سومین اجلاس امنیت هستهای در دنیا در شهر لاهه به پایان رسید. این نشست به ابتکار باراک اوباما از سال ۲۰۱۰ راهاندازی شد تا هر دو سال یک بار جلساتی با حضور کشورهای عضو باشگاه هستهای دنیا برگزار شود.
هدف این نشستها، ایمنسازی مواد هستهای و پرتوی در دنیا و دور نگاهداشتن دستهای خرابکاران و تروریستها از مواد هستهای مورد نیاز برای جنگ افزارهای هستهای عنوان میشود. اجلاس سوم از آغاز زیر سایه مناقشه غرب و روسیه بر سر اوکراین بود. در پایان نشست نیز اوباما به روسیه هشدار داد که اگر به فعالیتهای تحریکآمیز در نقاط مرزی با اوکراین ادامه دهد، مشمول اقدامات تنبیهی بیشتر خواهد شد.
اما موفقیت اجلاس امنیت هستهای در وهله نخست به همکاری روسیه و آمریکا بستگی دارد. در سال ۲۰۱۰ اوباما و مدودوف توافق کردند تا پیمان استارت را اجرا کنند و تعداد جنگافزارهای هستهای قدیمی دو کشور به ۱۵۵۰ کاهش پیدا کند.
این قرارداد که نسخه تجدید شده موافقتنامههای مشابه قبلی بود منجر به کاهش تعداد سلاحهای هستهای و استراتژیک در آمریکا و روسیه شده است. اما در عین حال بخشی از گزارشها از تولید و تست سلاحهای جدید هستهای در دو کشور خبر می دهند که قدرت تخریب به مراتب بیشتری دارند.
اینک بحران روابط روسیه و غرب، ادامه روند کاهش و محدودیت جنگافزارهای هستهای و استراتژیک را زیر سئوال برده است. اجلاس لاهه به طور نسبی موفق بود. ژاپن اعلام کرد مواد هستهای خود را که کاربرد دوگانه دارند کاهش می دهد. ترکیه، دانمارک، جمهوری چک، گرجستان، مکزیک، مجارستان، کره جنوبی، رومانی، سوئد، شیلی، ویتنام و اوکراین نیز اعلام کردند موجودی اورانیوم غنی شده با غلظت بالای خود در داخل کشور و مرز هایشان نابود می کنند.
البته این اظهارات متکی به الزامات قانونی نیست و صرفا برپایه حسن نیت و اراده کشورها است. اما اگر روسیه بخواهد در واکنش به تحریمهای غرب، همکاریهای هستهای خود را کاهش داده و یا اساسا به آنها پایان دهد، آنگاه وضعیت سمت و سوی منفی به خود میگیرد و فعالیتهای داوطلبانه فوق نمیتواند خطرات و تهدیدات ناشی از زرادخانههای هستهای دنیا را برطرف ساخته و یا کمتر سازد.
در حال حاضر نزدیک به ۱۵۰عدد از بمبهای هستهای “B 61″ در کشور های هلند، ترکیه، آلمان، بلژیک و ایتالیا قرار دارد. یکی از درخواستهای کمپینهای خلع سلاح هستهای و همچنین روسیه، جمع کردن سلاحهای فوق است که دیگر کهنه و مستعمل محسوب میشوند.اما با توجه وضعیت جدید، امکان تحقق این درخواست در آینده، قابل پیشبینی نیست. حتی ممکن است ناتو در وضعیت جدید، به سمت تثبیت این بمبها و نوسازی آنها پیش برود و حتی برنامههای جدید موشکی هستهای در شرق اروپا اجرا گردد .
روسیه نیز در برابر طرح نصب سپر موشکی دفاعی در لهستان تهدید کرده بود که برخی از جنگ افزارهای هستهای خود را در نقاط مرزی اروپای شرقی مستقر خواهد کرد. دولتهای بوش و اوباما به دلیل ظاهری بازدارندگی در برابر تهدید حمله موشکی احتمالی ایران به اروپا، در صدد نصب این سپر دفاع موشکی بودند.
بنابراین تداوم و گسترش همکاریهای روسیه و امریکا در خصوص کاهش تسلیحات هستهای زیر سئوال است و حتی میتواند دور جدیدی از رقابتهای تسلیحاتی هستهای بین آنها ایجاد شود.
در سالهای اخبر تلاشهای قاچاقچیانی که قصد فروش مواد هستهای استراتژیک را داشتهاند افزایش چشمگیری داشته است. آنها اکثرا مدعی بودهاند که مواد هستهای را از روسیه تامین میکنند. البته دولت روسیه حساس است که تروریستها به مواد هستهای لازم برای ساخت بمب اتمی دست پیدا نکنند، اما به نظر میرسد کنترلهای دقیقی در این خصوص وجود ندارد.
چشمانداز مذاکرات هستهای
حال این سئوال مطرح است اگر تقابل روسیه و آمریکا در خصوص اوکراین، همکاریهای هستهای آنها را تحتالشعاع قرار داده و فضا را به سمت تقابل پیش ببرد، نتیجه آن بر روند مذاکرات هستهای ۱+۵ با ایران چه خواهد بود؟
بنیاد سختگیریهای غرب نسبت به جمهوری اسلامی این تصور است که هدف اصلی پروژه هستهای حکومت، ساخت و یا به دست آوردن قابلیت فنی لازم برای تولید سلاح اتمی است. هدف مذاکرات و رسیدن به توافق هستهای، عقب راندن ایران به نقطهای است که با گسترش فعالیتهای حساس هستهای و رسیدن به آستانه دستیابی احتمالی به بمب هستهای حداقل دو سالی فاصله زمانی وجود داشته باشد.روسیه تاکنون با حساسیت غرب همراهی داشته، اما بازی این کشور در وضعیت جدید میتواند عوض شود. در این صورت روسیه دیگر نظر منفی نسبت به نزدیک شدن ایران به امکان تولید بمب اتم به اندازه گذشته نخواهد داشت.
البته روسیه همکاری با جمهوری اسلامی در زمینه فعالیتهای هستهای نظامی نخواهد داشت. اما برای بازدارندگی در برابر غرب و امتیاز گرفتن از آمریکا ممکن است در محدودسازی ابعاد فعالیتهای هستهای ایران با نظر غرب همراهی نداشته باشد و امکان فعالیت بیشتر و گستردهتری برای ایران قائل شود.
در چنین صورتی، روند مذاکرات جاری ۱+۵ با ایران دستخوش دگرگونی کیفی خواهد شد. بخش اصولگرای حکومت از رویکرد جدید روسیه برای ارائه امتیازات کمتر و دریافت امتیازات بیشتر از غرب استفاده خواهد کرد. این مسئله فرجام مذاکرات برای رسیدن به توافق جامع را تحت الشعاع قرار میدهد.
ناکامی در رسیدن به موافقتنامه جامع و پایدار هستهای، گسترش فعالیتهای حساس هسته ای ایران و در نتیجه تحریمهای بیشتر غرب را در بر خواهد داشت. اما روسیه با توسعه همکاریهای اقتصادی و نظامی با ایران میتواند مفر زیادی برای رهایی از تبعات منفی تحریمها پدید آورد.
کاهش فشار بر ایران از سوی روسیه و افزایش همکاری، ظرفیت بازدارندگی در برابر حمله نظامی احتمالی غرب را نیز در بر دارد. این مسئله غرب را برای مقابله با جمهوری اسلامی هستهای به امتیازدهی به روسیه تشویق میکند.
بنابراین ضمن اینکه تقابل روسیه و غرب فضا را برای توسعه برنامه هستهای حکومت و خنثی سازی اقدامات تنبیهی غرب مساعد میسازد اما در عین حال این احتمال وجود دارد که معامله ای بین غرب و روسیه بر سر ایران صورت بگیرد و حکومت با شرایط بسیار سختتری از گذشته مواجه شده و مجبور به دادن امتیازات بیشتر و تصویب توافقنامه با هزینههای بیشتر شود. در تاریخ ایران نمونه های متعددی از توافقات قدرتهای جهانی علیه دولت ایران وجود دارد .
در مجموع، تیرگی کمسابقه روابط غرب و روسیه در دوره بعد از جنگ سرد، تاثیرات مهمی بر وضعیت سیاسی ایران و فرجام مذاکرات هستهای دارد. سر بر آوردن مناسبات شبه جنگ سرد، هم میتواند بخش تندروی حکومت را به سمت گسترش ماجراجویی هستهای تحریک کند و هم در عین حال زمینه را برای فشار کمسابقه جامعه جهانی با ایران هموار نماید.