکراین بر علیه کسانی که پرونده فساد اقتصادی وی را مطرح ساختند، او را در موقعیتی قرار داده تا اتهامات را از خود بزداید.

پاسخ منطقی و مستدل وی پرونده تخلفات اقتصادی احتمالی را به حاشیه می‌برد. در این صورت شانس این‌که تیموشنکو بزرگ‌ترین سمت سیاسی عمر خود را بدست آورد، بالا خواهد بود. آزادی او عملی غیر مترقبه بود و فرصت کم نظیری در اختیار او قرار داده است. اعتراضات و خلق قدرت مردم او را از زندان بیرون آورده و در موقعیت رهبری سیاسی قرار داد.

روز‌های پر التهاب آینده اوکراین نشان می‌دهد که آیا بانوی طلایی راهی کاخ ریاست جمهوری می‌شود یا بحران ادامه پیدا خواهد کرد و رویارویی جغرافیایی و سیاسی در اوکراین وارد مراحل سخت‌تر می‌‌گردد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.